مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده براساس غزل «سلسله موی دوست حلقه دام بلاست...» در صدد ارایه موتیف یا بن مایه هایی است که در این اثر ادبی سعدی قابل مشاهده است. او با نگاهی ساختاری به این غزل معتقد است که ابیات وارد شده بدین غزل، تصادفی و بدون سنجش نیست و در ادامه با ذکر شواهدی، بن مایه های غزل را مورد بررسی قرار می دهد.
بلاغت خاص سعدی در غزل
حوزههای تخصصی:
بلاغت خاص سعدی در جایی از کلامش نهفته است که به دشواری می توان آن را توضیح داد و در حقیقت زیبایی یی که در شعر سعدی وجود دارد، پنهانی است. بسیاری از ویژگی های شعر سعدی به خاطر ویژگی های مشترک میان شعر او و زبان گفتار است؛ یعنی سعدی از ویژگی ها و ساختارهای ویژه گفتار برای القای ظرایف معنایی و اهداف بلاغی در کلامش بهره می گیرد. در ادامه مقاله، نویسنده به بررسی بلاغت سعدی از دیدگاه علم معانی می پردازد و معتقد است که با این رویکرد می توانیم در بازاندیشی علم معانی از هنر سعدی بهره بگیریم.
نقش غزل های سعدی در آرمانشهر او
حوزههای تخصصی:
سعدی شاعری است متفکر یا متفکری است شاعر و مُصلحی است که با هدف اصلاح نارسایی ها و کاستی ها می نویسد و می سراید و در مقام متفکری شاعر، یا شاعری متفکر، چونان دیگر متفکران بزرگ از وضع موجود با همة مطلوب بودن نسبی اش چنان که باید، راضی نیست و می کوشد تا طرحی از جامعة آرمانی خود به دست دهد. نویسنده ضمن تبیین این ویژگی ها در آثار سعدی با توجه به سه رویکرد: دعوت به زندگی عاشقانه و شادخوارانه؛ انجام دادن وظیفه یا وظایفی که به عهدة موسیقی است و انجام دادن وظیفة آموزش دائمی مردم آرمانشهر؛ به بررسی نقش غزل در آرمانشهر سعدی می پردازد.
تأملی بر کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلمیح به عنوان یکی از شگردهای بلاغی که هم در حوزه موسیقی معنوی و هم جزو مجموعه تصویر قابل بررسی است، همواره نقشی مهم و مؤثر در القای عواطف و آفرینش تصاویر ادبی؛ بخصوص در حوزه شعر داشته است. ویژگی قابل توجه تلمیح آن است که به عنوان یک شیوه فرمی برای تبیین ذهنیات، می تواند اَشکال بلاغی دیگری را نیز در بطن خود جای دهد و بدین ترتیب، هم جنبه مخیل سخن را قوت بخشد و هم بُعد القایی آن را برجسته سازد. براساس همین اهمیت، هدف مقاله حاضر، بررسی جلوه های کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزلیات سعدی است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام می گیرد و به شناختن بخشی دیگر از عواطف و اندیشه های سعدی و ظرایف زیباشناختی غزل او می انجامد. یافته های این تحقیق حاکی از آنند که برجسته ترین گونه های تلمیح در غزل سعدی عبارتند از: اشارات و قصه های قرآنی- روایی؛ به ویژه ماجرای پیامبران، تلمیحات تاریخی- داستانی(ماجراهای عاشقانه ای که جنبه داستانی آن ها غالب است) و اشارات اساطیری- حماسی. سعدی انواع تلمیح را به ترتیب در فضای موضوعی- معنایی عاشقانه، عارفانه و تعلیمی- اخلاقی به کار می برد. هر یک از این گروه های محتوایی، شامل جزییاتی متنوع هستند که در متن به آن ها خواهیم پرداخت. بارزترین قالب های فرمی- بلاغی سعدی در جریان کاربرد انواع تلمیح نیز عبارتند از: تشبیه؛ به ویژه اضافه تشبیهی، نماد (کلیدواژه های تلمیحی- نمادین) و ایهام؛ بخصوص از نوع تناسب.
رَوانِ روشَنِ سَعدی: کوشِشی برایِ روشَنْداشتِ عِباَرتی دَر غَزَلِ سَعدیِ شیرازی
حوزههای تخصصی:
نگارنده در سطور ذیل، یکی از ابیات سعدی را مورد دقت نظر قرار داده است. وی تاش می کند تا با پاسخ به سؤالاتی پیرامون بیت: روان روشن سعدی که شمع مجلس توست/ به هیچ کار نیاید، گرش نسوزانی؛ به معنا و خوانش درست آن دست یابد. نویسنده در جهت رسیدن به هدف مذکور، ابتدا معنای بیت را از سوی برخی از شارحان مطرح می دارد و سپس اشاره ای به ضبط متفاوت این بیت در بعضی دست نوشته ها، می کند. در انتها، خوانش پیشنهادی خود را از بیت، پیش روی خوانندگان قرار می دهد.
