مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سکونتگاه های روستایی
حوزه های تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه ها و پروژه های توسعه روستایی است. پیش شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به همین خاطر، صاحب نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه ریزی، مفهوم زیست پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT / COLD SPOT s نشان می دهد که 16 لکه سرد (زیست پذیری پایین « LL »)، و 12 لکه داغ (زیست پذیری بالا « HH ») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب غرب شهرستان قرار گرفته است.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر در ارتقاء تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
85-115
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به دلیل نارسایی زیرساخت های ضروری، آسیب پذیری بالایی در برابر مخاطرات محیطی دارند. براین اساس با وقوع مخاطرات محیطی خسارت های جبران ناپذیری بر این سکونتگاه ها وارد می شود؛ لذا جهت کاهش خسارت های ناشی از مخاطرات، افزایش سطح تاب آوری در برابر مخاطرات بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشران های کلیدی جهت افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان در برابر مخاطرات است. روش پژوهش براساس روش جدید علم آینده پژوهی تحلیلی- ساختاری با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی است. با استفاده از روش های دلفی و تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار MICMAC عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات شناسایی و تحلیل شده اند. جامعه آماری پژوهش 50 نفر که شامل 29 نفر از دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی روستاهای مورد مطالعه و 21 نفر دیگر نیز شامل افراد متخصص در حوزه مورد بررسی می باشند. براساس نتایج به دست آمده 16 عامل بالا بردن همکاری و همگرایی مردم در زمان مخاطره، مسئولیت پذیری سازمان های دولتی و نهادهای محلی، مشارکت میان جوامع، بخش خصوصی و مقام های محلی، اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ روستا از خطر مخاطرات توسط مدیریت محلی، بناهای مستحکم جهت استفاده در زمان خطر، اعطای اعتبارات و وام به آسیب دیدگان، هماهنگی میان نهادهای مختلف و رسیدگی به موقع جهت کمک رسانی، افزایش درآمدهای غیرکشاورزی روستاییان، استفاده از GIS در مدیریت مخاطرات طبیعی توسط سازمان های ذی ربط، آگاه سازی مردم از راه های مقابله با وقوع حوادث، مقاوم سازی واحدهای مسکونی با مشاوره معماران محلی و مهندسین، استفاده از ابزارهای اطلاعاتی از سوی نهادهای ذی ربط، دسترسی به سازمان ها برای مدیریت بعد از وقوع حوادث، آموزش مردم جهت ساخت وسازهای مقاوم، ایجاد پوشش بیمه ای در جنبه های مختلف، آموزش و اجرای مانور توسط دستگاه های دولتی مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی شهرستان فریمان محسوب می شوند.
تحلیل تاب آوری اقتصادی بهره برداران کشاورزی در برابر اثرات خشکسالی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
61 - 78
حوزه های تخصصی:
از شروع تمدن انسانی، خشکسالی، تأثیراتی شدید و گاهی فاجعه آمیز بر فعالی ت ه ای حی اتی انس ان در سراسر جهان داشته است. خشکسالی به خودی خود یک بلا (فاجعه) محس وب نم ی ش ود؛ بلک ه ت أثیر آن ب ر مردم و محیط زیست است که فاجعه آمیز بودن یا نبودن آن را مشخص می کند. خشکسالی یکی از مخاطرات طبیعی است که پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بر کره زمین و به ویژه معیشت بهره برداران کشاورزی دارد. در این راستا تاب آوری اقتصادی روستایی از مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه سیاست گذاران توسعه روستایی قرارگرفته است. هدف این مقاله، تحلیل تاب آوری اقتصادی کشاورزان بهره بردار در برابر اثرات خشکسالی است. با توجه به