مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شهریار
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
385 - 410
حوزه های تخصصی:
با وجود اختلافات میان ادبیات ملل مختلف جهان، روحی واحد بر آنها حاکم است چراکه در حوزه های گوناگون درهم تأثیر گذاشته و از هم متأثرند. از جمله موضوعاتی که از اروپا نشأت گرفته و به طور اخص بر ادبیات معاصر ایران سایه افکند، مکاتب ادبی است؛ تاجایی که شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر خود قرار داد؛ در این میان شهریار، به عنوان بزرگترین شاعر کلاسیک معاصر، به خاطر آشنایی به زبان فرانسه و به تبع آن تتبع درآثار ادبی غرب به خصوص شاتو بریان و حشرونشر با اشخاصی مثل نیما، عشقی، میرزا جعفرخامنه ای و صادق هدایت، به شدت از مکاتب مختلف ادبی اروپا متأثر شده و آثار ارزشمندی را – که تحت عنوان مکتب شهریار مشهور است- خلق کرد؛ از جمله این آثار که تفاوت فاحش با سبک ذاتی و شخصی شهریار دارد و ذهن خواننده را به طرف کشف این تفاوت ها، سوق می دهد، منظومه هذیان دل است. نوشته حاضر بر آن است که با بهره گیری از شیوه استقرایی و بازخوانی دقیق این منظومه، به این پرسش ها
شهریار، سنت گرایی رو به سوی نوگرایان (تأملی در راز دل های او با نیما)
حوزه های تخصصی:
نام شهریار، این "تب کرده ی عشق" [1] با غزل سنتی در شعر فارسی پیوند خورده است. او سنت گرایی بود که روی به سوی نوگرایی داشت، و از سوی دیگر، غالب نوگرایان، وی را در غزل سنتی در شعر معاصر، سرآمد می شمرند. عشق و شوریدگی، جان مایه ی اصلی غزل های اوست. در ابتدای جوانی، عشقی زمینی خرمن وجود او را به آتش کشید، اما ناکامی در این دل باختگی، وی را به سوی عشقی عرفانی و آسمانی سوق داد. غزل های او وصف حال این هجران است. شهرت او علاوه بر اینها، مدیون شعر روستایی- اجتماعی "حیدر بابا سلام" اوست که خاطرات تلخ و شیرین گذشته را با زبانی ساده و دل نشین روایت می کند. شهریار از میان نوگرایان، تعلق خاطری ویژه به نیما داشت. شعر افسانه ی نیما، او را که به گفته ی خودش "طفل مکتب حافظ" بود، وارد دنیایی جدید نمود. درد دل ها و گفتگوهای سرشار از مهر و عطوفت او با نیما، در سه سروده ی: "شاعر افسانه" و "دو مرغ بهشتی" و "پرواز مرغ بهشتی" گویای عمق همزبانی این دو شاعر نامدار با همدیگر است. او در اثر برجسته ی "دو مرغ بهشتی" که ماجرای دیدار خود با نیما را شرح می دهد، از شعر "افسانه" وی الهام گرفته است.
از غم و حسرت شاعران کلاسیک تا نوستالژی شاعران رمانتیک
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
165 - 192
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یا غم غربت در اصطلاح به حس دل تنگی و حسرت افراد نسبت به گذشته ی درخشان و آن دسته از داشته هایی است که در زمان موجود از دست رفته اند. اوضاع اجتماعی سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه و تحولات و دگرگونی های زندگی شاعران در شکل گیری غم و اندوه نسبت به اوضاع و احوال گذشته، کاملاً مؤثر است و رگه هایی از این احساس در سراسر شعر فارسی به وضوح دیده می شود و شاعران به شگردهای مختلف به بیان عواطف و احساسات خود در این زمینه پرداخته اند.در این نوشته پس از بررسی ایتمولوژی این واژه وتعریف آن از نظر روان شناسان به عوامل مؤثر در ایجاد و شکل گیری آن پرداخته شده و چگونگی تبلور حسرت بر گذشته و غم غربت در شعر کلاسیک فارسی به اجمال بحث شده و نوستالژی فردی و اجتماعی مورد تأمل واقع شده و سپس چند و چون آن در شعر سه تن از شاعران معاصر به عنوان یک ویژگی رمانتیکی مورد کنکاش قرار گرفته است.
