هدف: یکی از شکایت های اصلی معتادین در حال ترک اعتیاد، کسالت و ملالت است و این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر افزایش شادکامی و تغییر نگرش معتادین تحت درمان شهر تهران صورت گرفت. روش: با استفاده از یک طرح آزمایشی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 36 معتاد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و پیگیری سه ماهه با آزمون شادکامی آکسفورد و نگرش نسبت به مواد، مورد انداره گیری قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. نتایج با تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با ملاحظه مجذور اتا (28/0)، سطح شادکامی گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان افزایش نشان داد. می توان نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 28/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است و با اطمینان 99% بین میانگین های گروه آزمایشی در سه مرحله اندازه گیری یا مراحل مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. در زمینه نگرش نسبت به مواد آموزش مهارت حل مسئله به طور معنادار موثر بوده است (مجذور اتا= 51/0) و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت حل مسئله برخوردار بودند، پس از شرکت در جلسات تغییر نشان داده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موثر بوده و سطح شادکامی و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان تغییر مثبت نشان داده است.