مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تفسیر علمی
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
54 - 76
حوزههای تخصصی:
ارتباط علم و دین از زوایای مختلفی در فلسفه بررسی شده است، اما از منظر بحث های اصول فقهی کمتر بدان توجه شده است. در این مقاله، تأثیر داده های علوم تجربی در استظهار از ادله لفظی قرآن و سنت با گرایش فهم حکمت احکام، بررسی و قواعد اصول فقهیِ آن بیان شده است. برخی از این قواعد که در این مقاله تبیین شده اند عبارتند از: پذیرش تفسیر علمی به شرط مطابقت با ظهور نوعیِ زمان صدور، پذیرش تطبیق جدید برای ظهور پیشین بدون پیدایش ظهور جدید، اعتبار ظهور جدید ناشی از یافته علمی همراه با کشف خطا در ظهور پیشین، و اعتبار ظهور ناشی از یافته علمی همراه با تعمیق ظهور پیشین.
نقد رویکرد نصر حامد ابوزید در تفسیر علمی بر اساس دیدگاه آیهاللّه معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
233 - 258
حوزههای تخصصی:
درباره تفسیر علمی، شرایط و ضوابط آن، دیدگاه ها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد که عوامل متعددی در این اختلاف و دیدگاه ها نقش داشته است، ولی یکی از مهم ترین عوامل عبارت است از نوع نگاه مفسران به جایگاه علوم در فهم قرآن؛ به طوری که بین برخی نومعتزله مثل نصر حامد ابوزید در اثر شرایط زمانی و پیشرفت های علمی، نگاه جدیدی در تعامل با قرآن مطرح شده است؛ چرا که آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، ایشان را واداشته با انگیزه نواندیشی، بین دین و مدرنیته سازگاری برقرار کنند و نیز بر آن داشته که رویکرد علمی را در تفسیر آیات قرآن مورد توجه قرار دهند. از این رو این دسته از دانشمندان، با توجه به اینکه که نوع نگاهشان به رویکرد تفسیر علمی اشتباه است، قائل به تأویل پذیری بسیاری از آیات قرآن و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و سیلان داشتن معانی قرآن و تاریخمندی قرآن شدند و هم عملاً معیارها و ضوابط تفسیر قرآن را رعایت نکردند و اما با وجود این، داعیه نواندیشی و تفسیر علمی داشتند. با تتبع در آثار و اندیشه های آنان درمی یابیم که این نوع برداشت ها هم دارای آسیب های مبنایی و غایی بوده و هم آسیب های روشی را در بر دارد. اما آیهاللّٰه معرفت ضمن اینکه تفسیر علمی را موجب فهم بهتر آیات علمی می داند، قائل است که باید معیارهای تفسیر علمی رعایت شود و همواره بر این نکته تأکید دارد که باید از علوم قطعی استفاده کرد و با دور بودن از محاذیر تاریخمندی قرآن و تأویلات نابه جا در تفسیر قرآن، از آسیب های تفسیر علمی به دور بود. ما در این مقاله با تطبیق بر دیدگاه و نظرات آیهاللّٰه معرفت، دیدگاه نصر حامد ابوزید را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
حیات زمین از منظر تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
185-200
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی حیات را به زمین اسناد داده است؛ مقاله حاضر درصدد تبیین معنای این اسناد است. از این رو در ابتدا نگرش مقبول پیرامون حیات به خصوص با توجه به بنیادهای آن در نگاه های فلاسفه را جستجو می کند و تبیین و مبانی حکمت متعالیه را مناسب ترین گزینه می بیند. در این میان نگرش علامه طباطبایی در المیزان را بهترین تعریف برای حیات می داند و به کمک آن به تفسیر حیات زمین می پردازد. برخی از مفسران اسناد حیات به زمین را مجازی دانسته اند، اما به نظر می رسد به واسطه آیه 5 حج و 39 فصلت بتوان معنای حیات مادی زمین را ارائه نمود. طبق این معنا، اهتزاز و ربوه پس از نزول باران بر زمین، فرآیند حیات زمین را تأمین می کنند. افزون بر این به کمک برخی روایات اهل بیت ^ نیز می توان به معنای جدیدی از حیات معنوی و باطنی دست یافت که مصداق جدیدی برای مراتب حیات زمین تلقی خواهد شد.
