آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

نظریه­پردازی در رشته­های مختلف علوم اجتماعی از برخی ویژگی­های مشترک برخوردار است. نظریه­های مطرح­شده توسط جامعه­شناسان، به جای این­که صرفاً به عنوان نظریه جامعه­شناختی تلقی شوند، به عنوان نظریه اجتماعی شناخته می­شوند. اگرچه اصطلاح نظریه جامعه­شناختی به شکل بهتری می­تواند ویژگی­های رشته­ای را انعکاس دهد، اصطلاح نظریه اجتماعی، نقش بسیار مهم اصول جامعه­شناختی در کار سایر عالمان اجتماعی را مورد تأکید قرار می­دهد. جامعه­شناسی، ایده­هایی بنیادین برای مفهوم­سازی از امر اجتماعی فراهم می­آورد اما همواره نیازمند همکاری خلاقانه با سایر رشته­های علوم اجتماعی است. بدین ترتیب، کشیدن مرزهای فکری سفت و سخت گرداگرد رشته­های مختلف علوم اجتماعی، ناممکن است. به باور نویسنده کتاب (جان اِسکات، استاد جامعه­شناسی دانشگاه پلیموث و نویسنده کتاب­هایی مانند ساختار اجتماعی (2000)، قدرت (2001) و نظریه اجتماعی (2006))، نظریه­پردازی در جامعه­شناسی و دیگر علوم اجتماعی، با کاربست هشت اصل عمده تحلیل جامعه­شناختی امکان­پذیر می­شود: فرهنگ، طبیعت، نظام، فضا- زمان، ساختار، کنش، ذهن و توسعه. جامعه­شناسان می­توانند با ترکیب این اصول در یک چارچوب واحد، از تفاوت­های ساختگیِ نظری و رشته­ای فراتر روند.

تبلیغات