مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عدم تقارن اطلاعات
حوزه های تخصصی:
کاهش هزینه سرمایه و تشکیل ساختار مناسب سرمایه یکی از مهمترین اقدامات شرکتها در راستای افزایش ارزش شرکت و سهامداران است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هزینه سرمایه ضمنی حقوق صاحبان سهام بر بازده سرمایهگذاری شرکت با توجه به عدم تقارن اطلاعات در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد. پژوهش انجامشده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی میباشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیهوتحلیل فرضیهها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمعآوری اطلاعات، از دادههای 136 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد هزینه سرمایه ضمنی حقوق صاحبان سهام بر بازده سرمایهگذاری شرکت تأثیر معکوس و معناداری دارد. همچنین عدم تقارن اطلاعات تأثیر منفی هزینه سرمایه ضمنی حقوق صاحبان سهام بر بازده سرمایهگذاری شرکت را تقویت می کند.
سنجش ریسک عدم تقارن اطلاعات نمادهای معاملاتی شرکت های بیمه در بورس اوراق بهادار تهران با معیار احتمال معاملات آگاهانه (PIN) و بررسی اثرات تقویمی و اثرات ثابت شرکتی بر شاخص عدم تقارن اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
88 - 114
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش سنجش میزان ریسک عدم تقارن اطلاعات بین فعالان بازار در خریدوفروش نمادهای فعال شرکت های بیمه در بورس از طریق معیار احتمال معاملات آگاهانه (PIN) در هر روز معاملاتی، رتبه بندی نمادهای معاملاتی شرکت های بیمه براساس شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات (1-PIN) و ارزیابی اثرات تقویمی و اثرات ثابت شرکتی با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی بر احتمال معاملات آگاهانه است. داده های مورد استفاده شامل مظنه های برتر خریدوفروش ثبت شده به صورت لحظه ای (میلی ثانیه ای) و تمامی اطلاعات حجم، تعداد و قیمت معاملات در یک روز معاملاتی به صورت لحظه ای از ابتدای بازشدن تا بسته شدن بازار (9:00 تا 12:30) در هرروز معاملاتی از فروردین 1394 تا پایان اسفند 1395 است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: سال 1395 در بین 8 نماد فعال شرکت های بیمه در بورس (ما1، البرز1، ملتح1، دانا1، آسیا1، ملت1، پارسان1، پارسیانح1)، بیشترین مقدار شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات مربوط به نماد موسسه بیمه ما 86/0 و کمترین مقدار مربوط به نماد هلدینگ بیمه پارسیان (پارسیانح1) 72/0 است؛ به عبارتی برآورد احتمال معاملات آگاهانه نماد ما1 تقریبا 14 درصد و نماد پارسیانح1 تقریبا 28 درصد است. فرضیه وجود اثرات ثابت شرکتی در هر سال تایید شده است. در سطح اطمینان 95% اثرات تقویمی مانند تعطیلات رسمی بر شاخص PIN تاثیر معنی دار نداشته ولی اثرات تقویمی مانند تغییر ماه و فصل تاثیر معنی دار دارند. احتمال معاملات آگاهانه نمادهای صنعت بیمه از سطح 3/0 درصد در سال 1394 به سطح 7/16 درصد در سال 1395 افزایش یافته و در نتیجه شاخص ریسک عدم تقارن اطلاعات در مبادله سهام صنعت بیمه کاهش یافته است.
بررسی تأثیر اهرم مالی بر سرمایه گذاری شرکت با درنظر داشتن نقش عدم تقارن اطلاعاتی
حوزه های تخصصی:
در تمام کشورهای جهان سرمایه گذاری به عنوان یکی از مهمترین اجزای تقاضای کل و نیروی محرکه رشد اقتصادی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده و از دیر باز نظریه پردازان در صدد تبیین رفتار سرمایه گذاری و شناخت عوامل تاثیر گذار و تقویت کننده بر آن بوده اند. این پژوهش به بررسی تاثیر نسبت اهرم مالی بر سرمایه گذاری شرکت با در نظر داشتن نقش عدم تقارن اطلاعات در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1388-1397 است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه و از نرم افزار Eviews نسخه 10 استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر اهرم مالی بر میزان سرمایه گذاری شرکت ها را تقویت می نماید.