نقدی بر تفسیر علمی هفت آسمان و زمین در آیه 12 طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
85-102
حوزههای تخصصی:
موضوع «هفت آسمان و زمین» از مسائل بحث انگیز میان مفسران است. برخی با رویکرد علمی، به ذکر اقوال مختلف پیرامون آیه 12 سوره طلاق پرداخته و آن را بر عوالم مادی و کرات آسمانی تطبیق نموده اند، اما به نظر می رسد چنین تفسیر و تطبیقی، نه تنها به رفع ابهام آیات یادشده کمک نکرده، بلکه بر مشکل افزوده است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با گرایش انتقادی بر آن است تا ضمن بررسی معناشناسانه مفردات و ترکیب های آیه، به استناد روایات معصومان ^ و نظریه های اندیشمندان، این نتیجه را مستدل نماید که مراد از آسمان ها و زمین های هفت گانه، تنها جهان مادی نیست؛ بلکه مقصود، مجموعه عوالم و مراتب هستی است که تحت اراده و تدبیر الهی اداره می شوند، بنابراین تحمیل یافته های علمی بر «سَبْعَ سَماوات » تلاشی نافرجام و پایه ابهام های متعددی است که این نوشتار به تبیین آنها پرداخته است.
بررسی تطبیقی شکل گیری جنین از منظر تفسیر قرآن و علم با تأکید بر آیات 5 تا 7 طارق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
149-162
حوزههای تخصصی:
آیات 5 تا 7 سوره طارق به بیان کیفیت خلقت انسان پرداخته است. اختلاف در معنای لغوی و حقیقت «صلب» و «ترائب» سبب اختلاف آراء مفسران در تفسیر این آیات شده تا بدانجا که برخی گمان برده اند آیات دارای ابهام و تشابه مفهومی است. پژوهش حاضر به دنبال دریافت مراد و معنای حقیقی صلب و ترائب، بیان نقش زن و مرد در شکل گیری جنین و رابطه علم و قرآن در این باره است. بیشتر مفسران و مترجمان «صلب» را به پشت مردان و «ترائب» را به استخوان سینه زنان معنا کرده اند و « مَاءٍ دَافِق » را به مردان اختصاص داده اند. این مسئله سبب ایجاد شبهه تعارض علم و قرآن در شکل گیری جنین در انسان شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که مراد از «صلب» پشت و استخوان های پشت و منظور از «ترائب» سینه و استخوان های جلو سینه و در نتیجه مراد از « مِن بَیْن ِ الصُّلْب ِ وَ التَّرَائِب » کل بدن است و زنان و مردان در شکل گیری جنین، دارای نقش فاعلی و قابلی هستند که این مسئله از نظر مفهومی با یافته های علم پزشکی جدید سازگاری دارد.
معیارهای تفسیر علمی قرآن از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی یکی از گرایش های تفسیری، در جهت کشف و تبیین اعجاز علمی قرآن کریم است. مفسران در میزان کارایی این تفسیر به سه گروه تقسیم می شوند: برخی در بهره مندی از آن، راه افراط را پیموده اند، برخی دیگر، تفریط گونه، قرآن را کتاب هدایتی صرف می دانند و از ورود در تفسیر علمی آیات پرهیز دارند. عده ای دیگر از جمله آیه الله مکارم شیرازی، راه میانه را برگزیده اند. از نظر ایشان، قرآن کتاب هدایت است و بیان برخی اسرار نیز، در راستای هدف تربیتى آن بوده است. با این وجود می توان از آیات طبیعی، حقایقی را کشف کرد. این مقاله با مطالعه ای توصیفی- تحلیلی در آثار ایشان، به دنبال تبیین دیدگاه وی در خصوص گستره تفسیر علمی و تعیین معیارهای مخصوص آن است. براین اساس، تفسیر علمی با تکیه بر بهره مندی از علوم طبیعی قطعى و عدم تکلّف در تفسیر آیه و پرهیز از تحمیل نظریات متغیر بر قرآن، مورد تأیید ایشان است.
