مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
تفسیر علمی
حوزه های تخصصی:
تفسیر علمی یکی از روش های تفسیری است که در دوره معاصر با آثار متعدد به شکوفایی رسیده است . در این روش تفسیری از یافته های علم تجربی جهت تبیین بهتر آیات قرآن استفاده می شود. شناسایی این نقش تبیینی در فهم بهتر رابطه علم با قرآن تأثیرگذار است . در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، این نقش در سه سطح تبیین مفهوم مفردات آیات، تبیین مفهوم گزاره های قرآنی و ارائه مصادیق جدیدتر بررسی شده است . در عین آن که نقش تبیینی علم فراتر از این موارد ، می تواند صرفاً نزدیک ساختن برخی حقایق دینی به ذهن بشر باشد، تفسیرهای علمی ارائه شده در سطح تبیین مفهوم مفردات آیه بعضاً به توسعه معنای کلمه یا تضییق معنای آن می انجامد یا در ترجیح یک معنا از میان معانی چندگانه محتمل برای آیه، یکی را قوت می بخشد. نقش اطلاعات علمی در تبیین مفهوم گزاره ها در قالب هفت دسته قابل طبقه بندی است: تبیین مفهوم عبارت، تبیین وجه شبه، تبیین وجه تقسیم، تبیین چگونگی، تبیین علت اختصاص به ذکر، تبیین نسبت و نهایت ترجیح یک احتمال این طبقه بندی را شامل می شود. از طرف دیگر برخی تفسیرهای علمی با ظاهر آیه سازگارتر است و تفسیرهای تکلف آمیز گذشتگان را ناموجه می سازد، هم چنانکه برخی دیگر از تفسیرهای علمی با طرح یک تفسیر احتمالی در کنار احتمال های پیشین گستره معنایی آیه را وسعت می بخشد.
بررسی و نقد تفسیرعلمی در الجواهر طنطاوی جوهری
الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم نوشته طنطاوی جوهری (1287-1358ق/ 1870-1940م) تنها تفسیر کامل قرآن با روش تفسیر علمی، و از جایگاه ویژه ای در نوع خود برخوردار است. درباره این تفسیر و روش تفسیری آن آراء مختلفی وجود دارد. بسیاری به دلیل نگاه غیرجامع به الجواهر و فراوانی مطالب علوم طبیعی در آن داوری دقیقی نسبت به این تفسیر و روش آن نداشته اند. با مطالعه کامل تفسیر طنطاوی این نتیجه حاصل می شود که وی روش استخدام و به کارگیری علوم طبیعی را برای تفسیر قرآن برگزیده، و در واقع با نگاه به علم به تفسیر قرآن پرداخته است. از دیدگاه او هرچه مخاطب کلام خدا از آیات آفاقیِ خداوند که در اطراف او هستند بیش تر بداند، قرآن را بهتر خواهد فهمید. دغدغه های سیاسی و اجتماعی از مهم ترین انگیزه های طنطاوی برای نوشتن این تفسیر بوده است. با همه این ها، اندیشه های تفسیری او خالی از آفت و آسیب نیست و نقدهایی ناظر بر آسیب های مبنایی، روشی و غایی بر آن وارد است.
نقد مبانی تفسیر نمونه در رویارویی با علوم تجربی جدید
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث در کلام اسلامی در سده های اخیر رابطه علم و دین است. این بحث در حالی وارد جهان اسلام شد که مدت ها پیش تر متکلمان مسیحی در غرب نتوانسته بودند پاسخ های درخوری به پرسش های غامض مطرح شده در این حوزه بدهند. متکلمان مسلمان در سده های اخیر هریک بر اساس مبانی مختلف رویکرد های متفاوتی درباره آن اتخاذ کردند. این بحث به دیگر حوزه های معارف اسلامی نیز کشیده شد و خاصه تفاسیر قرآن کریم را متأثر کرد. از میان مفسران مسلمان معاصر، مکارم شیرازی نیز در کتاب های مختلف خود از جمله تفسیر نمونه به همین بحث توجه کرده ، مبانی تفسیری خود در رویارویی با علوم تجربی جدید بیان داشته، و در تفسیر آیات مرتبط با این موضوع سعی در جمع مفاهیم آیات و علوم تجربی نموده است. در این مطالعه کوشش خواهد شد مبانی وی در رویارویی با علوم تجربی جدید توصیف و تحلیل شود. بنا ست از این فرضیه دفاع شود که اولاً با توجه به تفاوت مبانی زبان علم و زبان دین اصل تطبیق این دو با هم، چنان که مکارم نموده، محل اشکال است؛ ثانیاً، می توان با توجه به تأثیر مسائل متافیزیکی بر علم از واقعی بودن این تعارض مبنایی پرده برداشت؛ تعارضی که جمع عرفی و منطقی هم از حل آن ناتوان است.