الملامح المشترکه بین «حیدربابا» لشهریار و «دجله الخیر» للجواهری (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُ عتبر شهریار ومحمّد مهدی الجواهری من أعلام الشعر بإیران والعراق فی العصر الحدیث، الّذینِ عاشا فی حیاتهما تجارب مشترکه وقریبه جداً؛ فکلاهما ابتعدا عن مَسقط رأسهما وذاقا ألم الغربه والمنفى، مما أدّى إلى خلق وتقدیم آثار شعریه خالده، لاسیّما منظومه «حیدربابایا سلام» لشهریار وقصیده «یا دجله الخیر» للجواهری. یتمیّز کلٌّ منهما بالحنین الجارف إلى الوطن والتعلّق الشدید بهلدى صاحبه والشعورِ بالغربه وعدمِ التکیّف مع الواقع والظروف المحیطه به، والبحثِ عن الیوتوبیا وذکریات الطفوله والماضی (النوسطالجیا) وإعادتها. فضلاً عن هذا، فهما من الشعراء الملتزمین، فالالتزامُ تُجاه القضایا السیاسیه العراقیه عند الجواهری والاجتماعیه الإیرانیه عند شهریار هی من ملامح شعرهما البارزه، حیث استخدما أشعارهما على وجه العموم وقصیدتیهما المذکورتین على وجه الخصوص للاهتمام بما یجری فی بلدیهما إلى جانب وصفهما للطبیعه الجمیله والخلّابه وصفاً مُذهلاً یشبه برسوم الرسامین أکثر ممّا یُشبه بأشعار الشعراء، فشهریار شاعرٌ رومنطیقیٌ بکلّ ما للکلمه من معنى والجواهری مع أنَّه رومنطیقیٌّ إلا أنّ فی قصیدته مَسحهً من الواقعیه، ورومنطیقیتُه اجتماعیه وسیاسیه.
بررسی تطبیقی همبستگی ملی در اندیشه معروف الرصافی و محمدحسین شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
127 - 150
وطن دوستی و همبستگی ملی از مضمون های شعری است که شاعران تحت تأثیر شرایط سیاسی اجتماعی برای ایجاد وحدت و آزادی جامعه و ملت ها از بند استعمار و بیگانگان بدان پرداخته اند. رصافی و شهریار، شاعران معاصر عراقی و ایرانی هستند که این مضامین در اشعارشان به وضوح دیده می شود. مقاله حاضر با واکاوی اشعار این دو شاعر سعی دارد تا به بررسی مفهوم وطن دوستی و مضامین مشترک مرتبط با مقوله همبستگی ملی بپردازد. روش تحقیق در این مقاله براساس تشابه زمینه های سیاسی اجتماعی مشترک و بر پایه مکتب تطبیقی اروپای شرقی (مکتب سلافیه) قرار دارد. با توجه به این که دو شاعر در شرایط سیاسی شبیه به هم زندگی می کرده اند، وطن در اشعار آنها مفهومی جدید به خود می گیرد. رصافی در مضمون ملی گرایی دید وسیعی دارد وی وحدت وطن عربی را سر لوحه خود قرار می دهد. در مقابل همبستگی ملی در نظر شهریار مربوط به کشورش ایران است. وی مردم ایران، مخصوصاً آذری زبانان را در زیر پرچم یک ملت بنام ایران، به همبستگی ملی دعوت می کند.