موضوع مورد مطالعه و هدف تحقیق، فرضیه پژوهش با کاربست ذیل تبیین شده است: بنظر می رسد بین تاب آوری اقتصادی بهره برداران کشاورزی جوامع روستایی و اثرات خشکسالی ارتباط وجود دارد. روش شناسی پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی، بر مبنای شیوه پیمایشی است که در این مسیر از ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس استفاده شده است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل عاملی است. سطح تحلیل در این پژوهش 75روستای منتخب واقع در چهار بخش مرکزی؛ ششده و قره بلاغ، شیبکوه و نوبندگان شهرستان فسا می باشد. در این تحقیق از18شاخص تاب آوری اقتصادی استفاده شده است. جامعه آماری نواحی روستایی شهرستان فسا 63409نفر که معادل 18855خانوار روستایی می باشد. حجم نمونه382خانوار که از طریق فرمول کوکران برآورد شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد با توجه به شاخص های مورد تحلیل قرار گرفته، عامل «تنوع مهارت در نیروی کار و اشتغال» با مقدار ویژه899/3، بیشترین تأثیر را بین چهار عامل داشته، سپس عامل«عملکرد خرده فروش ها و کارایی زمین و دارایی»، «توسعه سطوح اشتغال» و «انعطاف پذیری و تسهیلات مالی» قرار دارند. با توجه به تحلیل بدست آمده و آسیب پذیری کشاورزان در برابر اثرات خشکسالی، باید نسبت به«متنوع کردن مهارت و اشتغال بهره برداران کشاورزی»، «افزایش کارایی زمین»، «اعطای وام و تسهیلات مالی» مبادرت کرد. جهت نمایش وضعیت تحلیل فضایی سکونتگاه های روستایی از نظر شاخص های تاب آوری اقتصادی در برابر خشکسالی، از تکنیک تحلیل عاملی و رتبه بندی سکونتگاه های روستایی شهرستان فسا توسط تکنیک SWARA و ARAS انجام شد. به ترتیب سکونتگاه های روستایی بخش های نوبندگان، ششده و قره بلاغ، مرکزی و شیبکوه از نظر تاب آوری اقتصادی در برابر اثرات خشکسالی رتبه بندی شدند.
ارزیابی اثرات اقتصادی اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
79 - 94
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین طرح های اجرایی دولت در زمینه عمران روستاها، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی است و بر این نکته تأکید دارد که با ارتقای سطح کیفی ساختار کالبدی، ساختار اجتماعی و اقتصادی روستاهای کشور نیز متحول و از این راه زمینه های توسعه روستایی فراهم می شود. هر چند سیاست گذاران اثربخشی همه جانبه ای را از اجرای این طرح دنبال می کنند، اما امروزه اهمیت اصلی و چشمگیر آن در اثربخشی اقتصادی است. سنجش میزان اثربخشی اجرای طرح هادی با تأکید بر بعد اقتصادی در شهرستان رباط کریم استان تهران که هدف اصلی این تحقیق به شمار می رود، نه تنها زمینه های شناخت بهتر نیازها، افزایش حس پاسخگویی و شکوفا کردن توانمندی های مجریان را فراهم می کند بلکه بستر مناسبی را برای تصمیم سازی و تصمیم گیری های منطقی و علمی ایجاد می نماید. این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی روستاهایی است که بیش از یک دهه از زمان اتمام اجرای طرح هادی در آن ها سپری شده است. بر این اساس، 13 روستا مورد بررسی قرار گرفته است که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آن ها و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 240 سرپرست خانوار به عنوان نمونه های خانوار تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری T تک نمونه ای در نرم افزار Spssاستفاده شده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که اختلاف معناداری بین سطح اثرات طرح هادی در مؤلفه های مختلف وجود دارد. در این راستا، بیشترین میزان اثرات این طرح در مؤلفه اشتغال روی داده است و در سایر مؤلفه ها، یعنی درآمد و سرمایه گذاری توفیق چندانی در محیط های روستایی حاصل نشده است. در آزمون کلی انجام شده، آثار اقتصادی اجرای طرح هادی قابل توجه نبوده و این طرح نتوانسته است زمینه تغییرات اقتصادی را در ابعاد زندگی روستاییان فراهم کند.
