در این مقاله تلاش می شود که ابتدا تبیین نظری بر اساس قرار دادن مقوله شهر در چارچوب فرآیند عمومی جهانی شدن انجام بگیرد و درک جدیدی که نسبت به فرهنگ و اولویت آن در برابر رویکردهای فناورانه- اقتصادی به توسعه وجود دارد بیان شود. سپس، شهر اسلامی - ایرانی در سه دوره متفاوت تاریخ ایران، یعنی ورود مدرنیته (مشروطه)، شکل گیری مدرنیته بر اساس الگوی غربی (دوره پهلوی)، و سرانجام بازتعریف مدرنیته مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین ورود ما به نظام جهانی (دوره پسا انقلابی) بررسی و رویکردهای شکلی و صورت گرا برای تبیین این الگو نقد خواهد شد. و سرانجام تلاش می شود الگوی شهری که شاید بتواند آینده ای بهتر و هماهنگ تر را برای شهروندان ما به وجود بیاورد، بر اساس مشخص کردن گروهی از مهم ترین مؤلفه های کنونی جامعه ایران و راهبردهایی برای مدیریت آن ها بر اساس اصل تفاوت و نه تلاش برای یکسان سازی و از میان بردن تکثر، عرضه شود.