رویکرد علمی به تفسیر قرآن؛ اضطرار یا ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اضطراری به تفسیر علمی قرآن که ناشی از برخورد منفعلانه در مقابل پیشرفت های جهان غرب از یک سو و عقب ماندگی تمدنی جهان اسلام از سوی دیگر بود، اغلب تطبیق قرآن برفرضیات ، تئوری ها و نظریات ثابت نشده علمی را در پی داشته، که خود از لغزش گاه های تفسیری محسوب می شود و گاه نظریه استخراج همه علوم از قرآن را به جامعه القاء کرده، که این نیز پنداری ناسنجیده وغلط است. آنچه مهم وصحیح به نظر می رسد، استفاده از دستاورد های قطعی و مسلم علوم تجربی در فهم صحیح آیات قرآن کریم و معرفت و هدایت انسان و نیل به سعادت ابدی و هماهنگ دانستن آیات تکوینی و تشریعی الهی در نظام خلقت است، که این امر البته تنها در رویکرد ضرورت محور و فعال به تفسیر علمی حاصل خواهد شد. تفسیر علمی مطلوب و آرمانی، تنها با همکاری گروهی متخصصان خدا باور علوم تجربی در شاخه های گوناگون آن با مفسران و آشنایان با زبان و منطق وحی سامان می یابد و کارساز می شود و گرنه تا زمانی که مفسران اغلب نا آشنا با ظرائف علوم تجربی و دانشمندان علوم طبیعی بیگانه از دقائق معارف الهی، هریک جداگانه و اغلب از روی اضطرار ومنفعلانه ، به تفسیر ظاهرا علمی قرآن بپردازند، این رویکرد تفسیری نه چندان کارآمد باقی خواهد ماند.
بررسی دیدگاه مفسران درباره چگونگی زمین اخروی در مقایسه با زمین دنیوی با تأکید بر آیه 48 إبراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره چگونگی زمین أخروی در مقایسه با زمین دنیوی ابهام هایی وجود دارد. آیه 48 إبراهیم: « یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» به صراحت از تفاوت زمین دنیوی و أخروی سخن به میان آمده است. مفسران، تفاسیر و تأویل های مختلفی را درباره این آیه داشته اند. برخی تبدّل یادشده در قرآن را از جنس تبدّل در صفات و أعراض و گروهی آن را تبدل ذاتی و جوهری دانسته و برخی نیز از فهم ناپذیری نوع تبدّل مورد بحث سخن گفته اند. تلاش این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین أقوال گوناگون موجود، با عنایت به ریشه مشترک اختلاف آراء راهکاریی جهت حل اختلاف ها و برون رفت از ابهام ها ارائه نماید؛ ازاین رو با بیان مطالبی از تفسیر ملاصدرا و حرکت جوهری این احتمال می رود که این تبدل باید به صورتی باشد که در عین حالی که ویژگی های ماده را ندارد و ذاتاً عوض می شود، به صورتی نباشد که یک نظامی جمع شود و نظام جدیدی جایگزین آن گردد.
نگرشی نو پیرامون مفهوم آیات 5 تا 7 طارق با تأکید بر نقد آراء موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
25-40
حوزههای تخصصی:
درباره مفهوم آیات 5 تا 7 طارق نظریه های متفاوت و گاه متناقضی از سوی مفسران ارائه شده است. بیشتر مفسران با برگرداندن مرجع ضمیر در «یخرج» به ماء دافق، مراد از ماء دافق را نطفه و خروج آن از بین صلب و ترائب را خروج نطفه از پشت مرد و سینه زن دانسته اند. عده ای نیز نطفه را مخصوص مرد دانسته و خروج آن از بین صلب و ترائب را به خروج منی از بین پشت و دو استخوان ران پا تفسیر نموده اند. برخی از محققان معاصر با رد دیدگاه پیشین، فاعل «یخرج» را انسان دانسته و مراد از خروج انسان را خروج از رحم مادر تفسیر نموده اند. پژوهش حاضر در تلاش است تا ضعف ها و کاستی های نظریه های ارائه شده را به کمک قرائن درونی و بیرونی، تبیین و دیدگاه جدیدی که می تواند کمترین نقد به آن وارد باشد، را ارائه کند. بر پایه این دیدگاه منظور از ماء دافق، آب ماده آفرینش اولیه انسان، صلب، قسمت های سخت و ترائب، قسمت های نرم زمین است.
