مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
رئالیسم جادویی
حوزه های تخصصی:
سبک رئالیسم جادویی غربی با تصوّف و متون عرفانی فارسی، پیوندی ناگسستنی دارد. اذعان برخی از بزرگان این سبک، به مطالعه ی آثار ادب فارسی چون هزار و یک شب و نوشته های عرفانی فارسی چون منطق الطّیر، و آشنایی با شخصیت های برجسته ی عرفانی چون عطّار نیشابوری، پیشینه ی این سبک ادبی را به تصوّف و عرفان می رساند. از نظر محتوایی نیز نوشته های عرفانی با آثاری که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده اند، مشابهت زیادی دارد. اساسی ترین مشخصه ی آثار رئالیسم جادویی، درهم آمیختن واقعیت و فراواقعیت است که در نوشته های عرفانی، به ویژه کرامات و معجزاتی که از عرفا نقل می شود، به وفور قابل مشاهده است. هدف این پژوهش، بررسی کتاب اسرار التوحید و کشف تشابهات و تمایزات مؤلفه های سبک رئالیسم جادویی با حکایات این اثر برجسته ی عرفانی است. نویسندگان این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهند که با وجود اختلاف موضوع و محتوای این اثر با منابع داستانی سبک رئالیسم جادویی، بسیاری از مؤلفه های این سبک غربی در حکایات کتاب مورد مطالعه مشاهده می شود. هر چند اختلافاتی نیز در شیوه ی ارائه ی آن با این سبک وجود دارد. این بررسی نشان می دهد که چرخش زمان روایت و پیچیدگی پیرنگ که از مؤلفه های سبک رئالیسم جادویی است در اسرارالتوحید دیده نمی شود،. در حالی که دیگر مؤلفه های این سبک را می توان در اثر مورد بررسی ردیابی نمود، البته متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعه ی نویسنده و اساطیر بومی سرزمین وی.
بررسی جلوه های رئالیسم جادویی در رمان "وقائع المدینه الغریبه" اثر عبد الجبار العش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
30 - 47
حوزه های تخصصی:
این پژوهش قصد دارد تا ضمن واکاوی مؤلفه های رئالیسم جادویی در رمان تونسی "وقائع المدینه الغریبه"، دریابد که "عبد الجبار العش"، نویسنده این رمان، چگونه با تکیه بر ژانر رئالیسم جادویی یا نمایش واقعیت ها از دریچه امور شگفت انگیز و خیالی توانسته است به آسودگی به بیان مشکلات و کاستی های سیاسی و اجتماعی بپردازد. موفقیت این رمان عربی در دریافت جایزه ادبی کومار تونس و ناشناخته بودن این رمان نویس تونسی در میان جامعه ادبی و دانشگاهی ایران، یکی از ضرورت های این پژوهش را تببین می کند؛ مورد بعدی بیان یک سری انتقادات سیاسی و اجتماعی در این رمان است که تنها به جامعه تونس محدود نمی شود و به گونه ای با مسائل جامعه امروزی ما نیز هم پوشانی دارد. نگارندگان پژوهش، پس از بررسی این رمان به روش توصیفی-تحلیلی دریافتند که نویسنده با تکیه بر مؤلفه هایی مانند: طرح وقایع شگفت انگیز، نمادپردازی، تقابل مدرنیته و سنت، درون مایه سیاسی-اجتماعی و همچنین توصیفات اکسپرسیونیستی -که ازجمله مؤلفه های مشترک داستان های رئالیسم جادویی شمرده می شوند- موفق شده است، عمق و گستردگی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه تونس را بیان کند و از این رهگذر با آگاهی دادن به خواننده، او را برای ایجاد تغییر در جامعه ترغیب سازد. العش در این داستان، مرز واقعیت و خیال را کم رنگ می سازد. او زبان طنزآمیز خود را به عنوان چاشنی به خدمت می گیرد تا بتواند تلخ ترین و سیاه ترین وقایع روز جامعه را در قابی جذاب برای مخاطبان خود به تصویر بکشد. پس از طرح وقائع شگفت انگیز، حضور نمادها در این داستان سهم چشم گیری را به خود اختصاص می دهد. علت این امر آن است که کشف امور پیچیده برای ذهن مخاطبان از جذابیت بیش تری برخوردار است؛ بنابراین العش در شخصیت پردازی و هنگام بیان انتقادات خود، نمادپردازی را چاره کار خویش قرار می دهد.
