مطالب مرتبط با کلیدواژه

کل گرایی


۲۱.

تربیت کل گرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت کل گرایی عقلانیت حکمت متعالیه صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۶۵
«تربیت کل گرا» یکی از رهیافتهای تربیتی قرن بیستم در غرب است که با کاستیهای موجود در نظام تربیتی مدرن مقابله کرده است. با اندکی توجه میتوان شباهتهایی بین تعلیم و تربیت دینی و اسلامی با این روش تربیتی یافت؛ تا آنجا که میتوان گفت تربیت کل گرا شیوه رایج تربیت در نظام آموزش سنتی ما بوده است. این پژوهش به طرح برخی از اصول تربیتی در حکمت متعالیه میپردازد که ذیل مفهوم «کل گرایی» قرار میگیرند. برخی از اصول مطرح شده عبارتند از: لزوم جمع میان ماده و معنا، تربیت بدن بهمراه روان و کل گرایی اخلاقی و معرفتی. همچنین در ذیل کل گرایی معرفتی به جایگاه ویژه عقل در معرفت شناسی پرداخته شده و اصول تربیتی متناسب با عقلانیت استخراج گردیده است که از جمله آنها محاسبه و لزوم آموزش تعقل به متربی است. در انتها برخی از روشهای اجرایی متناسب با اصول یاد شده، آمده است. این تحقیق از روش کیفی تحلیل محتوا و استنتاج فلسفی بهره برده است. به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای صدرالمتألهین در حکمت متعالیه و برخی از شارحان وی، به استخراج اصول تربیتی متناسب و در راستای کل گرایی پرداخته است.
۲۲.

بررسی و تحلیل جایگاه علم طب در قلمرو دین با رویکرد تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طب مدرن طب سنتی تمدن دینی پوزیتیویسم وحدت گرایی کل گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
موضوع علم دینی در سال های اخیر رونق فراوانی در محافل علمی یافته و برجسته شدن بحث تمدن نوین اسلامی، مسئله امکان اسلامی سازی علوم را در جایگاه ویژه ای قرار داده  است. در همین راستا و به خصوص با همه گیری بیماری کرونا، بحث طب اسلامی مطرح شد و مناقشاتی میان موافقان و مخالفان برانگیخت. پرسش این است که منظور از طب اسلامی چیست و آیا علمی با عنوان طب اسلامی قابلیت تحقق دارد؟ موافقان با استناد به روایات فراوان پزشکی بر تحقق طب اسلامی تأکید می کنند و مخالفان با توجیه یا خدشه در روایات واردشده در حوزه طب و محدود دانستن قلمرو دین یا با تأکید بر بُعد تجربی این علم، امکان تحقق طب اسلامی را نفی می کنند. در این مقاله ضمن تبیین دیدگاه های مختلف در این باب، با روش توصیفی- تحلیلی تلاش می شود تا با ارائه تعریفی منظومه ای- تمدنی از دین و با ارائه شواهدی در موارد تأثیر مبانی و پیش فرض ها در طب مدرن، درباره امکان تحقق علم طب با صبغه دینی و توحیدی داوری گردد.    
۲۳.

نقد تکیه جزئی گرایی اخلاقی بر دلیل های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل های اخلاقی کل گرایی اتم گرایی عام گرایی الزام اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
جزئی گرایی اخلاقی، گرایشی است در فلسفه اخلاق معاصر که بر اساس مبانی فرااخلاقی، با محوریت اصل ها در اخلاق و در نظریه های اصل مند اخلاق مخالفت می ورزد و آن را مخل فکر و تشخیص اخلاقی می داند. چالش جزئی گرا در مقابل اصل مندی در اخلاق مهم است و به همین دلیل جا دارد که نقص های جزئی گرایی شناسایی شود تا مقدمه رفع آن ها شود. مقاله حاضر به آن دسته از نقص های جزئی گرایی اخلاقی می پردازد که منشأشان تکیه جزئی گرایان بر دلیل هاست. دلیل در بحث های هستی شناختی اخلاق، یک جنبه موقعیت است که لَهِ و یا علیهِ، عمل است. اولاً تکیه جزئی گرا بر دلیل های اخلاقی برای اثبات جزئی گرایی اخلاقی سودمند نیست، زیرا قابل جمع بودن کل گرایی با عام گرایی و قابل جمع بودن اتم گرایی با جزئی گرایی، نشان می دهد نزاع درباره نقش ها و ماهیت اصل های اخلاقی (نزاع جزئی گرایی عام گرایی)، با استفاده از بحث اتم گرایی و کل گرایی در نظریه دلیل ها قابل حل نیست. ثانیاً این تکیه، برای جزئی گرایی نه تنها سودمند نیست بلکه زیانمند است به این معنی که خلل هایی در آن ایجاد می کند. زیرا (الف) تصور اخلاق صرفاً در چارچوب دلیل های اخلاقی، در بهترین حالت تصوری ناقص از الزام اخلاقی و بنابراین از اخلاق به بار می آورد؛ و (ب) تصور محدود از اصل های اخلاقی در چارچوب دلیل های عام، مانع شمول جزئی گرایی بر همه نظریه های اصل محور اخلاق، یا دست کم مهمترین نظریه ها، می شود. امر مطلق به عنوان یک نمونه بسیار مهم نشان می دهد قلمرو اصل های اخلاقی گسترده تر از قلمرو دلیل های اخلاقی است.
۲۴.

مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی: رویکردی تمثیلی به مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» در سیاست جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
فقدان مبانی ایرانی اندیشه در باب سیاست جهانی، مفهوم پردازی در این عرصه را دشوار می سازد. از طرف دیگر، بسیاری به تضاد اساسی بنیان های اندیشه عرفا با نظام اندیشه سیاسی معتقد هستند. ذمّ سیاست توسط مولوی به معنای عدم امکان مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی نیست و هر چند امری دشوار می نماید، امّا جریان معانی ماوراءالطبیعی در آثار او، به خصوص در مثنوی معنوی، بنیان های مناسبی را برای سیاست پژوهی و مفهوم پردازی سیاسی، از منظر مولوی، در خود دارد. اساسی ترین بنیان ماوراءالطبیعی در اندیشه مولوی، رویکرد مثالی و کل گرایی آن است که در عین حال که ذمّ مظاهر سیاسی توسط مولوی را سبب است، اما، بسط مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» از منظر عرفان مولوی به سیاست جهانی را ممکن می کند. به عنوان نوعی روش، معرفت شناسی مثالی و هستی شناسی کل گرای مولوی در این پژوهش نیز به کار بسته شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر در صدد بسط، تفهیم و تبیین مفاهیم منیّت و اشکستگی در سیاست جهانی، از دل مثنوی معنوی هستیم.
۲۵.

پارادایم های تبیین در مطالعات تاریخی جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل تفهمی مدل روایی مدل قیاسی قانون شناختی کل گرایی اتمیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
نقش برسازنده ی جنگ در حیات جوامع انسانی، مطالعات تاریخی را به ارائه تبیین های متکثری از این پدیده اجتماعی سوق داده است. اگر بپذیریم که این آشفتگی و کثرت تبیین ها برآیند چشم اندازهای معرفتی متفاوت مورخان است، در آن صورت بازشناسی مبانی پارادایمیِ مدل های تبیین، راه غلبه بر این آشفتگی خواهد بود. با عطف نظر بدین مهم پژوهش حاضر در صدد پاسخ بدین پرسش برآمد که کاربست صحیح مدل های تبیینی در مطالعات تاریخ جنگ بر اساس چه معیاری تعیین می شود.  اگر بپذیریم که هستی شناسی اجتماعی مورخان واجد الزامات روش شناسانه ای است که با یک مدل تبیینی سازگاری بیشتری دارد، در آن صورت می توان مسأله مقاله را با صورت بندی سه پارادایم تبیینی در مطالعات تاریخی جنگ پاسخ داد: بر اساس پارادایم تفهمی، کاربست مدل تفهمیِ تبیین مستلزمِ پذیرش پاسخ اتمیستی به مسأله عاملیت و ساختار و انکار نقش تعیّن بخش کل های اجتماعی در وقوع جنگ است. در پارادایم قیاسی قانون شناختی، کاربست مدل قانون فراگیر تبیین تنها در شرایطی صحیح خواهد بود که تأکید هستی شناسی کل گرایانه بر نقش تعیّن بخش ساختارهای اجتماعی و فرهنگ مسلم انگاشته شود. در پارادایم روایی نیز تبیین پدیده اجتماعی جنگ مستلزم آن است که با استناد به ساختمندگرایی، عاملیت و ساختار را  ثنویتی متداخل تلقی نموده و روایت را با لحاظ کردن تأثیر دوسویه موقعیت های اجتماعی و پاسخ عاملان تاریخی به موقعیت طرح اندازی نماییم.
۲۶.

جایگاه آگاهی در نظریات جامعه شناختی با تأکید بر دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی تفسیرگرایی کل گرایی نظریه جامعه شناسی فلسفه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
مسئله آگاهی انسان، زمانی به کانون بحث در نظریات جامعه شناختی تبدیل شد که نظریات کل گرایانه ای همچون آگوست کنت، دورکیم، کارکردگرایان و... این عنصر را در مطالعه جامعه نادیده گرفته و سبب شکل گیری رویکرد تفسیرگرایی و تأکید آن بر اهمیت آگاهی در مطالعه جامعه شناختی شدند. دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی با تقابل با هم، اکثر نظریات جامعه شناختی را دربرمی گیرند و پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با هدف شناسایی کاستی های دو رویکرد در تحلیل آگاهی، به بررسی جایگاه این مسئله در نظریات برخاسته از این دو رویکرد می پردازد؛ و درنهایت، نگاهی انتقادی از منظر فلسفه اسلامی دارد. نظریات کل گرا با رویکرد طبیعت گرایی، آگاهی را از تحلیل جامعه شناختی کنار نهاده و به دنبال عوامل زیربنایی شکل دهنده آگاهی هستند. تفسیرگرایان نیز که از آگاهی آغاز و بر عاملیت ذهن و فهم کنشگر تأکید دارند؛ سرانجام قائل به سلطه جامعه بر آگاهی و حرکت به سمت نوعی ایده آلیسم می گردند. فلسفه اسلامی با مباحثی چون اتحاد علم و عالم و معلوم، تجرد ادراک و حرکت جوهری نفس، بدون آنکه دچار ایده آلیسم شود، به تحلیل آگاهی و جایگاه کانونی آن در نظریه اجتماعی می پردازد؛ به گونه ای که ماهیت و هستی جامعه و نظریه پردازی اجتماعی، منوط به تحلیل این عنصر بنیادی است.
۲۷.

اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی اجتماعی کل گرایی فردگرایی اقتران شدید الزام دلالت شناختی الزام روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۶
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.