مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
متون عرفانی
حوزههای تخصصی:
در مجموعه عرفان و ادبیات، «درد و رنج» یکی از احساسات و هیجانات مهم در ساحت نفسانی انسان است. به لحاظ حیات کلی بشری نیز درد و رنج از وجوه تأثیربرانگیزی به شمار می آید. این مقوله خاص یکی از هفت مفهوم و مسائل اصلی انسان در طول تاریخ به صور گوناگون بوده است و با تمام مفاهیم درونی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه، یکی از دغدغه های جدی انسان در هر زمان و مکانی بوده، هست و خواهد بود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درد و رنج از منظر ادبیات و عرفان در گزیده متون قرن های 5 و 6 و 7 می پردازد و هدف از آن آگاهی یافتن از نوع نگاه عارفان به این مقوله بنیادین بشر است. نتیجه اینکه منظور از درد و رنج، درد جسمانی و مادی نیست؛ بلکه دردی روحانی است و این درد در انسان اندیشه ورز، از پایه های رسیدن به کمال است و تجربه نوع انسان در طول عمر خود گواه آن است که زندگی بشر همیشه و در همه جا توأم با درد و رنج بوده است، اما درد روحانی انسان را می سازد و باعث کمال روح و معرفت او می شود، درک این درد نه تنها رنج آور نیست، بلکه لذت بخش و بالنده نیز هست. درد و رنج در آغاز باعث شوق حرکت در انسان می شود و سپس انسان را به آگاهی می رساند و در نهایت کمال روحی را در او ایجاد می کند.
بازتاب ناسپاسی وکفران نعمت در تمثیل های عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
83 - 100
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از مهم ترین آرایه های بیانی و شیوه استدلال هنری و ذوقی است که هدف آن انتقال بهتر معنا و مفهوم به مخاطب است. تعریف ادبا درباره تمثیل تا حدودی با هم متفاوت است؛ گروهی آن را تشبیه مرکب با وجه شبه مرکب دانسته اند، گروهی ضرب المثل را در گروه تمثیل قرارداده و عده ای اسلوب المعادله و بعضی، داستان های تمثیلی را تمثیل گفته اند، با همه اختلافات مذکور، نگارندگان، حکایات تمثیلی عرفانی درباره ناسپاسی و شکر را مورد مداقّه قرارداده اند. ناسپاسی و ناشکری به معنی نادیدن لطف منعم از موضوعات علم اخلاق و عرفان است. عرفا برای ناسپاسی مراتب مختلفی قائلند. آنها در مذمت ناشکری و ناسپاسی از تمثیلات بهره جسته و با برشمردن عواقب و نتایج ناسپاسی و ناشکری بر اهمیت ترک آن تأکید نموده اند.
داستان عشق محمود به غلام خود، اَیاز از دریچه داستان های تمثیلی با محوریّت متون عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل، همچون ابزاری تأثیر گذار، همواره در متون ادبی و بویژه عرفانی سبب آفرینش آثاری ارشمند و بدیع است، گاه یک حقیقت تاریخی و کم نمود، مانند دلبستگی سلطان محمود به روی و موی غلام خود، اَیاز موجب آفرینش زیباترین جلوه هنری و فکری می شود. آنچه که بیش از همه بر غنای این داستان ها می افزاید، خلّاقیت و هنر آفرینی شاعران عارف مسلک، نظیر عطار و مولوی است که در تشریح اندیشه های بلند عرفانی خود، با بیان افسانه های تمثیلی و جذّاب به این عشق صوری، جنبه آسمانی و الهی دادند و محمود را تمثیلی از حضرت حق و ایاز را نمادِ بنده ای مجذوب دانستند که یک دم از حضور غافل نیست و رشک و غیرت او به محبوب هم مثال زدنی است و در عین حال، فراست و کیاست اَیاز سبب شد که به واسطه عبرت از گذشته بی مقدار خود، آفت غرور را از خود دور کند و با عنایت حضرت حق که محمود تمثیلی از آن است، به ارج و قربی برسد و گاه محمود، تمثیل انسان کامل است و اَیاز مثال سالک و توجّه بیش از حدّ سلطان به او حسادت اطرافیان را بر می انگیزد که یادآور ارتباط تنگاتنگ مولانا و شمس و حسادت اطرافیان است.