بررسی تأثیر استراتژی نگهداری اخبار بد بر رضایتمندی سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
519 - 536
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به سند چشم انداز بازار سرمایه ایران، این بازار می تواند به مرکز مالی اسلامی در خاورمیانه مبدل شود. این امر به حمایت از حقوق سرمایه گذاران از طریق ساماندهی، حفظ و توسعه بازاری شفاف، منصفانه و کارا برای انواع اوراق بهادار نیاز دارد. شفافیت و کاهش عدم تقارن، موجب کاهش ریسک در بازار سرمایه شده و امکان جذب بیشتر سرمایه گذار را فراهم می کند. به همین منظور، پژوهش حاضر به بررسی عدم تقارن اطلاعات ناشی از نگه داشت اخبار بد توسط شرکت ها و نقش آن بر رضایتمندی سهامداران می پردازد. روش: در این پژوهش از میزان بازده غیرعادی سهام قبل و بعد از تاریخ مجمع عمومی در راستای بررسی عدم تقارن اطلاعاتی استفاده شده است. برای اندازه گیری رضایتمندی سهامداران نیز از دو شاخص ارزش معاملات و نسبت روزهای باز معاملاتی استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش، 123 ش رکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1396 انتخاب شده و با استفاده از رویکرد داده های ترکیبی، فرضیه های پژوهش آزمایش شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین استراتژی ناشی از نگه داشت اخبار بد و ارزش معاملات رابطه معنا داری وجود ندارد، اما بین استراتژی ناشی از نگه داشت اخبار بد و نسبت روزهای باز معاملاتی رابطه منفی معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: پیش بینی می شود به واسطه استفاده از استراتژی نگهداری اخبار بد از سوی شرکت ها، میزان رضایتمندی سهامداران کاهش یافته و در بلندمدت به منافع همه گروه های درگیر آسیب جدی وارد شود.
تأثیر کیفیت حسابرسی بر بازده آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسی، اعتبار اطلاعات در دسترس استفاده کنندگان را افزایش می دهد و با افزایش کیفیت حسابرسی، کیفیت اطلاعات نیز افزایش می یابد. درواقع حسابرسی، موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیریت و استفاده کنندگان می شود، تا از این طریق استفاده کنندگان از گزارش های مالی، توانایی ارزیابی و پیش بینی عملکرد مالی شرکت را داشته باشند. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی با بازده آتی سهام است. نمونه آماری این پژوهش، اطلاعات صد شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای دوره زمانی 1384 تا 1390 بوده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از تجزیه وتحلیل پنل استفاده شده است.یافته های پژوهش بیانگر وجود رابطه مثبتِ معناداری بین تخصص حسابرس و اندازه مؤسسه حسابرسی با بازده آتی سهام و وجود رابطه منفی معناداری بین دوره تصدی حسابرس و بازده آتی سهام بوده است.
اثر کیفیت افشا برانواع مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
21 - 38
حوزه های تخصصی:
استفاده کنندگان اطلاعات مالی، همواره در پی اطلاعات با کیفیت هستند؛ زیرا افشای این گونه اطلاعات، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران شرکت و سرمایه گذاران را کاهش می دهد می . به همین دلیل بر اساس نظریه نمایندگی، انتظار می رود که مدیران به دستکاری سود اقدام کنند. بدین منظور در پژوهش پیش رو، اثر سطح کیفی افشا بر انواع مدیریت سود مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا برای ارزیابی سطح کیفی افشا، از معیار کیفیت شفافیت و افشای مؤسسه استاندارد اند پورز با انجام تعدیلاتی استفاده شده است. نتایج پژوهش با استفاده از الگوی رگرسیون چندمتغیره و روش داده های تابلویی، بیانگر رابطه معنادار و منفی بین سطح کیفی افشا و مدیریت سود اقلام تعهدی و واقعی سود است. همچنین نتایج با استفاده از الگوی رگرسیون لاجیت، بیانگر رابطه معنادارِ منفی بین مدیریت کلی سود و سطح کیفی افشا است.