سازمان دهی فضا و مکان گزینی مراکز آموزشی (مدارس) در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان شاهین شهر و میمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
157 - 170
حوزه های تخصصی:
تعادل در نظام توزیع فضایی خدمات یکی از مهم ترین مسائلی است که در سالیان اخیر توجه جغرافی دانان و برنامه ریزان را به خود جلب نموده است. در این میان خدمات آموزشی به عنوان یکی از شاخص های توسعه انسانی بعضاً با رشد جمعیت در سکونت گاه های روستایی هماهنگ و منطبق نبوده و از تفرق مکانی- فضایی متناسبی برخوردار نمی باشد. لذا این پژوهش که با هدف مکان گزینی و ساماندهی بهینه توزیع خدمات آموزشی در 13 روستای واقع در شهرستان شاهین شهر و میمه از توابع استان اصفهان، به روش کتابخانه ای (بهره گیری از منابع، تحقیقات مرتبط و پایگاه های اینترنتی) در دو مرحله زیر انجام شده است. در نخستین مرحله معیارهای مؤثر در مکان یابی مراکز آموزشی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) توسط کارشناسان بر اساس اهمیت آن ها وزن دهی شد و سپس با فازی سازی و تلفیق لایه ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، پهنه مذکور جهت احداث مراکز آموزشی طبقه بندی گردید. در دومین مرحله از پژوهش پس از تعیین شاخص مرکزیت در خدمات آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) به منظور تعیین ضریب هم بستگی بین دو پارامتر جمعیت و خدمات آموزشی، از مدل (رتبه- اندازه) استفاده شد. در ادامه تحقیق با لحاظ عوامل و مقتضیات مکانی- فضایی اقدام به پیش بینی جمعیت و آینده نگری در تخصیص و توزیع خدمات آموزشی به تفکیک نقاط روستایی مستقر در شهرستان شاهین شهر و میمه گردید. سرانجام نیز بر اساس یافته های پژوهش تأسیس یا توسعه فضاهای آموزشی برای افق 1405 خورشیدی پیشنهاد گردید.
ساماندهی فضایی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون کلان شهر مشهد با بهره گیری از رویکرد پویش ساختاری-کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: روند افزایش جمعیت پذیری و گسترش بی رویه کالبدی_فضایی کلان شهر مشهد، شکل گیری پدیده هایی همچون الحاق، ادغام و خزش شهری و بروز مسائل و معضلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی را باعث شده است. پاسخ گویی مناسب به این مسائل، مستلزم تحول در درک عملکردی به نظام استقرار و پایداری نظام سکونتگاهی و برنامه ریزی فضایی است. پویش ساختاری–کارکردی به عنوان رویکردی راهبردی به ساماندهی فضا در سطوح و مقیاس های مختلف، می کوشد ضمن تبین جنبه های پیچیده ساماندهی فضایی با تعمیق رویکرد نظام وار و بهره گیری از الگوی اندیشه شبکه ای برای تعمیق پیوند فعالیت ها و عملکردهای متوازن به منظور پاسخ به مسائل ریشه دار در روابط ساختاری – کارکردی چاره جویی نماید. روش: این پژوهش بنا دارد با بهره گیری از روش شناسی توصیفی تحلیلی با رویکرد کاربردی، ساماندهی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر مشهد را مورد شناخت و تحلیل قراردهد. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهشی نشان می دهد که بیشترین آثار ادغام سکونتگاه های روستایی پیرامون شهری، بروز برخی ناهنجاری های اجتماعی _اقتصادی که از مهم ترین عوارض کالبدی_فضایی آن بروز ناکارآمدی عملکردی و ازهم گسیختگی ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون شهری است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که سکونتگاه های روستایی پیرامون درمجموع از شرایط مطلوبی برخوردار نبوده و با رشد ناموزون کلان شهر مشهد گسترش ادغام تدریجی سایر سکونتگاه های روستایی پیرامون را فراهم می آورد. بنابراین، با برقراری پیوند نظام سکونتگاهی از طریق یکپارچگی فضایی- عملکردی و تعمیق عملکردهای روستایی- شهری امکان دستیابی به مدیریت متوازن فضایی در مجموعه کلان شهری فراهم می شود.
