آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

"تفسیر جامعه شناختی ادبیات فرزند نورچشمی علوم اجتماعی رسمی نیست. از هنگامی که ادبیات از دایره احکام خشک پژوهشی و قوانین متحجر تاریخی در باب لغت و نسخه شناسی پای بیرون نهاد تا به امروز تقریبا هر کس که دستی به قلم داشته به خود حق داده است که درباره آن احکام کلی صادر کند و نقدهای تاریخی، زیباشناختی و جامعه شناختی بنویسد. دانشگاه ها که بنا به سنت، غرق در تاریخ ادبیات و تحلیل های ادبی بودند ناگهان در برابر ادبیات عامه پسند، کتاب های پرفروش، مجله های مردم پسند، فکاهیات و امثال آن غافلگیر شدند و به این لایه های سطحی تخیل چاپ شده بزرگی فروختند و بی اعتنایی کردند. لاجرم، این وادی همچنان بکر و چالشگر باقی مانده است و بر جامعه شناس است که دراین باره تدبیری بیندیشد. هدف از مطرح کردن نکته هایی که از این پس می آیند، و هیچ ادعایی درباره نظم و ترتیب یا جامعیت آن ها ندارم، مروری بر کارهای پایان گرفته و یا محول به آینده است."

تبلیغات