رهیافت مدل احتمال مبادله آگاهانه در بررسی اثر عدم تقارن اطلاعات بر بازده سهام و حجم معاملات در شرکت های منتخب بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
43 - 66
حوزه های تخصصی:
عدم تقارن اطلاعات عامل مهمی است که می تواند اثرات زیادی بر بازارهای مالی برجا بگذارد. یکی از این موارد اثرگذاری، بر بازده سهام و حجم معاملات در شرکت های بورس اوراق بهادار است که میزان اثرگذاری آن نیاز به بررسی دارد. در این راستا مطالعه حاضر با استفاده از مدل احتمال مبادله آگاهانه (PIN) به بررسی این موضوع پرداخته است. نتایج به دست آمده از مطالعه نشان داد که عدم تقارن اطلاعات در کل بر بازده سهام اثر مثبت دارد که در نتیجه آن بر تلاطم بازده سهام نیز اثرگذار است. از طرفی احتمال وقوع خبر خوب و جدید (که از معیارهای اندازه گیری PIN هستند) بر نرخ رشد حجم معاملات اثرگذار است؛ که در نتیجه آن عدم تقارن اطلاعات بر حجم معاملات اثری مثبت داشته است. در نهایت اینکه تلاطم حجم معاملات بر عدم تقارن اطلاعات اثری منفی دارد.
Abstract
Information asymmetry is an important factor that can have a huge impact on financial markets. One of effecting place is stock returns and volume of transactions in stock market companies that the amount of impact it needs to be investigated. In this regard, the present study has investigated this issue using the Probability of Informed Trading (PIN) model. The results of the study showed that asymmetry of information in general have a positive effect on stock return, which also affects stock market turbulence. On the other hand, the probability of new and good news (which is a measure of PIN) affects the growth rate of trading volume, which has had a positive effect on information asymmetry on trading volumes. Finally, the turbulence of trading volume has a negative effect on information asymmetry.
رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تقارن اطلاعات و رابطه آن با سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای با استفاده از جریان های نقدی عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. جهت بررسی عدم تقارن اطلاعاتی از دو دیدگاه سنتی و بازار استفاده شده است. معیار مورد استفاده در دیدگاه سنتی قیمت معاملات و در دیدگاه بازار، سود تقسیمی می باشد. نمونه آماری متشکل از 107 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی بین سال های 1380 تا 1387 می باشد. مدل آماری به کار گرفته شده، مدل رگرسیون چند متغیره می باشد و جهت آزمون فرضیه ها از داده های ترکیبی (پانل و پولینگ) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد، طبق دیدگاه سنتی رابطه ای معنی دار و مثبت بین عدم تقارن اطلاعاتی و سرمایه گذاری با استفاده از جریان های نقدی عملیاتی وجود دارد. همچنین طبق دیدگاه بازار رابطه ای معنی دار و منفی بین تقارن اطلاعاتی و سرمایه گذاری با استفاده از جریان های نقدی عملیاتی وجود دارد
ایدئولوژی های اخلاقی، مسئولیت پذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ارتباط بین ایدئولوژی های اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی را با عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می کند. در این پژوهش برای سنجش ایدئولوژی های اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد سنجش موقعیت اخلاقی فورسیث (1980) و سینگاپکدی استفاده شده است. همچنین برای سنجش متغیر عدم تقارن اطلاعاتی از فاصله قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به کار رفته است. در این پژوهش 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش و بررسی تحلیل نتایج مدل از رگرسیون خطی چند متغیره و نرم افزار EViews 6 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعات رابطه وجود ندارد. همچنین در بین مؤلفه های ایدئولوژی اخلاقی، نسبی گرایی و عدم تقارن اطلاعات رابطه مثبت و معنی دار با هم دارند ولی ایده آل گرایی رابطه ای با عدم تقارن اطلاعات ندارد.