بررسی رئالیسم جادویی در حکایت های کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی نگرشی هنری به روایت و کنشی فراعادت در یک زمینۀ کاملاً رئالیستی است که در باور های روانی، اعتقادی و عرفی جلوه ای باورمندانه، خردپذیر و منطقی می یابد. زادگاه رئالیسم جادویی و رویکرد آن را آمریکای لاتین دانسته اند، امّا سنجه های پیشنهادی این مکتب فکری- ادبی عموماً در ادب گران سنگ پارسی و به ویژه ادب پربار عرفانی و نیز ادب شفاهی (فولکلور) پیش تر آفریده شده است، چنان که برخی ناقدان خاستگاه تاریخی رئالیسم جادویی را مشرق زمین می دانند. این پژوهش مشخصه های رئالیسم جادویی را از قبیل حوادث فرامنطق، ریزش مرز میان واقعیت و خیال، مبالغه، شگفتی، درهم ریختن زمان، زمینه های سیاسی، دوبنی بودن، رؤیا، اسطوره وخیال و سکوت اختیاری در کشف المحجوب هجویری با هدف تبیین انطباق و یا عدم انطباق این متن عرفانی با مشخصّه های مکتب مذکور به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و نشان داده است که هجویری چگونه با فراخوان این مشخصه های فراواقعی و خارق عادت، در حکایاتی با زمینۀ کاملاً رئالیستی، خوانشی بدیع از اندیشه های انتزاعی و آن سری خویش در پوششی عینی و ملموس بیان کرده است؛ چنان که این اتحاد متناقض نما در کشف المحجوب، حاصل کنش های شگفت و رخدادهای عقل گریز در بستری از واقعیت است که هم معتقدان به این اعمال و هم خوانندگان دیرباور آن را تحت تسخیر هنر نویسنده بدون کمترین واکنشی می پذیرند.
نمودهای عناصر رئالیسم جادویی در مناقب العارفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
63 - 81
حوزه های تخصصی:
در میان گونه های مختلف ادبی، متون عرفانی و به ویژه تذکره های عرفانی که شرح حال عرفا و مشایخ صوفیه را روایت کرده اند، به سبب اشتمال بر اعمال شگفت انگیز و خارق العاده ای که بر اثر کرامت های عارفان رخ می دهد، بیشترین شباهت و هم سویی را با مؤلفه های مکتب رئالیسم جادویی دارند. نگارندگان پژوهش حاضر، از میان تذکره های عرفانی و شرح حال عرفا، کتاب مناقب العارفین احمد افلاکی را که در شرح حالات و مقامات مولانا و خاندان و اصحاب ایشان است، به عنوان جامعۀ آماری این پژوهش در نظر گرفته و به شیوۀ توصیفی تحلیلی به بررسی نمودهای عناصر رئالیسم جادویی در اثر یادشده همت گمارده اند. برایند پژوهش نشان می دهد که افلاکی نیز مانند نویسندگان پیشرو مکتب رئالیسم جادویی، با کمک قوۀ تخیل بسیار بالا و خلاقیت ادبی و نبوغ هنری قابل تحسینی که دارد، عناصر جهان جادو و جهان واقعیت را آن چنان خلاقانه در هم می آمیزد که منجر به شکل گیری کلیّتی واحد و یگانه می شود و خواننده را مجاب می کند که عنصر جادویی را که در بستری از واقعیت جریان دارد، بپذیرد. وجود عناصری چون هویت گردانی، زمان پریشی، مکان پریشی، آمیزش و تلفیق هنرمندانۀ واقعیت و خیال، کاربرد بزرگ نمایی و اغراق و کرامت های شگفت و شگرفی که از شخصیت های حکایت ها سر می زند، مناقب العارفین را هرچه بیشتر به قلمرو رئالیسم جادویی سوق می دهد.
خوانش تطبیقی گزاره های رئالیسم جادویی در رمان های المرحوم حسن کمال و عزاداران بَیَل غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
25 - 51
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی از شاخصه های واقع گرایی در نیمه دوم قرن بیستم است که با درآمیختگی با خیال، ساختارهای واقعی را تغییر داده است. حسن کمال و غلامحسین ساعدی ازجمله پیشگامان این سبک داستان نویسی در ادبیات داستانی معاصر عربی و فارسی هستند. رمان های المرحوم و عزاداران بَیَل از نمونه های برجسته این سبک داستان نویسی هستند که در این مقاله تلاش شده شگردهاى نویسندگان از منظر گزاره های رئالیسم جادویی، باروش توصیفی– تحلیلی براساس مکتب آمریکایی مورد بررسی قرار گیرد. لزوم شناخت درون مایه و عناصر رئالیسم جادویی باتوجه به مشکلات اجتماعى، فرهنگى و سیاسى دو کشور مصر و ایران و باتوجه به اسطوره ها و باورها ضرورت پژوهش است. نتایج نشانگر آن است که نویسندگان از رئالیسم جادویی برای بیان مشکلات سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه مصری و ایرانی استفاده نمودند. عنصر «سحروجادو»، «وهم و خیال»، پس از عنصر «واقعیت»، شالوده این دو داستان را تشکیل می دهد. زمینه گرایش هر دو نویسنده به سبک رئالیسم جادویی را باید در جنبه های روان شناختی شخصیت های داستان آنان و ویژگی های فردی مشترک آنان دانست. در المرحوم مؤلفه های رئالیسم جادویی؛ مانند «نمادسازی»، «رازگونگی»، «صدا و بو» حضوری پررنگ تر دارد و در عزاداران بَیَل، نمونه های بیشتری از عناصر «دوگانگی»، «اسطوره» و «صدا و بو» دیده می شود.
