انوار رخ یار درکنگره زلف نگار تیر نگه و ناوک مژگان دل و جان را گرنیست وصالی چه نیازی دو جهان را درباغ رخت لاله و سنبل نگرانند بر نرگس مستی که زدل برده امان را دوران لسان الغیب حافظ شیرازی ‘ به عارفانی بزرگ پرآوازه گشته است که از آن جمله عمادالدین علی فقیه کرمانی ‘ شاعر عرفانی است که بخاطر رقابتهای ادبی و عرفانی و سیاسی با حافظ شیرازی نامش به نام آن سخنور نامی در آمیخته است و البته کار رقابت سیاسی این دو شاعر بجائی رسیده که حافظ غزل : صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقّه باز کرد رادرهجای او سروده ‘غزلی که زبانزد خاص و عام درآفاق گردیده است. نگارنده کتابی را درشرح عرفانی قصیده ای نگاشته که برای بزرگداشت عماد در کنگره عماد سروده است کنگره ای که به همّت والای دانشگاه ارجمند کرمان به تاریخ 30 و 31 خرداد 1380 برقرار شد ‘ اکنون این مقاله را در شرح بیت اول از قصیده انوار رخ یار تقدیم می دارد و امید است که مقبول حضرت نگار آید.