مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سکونتگاه های روستایی
حوزه های تخصصی:
شکل گیری سکونتگاه های انسانی، همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند؛ آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از خصوصیات متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان زنجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل؛ ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش و دما به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص آماری موران مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 70 درصد روستاهای این شهرستان در ارتفاع بیشتر از 1600 متر قرار دارند که این امر بیانگر کوهستانی بودن بیشتر مناطق این شهرستان است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 76.2 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 15-0 درصد استقرار یافته اند. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی محدوده مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 0.45 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
زیست پذیری اقتصادی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم زیست پذیری پیچیده و شامل جنبه های مختلف زندگی است که در مکان های مختلف تعاریف نسبتاً مشابه ای دارد. به طور کلی می توان گفت تمامی مولفه هایی که زمینه ساز ایجاد سکونتگاهی با کیفیت هستند میزان زیست پذیری و سطح رضایت ساکنان روستایی را افزایش می دهند. این مولفه ها در ابعاد مختلف محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی ظاهر می شوند. از میان این ابعاد، علی رغم این واقعیت که بعد اقتصادی تنها عامل موثر بر زیست پذیری نیست به طرز قابل توجهی در درک این مفهوم برای ساکنان موثر است. به همین دلیل در پژوهش حاضر به شناسایی و تحلیل زیست پذیری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهر رشت (37 روستا) با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. پس از مطالعات اسنادی، به کمک روستاییان و مدیران روستایی چهار شاخص اقتصادی شامل اشتغال و درآمد، هزینه های خانوار، ارزش زمین و مسکن و گردشگری در محدوده مورد مطالعه شناسایی و به کمک شاخص ها نمرات زیست پذیری محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد روستای پیرکلاچای بالاترین و روستای ورازگاه پایین ترین نمره زیست پذیری اقتصادی و شاخص ارزش زمین و مسکن (00/9) موثرترین و شاخص گردشگری (2/1) کم اثرترین شاخص ها بر زیست پذیری اقتصادی هستند. همچنین از آزمون T تک نمونه برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش و تحلیل رگرسیون جهت نشان دادن تاثیر بعد اقتصادی بر زیست پذیری استفاده شده که نتایج حاکی از تاثیر اندک بعد اقتصادی بر زیست پذیری در محدوده مورد مطالعه است که البته با فراهم نمودن زمینه ای در جهت افزایش اشتغال و همچنین تمرکز بر جذب گردشگر با توجه به پتانسیل های موجود می توان امید داشت با تقویت زیست پذیری اقتصادی، سطح زیست پذیری روستاهای مورد مطالعه افزایش یابد.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های رشد هوشمند روستایی، شاخص حمل ونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگین های 542/106 و 425/99 به عنوان مهم ترین شاخص های رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بوده اند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفه های پایداری اقتصاد محلی، حمل ونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزن های 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفه های تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزن های 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکل گیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند روستاهای علی آباد، دولت آباد و دوبنه به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند هستند.
توانمندسازی روستاییان در شکل گیری سازمان های غیردولتی در جهت تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی، مورد: شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی روستاییان، منجر به سازماندهی آن ها در قالب سازمان های غیردولتی و مردم نهاد شده؛ و زمینه مشارکت موثر آنان را در فراگرد توسعه و تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم می سازد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، ارتباط بین تسهیل کننده های توانمندسازی روستاییان در میزان شکل گیری سازمان های غیردولتی، و ارتباط این سازمان ها در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(در قالب 15 شاخص) در سطح30 روستا و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود سنجیده شد. یافته ها نشان داد بین بهبود شاخص های توانمندسازی و میزان شکل گیری و گسترش سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه معنی دار وجود دارد. لیکن، این ارتباط از نوع کاهشی-کاهشی بوده است؛ که نامناسب بودن جایگاه متغیرهای پژوهش در ناحیه مورد مطالعه را آشکار ساخته است. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش های توانمندسازی به دلیل غلبه رویکرد «بالا به پایین» و «حکومت محور» نتوانسته است احساس قدرت و توانمندی را در روستاییان ایجاد و زمینه مشارکت مؤثر و سازمان یافته آنان در چارچوب سازمان های غیردولتی را فراهم نماید. به گونه ای که پایین بودن سطح مشارکت سازمان های غیردولتی سبب نارسایی در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی- اکولوژیک شده است. بنابراین، ضروری است، از راه توجه و بهبود شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی روستاییان همچون؛ آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت، انسجام و همبستگی، اعتماد و اطمینان، مشارکت، نهادسازی و حمایت سیاسی دولت، و تغییر رویکرد به سوی «اجتماع محور» و «پایین به بالا»، زمینه مناسبی برای مشارکت آنان با هدف شکل دهی سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم شود.