Abstract
This paper investigats the relationship between ethical ideology (EI) and Corporate Social Responsibility (CSR) with information asymmetry in Tehran Stock Exchange )TSE) listed companies. In this research for the measurement of EI and CSR, Forsyth and Singhapakdi are used, respectively. Vekanteesh and Chiang model is used for the measurement of information asymmetry. In this study, 50 listed firms in TSE have been studied. Linear regression model through software Eviews 6 is used to test research hypotheses. Results of the study indicate that there is not a significant relationship between CRS with information asymmetry. In addition, the results show that relativism have a positive significant relationship with information asymmetry and idealivism have a not a significant relationship with information asymmetry
بررسی نقش بازده سهام بر دقت پیش بینی های مدیریت با تعدیل کنندگی عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
63 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از ابزارهای تعامل مدیران شرکت ها با بازار، ارائه اطلاعاتی در مورد پیش بینی سود شرکت است که بدین وسیله شرکت ها می توانند رفتار بازار را تحت تأثیر قرار دهند. به طور کلی می توان گفت که پیش بینی، تخمین پیشامدهای آینده است و هدف از پیش بینی کاهش ریسک در یک تصمیم گیری است. روش: روش پژوهش مورد استفاده در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، روش شبه تجربی با طرح پس رویدادی است، و نمونه ای متشکل از 147 شرکت طی دوره زمانی 1391-1397 با استفاده از رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی بررسی شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین بازده سهام و دقت پیش بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود ندارد، ولی بین عدم تقارن اطلاعاتی و دقت پیش بینی سود مدیریت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد عدم تقارن اطلاعاتی رابطه بین بازده سهام و دقت پیش بینی سود توسط مدیریت را تعدیل نمی کند. نتیجه گیری: می توان بیان کرد که بازده سهام باعث افزایش یا کاهش دقت پیش بینی سود مدیریت در سطح اطمینان بالا نمی گردد؛ اما افزایش عدم تقارن اطلاعاتی منجر به افزایش خطای پیش بینی مدیریت شده و در نتیجه دقت پیش بینی سود هر سهم توسط مدیریت کاهش می یابد. همچنین می توان با توجه به نتایج نتیجه گیری کرد که نمی توان گفت که در سطح اطمینان بالا عدم تقارن اطلاعاتی رابطه بین بازده سهام و دقت پیش بینی سود مدیریت را تعدیل می کند.
بررسی تأثیر ساختار بازار و اطلاعات نامتقارن بر عملکرد شرکت های فعالِ بورس اوراق بهادار تهران در یک مدل پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
93 - 120
حوزه های تخصصی:
در بازار سهام، اطلاعات نقش مهمی دارد و در صورت وجود عدم تقارن اطلاعات در بازار ممکن است با گذشت زمان، بازار به سمت مدل های رقابت ناقص سوق پیدا کند. بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگ ترین و منسجم ترین بخش بازار سرمایه ایران، سابقه زیادی ندارد و از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. لذا در پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت های مذکور بررسی می شود. نمونه آماری 40 شرکت فعال است که داده های آن، از سایت بورس اوراق بهادار تهران، نرم افزار ره آورد نوین و ترازنامه شرکت های مذکور طی دوره 96-1387 گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار STATA 14 متغیرها محاسبه و مدل ها تخمین زده شده اند. متغیر عملکرد در این مطالعه دارای سه پراکسی شامل شاخص های ROA، ROE و سود قبل از کسر مالیات (EBT) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش پانل پویا انجام شده است. دو متغیر اطلاعات نامتقارن و ساختار بازار، به عنوان متغیرهای اصلی مؤثر بر عملکرد شرکت ها در مدل ها وارد شده اند. نتایج نشان می دهد اطلاعات نامتقارن رابطه معکوس و ساختار بازار رابطه مستقیم با عملکرد شرکت ها دارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که روند عدم تقارن اطلاعات در بورس اوراق بهادار تهران افزایشی است و رقابت انحصاری بهترین توصیف از میزان رقابت در میان شرکت های فعال بورس اوراق بهادار تهران است.