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در تحلیل جهان بینی شهریار در اشعار ترکی آذری و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهنده ی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب می یابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعاره ها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند شهریار دخیل هستند و آیا این استعاره ها می توانند جهان بینی شاعر را منعکس کند. چارچوب نظری این پژوهش طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980و1993) از استعاره های مفهومی و نیز زولتان کووچش (2005و2010 ) در تقسیم بندی استعاره ها به جهانی و متغییر وابسته به بافت و فرهنگ است. استعاره ها در 5 گروه طبیعت، عشق و هجران، مذهبی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و نژادی قرار گرفتند. نتایج آماری نشان داد که در قلمرو این دو زبان حوزه های استعاری «طبیعت»، «مذهبی و اعتقادی» جهانی هستند ولی حوزه های استعاری «عشق و هجران»، «سیاسی و اجتماعی» و «نژادی» وابسته به زبان هستند، و این ادعا که تصورات استعاری نه تنها مقوله هایی زبانی هستند، بلکه اساس تفکر و رفتار آدمی را نیز شکل می دهند، تایید شد. در نتیجه بخشی از استعاره ها در تطابق با مبانی همگانی شکل می گیرند و بخش دیگری از آن ها تحت تأثیر مبانی فرهنگی، اجتماعی به وجود می آیند. یعنی ماهیت الگو برداری های استعاری و حتی ترجیح کاربرد یک استعاره مفهومی بر دیگری تحت تأثیر باورهای فرهنگی افراد در کنار مبانی جهانی استعاره ها می باشد و تأثیر پذیری ساخت استعاری از فرهنگ و محیط تأیید می شود.
جهان بینی عرفانی شهریار در عصر معاصر
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
259-282
پژوهش حاضر بافت عرفانی اشعار شهریار را در رابطه با شیوکه تفکر عرفانی و روش بیان او بررسی می کند. ویژگی های عرفانی شعر او نظیر کاربرد واژگان و مضامین خاص عرفانی، زبان عاطفی و احساساتی وی در تعبیر تجارب عارفانه نشان می دهد که نوع تفکر عرفانی و معرفتی او در ادامکه همان شیوکه شعرای عارف مسلک پیشین ادب فارسی است. از این روی می توان گفت که صدای برخی از اندیشه های عارفانه عطار، مولانا و حافظ در روزگار معاصر از اشعار او به گوش می رسد.با این که شهریار بسیاری از درونمایه های عرفانی شعر خود را از شاعران عارف مسلک پیش از خود اخذ کرده؛ لیکن آنها را با استادی تمام چنان در اشعار خود پرورده است که هیچ رد پا یا نشانی از تقلید در آن نمی توان ملاحظه کرد. ما در این نوشته ابتدا برای این که روشن شود تعالیم و آموخته های دینی، مذهبی و محیط اجتماعی و اوضاع و احوال تاریخی، چه تأثیری بر دیدگاه ها و جهان بینی عرفانی او داشته است، نگاهی اجمالی به زندگی نامکه او خواهیم داشت. سپس ویژگی ها و مختصات فکری و نوع معرفت حاکم بر شعر او را در عصر معاصر که می تواند به نوعی اخلاق و عرفان مثبت را به صورت عملی و کاربردی در جامعه برای نسل جدید ترسیم کند، تشریح خواهیم کرد.