بازتاب ضرب المثل های برخاسته از افسانه های اسرائیلی در متون عرفانی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
34-5
حوزههای تخصصی:
بسیاری از روایات و افسانه های ساختگی تورات درباره زندگی پیامبران(ع) از طریق یهودیان تازه مسلمان به همراه بافته های خودساخته آنان، در کتاب های تفسیری و تاریخی راه یافت. بر همین اساس، احادیثی از پیامبر اسلام(ص) جعل کردند و افسانه هایی درباره آن ساختند و در بین خواص رواج دادند و به تَبَعِ آن، عوام نیز این جعلیات را واقعی پنداشتند؛ بدین ترتیب این افسانه ها در زبان مردم کوچه و بازار رخنه کرد و سبب خلق ضرب المثل هایی شد که از گذشته دور تاکنون، به عنوان جزئی از فرهنگ ها و باورهای مردم محسوب می شود. در این مقاله به شیوه تحلیلی توصیفی، ضمن تبیین سیر تاریخی برخی از این ضرب المثل ها از قبیل «حیله گری مار و دشمنی با انسان»، «زیر پای کسی علف سبز شدن»، «شومی کلاغ و مقدس بودن کبوتر»، «از دماغ فیل افتادن» و «خروس بی محل» که با هنرمندی و چیره دستی شاعران و نویسندگان حوزه عرفان، سبب خلق مضامین بکر و نو در ادب عرفانی شده و در اشعار شاعران عارف مسلک تبلور یافته، به نقد و تحلیل آن ها پرداخته شده است.
بررسی استعاره مفهومی «بذر» در مرصادالعباد نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی موضوعی در زبانشناسیِ شناختی است که موضوع آن بررسی استعاره هایی است که در ذهن نویسنده یا گوینده به عنوان بخشی از نظام تفکری او وجود دارند؛ بررسی این موضوع می تواند به شناخت زیربنای فکری نویسنده و ابعاد گوناگون آن کمک کند. مرصادالعباد از متون مهم عرفانی زبان فارسی و تألیف نجم الدین رازی(573-654 ه.ق.) است که با استفاده از تمثیل، استعاره، آیات و احادیث فراوان در زمینه عرفان اسلامی نوشته شده است. در بررسی استعاره مفهومی «بذر» در مرصادالعباد اثر نجم الدین رازی مشخص می شود که این نویسنده به این مفهوم استعاری در سراسر اثر خود توجه ویژه داشته است؛ پس از طبقه بندی استعاره های مفهومی مربوط به بذر در این اثر به این نتیجه می رسیم که این استعاره ها برپایه استعاره کلی ترِ «جهان آفرینش بذر است» شکل گرفته در نهایت استعاره کلی «خداوند کشاورز است» را به ذهن متبادر می سازد. ریشه های چنین تفکری را در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، زبانی و اعتقادی نجم الدین رازی می توان جستجو کرد.
بررسی دلایل هبوط آدم از بهشت در متون تفسیری، عرفانی و دیوان شاعران مشهور فارسی تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۱۴-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
در عهد عتیق و قرآن کریم، آدم، نخستین نمونه انسانی آفریده خدا، ابتدا در بهشت زندگی می کرد، اما به دلایلی از بهشت به زمین فرستاده شد. ماجرای بیرون رفتنِ آدم از بهشت در متون کهن فارسی بازتاب وسیعی داشته و برداشت ها و تفسیرهای متعدد و متفاوتی از آن شده است. در مقاله حاضر، علت بیرون رفتنِ آدم از بهشت در تعدادی از مشهورترین متون تفسیری و عرفانی و دیوان های شاعران برجسته فارسی تا قرن هشتم بررسی شده است. به این منظور، دلایل خروج آدم از بهشت از منابع مختلف استخراج و براساس شباهت ها و تفاوت ها دسته بندی، مقایسه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در متون قدیم فارسی، اعم از متون تفسیری و عرفانی و دیوان های شاعران، هبوط آدم یا نتیجه خشم خدا بر آدم به دلیل نافرمانی او از فرمان خداست، یا از پیش تقدیر شده و آدم مسخر اراده الهی است؛ یا به اختیار آدم و با آگاهی او صورت گرفته است. درهرحال، برای بیرون رفتن آدم از بهشت هدف یا هدف هایی تصور شده است.