تأثیر کیفیت اطلاعات مالی بر قیمت گذاری نادرست سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات مالی بر قیمت گذاری نادرست سهام است. به این منظور، ابتدا از مدل خود رگرسیون برداری (VAR) برای محاسبه قیمت گذاری نادرست سهام استفاده شد. سپس، ارتباط بین کیفیت اطلاعات مالی و قیمت گذاری نادرست سهام در یک الگوی رگرسیونی پنل دیتا آزمون شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند که از بین آن ها 114 شرکت که طی سال های 1387 تا 1398 فعالیت داشتند بر اساس معیارهای مشخص، به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت اطلاعات مالی بر قیمت گذاری نادرست سهام تأثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین، شناوری سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری شرکت، دارای تأثیر منفی و معنی دار و مالکیت نهادی، دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر قیمت گذاری نادرست سهام هستند. اهرم مالی، نقدشوندگی، نسبت قیمت به درآمد و اندازه شرکت نیز تأثیر معنی داری بر قیمت گذاری نادرست سهام ندارند. بنابراین، ارائه اطلاعات با کیفیت زیاد توسط شرکت ها می تواند تصمیم گیری و رفتار سرمایه گذاران را در بازار تحت تأثیر قرار داده، قیمت گذاری نادرست سهام را کاهش دهد. همچنین، با کاهش منافع مدیریت و افزایش شفافیت اطلاعاتی می توان انحراف قیمتی سهام را کاهش داد.
تأملی در همانندی مفهوم غرر و عدم تقارن اطلاعات در عقد بیمه و ضمانت اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه، عدم تقارن اطلاعات به مثابه عدم برابری اطلاعات نزد دو طرف و طبعاً جهل احدی از آن ها در خصوص اموری مربوط به قرارداد، به عنوان یک واقعیت در قراردادها وجود دارد. این جهل نسبی یکی از طرفین قرارداد، طیف گسترده ای از خفیف تا قوی دارد. از منظر فقه اسلامی، عدم تقارن اطلاعات شدید، اقتصاد قرارداد و نظمِ بنیان گذارده شده توسط اراده طرفین را دچار اختلال نموده و با ضمانت اجرای غرر مواجه می نماید. در این مقاله با اتکا بر منابع کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی- توصیفی، سعی بر تبیین و تمیز دو مفهوم عدم تقارن اطلاعات و غرر و نیز ضوابط شناسایی آن در عقد بیمه گردیده است. عقد بیمه از این منظر محور قرارگرفته است که از سویی به جهت ماهیت قرارداد، اطلاعات در آن اهمیت دو چندانی دارد و از سوی دیگر شبهه غرری بودن در خصوص آن مطرح شده که با توجه به ماهیت مسامحه ای آن و درج جهل مزبور در ذات قرارداد با علم و قصد طرفین به شبهه مزبور پاسخ داده شده است، اما نکته ظریف در این خصوص اینکه، ماهیت مسامحه ای عقد بیمه، منجر به این امر نخواهد گردید که هرگونه جهل و عدم تقارن اطلاعاتی در قرارداد پذیرفته شده و غرر در آن مصداق نیابد.
آزمون نظریه علامت دهی مالی شرکتی در راستای مدیریت عدم تقارن اطلاعاتی: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
145 - 172
حوزه های تخصصی:
نظریه علامت دهی حاکی از نقش علامت در مدیریت بازار سهام شرکت وعدم تقارن اطلاعات است تا با کاهش نرخ تنزیل به حداکثرسازی ثروت سهامدار کمک شود. هدف این پژوهش مشخص کردن علامت-های مالی شرکتی است که مدیران بتوانند با ارائه آنها رابطه عدم تقارن اطلاعات و بازده مورد توقع را تعدیل کنند تا از هزینه علامت دهی اضافه جلوگیری کنند. لذا با استفاده از سه علامت مالی شرکتی، سه معیار بازده مورد توقع و یک معیار عدم تقارن اطلاعات (PIN)، 18 راهبرد مدیریت عدم تقارن اطلاعات طراحی و آزمون شد. روش آزمون فرضیه ها رگرسیون تابلویی نامتوازن و جامعه مورد مطالعه 261 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران از سال 1387 تا 1398 است که درآن تفاوت رابطه عدم تقارن و هزینه سرمایه بین شرکت های علامت داده با شرکت های علامت نداده مطالعه شد. نتایج حاکی از آن است که از راهبردهای بررسی شده علامت نسبت بدهی و تمرکز مالکیت رابطه نرخ تنزیل حاصل از مدل گوردون با عدم تقارن اطلاعات و علامت سود تقسیمی رابطه نرخ تنزیل حاصل از CAPM را با عدم تقارن اطلاعات را تعدیل کرده است.