خوانش و تحلیل لاکانی حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات بینارشته ای و نقد روان کاوانه، افق های تازه ای به روی پژوهشگران گشوده است. قصّه های هزارویک شب تاکنون در اشکال گوناگونی مورد ارزیابی قرار گرفته اند، اما جنبه روانکاوی قصه ها کمتر موردتوجه قرار گرفته است. درون مایه حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»، بیانگر مشکلی منحصر به تمدن است، که بررسی آن می تواند دریچه های تازه ای از معانی نهفته را به روی مخاطبان بگشاید. با آنکه فروید، پدر روان کاوی، به خوانش آثار شاعران و نویسندگان از جمله داستان های وهم آمیز و فراواقع گرا روی آورده بود و منشأ الهام خود و آنها را با دو روش متفاوت، یکی می دانست (شریعت کاشانی، 1393: 13)، ولی در ادبیات روزگار ما، نقد روان کاوانه، آن گونه که شایسته است، حضور برجسته ای ندارد و یا مورد نقد شدید کسانی است که از نظریه پردازانی چون فروید، لاکان و دیگران حمایت نمی کنند. توانایی های تحلیلیِ روان کاوی و استعداد آن در تفسیرگری، ما را بر آن داشت که با توجه به نظریات لاکان، حکایت بنیادین و اصلی هزارویک شب را رمزگشایی کنیم. نظریات لاکان با همه مشکل فهمی، نه کژفهمیِ مفاهیم فروید را در بر دارد و نه در آن از برترشماریِ روان شناسی واقع گریز و عرفان زده یونگ خبری است. این مقاله با نگاه لاکانی به ریشه های حکایت شهریار و برادرش شاهزمان می پردازد.
اندیشۀ سیاسی ماکیاولی و تأثیر آن در تکوین پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
189 - 212
حوزه های تخصصی:
ماکیاولی با کشف واقعیت مؤثر و سپس، ایجاد نسبت میان واقعیت مؤثر با مفاهیمی چون مناسبات انسانی، ملت و نجات میهن، موفق می شود تفسیری جدید از اخلاق، فضیلت و نسبت آن با واقعیت زندگی ارائه دهد و تصور سنتی از اخلاق را در نسبت با زندگی دگرگون سازد. او با قراردادنِ مناسبات انسانی و مصلحت عمومی در اکتشاف قانون اخلاقی، زمینه را برای تصور هگل از اخلاق انضمامی و دین قومی فراهم آورد. هگل باتوجه به این تصور ماکیاولی است که ایده اصلی پدیدارشناسی روح را که همان ایجاد رابطه دیالکتیکی میان دوگانه آسمان و زمین است به دست آورد. براین اساس، تناقض اخلاق با طبیعت و میل انسانی از میان می برد و به واسطه پروراندن اخلاق از ریشه های خواست، میل و طبیعت انسانی، اخلاق را در کلی به نام روح قومی و عرفی قابلِ درک معرفی کند. همچنین باتوجه به امکانی که واقعیت مؤثر ماکیاولی در اختیار هگل قرار می دهد، او موفق می شود نسبتی میان ایدئالیسم و رئالیسم برقرار کند و استخراج ایدئالیسم از درون رئالیسم را توضیح دهد. نگارندگان در این مجال می کوشند که با ارائه تفسیری نو از شهریار مدرنِ ماکیاولی و نشان دادن امکانات فلسفی بزرگی که این اثر در اختیار فلاسفه بعد از خود، خصوصاً هگل، قرار می دهد، نسبتی میان منطق شهریار ماکیاولی و تکوین منطق پدیدارشناسی روح برقرار کنند.
شان سرایش برخی از اشعار استاد شهریار
بی تردید برای درک حال و هوای شعر و فرورفتن در فضای عاطفی آن داشتن آگاهی های جنبی و بعضی اطلاعات بسیار راهگشاست. در این مقاله ما به داستان سرایش چند شعر از اشعار گرانبهای استاد شهریار پرداختیم تا دریابیم هرکدام از آن ها در شان چه واقعه ای در طول دوره حیات شاعر سروده شده است. در واقع دریابیم عقبه هرکدام از این اشعار چیست تا درک و دریافت آنها را ملموس تر سازد. هدف از نگارش این مقاله واکاوی اتفاقات زندگی شاعر و کسب اطلاع از دلیل به وجود آمدن پاره ای از شعرهای استاد سخن، شهریار شیرن سخن بود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
دین در اندیشه جواهری و شهریار (بررسی و تطبیق)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
143 - 164
حوزه های تخصصی:
به جهت اوضاع مشابه اجتماعی و فرهنگی دو ملت ایران و عراق، در این مقاله سعی شده است تا با تکیه بر مضامین دینی اشعار محمد مهدی جواهری و محمد حسین شهریار، موارد اشتراک و اختلاف دیدگاه این دو شاعر بزرگ در مورد دین مورد بررسی قرار گیرد. جواهری در شعر خود به بیان موضوعاتی چون خرافه زدایی و قشر زدایی دینی می پردازد، در این زمینه جواهری به دنبال اصلاح در دین می باشد. همچنین نگاه شهریار در اشعار دینی، نوعی نگاه بنیادین است و به تبیین و توضیح شاخص های اصلی دین می پردازد. این مقاله تطبیقی است میان اندیشه های دینی این دو شاعر نو کلاسیک که با حفظ سنت و نگاهداشت نظام فنّی شعر قدیم با طرح اندیشه های نو در شعر خویش، قصد اصلاح جامعه ی محروم و خرافه گرا و پر آشوب کشور خود را داشتند و اشعار خود را در خدمت مردم قرار دادند.