هم پوشانی نظریۀ روان زخم ژیژک و رئالیسم جادویی در رمان دلفین مرده اثر حسن بهرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «روان زخم» برای اشاره به موقعیتی به کار می رود که در آن روان شخص به دلیل رویدادی آسیب زا صدمه ببیند. واکنش افراد به امر آسیب زا ممکن است برون ریزی، یا درونی سازی باشد. در فرآیند برون ریزی، فرد نشانه هایی از اختلالات روانی همچون کابوس به نمایش می گذارد، ولی در درونی سازی، فرد رنج های روحی را در جهان درون خود پنهان می کند و با ساخت یک روایت فتیش، رنج ها را به محیطی دیگر انتقال می دهد. با توجه به ماهیت روان زخم، بیمار قادر نیست آن را به امر نمادین تبدیل کند و این مشکل روانی تنها از روی نشانه هایش در فرد قابل شناسایی است، درحالی که روان شناسان معتقدند تنها راه درمان روان زخم، تبدیل شدن به امر نمادین است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی بازنمایی روان زخم در رمان دلفین مرده نوشته حسن بهرامی است. بهرامی با بهره گیری از تکنیک رئالیسم جادویی و ترکیب نامحسوس آن با ویژگی های روان زخم، از این چالش با موفقیت گذر کرده است. او با ترکیب افسانه های بومی و روان زخم و بهره گیری از ماهیت دوگانه آنها در کنار هم، پیوندی محکم و نامحسوس میان این دو مقوله ایجاد کرده و روان زخم شخصیت را به نمایش گذاشته است. این پژوهش اثبات می کند که رئالیسم جادویی تکنیکی درخور برای نگارش رمان های روان کاوانه جهت نمادین کردن روان زخم افراد است.
رئالیسم جادویی در رمان قریه از محمد مولایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
137 - 164
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های مکتب رئالیسم، رئالیسم جادویی است که شیوه ای بدیع و جدید در داستان نویسی است و در آن عنصر واقعیت و خیال چنان با هم ترکیب می شوند که مرز میان آن ها به راحتی قابل تشخیص نیست و خواننده به راحتی آن را می پذیرد، در آثار داستانی نیز مدت هاست رئالیسم جادویی در جهت تأثیرگذاری بیشتر، مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. روش این پژوهش به گونه استقرایی، براساس مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است. اساس این مطالعه مبتنی بر بررسی سبکی و ساختاری12 مؤلفه ی مهم رئالیسم جادویی در این رمان است که می تواند دریچه ای دیگر از ادبیات داستانی بومی را به روی مخاطب بگشاید. نتایج نشان می دهد مولایی در توجه به رئالیسم جادویی از مؤلفه هایی همانند: توصیف واقع گرایانه جزئیات، نقش طلسم و دیو، بهره مندی از عامل جادو و جن، استفاده از تخیل و توهم، حوادث شگفت انگیز، دوگانگی و تقابل، نمادگرایی و رازگونگی، کشمکش، سکوت اختیاری، زمانمندی خاص، اغراق و مبالغه و آداب و رسوم بومی و خرافه ها استفاده کرده است. نویسنده، بین جهانی که در قریه خلق کرده است با دنیای واقعی ارتباطی تنگاتنگ برقرار می کند و در ترکیب واقعیت با خیال، لحنی باورپذیر به کار برده است. به نظر می رسد تفکر نویسنده در خلق رئالیسم جادویی، ریشه در اندیشه هایی دارد که با عامل ماوراءطبیعت همراه شده است. بهره مندی از عامل جادو و جن بیشترین بسامد و استفاده از کشمکش، کمترین بسامد را در رمان قریه داشته اند. استفاده نویسنده از جادو و گروه اجنه باعث شده تا عنصر خیال نیز در این ترکیب با نویسنده همراه شود و تصاویری ماورایی را به وجود آورد. به نظر می رسد در این داستان، توجه به فضای روستایی و نمادهای مربوط به آن و عنصر تقابل و دوگانگی(تخیل با واقعیت، شهر با روستا، جن با انسان و درون با برون و...) از مؤلفه های مهم ایجاد ساختار رئالیسم جادویی باشد.