امثال عربی در نامه های عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
157 - 200
نویسندگان پارسی نویس از دیرباز علاقه مند به استفاده از امثال عربی در کتاب ها و رسائل خود بوده اند و از یک سو آن ها را برای تبیین بهتر مقاصد خود به کار می برده و از سوی دیگر، بدین وسیله آشنایی ژرف خود را با ادب تازی به رخ می کشیده اند. یکی از متون مهم زبان فارسی به ویژه در حوزه ادبیات عرفانی که گنجینه ای سرشار از مفاهیم و موضوعات مختلف به شمار می رود، نامه های عین القضات همدانی است که به دلیل نبود فهرستی جامع و متنوع برای آن، چندان که باید و شاید مورد استفاده پژوهشگران و محققان قرار نگرفته است. نویسنده این جستار امثال عربی به کار رفته در این متن را استخراج کرده و با کتب مهم امثال و ادبیات عرب تطبیق و از این رهگذر نشان داده است که قاضی در میان مکتوبات خود 73 مثل عربی را به کار برده است که در میان آن ها افزون بر امثال کهن، امثال مولّدون هم دیده می شود. همچنین حدود یک پنجم این امثال در مثل نامه های کهن عربی و امهات کتب موجود ادب تازی دیده نمی شود. این فهرست و توضیحات، نه تنها شماری مثل را به گنجینه سرشار و غنی امثال عربی می افزاید، بلکه تبحر قاضی را در ادبیات عرب به خوبی نشان می دهد و تا حدی منابع وی را در نگارش نامه ها نیز مشخص می کند.
تحلیل نگاه عرفانی به درد و رنج در گزیده متون عرفانی قرن های پنجم، ششم و هفتم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
90 - 104
حوزههای تخصصی:
در مجموعه عرفان و ادبیات، «درد و رنج» یکی از احساسات و هیجانات مهم در ساحت نفسانی انسان است. به لحاظ حیات کلی بشری نیز درد و رنج از وجوه تأثیربرانگیزی به شمار می آید. این مقوله خاص یکی از هفت مفهوم و مسائل اصلی انسان در طول تاریخ به صور گوناگون بوده است و با تمام مفاهیم درونی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه، یکی از دغدغه های جدی انسان در هر زمان و مکانی بوده، هست و خواهد بود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درد و رنج از منظر ادبیات و عرفان در گزیده متون قرن های 5 و 6 و 7 می پردازد و هدف از آن آگاهی یافتن از نوع نگاه عارفان به این مقوله بنیادین بشر است. نتیجه اینکه منظور از درد و رنج، درد جسمانی و مادی نیست؛ بلکه دردی روحانی است و این درد در انسان اندیشه ورز، از پایه های رسیدن به کمال است و تجربه نوع انسان در طول عمر خود گواه آن است که زندگی بشر همیشه و در همه جا توأم با درد و رنج بوده است، اما درد روحانی انسان را می سازد و باعث کمال روح و معرفت او می شود، درک این درد نه تنها رنج آور نیست، بلکه لذت بخش و بالنده نیز هست. درد و رنج در آغاز باعث شوق حرکت در انسان می شود و سپس انسان را به آگاهی می رساند و در نهایت کمال روحی را در او ایجاد می کند.
تحلیل کمّی و کیفی احادیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در متون عرفانی
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلافاتی شده است. گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شده اند. به نظر می رسد تجزیه و تحلیل احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روش های دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی هفت حدیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است این احادیث با بهره گیری از روش های تحقیق نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخی از احادیث عرفانی بیشتر مورد توجه اهل عرفان بوده و استناد به این احادیث در منابع عرفانی به وفور دیده می شود.
