سطوح مختلف معنایی قرآن و ذوبطون بودن آن، امری پذیرفته شده در بین فریقین است. برخی به خطا از این ویژگی منحصر به فردِ کلام الهی، پلورالیسم و تکثر قرائت ها را نتیجه گرفته اند؛ درحالی که از منظر عموم مفسران و اندیشمندان، مقصود از بطون قرآن، فهم های طولی و ذومراتب، غیرمتعارض، روشمند، غیر متداخل در حوزه نصوص و به مثابه پشتوانه استناد آرای متکثر مفسران و فقیهان می باشد که هیچ گونه تلازم و پیوندی با پلورالیسم و تعدد و تکثر قرائت ها ندارد؛ ضمن آنکه تکثر قرائت ها: اولاً، به تکثر تعارض آمیز و متناقض، و ثانیاً، به حجیت و اعتبار بخشیدن به همه قرائت های دینی و فِرَق مذهبی می انجامد؛ امری که با اصیل ترین اهداف انبیا، یعنی هدایت الهی، منافات دارد و به سردرگمی و ضلالت بندگان منجر می گردد. بنابراین ذوبطون بودن کلام الهی با پدیده تکثر قرائت ها، کاملاً متعارض است و به هیچ رو مولودی به نام تکثر قرائت ها و پلورالیسم را در دامن خویش نمی پروراند.