تبیین زیست پذیری محیطی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که زیست پذیری مقدمه ای لازم برای دست یابی به توسعه پایدار است، امروزه، ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیست پذیری شامل ابعاد مختلفی مانند محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی، و کالبدی است که ارزیابی و بهبود هر بُعد در دست یابی به سکونتگاه زیست پذیر لازم و ضروری است. هدف از پژوهش حاضر تبیین زیست پذیری محیطی روستاهای پیرامون کلان شهر رشت است. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفادهآن توصیفی- تحلیلی،و داده ها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش روستاهای پیرامون کلان شهر رشت است. برای ارزیابی زیست پذیری محیطی، پنج مؤلفه فضای سبز، آلودگی ها (کیفیت محیط)، کیفیت بصری، چشم انداز و منظر روستایی، و تاب آوری (28 گویه) شناسایی شد. سپس،با کمک روستاییان، مدیران روستایی، و شناخت محدوده مورد مطالعه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش استفاده شد. در نهایت، به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد شاخص های محیطی بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده که در این میان بیشترین تاثیر مربوط به شاخص تاب آوری و کمترین آن مربوط به شاخص فضای سبز بوده است. همچنین، در نهایت، روستاهای مورد مطالعه در پنج سطح خیلی مطلوب، مطلوب، مطلوبیت متوسط، نامطلوب، و خیلی نامطلوب سطح بندی شد که در این میان روستای آلمان در بالاترین و روستای کرچوندان در پایین ترین سطح از نظر زیست پذیری محیطی قرار دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از ساختار کالبدی- فضایی روستاها و عوامل مؤثر بر تحول این ساختار، خصوصاً در پیرامون کلان شهرها ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری و روستایی است. ازاین رو در این تحقیق سعی شده است به شناخت و معرفی عوامل تأثیرگذار بر تحولات کالبدی-فضایی روستاهای مجموعه شهری مشهد پرداخته شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد می باشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار به دست آمده این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تبیین شاخص های مؤثر در تحولات کالبدی – فضایی سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) (دیدگاه 32 کارشناس) و مدل آنتروپی شانون (دیدگاه روستاییان نمونه) انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که بعد هم جواری با کلان شهر مشهد با وزن 3556/0 و شاخص های اقتصادی با وزن 457/0 و سیاسی– مدیریتی با وزن 2464/0 بیشترین و در مقابل شاخص های محیطی کمترین تأثیر را در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد داشته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون تأثیر شاخص های مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی روستایی در محدوده حریم شهری مشهد و روستاهای نزدیک تر بیشتر بوده و به تغییر کارکردی این روستاها نیز منجر شده است.
تحلیل فضایی شیوع کرونا در ناحیه روستایی شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی وقوع بحران بیماری کرونا در نقاط مختلف جهان، پراکنش فضایی این بیماری در ایران ناهمگن بوده است . هم زمان با رشد روزافزون اطلاعات پیرامون بیماری ها و مرگ ومیر، روش های متناسب برای تحلیل این نوع داده ها نیز رو به گسترش است. یکی از این روش ها، تحلیل فضایی بیماری است. هدف از بررسی الگوی پراکنش فضایی بیماری نه فقط شناخت صرف آن، بلکه شناخت و واکاوی عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی بیماری در سطح منطقه مورد مطالعه یعنی شهرستان دماوند به عنوان موضوع اصلی بررسی است. در این پژوهش با ماهیت توصیفی-تحلیلی که در آن برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی-میدانی استفاده شده است، ابتدا اطلاعات مورد نیاز مانند آمار تعداد مبتلایان به کرونا از ابتدای فروردین ماه 1399 تا پایان تیرماه 1399 با مراجعه به مرکز بهداشتی-درمانی شهرستان دماوند جمع آوری شد. سپس با روش های لکه های داغ، منحنی بیضوی انحراف استاندارد، آزمون همبستگی پیرسون و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS الگوی پراکنش فضایی بیماری و عوامل مؤثر بر شیوع آن نشان داده شد. نتایج حاصله از تحلیل لکه های داغ نشان داد، بیش ترین لکه های داغ در سمت غرب و شمال غربی شهرستان قرار دارند و روستاهای قرار گرفته در این لکه ها با برخورداری کم از مراکز بهداشتی-درمانی تقریباً دارای تراکم جمعیتی بالایی هستند که در مجاورت یکدیگر و نزدیک به شهرها و در مسیر و جاده اصلی قرار دارند. بیش ترین لکه های سرد نیز در نواحی شرق و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و شاخص موران گویای همبستگی معنادار بین عوامل شش گانه مؤثر در شیوع کرونا شامل ضعف در ارائه خدمات بهداشتی-درمانی (0/23)، بالا بودن سطح تعاملات بین سکونتگاهی (0/21)، کوتاه بودن فاصله جغرافیایی بین سکونتگاه ها (0/20)، ساده سازی ریسک خطر ابتلا به کرونا (0/19)، ضعف توجه جامعه محلی به اصول مواجهه بهداشتی با مخاطره کرونا (0/17) و ضعف در اطلاع رسانی رسمی از مخاطره کرونا (0/16) با الگوی پراکنش خوشه ای است. در این پژوهش شناخت الگوی فضایی پراکنش بیماری کرونا و تحلیل فضایی علل آن می تواند به مدیریت کارای این بیماری کمک نماید.