فرایند شکل گیری و خلقت مراتب طولی نفس از گیاهی تا الهی در نزد مفسران قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
163-176
حوزههای تخصصی:
انسان دارای دو بعد مادی و مجرد است. فرایند رشد بدن از نطفه تا مرگ پیش روی محققان و اندیشمندان است اما فرایند رشد و تکامل نفس و بعد مجرد انسان به خاطر نامرئی بودن آن و نیز به خاطر انکار بعد مجرد انسان توسط روانشناسی غربی مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. این موضوع در منابع فلسفی و عرفانی تا حدودی مورد توجه قرار گرفته و نتایج خوبی در حوزه روان شناسی فلسفی ایجاد نموده است. قرآن کریم به عنوان کتاب انسان شناسی و انسان سازی برای سیر رشد انسان نگاهی فرایندی و مرحله به مرحله دارد. حرکت رشدی نفس از رحم شروع می شود و مراحل مختلف را طی می کند؛ برخی تکوینی و طبیعی است و برخی انتخابی و ارادی و تا حیات انسانی ادامه دارد، این سیر رشدی همچنان ادامه دار است. در این مقاله بر پایه آیات و دیدگاه مفسران به روش تحلیلی استنتاجی، مراحل سیر رشد طولی نفس که قرآن کریم بدان اشاره نموده، مورد پژوهش قرار گرفته است. مراحل گیاهی، حسی حرکتی، انسانی و الهی، مراحل متصلی است که در آیات مختلف برای انسان به تصویر کشیده شده است.
بررسی تطبیقی میزان سازواری و کنش های انگاره های نظریه «اصالت واقع انتقادی» ایان باربور با تفسیر علمی روشمند با محوریت دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
287 - 313
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی که در عصر پستمدرنیسم دوران پختگی و کمال خود را تجربه میکند، افزون بر روششناسی خاص و معیارهای معتبر، به تناسب توسعه دانشهای بشری، به ویژه در حوزه فلسفه علم، نیازمند تبیین کنشهای تاثیرگذارترین دیدگاههای نوین فلسفه علم بر حوزه مبانی و قواعد این شیوه تفسیری است. دستاورد مقاله حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی، انتقادی و تطبیقی نگارش یافته، پس از بررسی نقادانه نظریه «رئالیسم انتقادی» ایان باربور با محوریت مناظر آیتالله جوادی آملی، تبیین چیستی کنشها و میزان سازواری نظریه وی با مبانی و قواعد تفسیر علمی به شرح ذیل است: همعرض دانستن خداوند با سایر پدیدههای هستی، محدودسازی اصل علیّت در حدّ پدیدههای طبیعیت؛ تقدّم معرفت تجربی بر معرفت دینی؛ یکسانپنداری روششناسی علم با دین؛ اینکه هیچ «نظریه نهایی» را نمیتوان «حقیقت غایی» دانست و حقیقت نهایی هیچ چیز قابل درک نیست؛ شکاکیت و سفسطه به عنوان نتیجه منطقی «نسبیت فهم»؛ دیدگاههایی از ایان باربور است که در ناسازگاری با فلسفه دین و مبانی تفسیر علمی قرآن است؛ لیکن تلاش وی در تنشزدایی بین علم و دین که زمینه مساعد وحدت علم و دین را در غرب تمهید نموده، با مصالح دین و آموزههای قرآنی سازگار بوده، پذیرش واقعیات خارجی و جهانبینی علمی به عنوان واقعیتی مسلّم، معتبر و اطمینانبخش، مورد پذیرش فلسفه دین و سازگار با دیدگاه مفسران علمی قرآن مبنی بر جواز استناد قضایای طمأنینهبخش تجربی به قرآن در قالب «استناد احتمالی» است.
نیروی گرانش از منظر قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
215 - 187
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های تحقیق و پژوهش، عرصه مباحث نوین علمی و عرضه ی آن به آموزه های علمی وحیانی است که محققان قرآنی با دانش ها و مطالعات ژرف خویش در این راه، توفیق خوبی داشته اند. بی تردید رشد چشمگیر علوم و دانش بشری در عصر حاضر و توسعه و پیشرفت دستاوردهای بشری، صحت حقانیت اشارات و اعجاز علمی این کتاب جاودان الهی رابیشتر به اثبات کرده است. اشاره به نیروی گرانش یعنی تأثیر کلیه اجسام بزرگ و کو چک در یکدیگر یکی از موارد اعجاز علمی قرآن است، زیرا قبل از نزول آیات مربوطه کسی از آن اطلاع نداشته است. مدت ها بلکه قرن ها بعد از نزول آیه، این دستاورد علمی توسط نیوتن و دیگران کشف شده است. نوشتار حاضر تلاش نموده است تا با ژرف کاوی مفهوم گرانش در آیات قرآن، به بیان و تبیین آن بپردازد و مبانی و آثار و فواید آن را اشارت نماید، و به این نتیجه دست یافته است که تفسیر علمی آن آیات، گویای اعجاز علمی قرآن می باشد.
مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و تمایز آن با پژوهش های تطبیقی و تفسیر علمی
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
209 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به جدید بودن مطالعات میان رشته ای قرآن و برداشت های متفاوت از آن، تعریفی منسجم و همچنین بیان وجه تمایز آن با تفسیر تطبیقی و تفسیر علمی ضروری می نماید. مطالعه میان رشته ای قرآن به این معنا است که شخص متخصص در علوم قرآنی، برای حل پدیده چندوجهی، از یافته ها و یا روش علوم دیگر به طور تخصصی استفاده کند. مطالعه تطبیقی قرآن، اغلب به معنای مطالعه تطبیقی بین تفاسیر مذهب شیعه و مذاهب اهل سنت، و گاهی به معنای مطالعه تطبیقی قرآن با عهدین و به ندرت به معنای مطالعه تطبیقی بین قرآن و علوم دیگر است. انواع تفسیر علمی در نگاه صاحب نظران به تطبیق نظریه های علمی بر قرآن، استخراج علوم از قرآن و استخدام علوم برای فهم قرآن، تقسیم می شود. نتیجه بررسی تطبیقی سه روش مطالعاتی بدین صورت است که تفسیر تطبیقی و تفسیر علمی در معنای سوم مترادف مطالعات میان رشته ای و در معانی دیگر متمایز از آن است و به لحاظ منطقی رابطه عموم و خصوص من وجه دارند.
ضوابط روشی انتساب نظریه های علمی به قرآن در مطالعات میان رشته ای از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۴۸
127 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش های میان رشته ای قرآنی گر چه از یک سو، پیوند مستحکم علم و دین و از سوی دیگر در تبیین اعجاز علمی و از سوی سوم در تفسیر علمی، کاربرد دارد؛ اما در صورت بی توجهی به ضوابط فهم صحیح و عدم برداشت صحیح از قرآن، انتساب و انطباق نظریات علمی با آن، نوعی تفسیر به رأی، ایجاد التقاط و تحمیل و تحریف، محسوب می شود. بدبن رو استخراج و کاربست ملاک های ارزیابی پژوهش های میان رشته ای قرآنی ضروری است. این پژوهه در صدد است با روش توصیفی، ضوابط فهم صحیح قرآن را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، استخراج و معرفی نماید. یافته های این جستار نشانگر آن است که هر چند از دیدگاه ایشان، فهم قرآن برای عموم ممکن و لازم است؛ اما استناد و احتجاج به برداشت ها، از نظر روشی منوط به رعایت شش نکته؛ شامل 1.توجه به ادبیات عرب و علوم پایه بدون اصالت دادن به قواعد اعتباریِ آن علوم، 2. توجه به گوناگونی گزاره های قرآنی از نظر اِخباری، اِنشایی، تمثیلی و نمادین بودن، 3. مد نظر قرار دادن پیوند حقایق جهان شناختی با خداشناختی در قرآن و اختلاف زبان قرآن با بیان علم، 4. بهره مندی روشمند از عقل و یافته های علمی در فهم قرآن و پرهیز از هرگونه التقاط، تحمیل و تطبیق های نامدلل، 5. پرهیز از جمود بر شأن نزول و مصادیق در عین توجه به آنها و 6. کنار نهادن هر گونه قیاس و استحسان است.
