۱.
کلیدواژهها:
باستان شناسی قاجار زنان باستان شناسی جنسیتی
شناخت فرهنگ و تمدّن ایران زمین جهت ارج نهادن به گذشته پر بارش، مدیون کسانی است که در این راه گام نهادهاند. این پژوهش به بررسی و شناسایی زنانی میپردازد که در روزگار گذشته، دست به مطالعه، تحقیقات یا حفّاری باستانشناسی در مناطق مختلف ایران زده و نتایج حاصله در بررسیهای خویش را بهثبت رساندهاند. زنان باستانشناسی که به تنهایی یا همراه با همسرانشان، رنج شرایط سخت اجتماعی و ... را تحمّل کرده و به کاوش و مطالعات باستانشناسی و تاریخی پرداختند، و اگرچه تعدادشان اندک است، اما نتایج حاصله از چنان ارزشی برخوردار است که امروزه بسیاری از مورخان، باستانشناسان، جامعهشناسان و مردمشناسان در راستای پژوهشهای خود به دستآوردهای موصوف، مراجعه میکنند. روش پژوهش در این مقاله، کتابخانهای و با استفاده از شیوه توصیفی و تحلیلی است. نتایج بهدست آمده مشخص میکند که زنان باستانشناس و ایرانشناس خارجی و ایرانی، در شناسایی آثار باستانی ایران و تهیه شناسنامههای جدید برای این آثار که بسیاری از آنها در موزههای ایران و خارج نگهداری میشود، و نیز ثبت اسناد و مدارک مادی برای تدوین تاریخ ایران و تغییر دیدگاههای موجود در مورد آثار تاریخی، نقشی مثبت و اساسی بر عهده داشتهاند، اگر چه نام بسیاری از آنان تا کنون مهجور مانده است. امید که به دور از تعصّبات به معرفی آنان بپردازیم و سعی کنیم داشتههای امروزمان را نیز قدر بدانیم.
۲.
کلیدواژهها:
زنان نویسنده آثار مکتوب زنان دوره قاجاریه
در آثار تاریخ نگاری، شرح احوال زنانی بسیار ذکر شده که آثاری در حوزه شعر و ادب سروده یا در عرفان و علوم شرعی (فقه و اصول)، صاحب نظر بودهاند؛ اما در عرصه اندیشهورزی و نظریهپردازی یا در حوزه تاریخ، نجوم و فلسفه و ... ، کمتر نام و نشانی از آنها دیده میشود. از زنان شاعر و عالمه نیز کمتر اثری مکتوب بر جای مانده، و آشنایی ما با آنها به طور عمده از طریق اشارههای گذرای منابع تاریخی است؛ بنابراین دو پرسش به ذهن میرسد؛ نخست اینکه که چرا زنان به ندرت اثری مکتوب از خود به جای گذاشتهاند، و دیگر آنکه چرا زنان به جز در عرصه ادب و شعر، به دیگر حوزههای علمی کمتر وارد شدهاند. پاسخ به این پرسشها، موضوع مقاله پیش رو است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بیسوادی یا کمسوادی، ناتوانی ذهنی و جسمی، نداشتن تمکّن و استقلال مالی و نداشتن حریم خصوصی، دلایل موجهی برای توجیه سهم اندک زنان در تولید آثار مکتوب نیست؛ چراکه حتّی زنان متمکّن و باسواد نیز چندان آثار علمی یا غیر علمی از خود بر جای نگذاشتهاند. شاید بتوان گفت، تنها دلیل ناچیز بودن سهم زنان در تولید آثار مکتوب، سطح انتظار جامعه از آنان بوده است.
۳.
کلیدواژهها:
رمان عربی رمان فلسطین سحر خلیفه عباد الشمس
اشغال فلسطین یکی از مؤلفههای برسازنده احساس هویت ملی در این سرزمین است. گره خوردن مشکلات عادی زندگی با معضلی فراگیر برای مرد و زنِ یک ملت، محتوایی چند لایه به روایتهای رماننویسان فلسطینی یا رماننویسان عربی داده است که درباره فلسطین نوشتهاند. اما روایتهای زنانه از این قضیه افزون بر آنکه تلاشی برای زنده ماندن تاریخ مبارزات فلسطین و برساختن تصاویری از واقعیت استعمار و اشغال این سرزمین است، میتواند ساختار اجتماعی آن را به لحاظ جنسیتی نیز به چالش کشد و مخاطب را با لایههای عمیقتری از این واقعیت آشنا و درگیر کند. سحر خلیفه از معروفترین چهرههای رمان فلسطینی، در کودکی و همزمان با اشغال کشورش مجبور به ترک آن شده است. عبادالشّ مس (آفتابگردان)(1980) سومین رمان این نویسنده تا حدّ زیادی مشکلات آوارگان فلسطینی را در وطن خودشان نشان دهد. در این نوشتار با بررسی این رمان به یکی از صداهای جدّی زنانه در ادبیات فلسطین پرداختهایم. خود و دیگری، هویت، نقشهای مختلف اجتماعی و رابطه زن و وطن از جمله مسائلی است که در این رمان مورد بررسی قرار گرفته است.
۴.