خوانش بینامتنی، دریافت بهتر از متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالباً برای دریافت بهتر یک متن به شرح، تفسیر یا تأویل آن پرداخته می شود. این کوشش برای یافتن معنا، اگر با فرض استقلال اثر به متن منظور بسنده کند، نتیجه کاملی در بر نخواهد داشت. حال آنکه اگر هر متن با توجه به متون پیشین و پسین خود خوانده شود، به درک بهتر معنای متن می انجامد. این نکته بویژه در متون عرفانی بخوبی قابل طرح است؛ زیرا آثار عرفانی در زبان فارسی با یکدیگر و نیز با متون عرفانی که به عربی نگارش یافته است پیوندی عمیق و ناگسستنی دارند. گاه متنی ترجمه متن دیگر به شمار می آید، گاه شرح آن و گاه ترجمه و شرح، هردو. بسیاری از متون نیز بی آنکه مستقیما ترجمه یا شرح متنی دیگر باشند، از ارتباط عمیق بینامتنی با سایر آثار برخوردارند. بینامتنیت یکی از رایج ترین اصطلاحات نقد ادبی معاصر است و این مفهوم را در بر دارد که یک متن با متون پیشین و پسین دارای ارتباط است. بنابراین هر متن را باید به یاری متون دیگر خواند و معنا کرد. خوانش بینامتنی آثار عرفانی نیز به درک بهتر و عمیق تر از معنای این متون می انجامد و حتی در تصحیح دقیق تر متن تأثیرگذار است.
در این مقاله کوشش شده است ضمن تحلیل روابط بینامتنی در چند متن مهم عرفانی پیش از قرن هفتم هجری همچون شرح تعرّف، رساله قشیریه و دو ترجمه آن، کشف المحجوب و تذکره الاولیاء، نقش و تأثیر خوانش بینامتنی در دریافت معنی و نیز تصحیح دقیق تر این متون تبیین گردد.
بررسی تأثیر قصص قرآنی انبیای اولوالعزم بر نخستین آثار فارسی عرفانی- تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
در بخش قابل توجهی از تألیفات عرفانی که به منظور تعلیم مبانی عرفان نوشته شده، نویسندگان، برای تبیین دیدگاه های خود از قصص قرآنی استفاده کرده اند. این پژوهش با نظر به این مهم، به روش کتابخانه ای به بررسی کارکرد داستان های قرآنی پیامبران اولوالعزم، در پنج اثر مهم عرفانی فارسی پرداخته و نشان می دهد که داستان میقات حضرت موسی(ع) بالاترین بسامد را در شرح دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی دارد و در اکثر موارد نیز در تقابل با معراج حضرت محمد(ص) مطرح شده است. این قصه به سبب تبیین اهمیت پیر و اطاعت بی چون و چرا از وی کاربرد فراوان داشته است. پس از آن، داستان حضرت ابراهیم به منظور تشریح اصطلاحات تسلیم، جمع، مشاهده، طلب، شوق و... در هر پنج اثر نمود یافته. داستان معراج حضرت محمد(ص) در دو کتاب «رساله قشیریه» و «عبهر العاشقین» مورد توجه قرار گرفته و داستان حضرت عیسی تنها در «عبهر العاشقین» به منظور تبیین مسأله لقاء الله مطرح شده که مقاله حاضر به تفصیل به هر یک از آن ها می پردازد.
