افلاطون در رساله تئاتتوس به موضوع اصلی معرفت و شناخت آن می پردازد و سعی می کند تعریفی برای آن بیابد. سه تعریف افلاطون در پاسخ به سؤال ((معرفت چیست =ti ))((estin episteme )) سه قسمت اصلی رساله را تشکیل میدهند. هر سه تعریف افلاطون از شناخت که در واقع آرای مختلف موجود درباره معرفت ‘ از جمله سوفیست ها و حس گرایان می باشد‘ بی نتیجه می ماند. موضوع این مقاله ‘ تعریف اول افلاطون از معرفت می باشد. سؤال ((معرفت چیست ؟)) در مکالمه اصلی (9 س 143- 3د 151 ) طرح می گردد. نخستین پاسخ تئاتتوس به سؤال درباره ماهیت معرفت ((معرفت =aesthesis ))با استناد به جمله پروتاگوراس ونظریه هراکلیت نقد و بررسی می شود(4د151-8س183).