آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر قصد به کارگیری آموزش برخط به وسیله اعضای علمی دانشگاه پیام نور است. بدین منظور تعداد 630 نفر از اعضای علمی دانشگاه پیام نور به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از هشت ابزار اندازه گیری که عبارت اند از: فلسفه تدریس، زمان مورد نیاز، تجارب رایانه، حمایت محیطی، خودکارآمدی رایانه، مزیت نسبی، نوآوری کلاسی و قصد استفاده از آموزش برخط مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مدل اولیه تحقیق که با استفاده از پیشینه تحقیقاتی موجود تدوین گردیده بود، با داده های به دست آمده برازش مناسب و قابل قبولی دارد (99/0GFI=، 97/0AGFI=، 99/0CFI=، 95/0NFI= و 021/0RMSEA=). سایر نتایج حاکی از آن است که در بررسی اثرهای مستقیم متغیرها بر تمایل استفاده از فناوری و آموزش برخط، فلسفه تدریس در مقایسه با سایر متغیر های مورد مطالعه همانند زمان و نیز تجارب رایانه از قدرت پیش بینی کننده قوی تری برخوردار است. فلسفه تدریس عضو علمی با نقش واسطه ای تمامی متغیر های واسطه ای مذکور، به صورت معناداری تمایل استفاده از آموزش برخط را به وسیله اعضای هیئت علمی پیش بینی کند. خودکارآمدی رایانه ای اعضای علمی در بین تمامی متغیر های واسطه ای که به طور مستقیم بر قصد استفاده از آموزش برخط تأثیر دارند و در مقایسه با دیگر متغیرها، پیش بینی کننده قوی تر تمایل استفاده از آموزش برخط به وسیله اعضای هیئت علمی است. بعد از آن به ترتیب مزیت نسبی استفاده از آموزش برخط و نوآوری کلاسی در استفاده از آموزش برخط بیشترین تأثیر مستقیم را روی تمایل استفاده آموزش برخط به وسیله اعضای هیئت علمی دارد.

تبلیغات