نگرشی تطبیقی از منظر محتوایی به غدیریه های علاء الدین حلّی و شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
109 - 137
حوزه های تخصصی:
علاءالدین حلّی (786م) و سید محمد حسین بهجت تبریزی (1285ش) هر دو از شاعران نامور زبان و ادب عربی و فارسی به شمار می آیند که همواره ارادت خاصّه خود را نسبت به اهل بیت (ع) ابراز داشته اند. در پژوهش حاضر، نگارندگان با هدف تطبیق غدیریه های فارسی و عربی(موردپژوهی غدیریه دو شاعر) و با روش توصیفی- تحلیلی به جنبه های مشترک در موضوع غدیر و مسأله امامت و خلافت به حق ایشان و مدح امام علی(ع) و بیان دلاوری ها و رشادت های آن حضرت، و همچنین جایگاه ادبیات ملتزم نزد دو شاعر پرداخته اند. از نتایج مهم پژوهش حاضر می توان به بررسی موشکافانه حادثه غدیر خم نزد هر دو شاعر و تأکید بر حقانیت امامت علی ابن ابی طالب ، دفاع از مظلوم و دعوت به آگاهی مردم، بسامد تشبیه و استعاره در غدیریه، دلاوری های علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد و ذکر حوادث کربلا اشاره کرد که در شعر شهریار و علاء الدین حلّی نمایان است.
بازتاب آموزه ها و دستورات اخلاقی اسلام در دیوان شهریار(با استناد به ق رآن و ح دیث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
113 - 136
حوزه های تخصصی:
دین مبین اسلام حاوی آداب و دستورهایی است که عقیده و عمل بدان، رفتار انسان را جهت بخشیده زندگی او را هدفمند و متعالی می سازد. محمّدحسین شهریار که به فرموده مقام معظم رهبری یکی از شاخص ترین الگوهایی است که با الهام از معنویت و کلام خدا و اولیاء و اوصیاء جاودانه شد، اشعارش یکسره از اعتقاد مذهبی اش تأثیر یافته، اصول و فروع و دستورات این دین مقدس در آن ها نمود بارز یافته است، با این حال در نوآوری مضمون کوشیده اما از طبیعت اندیشه و حال و هوای ایرانی بیرون نرفته است. در این مقاله، به اقتضای مجال، دستورات و ارزش های اخلاق اسلامی و اصول و فروع دین از کلیات دیوان شهریار استخراج و با استناد به آیات و احادیث و روایات، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و اعتقاد راسخ و ریشه دار شهریار هرچه بیش تر تبیین شده است.
