مطالب مرتبط با کلیدواژه

اتمیسم


۱.

از کارکردگرایی تا بسترگرایی: بازسازیِ گفتگوی دریفوس و پاتنم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن کارکردگرایی ماشین تورینگ اتمیسم بسترگرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
تعداد بازدید : ۱۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۷۹۳
در 1960 پاتنم در مقاله ""اذهان و ماشین ها"" بر پایه قیاسِ میانِ ذهن و ماشینِ تورینگ نگرشی نو به ذهن به نام کارکردگرایی را پی ریزی نمود. یک دهه پس از آن دریفوس براساسِ تفسیرش از پدیدارشناسیِ مرلوپونتی و هیدگر کارکردگراییِ پاتنم را نقد کرد. دریفوس نشان داد که نمی توان ذهن را به مثابه ماشینی تورینگ به شمار آورد که با بهره گیری از قواعدی صوری کار می کند و ورودی و خروجی هایش عناصری فارغ از بستر هستند. دو دهه بعد پاتنم بر پایه شکست کارنپ در صوری سازی استقرا، چرخش به سوی کل گرایی و خارجیت گرایی معناشناختیِ خودش از نگرشِ کارکردگرایانه- محاسبه گرایانه در فلسفه ذهن دست کشید و به نگرشی خارجیت گرا- بسترگرایانه روی آورد. نقدی که پاتنم بر پایه آن کارکردگرایی را از ریشه نادرست دانسته بود همان نقدی بود که دریفوس سال ها پیش بر وی وارد آورده بود. در این مقاله گفتگوی نقادانه میانِ دریفوس و پاتنم بازسازی می شود و بر پایه آن نشان داده می شود که فیزیکالیسم به مثابه نظریه ای در بابِ ذهن نادرست است و به جای آن ""سوژه ای در جهان"" الگوی مناسبی را برای ذهن فراهم می آورد.
۲.

بررسی انتولوژی مفهوم «خود» در اندیشه جماعت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتمیسم جماعت گرایان خود اجتماعی و موقعیت مند خود فردیت یافته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۵۱
یکی از مهم ترین انتقادات جماعت گرایان به فلسفه لیبرالی در سویه هستی شناسانه بر مفهوم «فرد» است. چون در فلسفه لیبرالی به صورت عام و نظریه عدالت جان رالز به صورت خاص بر تصویر فردگرایانه یا فردیت یافته از فرد تاکید می شود. اما، به نظر جماعت گرایان مفهوم «خود» جزیی از جماعت است. بدین معنا که خود بیش از پیش ماهیت اجتماعی دارد؛ ماهیتی که در بستار تاریخی و اجتماعی شکل گرفته است. به همین دلیل، آنان اهدف، ارزش ها، باورها را منتج از جماعت می دانند. از این رو، جستار پیش رو درصدد بررسی سویه هستی شناسانه «خود» در اندیشه جماعت گرایی است؛ با این فرض که تالی چنین مدعایی در ساحت هستی شناسی سیاسی صرفاً طرح بدیلی برای آن و ماهیت آن چیزی بیش از خود موقعیت مند و برساخته اجتماعی نیست.
۳.

بررسی مؤلفه های پارادایم پیچیدگی در اقتصاد نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
به باور کوهن، علم کلیتی دارای پارادایم و مبتنی بر سه رکن هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی است. پارادایم سادگی پس از دوره رنسانس بر مبنای تفکرات دکارت و نیوتن شکل گرفت. در این پارادایم شیوه فهم مبتنی بر فروکاست هر پدیده به اجزای آن است. از نیمه دوم قرن نوزدهم و با کشف پدیده های نامنظم، تئوری های کوانتوم و آشوب، ساده سازی پدیده ها به چالش کشیده شد و رویکرد جدیدی با عنوان «پارادایم پیچیدگی» شکل گرفت. مکتب نئوکلاسیک به عنوان نماینده جریان اصلی اقتصاد در تسلط پارادایم سادگی است. اقتصاد نهادی ﺟﺪیﺪ به عنوان رویکرد غالب نهادی دارای نگرش اصلاحی (و نه انتقادی) به اقتصاد نئوکلاسیک است. این موضوع در ترکیب با ساختارهای متنوع و پیچیده نهادی در جوامع مختلف، هدف این پژوهش را بررسی مؤلفه های پیچیدگی در نهادگرایی جدید تعریف می کند. اندیشمندان این نحله نهادها را به مثابه ساختار، قواعد تعامل و الگوهای حاکم بر زندگی بشر معرفی می کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آنتولوژی نهادگرایی از نوع رئالیسم پیچیده و روش شناسی آن، پلورالیستی است. استفاده از نهادها برای کاهش عدم قطعیت در ترکیب با مدل های متباین ذهنی گویای آن است که این نحله هم از عینی گرایی و هم از ذهنی گرایی بهره می جوید. با توجه به نقش نهادها در تعامل، مبرهن است که بیناعینیت دانش و راهبرد مورد تأکید نهادگرایان می باشد. براساس نتایج پژوهش مکتب نهادی جدید از حیث نوع بنیان ها و مؤلفه های پارادایمی متأثر از پارادایم پیچیدگی است.
۴.

پارادایم های تبیین در مطالعات تاریخی جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل تفهمی مدل روایی مدل قیاسی قانون شناختی کل گرایی اتمیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۵۸
نقش برسازنده ی جنگ در حیات جوامع انسانی، مطالعات تاریخی را به ارائه تبیین های متکثری از این پدیده اجتماعی سوق داده است. اگر بپذیریم که این آشفتگی و کثرت تبیین ها برآیند چشم اندازهای معرفتی متفاوت مورخان است، در آن صورت بازشناسی مبانی پارادایمیِ مدل های تبیین، راه غلبه بر این آشفتگی خواهد بود. با عطف نظر بدین مهم پژوهش حاضر در صدد پاسخ بدین پرسش برآمد که کاربست صحیح مدل های تبیینی در مطالعات تاریخ جنگ بر اساس چه معیاری تعیین می شود.  اگر بپذیریم که هستی شناسی اجتماعی مورخان واجد الزامات روش شناسانه ای است که با یک مدل تبیینی سازگاری بیشتری دارد، در آن صورت می توان مسأله مقاله را با صورت بندی سه پارادایم تبیینی در مطالعات تاریخی جنگ پاسخ داد: بر اساس پارادایم تفهمی، کاربست مدل تفهمیِ تبیین مستلزمِ پذیرش پاسخ اتمیستی به مسأله عاملیت و ساختار و انکار نقش تعیّن بخش کل های اجتماعی در وقوع جنگ است. در پارادایم قیاسی قانون شناختی، کاربست مدل قانون فراگیر تبیین تنها در شرایطی صحیح خواهد بود که تأکید هستی شناسی کل گرایانه بر نقش تعیّن بخش ساختارهای اجتماعی و فرهنگ مسلم انگاشته شود. در پارادایم روایی نیز تبیین پدیده اجتماعی جنگ مستلزم آن است که با استناد به ساختمندگرایی، عاملیت و ساختار را  ثنویتی متداخل تلقی نموده و روایت را با لحاظ کردن تأثیر دوسویه موقعیت های اجتماعی و پاسخ عاملان تاریخی به موقعیت طرح اندازی نماییم.