آن بر سر گنجست که.... (جلب انتباه به ریزه کاری بیتی از سعدی)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو بیت «آن بر سر گنجست که چون نقطه به کنجی بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد » از سعدی شیرازی را مورد مداقه قرار داده است. از این رو، نخست دیدگاه شارحان پیرامون این بیت را بیان داشته و سپس، نظر خود را در شرح بیت اظهار می نماید. به زعم وی، سعدی در بیت مذکور گوشه چشم شاعرانه ای به یک سنت کتابتی و رسم الخطی روزگار خویش داشته و با تکیه بر آن، در کنار معنای اصلی، تصویر هنرمندانه دیگری را به ذهن القا کرده است. آن تصویر، به شیوه کتابت حرف گاف بازمی گشت که در آن روزگاران، شایع بود که بسیاری از کاتبان، برای نشان دادن تفاوت کاف و گاف، گاف را به ریخت همان کاف می نوشتند و آنگاه نقطه یا نقطه هایی روی آن می نهادند تا از کاف متمایز شود. اعتقاد نویسنده بر آن است که در کنار آن معنای اصلی بیت که کم و بیش مورد نظر شارحان است، این تصویر را به ذهن می آورد که وقتی نقطه بر سر کاف می نشیند، آن را گاف می کند. یعنی هر گاه نقطه بر سر کنج بنشیند، آن را گنج می گرداند. درواقع، نقطه ای که بر سر کنج نشسته است، بر سر گنج نشسته؛ درست چونان کسی که نقطه وار و کناره جویانه و خلوت گزینانه به کنجی می نشیند، چنین کسی هم بر سر گنج نشسته است.
سبک شناسی گفتمانی غزلی از سعدی (با تکیه بر تحلیل دو لایه واژگانی و بلاغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی گفتمانی از ترکیب دو روش سبک شناسی لایه ای و تحلیل گفتمان پدید می آید و به تحلیل سبک شناختی آثار ادبی از منظر تحلیل گفتمانی می پردازد؛ تاکید این شیوه بر بافت موقعیتی (بیرونی) و تعامل آن با بافت متن (درونی) است؛ کلان گفتمان های رایج و غالب عصر سعدی، گفتمان نهاد دینی_عرفانی و گفتمان نهاد حکومتی _سیاسی و گفتمان نهاد عامه / رعیت است؛ پرسش اصلی این پژوهش، آن است که این گفتمان ها چگونه در گفتمان عاشقانه که گفتمان غالب در غزل های سعدی است تاثیر گذاشته و گفتمان فرآیندی عاشقانه را پدید آورده اند؛ نتایج پژوهش نشان می دهد که گفتمان های غالب از طریق تعامل و تقابل گفتمانی در سیمای شخصیت های اصلی غزل سعدی یعنی عاشق و معشوق باز تولید شده و روابط میان نهادهای دینی_عرفانی و حکومتی _سیاسی به عنوان نهادهای قدرتمند و گفتمان ساز از طرفی و نهاد تحت سلطه و پذیرنده عامه / رعیت از طرف دیگر به نمایش گذاشته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
بررسی کارکرد نظریه های فضاهای ذهنی و آمیختگی مفهومی در تحلیل معنایی- بلاغی شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۷
124-93
نظریه فضاهای ذهنی، نظریه ای است برخاسته از نظریه جهانهای ممکن. این نظریه و نظریه برگرفته از آن یعنی آمیختگی مفهومی از ابزارهای مفید تحلیل متن در حوزه زیبایی شناسی شناختی است. هدف این پژوهش، بررسی شیوه رویارویی این نظریه ها با شعر فارسی است. برای بررسی کارکرد این نظریه ها در تحلیل شعر فارسی، نخست جنبه های فلسفی و بنیانهای نظری آنها مطرح و سپس شیوه کارکرد آنها در یک غزل از سعدی آزمایش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریه فضاهای ذهنی به رغم کارآمدی در تحلیل مباحث فلسفی/ معنایی شعر همچون ابهام، ساختارهای شرطی، واکاوی ابعاد ایدئولوژیک شخصیت های برساخته متن و نیز فراهم آوردن امکان بررسی پیوستار روایی شعر در قالب فضاهای ذهنی در برخی مواضع همچون ساختارهای تمثیلی، کارایی لازم را در تحلیل معنایی شعر دارا نیست و در چنین شرایطی، نظریه برگرفته از آن، یعنی نظریه آمیختگی مفهومی می تواند خلأ کاربردی را پوشش دهد.