مدیریت عدم تقارن اطلاعات در معاملات اعتباری توسط فروشنده از طریق بیمه ریسک اعتباری و چگونگی مدیریت این ریسک توسط بیمه گر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
73 - 88
حوزه های تخصصی:
امروزه، به دلایل عدیده ای، بیشتر معاملات به صورت اعتباری منعقد می گردند که این گونه معاملات، ریسک عدم وصول اعتبارات را به فروشنده تحمیل می نمایند. عدم وصول مطالبات ممکن است از دو دسته ریسک های تجاری و سیاسی نشأت گرفته باشد. نظیر عدم تمایل خریدار به پرداخت دیون، ورشکستگی وی یا عوامل خارجی و رخدادهای سیاسی نظیر جنگ، منع از خروج ارز و غیره که فروشنده در هنگام انعقاد قرارداد از احتمال وقوع آنها بی اطلاع است.اگرچه تصور عدم تقارن اطلاعات در هر دو دسته این ریسک ها ممکن است؛ اما جلوه غالب آن در ریسک های تجاری است؛ چه اینکه خریدار اعتباری بیش از هر فردی از قصد خود بر پرداخت در سررسید آگاه است. همچنین معمولاً خود اوست که از وضعیت ملائت و احتمال ورشکستگی خویش مطلع است و ممکن است آن را از فروشنده پنهان نماید. شرکت ها به منظور پوشش این ریسک، اقدام به خریداری بیمه اعتبار تجاری می نمایند. این بیمه می تواند با فراهم آوردن ابزارهایی برای فروشنده، از عدم تقارن اطلاعات بکاهد. در این پژوهش با اتکاء بر روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی_تحلیلی، سعی بر شرح مفاهیم و تبیین موضوع علی الخصوص با توجه به بداعت بیمه اعتبار تجاری در نظام حقوقی ایران گردیده است. نگارندگان برآنند که بیمه گران اعتباری با فراهم آوردن منابع اطلاعاتی معتبر در خصوص خریداران و نیز امکان رصد آنها می توانند اثر چشمگیری بر کاستن از عدم تقارن اطلاعات داشته باشند، همچنین آنها به جهت تبحر خود در زمینه مدیریت ریسک و اغلب با بهره گیری از تمهیدات قراردادی، عدم تقارن اطلاعاتی میان خویش و بیمه گذار را مدیریت می نمایند.
فن آوری نوین دیجیتالی بلاک چین و عدم تقارن اطلاعات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه سبب غیر شفاف شدن روند معاملات شده و پیامد های نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت . فن آوری بِلاک ِچین به صورت عام، نخستین بار توسط هابِر و استورنِتا در سال 1991 بیان شده است. هدف این پژوهش بررسی فن آوری نوین دیجیتالی بلاک چین و عدم تقارن اطلاعات است. روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی می باشد که دربردارنده روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. این پژوهش از نظر نوع تحقیق یک پژوهش تجویزی تلقی می گردد. یافته ها: عدم تقارن اطلاعات پدیده ای است که اجرای مفاد قراردادها، خرید و فروش سهام و ... را تحت الشعاع قرار می دهد. این پدیده در موارد عدم وجود شفافیت اطلاعاتی رخ می دهد به گونه ای که یکی از طرفین قرارداد نسبت به اطلاعاتی دسترسی دارد که در اختیار دیگری نیست. اگرچه برخی از اصول حا کم بر قراردادها، خرید و فروش سهام و ... مانند اصل حداکثر حسن نیت، طرفین قرارداد را ملزم به ارائه اطلاعات دقیق و ایجاد شفافیت اطلاعاتی می کند، اما در موارد وجود سوء نیت در یکی از متعاملین، اجرای صحیح قراردادها، خرید و فروش سهام و ... منعقده در این حوزه با چالش مواجه می شود. از جمله نتایج ایجاد این پدیده انتخاب منفی خریدار و ایجاد مخاطرات اخلاقی است که واجد آثار سوء بر توسعه اقتصادی یک کشور تلقی می شود. نتیجه گیری: البته راه حل هایی در راستای حل این چالش ها موجود است که بهترین آن ایجاد شفافیت اطلاعاتی از طریق پیاده سازی ابزارهای نوین الکترونیکی در نظام استاندارد حسابداری مالی ایران می باشد. بلاک چین بستری است که با برخورداری از شاخصه های منحصر به فرد و ابزارهایی نوین، امکان ایجاد شفافیت حداکثری را فراهم نموده و موجبات رفع این پدیده را ایجاد می نماید.
