آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

نورومارکتینگ""، ""نوروادورتایزینگ""، و واژه هایی از این دست، متکی است بر کاربرد عصب شناسی در بازاریابی، و کاربرد عصب شناسی در تبلیغات. ""نورومارکتینگ"" به بازاریابان اجازه میدهد تا بدانند مردم چه کالایی را خریداری میکنند. از آن مهمتر آنکه، اگر قرار است کالایی بیشتر بفروشد، بهتر است چه ویژگیهایی داشته باشد تا مغز خریداران، این ویژگیها را به گونه ای پردازش کند که به خرید بیشتر بینجامد. ""نوروادورتایزینگ"" به تبلیغاتچیها اجازه میدهد تا بدانند مردم چه تبلیغی را میپسندند، یا مورد علاقهی آنها نیست. از آن مهمتر آنکه، اگر قرار است تبلیغی بیشتر جلب توجه کند، بهتر است چه ویژگیهایی داشته باشد تا این ویژگیها را مغز به گونه ای پردازش کند که به جلب توجه بیشتر بینجامد. این نگاه سبب شد تا کارگزاران سیاسی بویژه ستادهای انتخاباتی رؤسای جمهور امریکا بر آن باشند که از ""نورومارکتینگ"" و ""نوروادورتایزینگ"" در عالم سیاست بویژه انتخابات، حداکثر استفاده را بکنند. هدف آن بود که ""رئیس جمهوری را به مردم بفروشند""؛ یعنی بتوانند آرای بیشتری از مردم را به نفع شخص خاصی جلب کنند. مطالعهی پیش رو آشکارا نشان میدهد چگونه ""نورومارکتینگ"" و ""نوروادورتایزینگ""، میتواند اطلاعات فراوانی را قبل از برگزاری انتخابات در اختیار کارگزاران سیاسی قرار دهد. این اطلاعات زمانی ارزشمندتر خواهد شد که کارگزاران سیاسی بر آن باشند تا در پی تغییر برنامهی مبارزاتی، نتیجهی بازی باخته را به برد تغییر دهند. واقعیتی شدنی که این روزها هم نامزدان انتخابات ریاست جمهوری امریکا بشدت سرگرم آنند. خواهید گفت چگونه؟ پاسخ این پرسش و پرسشهای فراوانی را در این اثر که پیش رو دارید، پیدا خواهید کرد.

تبلیغات