بررسی مقایسه ای بین تفسیر المیزان و پرتوی از قرآن در آیات علمی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مهم در تفسیر، روش تفسیر علمی است که به کمک آن اعجاز علمی قرآن نیز ثابت می شود، مفسران بسیاری بویژه در قرن حاضر، در این راه قدم گذارده اند. روش تحقیق: این نگاشته با روش تحلیل لفظ و محتوا و رویکرد مقایسه ای، نظرگاه دو مفسر گرانقدر جهان تشیع یعنی آیت الله طالقانی و علامه طباطبایی در تفسیر علمی آیات را مورد بررسی قرار داد. یافته ها: این بررسی نشان داد آیت الله طالقانی در تلاش است با تبیین آیات علمی و تطبیق یافته های علمی روز بر آیات قرآن، بین علم و دین پیوند برقرار سازد، علامه طباطبایی نیز به تبیین و تفسیر آیات علمی قرآن و تبیین پدیده های طبیعی همت گماشته و بسیار با احتیاط و با نظرداشت سیاق و سباق، به تفسیر علمی آیات پرداخته، اما در این میان، آسیب هایی متوجه تفسیر پرتوی از قرآن شده که در المیزان مشاهده نمی شود، از جمله تطبیق آیات قرآن بر نظریاتی که هنوز اثبات قطعی نشده مثل نظریه داروین، آسمآن های نه گانه و مواردی از این دست، همچنین دور شدنْ از دلالت های لفظی آیات و برشماری مصادیقی برای آیات که بسیار بعید می نماید؛ مانند نظریه وراثت در آیه 34 آل عمران و 233 بقره، حمل معنای "ناصیه" بر مغز در آیه 56 هود، به قرینه معنای مجازی آیه ناصیه در 16 علق، نظرداشت معنای "آنچه" برای "ما"ی موصوله در آیه 6 سوره شمس، در حالی که منظور از "ما" ذات باری تعالی است و مواردی از این دست، اما المیزان از چنین مواردی پیراسته است.
اصول برداشت علمی از آیات طبّی قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
گاهی از مباحث بین رشته ای قرآن و علوم تجربی با سابقه هزارساله با عنوانِ «تفسیرِ عِلمی» یاد می شود (1). این نوع از تفسیر قرآن در مرکز مثلثی با اضلاع تفسیر، اعجاز علمی قرآن و علوم تجربی قرار گرفته که متأثر از آنها نیز است. برداشت علمی از قرآن در بستر تاریخ موضوعِ تعریف و نقد بسیاری از مفسران قرآنی بوده است. برخی تفسیر علمی را اعم از تفسیر فلسفی می دانند درحالی که در مباحثِ طبّی، علوم تجربی در برابر علوم عقلی مثل فلسفه قرار می گیرد و گاهی تعریف تفسیر علمی به گونه ای است که شامل همه اقسام این روش نمی شود. با این همه به نظر می رسد در تعریفی عام از تفسیر علمی آیات، گونه های سه گانه «استخراج علوم از قرآن» و «تحمیل مطالب علمی بر قرآن» و «استخدام علم در فهم بهتر آیات قرآن» را شامل می شود (2)
تحلیل انتقادی تفسیرهای علم گرایانه از آیه 33 سوره الرحمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
205 - 228
حوزه های تخصصی:
از علوم تجربی و دست آوردهای نوین بشری به عنوان یکی از ابزارهای وصول به مقصود آیات قرآن یاد شده است. برخی از مفسرین و محققین قرآنی با بهره گیری از دانش و فناوری های جدید بشری، آیه ۳۳ سوره الرحمن را ناظر به دست یابی انسان به فضا و از معجزات علمی قرآن به شمار آورده اند. این دیدگاه را از دو منظر می توان مورد مناقشه قرار داد. دقت در معنای مفردات آیه بیانگر آن است که ماده «نفوذ» در لغت به معنای «خروج» است و استعمال آن در صعود به آسمان، کابردی جدید و ناشی از یک غفلت از معنای اصلی این ماده است که تحت تاثیر دست آوردهای بشر در عرصه علوم کیهانی معاصر شکل گرفته است، چرا که در استعمالات قرآن از دو ریشه «عَرَجَ» و «صَعِدَ» برای صعود به آسمان استفاده شده است. از طرفی توجه به سیاق درونی آیه مذکور حاکی از آن است که مراد از آیه، تعجیز و نمایاندن ضعف جنیان و انسان ها در برابر قدرت خداوند و عدم خروج آنها از سلطه الهی است. همچنین با تأمل در آیات قبل و بعد از آیه ۳۳ سوره الرحمن و ارتباط آنها یکدیگر، روشن می شود که سیاق این آیات مربوط به احوالات روز قیامت و حساب رسی در آن روز است، و مراد از آیات بیان احاطه و سلطه خداوند بر جنیان و انسان ها است.
تفسیر علمی به مثابه نقد سنت تفسیری: قصص انبیاء در خوانش بهبودی و طباطبایی
حوزه های تخصصی:
مسئله مطالعه حاضر، تحلیل و بررسی روی کرد محمدباقر بهبودی در بهره مندی از علوم طبیعی در فهم و تبیین آیات قرآن با بازخوانی عملکرد او در فهم قصه های انبیاء در قرآن کریم است. روی کرد حاکم بر مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که بهبودی در فهم قصه های انبیاء در قرآن از روش علمی استفاده نموده است از جمله داستان خلقت آدم (ع)، هبوط نطفه ها، گسترش نسل بشر بر روی زمین در زمان نوح (ع)، ایجاد ناقهٔ صالح. بهبودی از آموزه های علوم مختلف از جمله زیست شناسی و ژنتیک، نجوم و کیهان شناسی، الکتریسیته و پزشکی در فهم و تبیین برخی از نکات این قصه ها بهره برده است. همچنین از مهم ترین کاربردهای تفسیر علمی از نگاه وی؛ تأیید برداشت های تفسیری خود از مفاد آیات و پاسخ به ابهاماتی است که پیرامون محتوای برخی از آیات در قصه های انبیاء در قرآن مطرح شده است. از نتایج مطالعه می توان به انگیزه های بهبودی در استفاده از علوم جدید در تفسیر هم چون دورشدن و بی توجهی کامل نسبت به برخی از اقوال بسیار ضعیف تفسیری در تبیین آیات قرآن کریم به مثابه یک نگاه انتقادی و نشان دادن هماهنگی قرآن و علم، اشاره نمود.