نقد و بررسی خوانش های موجود از مراحل خلقت انسان در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۲۱۰-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی برای بررسی سازگاری یا تعارض قرآن با نظریه تکامل صورت گرفته که به نواقصی در روش دچار هستند و جامعیّت آنها را نسبت به آیات مرتبط و همچنین دقّت روش آنها را در تحلیل متناسب با بافت قرآن با تردید همراه می سازد. این پژوهش با نگاهی جامع به تمام آیات مرتبط و دسته بندی آن، بر آیات منشأ و مراحل خلقت انسان تمرکز دارد. پس از استخراج مراحل خلقت و استنباط ترتیب منطقی این مراحل از آیات، خوانش های موجود از مراحل خلقت انسان با تکیه بر سیاق و بافت آیات قرآنی تحلیل و ارزیابی آن روشن می گردد، عدم تصریح قرآن بر نحوه گذار از مرحله خاکی به مرحله انسانی، عامل پیدایش خوانش های سه گانه است. همچنین عدم توجه محققان به سبک دوگانه قرآن کریم در وصف رویدادهای جهان که گاه از منظر طبیعی خلقی بیانی واقعی دارد و گاه از منظر ملکوتی امری، با بیانی نمادین همراه است، سبب خوانش پیدایش اعجازین نوع انسان شده است. در نهایت تحلیل سیاق سوره سجده که تلفیقی از هر دو منظر است، نشان می دهد تنها خوانش پیدایش نوع تکاملی ممکن است و خوانش پیدایش نوع اعجازین با ترتیب منطقی مذکور در این سیاق سازگار نیست.
تاثیر نظریه ابطال پذیری پوپر بر تفسیرعلمی از منظر آیت الهی جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
114 - 129
حوزههای تخصصی:
تفسیر و تطبیق قرآن به مدد علوم تجربی همواره در میان قرآن پژوهان متقدم و متأخر دل بستگانی داشته و دستاوردهای مثبتی به ارمغان آورده است. نظریه ابطال پذیری در رئالیسم انتقادی پوپر به عنوان یکی از دیدگاه های تأثیرگذار در حوزه فلسفه علم نوین، همواره مورد نقّادی برخی از فلاسفه علم غربی و مسلمان قرارگرفته است. پرسش اساسی مقاله حاضر که با روش بنیادین ،توصیفی ، تحلیلی و تجربی نگارش یافته است، چیستیِ اساسی ترین کنش ها نظریه ابطال پذیری پوپر بر تفسیر علمی از منظر آیت الله جوادی آملی است. دستاورد پژوهش حاضر، موارد پنج گانه مخالفت نظریه فوق با «مبانی» تفسیر علمی قرآن است. از قبیل بی معنا انگاری متافیزیک ، مخالفت حدس ها و ابطال های بی نهایت و غیر واصل به حقیقت نهایی با خطاناپذیری مفاهیم قرآن و ... ؛ و مصادیق پنج گانه ناسازگاری این نظریه با «قواعد» تفسیر علمی قرآن از قبیل، عدم پذیرش علمیت قضایای تجربی جزئی و احتمالی از منظر نظریه ابطال پذیری و اعتبار آن در قرآن کریم و ...
تفسیر علمی آیه مرج البحرین با رویکرد شبهه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم سخن از دو دریاست که یکی شیرین و دیگری شور و تلخ بوده که این دو با هم تلاقی می کنند، اما بر هم غلبه پیدا نمی کنند و از آنها لولوء و مرجان نیز استخراج نیز می-شود. درباره اینکه مقصود از این دو دریا چیست و مصداق آن کدام است در میان مفسران آراء مختلفی وجود دارد که این آراء از جنبه های مختلف قابل نقد و بررسی هستند. در این میان عده دیگری تلاش می کنند این آیات را از جنبه علمی مورد نقد قرار داده و آن را خطای علمی قرآن کریم معرفی نمایند که شخصی به نام مستعار سها از جمله آنهاست. وی در کتابی با عنوان نقد قرآن دلایلی در نقد علمی این آیات ارائه کرده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، قصد دارد با مراجعه به منابع معتبر علمی در حوزه زیست بوم شناسی، به نقد و بررسی ادعاهای مطرح شده پرداخته و ضمن بررسی آراء مفسران و محققان، عدم تعارض بین یافته های علمی با آیات مربوط به بحث را اثبات نماید. در این مقاله دلایلی ارائه می گردد که مقصود از واژه «البحرین» مصبهایی از نوع زبانه آب شور (Salt Wedge) می باشد که ویژگیهای آن، با همه اوصاف برشمرده از این دو دریا در قرآن کریم، در تطابق کامل است.