تحلیل کارکرد عاطفی تصاویر در شعر غنایی معاصر(مطالعه موردی: غزل ها ی شهریار و ابتهاج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
153 - 170
حوزه های تخصصی:
تصاویر شعری با گذر از سنت به مدرنیته، ماهیت و کارکردهای تازه ای یافته است. تا دوره مشروطه، تصاویر اغلب جنبه وصفی و جمال شناسانه دارد. از دوره مشروطه به دنبال دگرگونی در شعر فارسی، کارکرد تصاویر متحول شده است. با ورود رمانتیسم، خودآگاهی شاعران نسبت به جایگاه اجتماعی خود، اهمیت یافتن حقوق فردی و اجتماعی، بروز فردیت شاعرانه و عوامل دیگر، تصاویر شعری، واسطه ای برای بیان عواطف فردی و اجتماعی شده است. در شعر غنایی معاصر، روح تصاویر رمانتیک به قالب های شعر نو محدود نمی شود. حتی ویژگی ها و کارکردهای تصاویر رمانتیک با شعر برخی از غزل سرایان عجین شده است. شهریار و ابتهاج از جمله شاعران نیمه سنت گرا هستند که کارکردهای نوین تصاویر در شعرشان به وفور یافت می شود. این موضوع، شعر این شاعران را به لحاظ همزادی تصویر با عاطفه و تأثیر در احساس مخاطب متمایز می نماید. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که کدام کارکردهای عاطفی تصاویر رمانتیک در اشعار غنایی دو شاعر برجسته معاصر، حضور پررنگ تری دارد. بررسی آثار این دو شاعر، آشکار می کند، کارکردهایی مانند: تأثیر در احساس، همزادی با احساس و معنی و دلالت ضمنی برجستگی دارد. روش پژوهشی مقاله، توصیفی تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ا ی است.
«تحلیل برخی روایات و اشارات عرفانی در شعر شهریار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهریار، اگر چه شاعری شاد است و طنز و طربناکی در سروده هایش بسیار دیده می شود، در یک تحلیل ژرف تر، انسانی است حسّاس و متأمّل و ناگزیر درونگرا و غم ستای. این احوال سبب می شود که او در بسیاری از لحظه های زندگی عارفانه بیندیشد و تجربه های ناشی از این لحظه ها را در زبانی شاعرانه تجسّم بخشد.
مقاله ی حاضر سر آن دارد که نشانه های این طرز تلقی شهریار را در اشارات و تلمیحات شعر او پی گیرد و نشان دهد که او از رهگذر عشق و حزن و نوای ساز و تأمّل بر اندیشه های شاعران عارف، قدم به این حوزه می نهد و گاه بی آن که خود بداند، زیر سلطه ی ناخودآگاهی فردی و جمعی، به دریافت های غیرمتعارفی دست می یابد.
در سروده های شهریار، اندیشه هایی که بوی عرفان از آن به مشام می رسد، غالباً در جایی که سخن از عشق به میان می آید، احساس می شود. بنابراین می توان گفت «عشق» عنصر غالبی است که شهریار را از زمین به آسمان می برد و تمام اشارات و تلمیحات دیگر به نوعی وابسته ی عشق اند.
درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
151 - 174
حوزه های تخصصی:
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
بازتاب تجلّیات جمالی و جلالی حق در آیینه اشعار شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
279 - 300
حوزه های تخصصی:
تجلّی ذات مطلق هستی و انواع آن در کسوت اسما و صفات جمالی و جلالی، همچون اندیشه عرفانی وحدت وجود، از جمله موضوعات مهم عرفانی است که با تأسّی از مکتب عرفانی ابن عربی، در آیینه اشعار شعرای عرفانی بازتاب وسیعی داشته است. و در آیینه اشعار شهریار هم با تأسّی از شعرا و عرفای پیشین بخصوص حافظ شیرازی، که از همه لحاظ تحت تأثیر افکار و اندیشه های عاشقانه -عارفانه حافظ واقع گردیده است، در کسوت اندام های لطف آمیز و قهر آمیز معشوق و در شکل و صورت ادبی (عاشقانه-عارفانه) و شخصیّت های اساطیری، تاریخی، داستانی، مذهبی و غیره که هر کدام به نوعی مظهر و نماد تجلّی اسما و صفات جمالی و جلالی معشوق ازلی هستند، بازتاب گسترده ای داشته است و کمتر غزل عرفانی از شهریار را می توان یافت که در آن به تجلّیات جمالی و جلالی اشاره ای نشده باشد. این نوشتار به بحث و تفحّص در این زمینه در اشعار شهریار، با ذکر شواهدی از دیگر شعرای عارف پرداخته است.
