با مرور تاریخ نظریه های مشاوره و روان درمانی می توان چنین استنباط کرد که برای شکل گیری هر رویکرد مشاوره و روان درمانی پنج گام اساسی بایستی برداشته شود. گام نخست عبارت است از پی ر یزی بنیادها یا به تعبیری مفروضه های فلسفی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی. گام دوم عبارت است از ریشه یابی اختلالات و نابسامانی های روانی، به تعبیر دیگر، مشخص سازی ریشه ی اصلی اختلالات روانی. در گام سوم، هدف از مشاوره و روان درمانی بایستی تعریف گردد. گام چهارم، روشن سازی چگونگی درمان یا به بیان دیگر، شیوه ی درمان است و در نهایت گام پنجم به پژوهش های بالینی از قبیل مطالعات موردی اختصاص دارد. هدف از این گام، ارزیابی نظریه، تأیید، اصلاح، شرح و بسط آن می باشد. بدین ترتیب، روشن است که سه گام نخست بیش تر جنبه ی نظری داشته (و یا می تواند داشته باشد) و گام چهارم و پنجم، بیش تر عملی است. با توجه به سه گام بر شمرده، این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا به نوعی می توان به رویکردی در مشاوره و روان درمانی بر مبنای عرفان اسلامی دست یافت؟ به بیان دیگر، آیا عرفان اسلامی قابلیت منجر شدن به رویکرد مشاوره ای و روان درمانی را دارد؟ برای پاسخگویی به پرسش بالا از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که با توجه به مبانی فلسفه ی عرفان اسلامی و هم چنین، الگو قرار دادن فرآیند سیر و سلوک و نیز اقتباس از نقش پیر و مرشد در این فرآیند، می توان به نظریه ای برای مشاوره و درمان مبتنی بر عرفان اسلامی دست یافت.