تحلیل گفتمان انتقادی تمهیدات عین القضات همدانی (با رویکرد نورمن فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
77 - 103
حوزههای تخصصی:
«تمهیدات»، مهم ترین اثر عین القضات همدانی، عارف آزاداندیشِ عصر سلجوقی و یکی از معروف ترین آثار عرفان اسلامی است که در پژوهش حاضر با رویکرد «تحلیل گفتمان انتقادی» نورمن فرکلاف بررسی شده است. هدف این پژوهش، پاسخ به چند پرسش است؛ از جمله اینکه نظم گفتمانی ایرانِ عصر سلجوقی در «تمهیدات» چگونه بازتولید شده است؟ کردارهای گفتمانیِ تمهیدات، بازتاب کدام یک از کردارهای اجتماعی است؟ و راهکار عین القضات برای برون رفت از گفتمان سلطه و تعصب روزگار سلجوقی چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که نظم اجتماعی عصر سلجوقی که مبتنی بر سلطه حاکمان سیاسی بر مردم، علمای دینی بر پیروان و مشایخ صوفیه بر مریدان و بیانگر انواع طبقه بندی اجتماعی است، در تمهیدات با بهره گیری از «نام دهی» مشارکان بازتاب یافته است. عین القضات با استفاده از دو ژانر از پیش موجودِ «تفسیر قرآن» و «وعظ» که دو کنش فرهنگی و اجتماعی جداگانه به شمار می رفتند، ضمن القای باورهای خویش به مخاطبان، در تقابل با گفتمان های موجود، پادگفتمان ایجاد کرده و حتی از جایگاه منتقد اجتماعی و ایده پرداز، برای برون رفت از گفتمان سلطه، خشونت و مذهب گرایی متعصبانه روزگار خویش، ایده جدیدِ معرفت و «عشق» را مطرح کرده است. کاربرد جمله های خبری، الگوهای ویژه امری و پرسشیِ تمهیدات، نشان می دهد که در این تقابلِ گفتمانی، جایگاه عین القضات از موضع اقتدار است؛ اقتدار معرفتی در برابر اقتدار سلطه و اقتدار عشق در برابر اقتدار تعصب و خشونت. این ویژگی ها تمهیدات را از جایگاه تعلیمی و تفسیری فراتر می برد و حتی برای آن رسالت اجتماعی نیز قائل می شود.
«صمت و خاموشی از دیدگاه عرفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر و سلوک دارای ارکان ، آداب و احوالی است . یکی از ارکان سلوک را صمت و سکوت دانسته اند . در قرآن و احادیث همیشه سکوت به عنوان یک ارزش و یک نشانه والا مطرح گردیده است . در متون منثور و منظوم عرفانی نیز سکوت و خاموشی از شرایط خلوت و از ابزارهای رسیدن به کمالات عرفانی است و دارای فواید و نتایجی است ؛ برخی از عرفا اصل طریقت را سکوت دانسته اند ؛ از آنجا که خاموشی دارای انواع و گونه هایی است و درباره سکوت صوفیان نظریات و عقاید گوناگونی وجود دارد، به گونه ای که برخی خاموشی را ترجیح نهاده و برخی گفتار را ، این مقاله بر آن است تا حد مقدور ، نخست به تحلیل مفهوم صمت و خاموشی در قرآن و احادیث و امهات متون عرفانی و سپس به مثنوی معنوی به عنوان یکی از این آثار که سکوت و خاموشی عرفانی در آن بازتاب و جلوه خاصی دارد بپردازد .
«اُستن این عالم ای جان غفلت است»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر متون عرفانی غفلت با مفهومی منفی نگریسته شده و آن را همواره به عنوان اولین گام سقوط سالک و عامل دوری از مسیر سلوک می دانند. صوفیان غفلت را حجابی عظیم دانسته که سالک طریقت در مسیر سلوک با آن مواجه می شود . حجابی در مسیر راه بیگانگان و نااهلان عشق که مولد و مورث شقاوت و فلاکت است. تا آنجا که معتقدند غفلت مهمترین عامل حسرت در روز قیامت و یکی از خانمان سوزترین مصیبت های انسانی، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم و دوری از درگاه باری است . نکته قابل تأمل که اساس این پژوهش نیز بر آن استوار است آن است که مولانا بر خلاف دیگر عرفا، غفلت را ستون و اساس دنیای مادی دانسته و معتقد است که این غفلت برای قوام و پایداری این جهان ضروری و بایسته است و عامل عمارت و آبادانی دنیای مادی است . مفهومی که مولانا با تحلیل و تمثیل در پی اثبات آن است و در دیگر متون عرفانی و صوفیانه بدان اشاره نشده است
نور علی نور، اثر عرفانی قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه آثار عرفانی و متون صوفیانه شناسایی شده، هر روز رو به فزونی است ولیکن کم نیست آثاری که هنوز مجهول القدر و ناشناخته باقی مانده و در گوشه کتابخانه های مختلف، در بوته فراموشی به سر می برد. یکی از این آثار بی نام و نشان، نور علی نور از پیر جمالی اردستانی، عارف و مفسّر شیعی مذهب قرن نهم هجری است. پیر جمالی از عرفایی است که به کثرت آثار مشهور است و اکثر آثار او به صورت نسخه های خطی، در مجموعه ها و یا به طور جداگانه و پراکنده وجود دارد. نور علی نور، از آثار منظوم آمیخته به نثر است که پیر جمالی آن را در شرح و تبیین تعابیر و مفاهیم عرفانی، به زبانی نسبتاً ساده تألیف نموده است. این پژوهش برای نخستین بار به معرفی و شناسایی این اثر ارزنده پرداخته است.