عوامل و پیامدهای اقتصادی تغییر مالکیت زمین در سکونتگاه های روستایی مورد: بخش خمام شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی بعنوان محیط زنده در فضای جغرافیایی، همواره در مسیر تغییر و تحول بوده است. تغییرات و تحولات نظام مالکیت اراضی روستایی از جمله تغییرات مکانی – فضایی است که با توسعه نظام روستایی در ارتباط بوده است. در واقع توجه شهرنشینان به محیط های روستایی برای تملک زمین جهت تفریح و ایجاد فضای خصوصی(خانه دوم) موجب تغییرکاربری اراضی مستعد تولید در روستاها شده است. این امردرسال های اخیر باعث سرریزشدن بخشی از سرمایه و جمعیت از شهرها به سوی روستاها شده است. این سرمایه ها با نفوذ در سکونتگاه های روستایی ، اقتصاد و کارکرد روستا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در مقاله حاضر عوامل مؤثر بر تغییر مالکیت زمین در سکونتگاه های روستایی و پیامدهای اقتصادی آن بررسی شده است. مطالعه موردی سکونتگاه های روستایی بخش خمام شهرستان رشت بوده است. این تحقیق از نظر هدف درگروه تحقیقات کاربردی و برمبنای روش جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری به صورت تمام شماری یعنی کل 44 سکونتگاه روستایی بخش خمام است. روش گردآوری اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی، کتابخانه ای و براساس مشاهده میدانی و مصاحبه از مدیر یا یکی از اعضای شورا است و داده های گردآوری شده از طریق نظریه های زمینه ای مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که موقعیت جغرافیایی و راه دسترسی، ارزش زمین و عدم توجیه اقتصادی حفظ زمین برای تولید، برخورداری از مزیت نسبی، سیاست ها و سرمایه گذاری های دولت، کهولت سن و ناتوانی در امر تولید، مدارک مالکیتی از عوامل مؤثر در تغییرات مالکیتی سکونتگاه های روستایی و تغییر در نظام فعالیت اقتصادی روستاها، کاهش میزان تولید محصولات کشاورزی، تغییر در روابط اقتصادی بین شهر و روستا و تغییرکارکرد روستاها در ناحیه از پیامدهای اقتصادی مطالعاتی است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تنوع غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت امنیت غذایی جامعه و شناسایی عوامل مؤثر برآن به ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع غذایی برای بررسی امنیت غذایی استفاده شد و سپس عوامل مؤثر بر امنیت غذایی با بهره گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین شاخص فراوانی تنوع غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه های غذایی در سطح پایین تنوع غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد افزایش می دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد غذایی احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد کاهش می دهد.
تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی روستاهای شهرستان اشنویه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
74 - 92
حوزه های تخصصی:
شناخت نابرابری ها و عدم تعادل ها در چارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف از مهم ترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود. تحلیل و تعیین سطوح توسعه یافتگی مناطق از لحاظ امکانات و خدمات نسبت به یکدیگر، موجب شناخت نقاط ضعف و قوت، توان ها و کمبود های آنها و در نهایت توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی می گردد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و سنجش توسعه یافتگی روستاهای شهرستان اشنویه به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه صورت گرفته است. جهت تعیین سطوح توسعه یافتگی سکونتگاههای روستایی شهرستان اشنویه از مدل های تاپسیس و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در بین روستاهای شهرستان اشنویه از لحاظ سطح برخورداری از شاخص های توسعه و توزیع امکانات و خدمات ناهمگنی و عدم تعادل دیده می شود. نتایج نهایی سطح بندی روستاهای شهرستان اشنویه در پنج سطح توسعه، بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین نشان می دهد که در سطح بسیار بالای توسعه چهار روستای آغبلاغ، نلیوان، سنگان و ده شمس بزرگ که 4.9 درصد روستاهای شهرستان اشنویه را شامل می شوند، در سطح بالای نیز 8 روستای را شامل می شود که 9.9 درصد روستاهای شهرستان اشنویه را تشکیل می دهند، در سطح متوسط توسعه تعداد 10 روستا با 12.3 درصد کل روستاها قرار دارند، در سطح پایین توسعه که 24 روستا را شامل می شود، درصد روستاها در این سطح توسعه 43.2 می باشد، بیشترین تعداد روستا با 35 در سطح بسیار پایین توسعه که 43.2 درصد کل روستاها را شامل می شود، قرار دارند.
ارزیابی نظریه پروگرام در چارچوب ارزشگذاری پروگرام ارگ جهان نمای اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۰
55 - 72
حوزه های تخصصی:
پروگرام های شهری در راستای رفع مشکلات و بهبود شرایط اجتماعی تهیه، طراحی و اجرا می گردند. عاملی که اجرای موفقیت آمیز آن را تضمین می کند، برخورداری از نظریه پروگرام می باشد، چرا که نظریه پروگرام به تعریف انگاشتی می پردازد که پروگرام قصد انجام آن را دارد. در این راستا به منظور هدایت عمل برنامه ریزی، فرآیند ارزیابی نظریه پروگرام می تواند به عنوان یک فرآیند قابل به کارگیری معرفی گردد. از این رو این مقاله به ارزیابی نظریه پروگرام در فرآیند ارزشگذاری به همراه گشودن مفاهیم مرتبط با آن در راستای نیل به توصیف، تشریح و ارزیابی نظریه پروگرام ارگ جهان نما 1 می پردازد. از این رو ادبیات این مفهوم به هدف دستیابی به اصول پایه و روش های آن بررسی شده و در نهایت بر اساس روش تحلیلی- توصیفی ارزیابی نظریه به ارزیابی نظریه پروگرام ارگ جهان نما پرداخته تا نشان دهد که آیا پروگرام مذکور به نتایج مورد نظر دست اندرکاران (ذی نفعان) کلیدی دست یافته است؟ آیا این پروگرام، دارای نظریه قوی و معتبر بوده است؟ آیا خدمات ارائه شده به جمعیت هدف به نیاز آن ها پاسخ خواهد داد؟ آیا اثراتی که از پروگرام انتظار آن می رود باعث بهبود شرایط اجتماعی و رفع مشکل مورد نظر ذی نفعان خواهد شد؟ سرانجام با بررسی های صورت گرفته می توان بیان داشت که نظریه پروگرام ارگ جهان نما ضعیف است چرا که خدمات ارائه شده فراتر از جمعیت هدف و نیاز آن ها می باشد. همچنین برخی از پیامدهای غیر مستقیم نظریه پروگرام ارتباطی با شرایط اجتماعی و مشکلات حاصل از نیاز ندارد و براین مبنا منجر به رفع مشکل مورد نظر دست اندرکاران کلیدی و بهبود شرایط اجتماعی به میزان مطلوبی نخواهد شد. از سوی دیگر، عملکردهای نظریه پروگرام ارگ جهان نما برای دستیابی به اثرات تعیین شده، دچار نامعلومی های می باشد و نظریه فرآیند پروگرام برای دستیابی به آن اثرات به خوبی تشریح نشده است. همچنین ضعیف بودن پروگرام ارگ جهان نما به معنای مشخص نبودن راه دقیق و برنامه ریزی شده برای انجام پروگرام و گویای احتمال قوی در شکست پروگرام از ابتدای شروع فعالیت پروگرام بوده است.