کاربرد فن آوری نوین دیجیتالی بلاک چین برای حل چالش های حاصل از عدم تقارن اطلاعات در شرکت های بیمه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه سبب غیر شفاف شدن روند معاملات شده و پیامد های نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت. فن آوری بِلاک ِچین به صورت عام، نخستین بار توسط هابِر و استورنِتا در سال 1991 بیان شده است که امروزه به عنوان نوعی فن آوری دگرگون کننده در فضای کسب وکار به شمار می رود هدف این پژوهش کاربرد فن آوری نوین دیجیتالی بلاک چین برای حل چالش های حاصل از عدم تقارن اطلاعات در شرکت های بیمه است. روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی می باشد که دربردارنده روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. این پژوهش از نظر نوع تحقیق یک پژوهش تجویزی تلقی می گردد. یافته ها: عدم تقارن اطلاعات پدیده ای است که اجرای مفاد قراردادهای شرکت بیمه را تحت الشعاع قرار می دهد. این پدیده در موارد عدم وجود شفافیت اطلاعاتی رخ می دهد به گونه ای که یکی از طرفین قرارداد نسبت به اطلاعاتی دسترسی دارد که در اختیار دیگری نیست. اگرچه برخی از اصول حا کم بر قراردادهای شرکت بیمه مانند اصل حداکثر حسن نیت، طرفین قرارداد را ملزم به ارائه اطلاعات دقیق و ایجاد شفافیت اطلاعاتی می کند، اما در موارد وجود سوء نیت در یکی از متعاملین، اجرای صحیح قراردادهای بیمه منعقده در این حوزه با چالش مواجه می شود. از جمله نتایج ایجاد این پدیده انتخاب منفی خریدار و ایجاد مخاطرات اخلاقی است که واجد آثار سوء بر توسعه اقتصادی یک کشور تلقی می شود. نتیجه گیری: البته راه حل هایی در راستای حل این چالش ها موجود است که بهترین آن ایجاد شفافیت اطلاعاتی از طریق پیاده سازی ابزارهای نوین الکترونیکی در نظام استاندارد حسابداری مالی ایران می باشد. بلاک چین بستری است که با برخورداری از شاخصه های منحصر به فرد و ابزارهایی نوین، امکان ایجاد شفافیت حداکثری را فراهم نموده و موجبات رفع این پدیده را ایجاد می نماید.
بررسی تاثیر ورود اطلاعات درون و برون شرکتی جدید بر نقدشوندگی بازار اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش سهام شرکت ها در بازار مالی بسته به ماهیت ساختاری شرکت، می تواند به طور متفاوتی تحت تاثیر ورود اطلاعات درون و برون شرکتی جدید قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تجربی تاثیر ورود انواع اطلاعات بر شکاف مظنه است. برای این منظور تحت مدل داده های ترکیبی -با رویداد پژوهی در نمونه انتخابی- روزهای انتشار وقایع مختلف اطلاعاتی شناسایی شده و با تعریف متغیر دامی، تاثیر ورود این اطلاعات بر شکاف مظنه روزانه مورد بررسی قرار گرفت. سایر متغیرهای توضیحی شامل نرخ بازدهی، حجم معاملات، بازدهی بازار، درصد تغییرات قیمت دلار، درصد تغییرات قیمت نفت و میانگین درصد تغییرات قیمت روزانه فلزات گرانبها هستند. نتایج تخمین مدل تجربی نشان می دهد در حالی که ورود اطلاعات درونی جدید نقدشوندگی سهم را بهبود می بخشد، تغییرات اطلاعات برون شرکتی به افزایش شکاف مظنه ها و کاهش نقدشوندگی سهم نیز منجر می شود. بر اساس خروجی پژوهش، به نظر می رسد که سیاست گذاری های برون شرکتی با افزایش ریسک های اطلاعاتی، آثار منفی بر نقدشوندگی سهام دارد و پیش بینی می شود ثبات متغیرهای کلان برونی نقش مهمی در بهبود عملکرد بازار داشته باشد.