بررسی تطبیقی کارکرد نمادهای رنگ سرخ در شعر پایداری (با تکیه بر اشعار شهریار و جواهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
17 - 29
حوزه های تخصصی:
گاهی شاعر سخن گفتن را از طریق کلماتی که نماد، رمز و سمبول هستند، برای خود یک اصل قرار می دهد و از این طریق، بی نیاز از شرح موضوعات گوناگون و بسط سخن است. «رنگ»بعنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تاکنون مورد توجه انسان بوده و همواره روح وروان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. رنگ ها علاوه بر دلالت های وصفی، در بیان تجربه های افراد نیز نقش عمده ای ایفا می کنند. امروزه نیز رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود و شاعران به عنوان زیباشناسان جهان آفرینش از واژگان رنگین در عینی تر شدن ایماژهای شاعرانه و گاه در راستای تبیین مفاهیم بیان ناشدنی فضای نمادین اشعار خویش بهره ها می برند. با شناخت ویژگی ها و تاثیرات رنگ ها در فضایی واقعی، کنایی، رمزی و اسطوره ای می توان به رازهای پنهان بسیاری دست یافت و یا پیام هایی را به مخاطب منتقل کرد. از همین روی در شعر پایداری نیز به کارگیری عنصر رنگ، بیانگر آرمان ها و خواسته های شاعران است. شهریار و جواهری نیز با به کارگیری رنگ ها به ویژه رنگ سرخ به عنوان یکی از اجزای مهم صور خیال در اشعار خود، تداعی های پر رمز و رازی را با زمینه های فرهنگی، آیینی و تاریخی خلق کرده اند. این جستار با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مکتب امریکایی در ادبیات تطبیقی سعی در تبیین کارکرد رنگ سرخ در اشعار پایداری این دو شاعر دارد. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که در شعر هر دو شاعر، رنگ سرخ بیانگر شهادت، قیام، اعتراض،ایستادگی و پایداری است.
حقوق شهروندی از نگاهِ آموزه های اسلامی
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به حقوق شهروندان از زوایای مختلف، مورد نظر محققان مختلف ازجمله برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دارد. تمامی مطالعات و بررسی ها در این زمینه در پی تأمین حقوق مردم در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و حتی سیاسی ایشان است. در هر جامعه ی بشری مجموعه ای از اصول اخلاقی وجود دارد که به وضوح در زندگی روزمره ی مردم بروز می کند؛ اسلام نیز، به عنوان دین اصلی ایرانیان، با برخورداری از چهارچوب و ساختاری اجتماعی و با مجموعه ای کامل از اصول، از این قاعده مستثنی نمی باشد. بنابراین مطالعه در زمینه حقوق شهروندی در آموزه های اسلامی می تواند در وهله اول شناخت بهتری از این مفهوم ارائه نموده و سپس الگوی مناسبی برای به کارگیری در فرآیندهای برنامه ریزی و طراحی شهرها تدوین گردد. در مطالعه پیش رو در ابتدا تعاریفی از شهروند و حقوق شهروندی ارائه می گردد، سپس براساس این تعاریف حقوق شهروندی از نگاه قرآن کریم، نهج البلاغه و امام سجاد(ع) (رساله حقوق و صحیفه سجادیه) مورد بررسی قرار می گیرد. درنهایت بر پایه نکات ارائه شده و با استمداد از رابطه سه گانه شهر، شهروند و شهریار(شهردار)، سیاست های دستیابی به حقوق شهروندان در جوامع اسلامی تدوین می گردد.