ولایت در احادیث قدسی و بازتاب آن در برجسته ترین متون منثور عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ولایت" و "ولی" از محوری ترین و اساسی ترین واژه ها و اصطلاحات فرهنگ اسلامی، بویژه عرفان شیعی است.از قدیمی ترین متون اسلامی تا متاخرترین آن ها،به این موضوع پرداخته اند.رویکرد فراوان و توجه همه دانشمندان اسلامی و عارفان به این مقوله به سبب توجهی است که بدین موضوع در قرآن کریم و به تبع آن در گفتار حضرت پیامبر اسلام (ص) شده است
مقام ولایت از آن کسانی است که خداوند افعال و اوصاف بشری را از آن ها زدوده و به اوصاف الهی تبدیل کرده است. حضرت حق این طایفه را به مبارزه با هوای نفسانی نصرت داده و در کنف حمایت خود نگهداری می کند تا جایی که آنان را به عنوان دوست مخصوص خود برگزیده است. در این پژوهش، این موضوع از منظر احادیث قدسی در کتب عرفانی از قبیل کشف المحجوب ، رساله قشیریه،مرصادالعباد و...مورد واکاوی قرار گرفته است.
«آموزه نیّت در متون تعلیمی عرفانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نیّت»،مقصود درونی از انجام عمل است. نیّت از مفاهیمی است که در سنجش اعتبار و ارزش اعمال، بسیار اهمیت دارد و در قرآن واحادیث بدان اشاره شده و میزان سنجش اعتبار و ارزش اعمال به شمار رفته است. با توجه به اهمیت نقش نیّت در انجام اعمال و اهمیتی که در متون دینی برای آن مقرر است، عارفان، فیلسوفان و اندیشمندان الهی نیز در آموزه های خویش بدان پرداخته اند. این نوشتار درصدد بررسی مفهوم نیّت و جایگاه آن در متون عرفانی و از منظر عارفان طریق حقیقت است. به این منظور،با توجه به دیدگاه عارفان و ذکر شواهدی از متون عرفانی، به تبیین مفهوم نیّت و نسبت نیّت با عمل و نقش آن در اعتبار فعل پرداخته شده است. شواهد، نشان گر جایگاه بلندی است که نیّت در آموزه های عرفانی دارد. نیّت نه تنها از ارکان مهم تحقق فعل است بلکه ارزش عمل در گرو خلوص و راستی نیّت است.