تحلیل انتقادی تفسیر علمی آیات مربوط به چگونگی آفرینش جهان از نظر مفسران
حوزههای تخصصی:
چگونگی آغاز و سرانجام جهان هستی، از جمله مسائل نظری بنیادی میان رشته ای است که در دانش فیزیک و قرآن کریم بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش تحلیل کیفی و توصیفی محتوا در ارزیابی داده ها به بررسی و تحلیل دیدگاه های مختلف درباره این مسئله با محوریت آیات 30 سوره انبیاء، 11 فصلت و 47 ذاریات پرداخته و به این نتیجه رسیده است که قدر متیقن از دیدگاه های فیزیکی و اشارات قرآنی در آیات مربوط این است که در ابتدای خلقت، جهان هستی توده متراکمی بوده که در پی شکافته شدن آن نظام هستی ما پدید آمده است و یکی از مهم ترین مراحل آن نسبت به حیات انسانی مربوط به شکل گیری طبقات جوّ است که قرآن تحت عنوان سبع سماوات از آن یاد می کند و جهان هستی پیوسته در حال گسترش است تا اینکه زمانی شروع به انقباض کرده و صفحه گسترده هستی برچیده می شود؛ با این حال هیچ دلیلی نداریم که حوادث مربوط به زمان قیامت را مرتبط با پدیده های طبیعی سازیم که در جهان براساس پیش بینی های علمی رخ خواهد داد.
تحلیل تفسیری رابطه آیه دحو الأرض با دانش بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
ویژگی های زمین ازجمله مسائلی است که با اهدافی خاص در قرآن کریم و دانش بشری مورد توجه قرار گرفته است. «دحو الارض» نمونه ای از این ویژگی هاست که خدای متعال در سی امین آیه سوره نازعات با طرح آن، به مرحله ای از آفرینش زمین اشاره دارد. مفسران از دیرباز به فراخور دانش خویش یا با توجه به فهم مخاطبان و نیز منابعی که در اختیار داشتند، تفاسیر گوناگونی از دحوالارض ارائه داده اند. برخی بر پایه روایات آفرینش زمین، خروج زمین از زیر آب و گسترده شدن آن را تفسیر معتبری برای این آیه شمرده اند. گروهی نیز با استناد به معانی واژه دحو و استخدام دانش های جدید بشری، آن را اشاره به حرکت و شکل زمین دانسته اند. مطالعات میان رشته ای قرآن و نجوم و بررسی واژگانی «دحو» و پذیرش قاعده امکان استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا در قرآن کریم و نیز بهره گیری از یافته های قطعی علمی در حوزه کیهان شناسی و حرکت اجرام آسمانی نتیجه می شود که دحوالارض به یک روند بسیار طولانی اشاره دارد که با جداشدن زمین از جرمی دیگر و پرتاب شدنش در فضا آغاز شده و تا به شکل کروی درآمدن و فراهم شدن شرایط اولیه حیات بر آن ادامه می یابد.
رویکرد محمدتقی شریعتی به تفسیر علمی: بازشناسی و نقد
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن را با گرایش ها و روش های مختلفی تفسیر می کنند. یکی از این گرایش ها تفسیر علمی است. محمدتقی شریعتی (1286-1366ش) با نگارش تفسیر نوین از پیش گامان و باورمندان به این گرایش تفسیری در عصر حاضر است. رویکرد او به تفسیر علمی تحت تأثیر عوامل معرفتی و درون دینی مثل باور به جامعیت و اعجاز قرآن و کتاب زندگی دانستن آن، یا عوامل بیرون دینی مثل بازگشت اصلاح گرایانه به قرآن و توانمند کردن در مقابل اندیشه های غیردینی قرار دارد. به همین سبب رویکرد او به تفسیر علمی قرآن بیش تر در جهت استفاده از علوم تجربی برای تفسیر قرآن است و از میان فنون مختلف تفسیری، به آن هایی نظر دارد که با تفسیر علمی تناسب بیش تری داشته باشند؛ فنونی هم چون ذکر شأن نزول، تحلیل بر اساس تناسب سوره ها، تحلیل ادبی و بلاغی، و ریشه یابی لغات. در این مطالعه می خواهیم با مرور این ویژگی ها هم چون ویژگی های شاخص تفسیر محمدتقی شریعتی، استحکام نظری مبانی و روش های محمدتقی شریعتی را نیز بسنجیم. فرضیه مطالعه آن است که فراتر از همه مشکلات و نقاط ضعف نظری روش های تفسیر علمی، کاربست روش های فوق در تفسیر نوین شریعتی با رویکردی متناقض و دوگانه در پذیرش زبان عرفی و تفسیر علمی هم راه شده است.