آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

هدف: همواره با توجه به آنکه وجهی از انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها، رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان ذهنی که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی هستند، با عنایت به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میزان پرخاش گری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش:روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 230 نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه پرخاش گری ( AGQ ) و پرسشنامه خود دلسوزی فرم بلند ( SCS-LF ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایش گری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایش گری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایش گری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلویحات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.

تبلیغات