کارکردها و رمزهای عدد نمادین «سه» و جایگاه آن در کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
273 - 295
حوزههای تخصصی:
معنای حقیقی عدد و نقش هنری و نمادین آن در زندگی انسان نمود چشمگیری دارد. در مقوله بندی ایده ها و طبقه بندی موضوعات دینی، عرفانی، اخلاقی، علمی، هنری، ادبی، اساطیری، سیاسی، اجتماعی و در شمارش اشیا و سنجش پدیده ها، از اعداد نمادین و مقدس استفاده فراوانی می شود. نقش شماره«3» در این میان – پس از عدد هفت- بیش از سایر اعداد است. به نظر می رسد این نکته پشتوانه فکری ویژه ای داشته باشد. از این رو شناخت آبشخور و دلایل این مسأله می تواند رمز بسامد بالای تقسیمات مبتنی بر عدد سه را تا حدی روشن کند و درک برخی ظرایف مربوط به آن را در متون عرفانی تسهیل نماید. بدین منظور در این مقاله نخست به سابقه و زمینه های کاربرد عدد «سه» پرداخته شده است. سپس موارد و روش های کاربرد «سه» در اثر عرفانی-ادبی کشف الاسرار و عده الابرار میبدی تحقیق و بررسی شده است. در نتیجه این مطالعه تحلیلی، مقام نمادین، مقدس، اساطیری و کهن الگویی عدد سه و توجه و تمایل به آن، بیش تر نمود می یابد. ساختار کلی و اجزای درونی تفسیر عرفانی کشف الاسرار بر اصل سه گانگی قرار دارد. توجه نویسنده آن به نماد «سه» در مقوله ها و مفاهیم سه گانه و تقسیم و تفریع موضوعات اصل اساسی این متن است. در کشف الاسرار شیوه خاصی از کاربرد عدد سه دیده می شود که ویژگی انحصاری دارد.
معرفت شناسی روح براساس منارات السائرین و آثار شاخص عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
169 - 184
حوزههای تخصصی:
منارات السائرین نوشته نجم الدین ابوبکر عبدالله بن محمد شاهاور بن انوشروان رازی، معروف به نجم دایه است. این کتاب در قرن هفتم در یک فاتحه و ده باب و یک خاتمه که هر یک از باب ها دارای چند فصل است به زبان تازی نوشته شده است. نویسنده شبلی دوکاهی در قرن نهم آن را به زبان فارسی برگردانده است که تاکنون تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. نجم دایه در نوشتن اثر عرفانی خود، به قرآن و احادیث پیامبر و کتب عرفانی پیشین نظر داشته است. یکی از مطالب بسیار مهم این کتاب معرفت روح و مقامات آنست که حضرت شیخ، پخته و سنجیده و بسیار علمی تعریفی نکو از ماهیت روح فرموده که آمیخته ای است از عرفان و آیات و روایات شریعت. این جستار به شیوه کتابخانه ای به بررسی معرفت روح در ادیان الهی و برخی کتب عرفانی قبل از نجم دایه پرداخته است و سپس نشان می دهد که نویسنده چگونه از آیات قرآن تاثیر پذیرفته است و از طرفی مشابهت های بسیاری در عقاید ادیان، مربوط به روح وجود دارد که این جستار حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگرست و می توان به یکی بودن منبع تعالیم ادیان که همانا وحی پروردگارست پی برد.
بررسی مؤلفه های عرفانی در متون دو مکتب اسلامی و هندی (باتیکه بر دیدگاههای مولوی و محمد داراشکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
116 - 130
حوزههای تخصصی:
ریشه مشترکات فرهنگی، ادبی و دینی ایران و هند را می توان از گذشته های بسیار دور جستجو کرد و بسیاری از مضامین و تمثیلات مورد استفاده در متون عرفانی ایرانی و هندی مشابه یکدیگر هستند. شباهت بین تصوف اسلامی با عرفان دیگر اقوام جهان، بی شک در خور توجه بسیار است، اگرچه ویژگی های مشترکی در تجارب عرفان جهان وجود دارد اما نباید انتظار داشت که همیشه و همه جا با کلمات مشابهی بیان شده باشند. در این مقاله شباهت های موجود در میان بعضی از آداب و آیین های دو مکتب عرفانی اسلامی و هندی بررسی شده است. از مطالعه دقیق منابع هندی و کتاب های صوفی فارسی، در روش های تربیتی و سیر و سلوک شباهت های زیادی دیده می شود که مهمترین آن ها عبارتند از: ارزش وجود انسان و اهمیت آن در ادبیات عرفانی ایران و هند، تجلی عشق و معرفت در عرفان ایرانی و هندی، تعدد منازل و مقامات سلوک، ارزش و اهمیت مقام دل، ارزش مقام پیر و مرشد، زهد و ریاضت، مبارزه با نفس، نظریه فنا.