هدف از انجام این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی مشارکت سیاسی دانشجویان است.این تحقیق به شیوه پیمایش انجام شده است. داده ها به وسیله پرسشنامه از 379 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران جمع آوری شده است.در این تحقیق از نظرات لیپست، هانتینگتن،گوئل و میلبراث و جامعه پذیری سیاسی استفاده شده است.چارچوب نظری تحقیق، ترکیبی و با تاکید بر نظریه جامعه پذیری سیاسی می باشد.نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که از میان 21متغیر مستقل، بین 16 متغیر (سن،جنس،وضعیت تاهل،تحصیلات مادر،تحصیلات پدر،نوع شغل پدر،منزلت شغلی مادر،محل سکونت فرد،وضعیت اقتصادی،نوع دانشکده،خانواده سیاسی،دوستان سیاسی،شرکت در انجمن های ارادی،تعهد مذهبی،استفاده از وسائل ارتباط جمعی،گرایش به رسانه ها)و مشارکت سیاسی فرد رابطه معنی داری موجود بوده و بین 5 متغیر مستقل (تحصیلات فرد،وضعیت شغلی فرد،نوع شغل مادر،منزلت شغلی پدر و قومیت)و مشارکت سیاسی فرد هیچ گونه رابطه معنیداری دیده نشده است.نتایج تحلیل چند متغیره نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل تنها 5 متغیر (به ترتیب دوستان سیاسی،خانواده سیاسی،گرایش به رسانه ها،شرکت در تشکل ها و تحصیلات پدر)وارد معادله رگرسیونی گشته است که در مجموع 8/64 از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند.نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره اهمیت نظریه جامعه پذیری سیاسی را در تبیین مشارکت سیاسی به خوبی نشان می دهد.