برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز 1398 شماره 40 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان پایه گذار شخصیت و ارزش های ف کری افراد یک جامعه، می تواند جایگاه بسیار مهمی در ایجاد شادی در افراد داشته باشد. در این پژوهش با بهره گیری از داده های آماری 11 کشور برخوردار از درآمد سرانه بالاتر از 20 هزار دلار و 25 کشور با درآمد سرانه پایین تر از 20 هزار دلار، در دوره زمانی 1981-2014، رابطه میان اهمیت دهی به خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای درآمد سرانه، بیکاری، امید به زندگی و نابرابری درآمدی نیز به عنوان متغیر کنترل، وارد الگوی داده های ترکیبی شده اند. نتایج نشان می دهد که در هر دو گروه کشور، متغیرهای بیکاری و نابرابری درآمدی، تأثیر منفی و معنا دار و متغیرهای اهمیت دهی به خانواده، امید به زندگی و درآمد، تأثیر مثبت و معنا داری بر ادراک شادمانی دارند. همچنین تأثیر اهمیت دهی به خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی در کشورهای با درآمد سرانه پایین، تفاوت معنا داری با تأثیر آن بر ادراک احساس شادمانی در کشورهای با درآمد سرانه بالا ندارد. بنابراین تأثیر مثبت ارزش فرهنگی خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی، وابسته به ارتقاء سطح درآمد سرانه در یک کشور نیست و درآمد سرانه کاتالیزور تأثیر بیشتر اهمیت دهی به خانواده بر ادراک احساس شادمانی، محسوب نمی شود.
تنگنای زیست جهان سالمندی مطالعه کیفی بازتاب تورم اقتصادی در زندگی روزمره بازنشستگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروه های کم درآمد و آسیب پذیر فشار وارد می کند و کنش ها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه داده بنیاد برساخت گرا است. مشارکت کنندگان را با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و برای گردآوری داده ها با 33 نفر از بازنشستگان سازمان های مختلف مصاحبه کردیم. با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 7 مقوله ساخته شد. این مقوله ها عبارتند از: سازگاری معیشتی، کاهش توان حمایت از فرزندان، دشواری انتظارات فرزندان، فرسایش روانی، کاهش همبستگی اخلاقی، محدودسازی تعاملات و فرسایش هنجاری. مجموعه این مقوله ها که بازنمای تجربه و تفسیر سالمندان بازنشسته از تورم است، نشان داد که زیست جهان مشارکت کنندگان در ابعاد مختلف ذهنی، عاطفی، هنجاری و تعاملی، تحت تأثیر تورم قرار گرفته است و آن را در قالب تنگنا تجربه می کنند.
سازه فقر شهری: تجربه مردم نگارانه اتوبیوگرافیکِ فقر در فضاهای شهری تهران (نمونه موردی: محله هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردم نگاری اتوبیوگرافیک، داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبه های انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شده اند. محله «هرندی» نمونه اکستریمی از پیوند بین مسائل اجتماعی و فقر شهری است و به همین دلیل نیز، به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافته ها دال بر نظارت اجتماعی بسیار پایین، عدم احساس مالکیت بر فضا، کم رنگ بودن پیوندهای اجتماعی ساکنان محله با سایر اجتماعات شهر، فراهم بودن زمینه برای قانون گریزی و هنجارشکنی، شکل گرفتن قلمروهای نمادین توسط گروه های آسیب دیده، ضعف سیاست های حمایتی دولت در قبال اجتماعات ساکن محله، اجتماع ستیزی در بین برخی خُرده گروه ها و میزان بالای طرد اجتماعی است. بر این اساس، درهم تنیدگی موارد یادشده با کالید و فضاهای شهری آسیب زا در سطح محله، می طلبد سیاستگذاری اجتماعی به گونه ای باشد که به متن حساس بوده و شرایط تمام گروه ها را در آن لحاظ نماید که این امر از طریق رویکردهای متکی به ملاحظات کمّی و از بالا به پایین میسر نخواهد بود.
تحلیل تعادل فضایی دسترسی به خدمات شهری مطالعه موردی: شهر اقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه اشتراک برنامه ریزی شهری و عدالت اجتماعی در شهر، عدالت توزیعی است. اساس توزیع عادلانه خدمات شهری نیز توجه به دو معیار قابلیت دستیابی و چگونگی پراکنش فضایی خدمات می باشد. هدف این پژوهش تحلیل تعادل فضایی دسترسی به خدمات شهری در شهر اقلید می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری، شهروندان 15 محله شهر اقلید می باشند. حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 خانوار تعیین گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، ضریب همبستگی اسپیرمن، و تکنیک VIKOR و AHP استفاده شد. نتایج نشان داد که دسترسی به خدمات در سطح محلات بر اساس آزمون t تک نمونه ای دارای تفاوت معناداری است. بر حسب تکنیک ویکور، محله حسین آباد با مقدار 0004/0 بیشترین دسترسی به خدمات شهری و محله زینبیه با مقدار 971/0 کمترین دسترسی را داشته است. بر حسب ضریب همبستگی اسپیرمن نیز در شهر اقلید، مابین دسترسی فضایی به خدمات و کیفیت زندگی در سطح 99 درصد اطمینان، رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. اما بر اساس همین ضریب مشخص گردید که در شهر اقلید بین دسترسی به خدمات و جمعیت رابطه معناداری وجود ندارد. بر حسب نتایج آزمون فریدمن نیز محله الیاسان با مقدار 96/11 دارای بالاترین سطح کیفیت زندگی می باشد. در مجموع نتایج بیانگر عدم تحقق تعادل فضایی در دسترسی به خدمات شهری در شهر اقلید می باشد.