سنجش محتوای اطلاعات در معاملات سهام؛ شواهدی از بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۴)
433 - 458
حوزه های تخصصی:
در بازارهای کارا، تمامی عوامل عقلایی هستند و اطلاعات جدید در دسترس همگان قرار می گیرد، لذا قیمت ها بلافاصله تعدیل می شوند. با این حال، در دنیای واقعی، فعالان بازار هم در دستیابی به اطلاعات و هم در تفسیر آن ها بسیار ناهمگن می باشند، لذا عدم تقارن اطلاعات وجود دارد. تعیین سطح دقیق عدم تقارن اطلاعاتی هم برای معامله گران برای برخورد مناسب تر با مسائلی نظیر انتخاب دارایی، زمان بندی، بازتعریف سطح ریسک و نرخ بازده مورد نیاز و هم برای تنظیم گران برای دستیابی به طراحی بازاری با عملکرد خوب، ضروری است. در این مقاله با استفاده از داده های 1260 سهام/فصل (140 شرکت در قالب 10 صنعت که سهم 64 درصدی از ارزش بازار سهام ایران را در اختیار دارند، برای بازه زمانی 1400:1 تا 1402:1)، مقدار عدم تقارن اطلاعات با استفاده از دو مدل PIN و MPIN برآورد می شود. نتایج حاکی از آن است که اولاً احتمال وجود اطلاعات خصوصی در بازار سهام ایران به مراتب بالاتر از سایر کشورها می باشد. ثانیاً بیشترین مقدار عدم تقارن اطلاعات به صنعت «زراعت» کمترین آن به دو صنعت بزرگ «فرآورده های نفتی» و «شیمیایی» تعلق دارد. ثالثاً بیشترین عدم تقارن اطلاعات به نماد «زملارد» از گروه زراعت و کمترین آن به نماد «آریا» از صنعت شیمیایی، اختصاص دارد. یافته ها بیانگر آن است که صنایع یا شرکت هایی با سهم بازاری اندک، که محصولات غیرهمگن و متنوع تری تولید می کنند، عدم تقارن اطلاعات بالاتری را پیش رو دارند. در مقابل، صنایع پتروپالایشی و بیشتر شرکت های زیرمجموعه آن ها که شرکت های بزرگ مقیاس بوده و محصولاتی نسبتاً همگن تر تولید می کنند، از عدم تقارن اطلاعات کمتری برخوردارند.طبقه بندی JEL: C13، C38، G14، G17
نهادی شدن مؤسسات رتبه بندی اعتباری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین چارچوبی برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری در ایران با در نظر گرفتنِ مولفه های نهادی و شرایط اجتماعی و اقتصادی است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام این پژوهش به صورت کیفی-تحلیلی و در قالب پارادایم تفسیری است که از نظر راهبرد داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها، ترکیبی از اطلاعات کتابخانه ای و مصاحبه، و برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شده است. یافته ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی در شش دسته عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، و پیامدها جمع بندی شده و مدل اصلی پژوهش را تشکیل داده اند.
یافته ها: بر اساس داده های پژوهش، فرهنگ حاکم بر نهاد (استقلال و بی طرفی، رفتار حرفه ای، و نظارت دقیق) و کسب مشروعیت (از طریق اعتمادسازی، تخصص، و ثبات و استمرار فعالیت) از مهم ترین مولفه های نهادی شدن هستند. تضاد منافع از مهم ترین چالش های پیشا روی این نهاد است که راهکار آن نظارت دقیق و رویکرد خودنظارتی است.
ارزش/ اصالت: سهم دانش افزایی پژوهش حاضر این است که با تلفیق نظریه های نهادی و سازمانی، مدلی را برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری ارائه می کند که نتایج آن بر کارایی و اثربخشی موسسه های رتبه بندی وبازار سرمایه اثر دارد.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود نهادهای نظارتی استانداردهای سطح بالا را در زمینه رعایت رفتار حرفه ای و تعیین دقیق مصادیق تضاد منافع تعیین کنند و مشوق فرهنگ خودنظارتی در شرکت های رتبه بندی باشند.