کلیدواژهها:
غزالی فخر رازی نصیحه الملوک کیمیای سعادت تفسیر کبیر
در دوره سلجوقیان با وجود اینکه نقش زنان در خانه و خانواده محدود بود، زنانی صاحب نام در عرصه و ساختار حاکمیت حضور داشتند. از خصوصیات این دوره، وجود فلاسفه ای با نفوذ مانند ابوحامد غزالی و فخر رازی بود، که تعالیم و آموزه هایی در ارتباط با نقش زنان در جامعه ابراز نموده و به بررسی ابعاد منش و خصوصیات زنان در جامعه میپرداختند. در این مقاله، ضمن تبیین جایگاه زنان در سیاست، به بررسی افکار و آرای غزالی و فخر رازی میپردازیم، تا به تاثیر شرایط سیاسی و اوضاع و احوال زمانه در شکل گیری دیدگاه های آنها راه یابیم. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید صورت گرفته است. حاصل آنکه اوضاع سیاسی زمانه و نفوذ زنان در عرصه قدرت و سیاست در عصر سلجوقی باعث شد که غزالی بیشتر از فخر رازی در بیان آرای خود، متوسل به تعابیر و مضامین ناشایست نسبت به زنان گردد. در واقع میتوان گفت، برخی از آرای آنها برگرفته از جایگاه زن در روزگار تاریخ میانه ایران بود که نقش زنان در خانواده تعریف میشد، و آنها حق ورود به مسائل سیاسی و اجتماعی را نداشتند. برخی از نظریات برگرفته از احکام فقهی و برخی نیز برگرفته از نگاه مردسالارانه آنها بود که زن موجودی ضعیف تلقّی میشد و از نظر عقلی و جسمی، ناقص بود.
۵.
کلیدواژهها:
ایلیاد ادیسه شاهنامه تیپ های شخصیت یونگ
منظومه ایلیاد و اُدیسه هومر و شاهنامه فردوسی، از آثار ماندگار در ادبیات حماسی جهان محسوب میشوند. هومر ویژگیهای فرهنگی یونانیان را به نظم درآورده، و فردوسی، ویژگیهای فرهنگی ایرانیان را به عنوان یکی از اقوام متمدّن به تصویر کشیده است. توصیف میدانهای جنگ و هنرنمائی قهرمانان، بُنمایه اصلی سه اثر حماسی ایلیاد، اُدیسه و شاهنامه است. بررسیهای تطبیقی میان منظومههای هومر، به عنوان انعکاس اندیشه و آرمانهای تمدّن یونان و قدیمیترین تمدّن غرب، و منظومه شاهنامه که برآمده از اساطیر، فرهنگ و تاریخ ایران باستان است، نکات جالب و جذّابی را روشن میکند که نشان از نزدیکی ادبیات حماسی یونان و ایران دارد. نویسنده این مقاله سعی دارد در این راستا و فراتر از نگاه کالبدی و سطحی، از زاویه روانشناسی به منظومههای هومر و فردوسی بنگرد، و با استفاده از شیوه تحقیق توصیفی از نوع کتابخانهای با روش مستندنگاری ادبی و رجوع به منابع معتبر با استفاده از فیشهای مطالعاتی، به هدف بررسی تطبیقی نمونههایی از تیپهای شخصیّت این منظومهها از دیدگاه یونگ دست یابد، و طیف شخصیّتی آنها را بر اساس تیپهای هشتگانه یونگ، تحلیل و بررسی نماید. بر اساس یافتههای این مقاله، علّت و انگیزه رفتارهای هر یک از اشخاص دخیل در منظومههای ایلیاد، ادیسه و شاهنامه، عناصر شخصیّت و نگرش برونگرا و درونگرایی وی نسبت به جهان پیرامون خویش است که باعث بروز رفتارهایی منحصر به فرد در داستانِ منظومه ها میشود.
۶.
کلیدواژهها:
اشتغال زنان روستایی موانع اشتغال
در فرهنگ ایرانی، فعالیت اقتصادي براي زنان، ضروري دانسته نمیشود، زیرا مرد به عنوان نان آور خانواده به شمار میآید. از طرف دیگر، توانایی هاي زنان به فعالیتهاي خانگی محدود نمی شود و آنها این قابلیت را دارند که در عرصۀ اجتماع نیز به فعالیت بپردازند، و اشتغال براي آنان صرفنظر از استقلال مالی، داراي اهمیت اجتماعی و روانشناختی است. به علاوه دستیابی به توسعۀ پایدار، مستلزم مشارکت همۀ آحاد مردم است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان در نواحی روستایی ایران با استفاده از روش کیفی سنتز پژوهی یا فرا ترکیب است. واحد تحلیل در این پژوهش، مقالاتی است که در مجلات معتبر مورد تأیید وزارت علوم به چاپ رسیده است. در این ارتباط، تعداد 30 مقاله شناسایی و نهایتاً با بررسی دقیقتر آنها، تعداد 24 مقاله به صورت هدفمند براي خوانش مجدد کدگذاري و شاخصها و مفاهیم آن انتخاب شد. جهت تحلیل یافتهها از الگوي شش مرحلهاي سنتز پژوهی روبرتس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در ارتباط با موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان در نواحی روستایی ایران، 5 مقولۀ هستهاي، 16 مقوله و 67 مفهوم شناسایی و دستهبندي شدند. نتایج این تحقیق میتواند درکی جامع در خصوص موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان روستایی در ایران فراهم نماید.