عوامل مرتبط با سلامت اجتماعی در میان شهروندان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی افراد از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف است. هدف اصلی پژوهش، تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر سلامت اجتماعی در بین شهروندان شهر کاشان است. روش تحقیق از نوع پیمایش و ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان 18-64 ساله شهر کاشان است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 373 نفر به دست آمده است و برای دستیابی به نمونه های تحقیق، از روش نمونه گیری غیر احتمالی- سهمیه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین سه متغیر مستقل (اعتماد اجتماعی، احساس امیدواری، نشاط اجتماعی) و نیز متغیر وابسته تحقیق (سلامت اجتماعی) بالاتر از حد متوسط طیف موردبررسی و میانگین سرمایه فرهنگی پایین تر از آن است. بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، نشاط اجتماعی، احساس امیدواری، سرمایه فرهنگی و سلامت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد؛ به طوری که نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که احساس شادی دارای بیشترین اثر بر سلامت اجتماعی است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که بیشترین میزان تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت اجتماعی شهروندان شهر کاشان را به ترتیب احساس شادی، احساس امیدواری، اعتماد اجتماعی و سرمایه فرهنگی دارند. به نظر می رسد باوجود تأثیر کم سرمایه فرهنگی، سایر عوامل اجتماعی بررسی شده، زمینه روابط سالم اجتماعی و سلامت اجتماعی را فراهم می کنند.
بررسی اثر اعتبارات خُرد دولتی برکارآفرینی و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از استراتژی های مورد توجه صاحب نظران و سیاستگذاران برای از بین بردن فقر، کاهش نابرابری ها و کاهش بیکاری در کشورهای مختلف، تخصیص «اعتبارات خُرد» است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر اعتبارات خُرد دولتی بر کارآفرینی و اشتغال و توسعه پایدار روستایی شهرستان جوانرود انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت و هدف، به ترتیب از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی- تحلیلی می باشد جامعه آماری را تمام افراد روستایی شهرستان جوانرود که طی سال های 1385-1395 از تسهیلات خُرد اعتباری دولتی صندوق کارآفرینی امید و بانک کشاورزی استفاده کرده اند، (921N=) را تشکیل می دهند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون اعتبارات خُرد روی متغیرهای مورد بررسی، با ضرایب 737/0، 336/0، 217/0، نشان می دهد که اعتبارات خُرد بترتیب در رتبه اول روی بُعد اقتصادی و رتبه دوم روی بُعد اجتماعی– فرهنگی و در رتبه سوم بر روی بُعد کالبدی تأثیرگذار بوده است. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه همبستگی مثبت و معناداری بین اعتبارات خُرد دولتی با ابعاد توسعه پایدار روستایی وجود دارد. در واقع اعتبارات خُرد دولتی توانسته است در ایجاد کارآفرینی و اشتغال پایدار و نهایتاً توسعه پایدار روستایی، درسطح 95 درصد اطمینان، نقش مهمی ایفا کند.
تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر نگرش های بین نسلی به کارکردهای ازدواج (مطالعه موردی سه نسل از زنان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج در فرهنگ ایرانی مهمترین و مقبول ترین راه برای تشکیل خانواده و ساماندهی بقای نسل و کسب آرامش روانی است.این پژوهش به بررسی کارکردهای ازدواج از منظر سه نسل از زنان اصفهانی توجه دارد و هدف آن تبیین و تحلیل بین نسلی عوامل مؤثر بر نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج است و به این سؤال پاسخ می دهد که نگرش سه نسل از زنان اصفهانی نسبت به کارکردهای ازدواج تحت تأثیر چه عواملی است؟ در مبانی نظری از نظریه های اینگلهارت، گیدنز ، باومن استفاده گردید.روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است .جامعه آماری تحقیق هم زنان 25 تا 49 ساله مناطق یک، شش و چهارده شهر اصفهان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.نتایج پژوهش نشان داد متغیر تعلق به نسل های گوناگون، میزان دینداری، میزان اعتماد اجتماعی و میزان فردگرایی رابطه ای معنادار با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج دارد. رابطه بین رضایت از زندگی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج در معادله رگرسیون معنادار نبوده است. براساس نتایج تحقیق، باوجود برخی تفاوت ها ، تضادی در ادراک نسل ها درمورد اهمیت و کارکرد ازدواج وجود ندارد.