سینما کارکردی دوگانه دارد، هم بازتاب جامعه و تطورات آن است و هم میتواند دنیای تازه ای بیافریند که جامعه با واسطه آن بتواند خود را به گونه ای دیگر ببیند و از این طریق، سینما میتواند تغییرات اجتماعی ایجاد کند. یکی از جلوه های این نمایش دوگانه رابطه سینما با حکومت و مشروعیت آن است. این بحث در این مقاله با توجه به نظرات وبر و هابرماس درباره مشروعیت نظام های عقلانی و مشروعیت بخشی به آن عرضه شده است. در سینمای سیاسی امروز جهان، توجه به مقوله های عرضه شده از طریق سینما و بررسی تأثیر آن بر نظام فرهنگی و سیاسی روبه تزاید است. سینمای امریکا در موضوع مشروعیت حکومت، موفقیت های نظرگیری داشته. اما در ایران این مسئله حالتی تقریباً معکوس داشته و عنصری به نام مشروعیت حکومت در سینمای ایران، در کلیت آن، تقریباً غایب است. در این مقاله به تحلیل محتوای چند فیلم مطرح سینمای ایران در دهه گذشته و مقایسه آن با سینمای امریکا پرداخته و تلاش شده است تا از منظری جامعه شناختی ویژگیهای اجتماعی شخصیت های قهرمانان در فیلم هایی با موضوع پلیسی و سیاسی و نوع نگاه آنان به جامعه و حکومت بررسی شود؛ در انتها نیز فرضیاتی درباره علل این غیبت در سینمای ایران آورده شده است.