مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایان باربور


۱.

بررسی تطبیقی رابطه ی علم و دین از دیدگاه آیت الله مصباح و ایان باربور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دین رابطه ی علم و دین مصباح ایان باربور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۳۸۵
رابطه ی میان علم و دین از دغدغه های مهم اندیشمندان در قرون اخیر بوده است. طرح این مسأله در مغرب زمین، به صورت جدی از رنسانس آغاز شد و دامنه ی آن به همه ی کشورهای جهان، ازجمله کشورهای اسلامی رسید. مصباح، فیلسوف و اندیشمند اسلامی، بنابر مبانی خویش، ازجمله مبناگروی فلسفی همراه با نسبیت معقول، مقبولیت پارادایم به معنای مبنای اندیشه، پذیرش تجربه به معنای وحی و الهام شدن به افراد معصوم، پذیرش انحصار در حقانیت همراه با پلورالیسم رستگاری و پلورالیسم رفتاری، پذیرش قواعد عمومی محاوره و تفاهم و پیش زمینه های بایسته و حکمت متعالیه، دیدگاه تعاضد را برمی گزیند. باربور نیز که فیلسوف و فیزیک دان مغرب زمین است، با تکیه ی بر مبانی خویش، ازجمله توازی های روش شناختی علم و دین، رئالیسم انتقادی، مقبولیت پاردایم به معنای چارچوب ذهنی، تجربه ی دینی، پلورالیسم دینی، هرمنوتیک فلسفی و فلسفه ی پویشی، دیدگاه تلفیق را انتخاب می کند. آیت الله مصباح به تفکیک سطوح معرفت ازلحاظ ارزش شناختی، پذیرش چندلایه ای بودن معرفت، و ضرورت تحلیل نظام مند پدیده ها رهنمون می شود، اما باربور در دام نسبیت و شکاکیت گرفتار می آید.
۲.

بررسی تطبیقی میزان سازواری و کنش های انگاره های نظریه «اصالت واقع انتقادی» ایان باربور با تفسیر علمی روشمند با محوریت دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم انتقادی ایان باربور تفسیر علمی جوادی آملی کنشها و سازواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۵۴۲
تفسیر علمی که در عصر پستمدرنیسم دوران پختگی و کمال خود را تجربه میکند، افزون بر روششناسی خاص و معیارهای معتبر، به تناسب توسعه دانشهای بشری، به ویژه در حوزه فلسفه علم، نیازمند تبیین کنشهای تاثیرگذارترین دیدگاههای نوین فلسفه علم بر حوزه مبانی و قواعد این شیوه تفسیری است. دستاورد مقاله حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی، انتقادی و تطبیقی نگارش یافته، پس از بررسی نقادانه نظریه «رئالیسم انتقادی» ایان باربور با محوریت مناظر آیتالله جوادی آملی، تبیین چیستی کنشها و میزان سازواری نظریه وی با مبانی و قواعد تفسیر علمی به شرح ذیل است: همعرض دانستن خداوند با سایر پدیدههای هستی، محدودسازی اصل علیّت در حدّ پدیدههای طبیعیت؛ تقدّم معرفت تجربی بر معرفت دینی؛ یکسانپنداری روششناسی علم با دین؛ اینکه هیچ «نظریه نهایی» را نمیتوان «حقیقت غایی» دانست و حقیقت نهایی هیچ چیز قابل درک نیست؛ شکاکیت و سفسطه به عنوان نتیجه منطقی «نسبیت فهم»؛ دیدگاههایی از ایان باربور است که در ناسازگاری با فلسفه دین و مبانی تفسیر علمی قرآن است؛ لیکن تلاش وی در تنشزدایی بین علم و دین که زمینه مساعد وحدت علم و دین را در غرب تمهید نموده، با مصالح دین و آموزههای قرآنی سازگار بوده، پذیرش واقعیات خارجی و جهانبینی علمی به عنوان واقعیتی مسلّم، معتبر و اطمینانبخش، مورد پذیرش فلسفه دین و سازگار با دیدگاه مفسران علمی قرآن مبنی بر جواز استناد قضایای طمأنینهبخش تجربی به قرآن در قالب «استناد احتمالی» است.
۳.

ارزیابی نقش پارادایم ها و الگوها در فهم دین با تأکید بر دیدگاه ایان باربور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۵
این مقاله به ارزیابی دیدگاه های ایان باربور درباره نقش پارادایم ها و الگوها در شکل گیری و فهم دین پرداخته است. باربور با تکیه بر دیدگاه توماس کوهن درباره نقش پارادایم ها در نظریه های علمی نشان داده است که همان طور که مشاهدات تجربی ناب و خالص نداریم، تجربه دینی، داستان ها و شعائر دینی ناب و خالص نیز نداریم؛ زیرا همان طور که مشاهدات گران بار از نظریه های علمی اند و نظریه های علمی هم گران بار از پارادایم ها هستند، تجربه های دینی، داستان ها و شعائر دینی هم گران بار از باورهای دینی؛ و باورهای دینی هم گران بار از پارادایم های دینی اند. از سوی دیگر، وی معتقد است همان طور که الگوها در درون یک پارادایم در شکل گیری و فهم نظریه های علمی موثرند، در تکوین و فهم باورهای دینی نیز سهم اساسی دارند. در این مقاله ابتدا دیدگاه باربور توضیح داده شده، سپس در ارزیابی دیدگاه وی، نگاه پارادایمی به دین، توجه به نقش الگوها در دین و جنبه هرمنوتیکی از نقاط مثبت دیدگاه باربور شمرده شده و تلاش شده است تا از انتقاداتی مانند ناواقع گرایی و نسبیت گرایی نگاه پارادایمی و الگوها دفاع شود. اما به نظر می رسد که اولا تعریف دین به تجربه دینی، داستان ها و شعائر دینی نوعی تحویل دین شمرده می شود، ثانیا می توان بجای تعبیر «باورهای دینی» از نظریه های دینی استفاده کرد و نظریه های دینی را متناظر با نظریه های علمی دانست.