مدیریت و برنامه ریزی ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار با تاکید بر متغیرهای جغرافیایی- اقتصادی(گردشگری، کشاورزی و صنایع دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق مسایل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ زیرا ریشه تمامی مشکلات و مسائل عقب ماندگی مثل فقر گسترده، نابرابری در حال رشد، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده، در مناطق روستایی قرار دارد. در دنیای امروز، برنامه ریزی توسعه ملی به طور کلی و برنامه ریزی توسعه روستایی به طور اخص، از ضروریات سرزمین های مختلف به شمار می رود. محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده، اما محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخش های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار. چگونه می تون با مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه-های روستایی شهرستان گرمسار افزایش داد؟ این پایان نامه با استفاده از روش تحلیلی – تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات و اسناد کلان انجام می شود. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی – پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری و استفاده از جداول و نمودارها است. نتایج پژوهش نشان می دهد که که آمایش سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار از لحاظ متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی باعث بهبود روند مهاجرت و افزایش ماندگاری جمعیت در منطقه می شود.
تحلیل عوامل موثر بر تحولات کاربری اراضی در نواحی روستایی شهرستان ساوجبلاغ
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
299 - 315
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییر و تحولات کاربری اراضی از چالش های مهم قرن 21 به حساب می آید. اطلاع از تحولات کاربری ها و نحوه ی تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی ها می باشد. با اطلاع از تحولات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی نموده و اقدامات مقتضی را انجام داد. در همین راستا این مطالعه، ابتدا به بررسی روند تحولات کاربری اراضی و سپس به شناسایی عوامل موثر بر این تغییر و تحولات در نواحی روستایی طاووسیه، برغان، ورده و سنقرآباد در شهرستان ساوجبلاغ پرداخته است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی - تحلیلی دارد. برای گرداوری اطلاعات از روش مشاهده، مصاحبه و طراحی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 130 نفر از ساکنین مستقر در روستاهای مذکور است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی چهار عامل را با عنوان عوامل موثر بر تغییر و تحولات کاربری اراضی در روستاهای نام برده شناسایی نمود که عبارتند از: رشد ساخت و ساز و خانه های دوم ، عوامل سازمانی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی و تمایل جوانان به مشاغل غیر کشاورزی که در مجموع 545/85 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده اند. همچنین، با مدیریت ساخت وساز در بخش کشاورزی به عنوان خانه های دوم ، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تاکید بر حفظ کاربری اراضی کشاورزی ، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش می توان از گرایش روستاییان به تغییر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
عوامل مؤثر بر شبکه زنجیره تأمین(بازار) محصولات موز و انبه در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید می شود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه گانه بازار یعنی ساختار رفتار عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به طوری که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش می یابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به طوری که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می دهد با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گسترده ای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی ها یا اتحادیه های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.
تحلیل وضعیت سرمایه های معیشت پایدار روستایی در شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیط زیست است. در طی سال های أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهره وری منابع، حفظ مالکیت و فعالیت های درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایه های معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهره گیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایه های معیشتی (معیارها) در بین دهستان های شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافته ها نشان داد، در بین سرمایه های پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایه های فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستان های مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبه ی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستان های ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کله گان و بم پشت و کشتگان در رتبه های بعد قرار گرفتند.
اثربخشی کارآفرینی بر مؤلفه های اقتصادی روستاهای مقصد گردشگری مورد: بخش الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و نقش مهمی به عنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیت های کارآفرینی می تواند تأثیرات مهمی در بخش های مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیت های گردشگری بوم گردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیت های کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامه های کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در یک دهه گذشته شناسایی شده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسب وکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آن ها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز به عنوان جامعه آماری مکمل به صورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص ها و آزمون ها و تحلیل های آماری در کنار تحلیل های کیفی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و می تواند بر کلیه بخش های مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامه های کارآفرینی، نسبی است.
تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان گیلان به منظور تدوین الگوی توسعه کالبدی
حوزه های تخصصی:
تحولات منجر به چالش های عمده توسعه پایدار روستایی در ایران را می توان در پنج عامل چالش های اقتصادی، مدیریتی و برنامه ریزی، محیطی، اجتماعی و فیزیکی کالبدی طبقه بندی کرد. تحولات کالبدی جامعه روستایی کشور و از جمله استان گیلان را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. بخشی از تحولات تحت تأثیر برنامه های دولت (به ویژه تهیه و اجرای طرح های کالبدی) قرار گرفته است و بخشی دیگر نیز به صورت ارگانیک و در طی زمان رخ داده است. به همین منوال، در کارکرد سکونتگاه های روستایی نیز تغییرات گسترده ای به وجود آمده است. تحول در نظام کشاورزی، روابط بین سکونتگاهی، مناسبات شهر و روستا و تغییر در شکل و الگوی مسکن از جمله این تغییرات است. نکته حائز اهمیت در این تحولات تأثیرپذیری آنها از شرایط جغرافیایی است (که در وجه عینی فضا قابل مشاهده و تأمل است). این مقاله، که با استفاده از روش تحقیق کیفی به انجام رسیده است، این سؤال اساسی را محور بحث خود قرار داده که «تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان، با چه نوع چالش هایی در راه توسعه پایدار رو به رو است و بر مبنای این تحولات چه الویت های راهبردی برای توسعه کالبدی روستاهای استان وجود دارد؟ نتیجه این بررسی نشان داد که کاهش 30درصدی اراضی کشاورزی و افزایش40درصد نقاط شهری در طی سی سال اخیر، آسیب پذیری در برابر حوادث طبیعی، تغییر در کارکرد سکونتگاه های روستایی و ضعف در وابستگی کارکردی از عمده ترین چالش های کالبدی استان است. با وجود تلاش قابل توجهی که در سه دهه اخیر برای تحقق توسعه کالبدی در نواحی روستایی انجام گرفته است، فقدان برنامه ریزی استراتژیک مانع تدوین الگوی مناسب توسعه کالبدی در این استان بوده است.
ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری کالبدی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی از دیرباز گریبان گیر بشر بوده و همیشه قسمتی از تاریخ زندگی بشر را تشکیل داده است. در میان پدیده های خطر آفرین، زمین لرزه های ویرانگر مسئول بیشترین شمار کشتار انسانی و زیان مالی بوده اند. این در حالی است که هم اکنون حدود یک چهارم جمعیت ایران در سکونتگاههای روستایی سکونت دارند و از طرفی، استقرار روستاها در نزدیکی یا بر روی خطوط گسل فعال، ضرورت دارد تا به لحاظ میزان آسیب پذری مورد واکاوی علمی قرار گیرند از اینرو هدف این پژوهش نیز ارزیابی آسیب پذیری کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان یزد در برابر زلزله است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که ابتدا به جمع آوری اطلاعات مکانی و گرافیکی (نقشه) و تعیین موقعیت سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه در شهرستان یزد پرداخته شده و در مرحله بعد برای تحلیل و ارزیابی داده ها و شاخص های مورد مطالعه از مدل تصمیم گیری چندمعیاره Topsis و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج نشان داد که کلیه روستاهای مورد مطالعه دهستان فجر (عیش آباد، سعیدی، شحنه و خیرآباد به ترتیب با مقدار 99/0 ، 9/0 ، 87/0 و 75/0) در برابر وقوع زلزله دارای آسیب پذیری کمتر و کلیه روستاهای دهستان اله آباد(شامل حسین آباد، اکرم آباد ، اله آباد، فهرج و ده نو و محمد آباد به ترتیب با مقدار 03/0 ، 33/0، 36/0 ، 44/0، 52/0 و 6/0) به غیر از روستای طامهر از آسیب پذیری بیشتری در برابر زلزله دارند. افزون بر این بر اساس نتایج اکثر سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه قدمتی بیش از 20 سال، کیفیت سازه از نوع تیر چوبی و گلی، شبکه دسترسی نامناسب و... از یک طرف و عدم بیمه مساکن روستایی در برابر مخاطرات طبیعی عاملی هستند که ضریب آسیب پذیری را افزایش می دهند. به همین دلیل جهت بهبود وضعیت کالبدی نیازمند نوسازی و مقاوم سازی، برنامه ریزی مناسب و حمایت مدیران و برنامه ریزان امر می باشند.