ارزیابی و تحلیل ساختار جمعیت سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
90 - 105
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان کوچکترین واحد جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل مختلفی در بستر جغرافیایی و در قالب روابط انسان و محیط شکل گرفته اند. نواحی روستایی در سرتاسر جهان تمایل به ارائه خصوصیات مشابهی را دارند. جمعیت ها بطور فضایی پراکنده هستند. کشاورزی اغلب وجه غالب و مسلط بوده و در پاره ای از مواقع بخش اقتصادی و فرصت های لازم برای بسیج منابع با محدودیت روبرو می باشند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل ساختار جمعیت سکونتگاه های روستایی در استان سیستان و بلوچستان تنظیم گردید. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف از نوع کاربردی بوده و داده ها به روش اسنادی گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، تمام سکونتگاه های روستایی استان سیستان و بلوچستان در سال 1395 را دربرمی گیرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی فضایی در نرم افزار ژئودا و Moran’s I استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی موران نشان می دهند که مقدار همبستگی فضایی در همه موارد در سطح اطمینان 95% معنادار و مثبت می باشد و از نظر الگوی فضایی، تفاوت های معناداری در آن ها وجود دارد. همچنین، همواره اختلاف زیادی بین مناطق مختلف استان از نظر توزیع معیارهای مشخص شده وجود دارد.
اولویت بندی و مدیریت بحران در سکونتگاه های روستایی (مطالعات موردی: استان چهارمحال بختیاری دهستان های پشتکوه و دیناران)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، استعدادها و امکانات موجود در دهستان های دیناران و پشتکوه در شاخص های انسانی، اقتصادی، خدماتی، و طبیعی مورد بررسی قرارگرفته است. هدف از این پژوهش اولویت بندی سکونتگاه های روستایی دهستان های پشتکوه و دیناران در زمینه بحران های سکونتگاهی است. این پژوهش در چهارچوب روش کمی انجام شده و داده های این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی گردآوری شده است. در بخش تحلیل، داده های گردآوری شده از طریق شاخص مرکزیت، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی و TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس، رتبه روستاها تعیین و براساس میانگین رتبه ها، دهستان های مورد مطالعه در زمینه بحران اولویت بندی شده است. در نهایت، در راستای برنامه ریزی راهبردی با بررسی عوامل درونی (قوت و ضعف) و عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) راهکارها، محدودیت ها، و عوامل بحران ساز مورد شناسایی قرار گرفته است
تحلیل جغرافیایی کیفیت زندگی روستایی با تاکید بر شاخص های کالبدی، مطالعه موردی: روستاهای شهرستان انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
302 - 315
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی که در چند دهه اخیر، مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان برخی رشته های علمی قرار گرفته است دارای ابعاد مختلفی بوده و نشان دهنده میزان برخورداری و بهره مندی از ابزار مادی رفاه فردی و اجتماعی و همچنین توانمندی های افراد در زمینه های علمی و اجتماعی است کیفیت زندگی، امروزه به عنوان عنصری کلیدی در سیاست گذاری و بررسی سیاست های حوزه عمومی مورد بحث قرار می گیرد. هدف این پژوهش، تحلیل جغرافیایی کیفیت زندگی روستاهای شهرستان انزلی با تاکید بر شاخص های کالبدی است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و میدانی است. برای تحلیل موضوع، از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و همچنین مطالعات میدانی در قالب داده های آماری هستند بنا بر این 25 روستا بررسی شده اند. سنجش کیفیت کالبدی روستاها با بهره گیری از هشت شاخص و مدل Topsis انجام شده است. رابطه کیفیت زندگی روستاها با متغیرها با نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی پیرسون محاسبه شد که میزان رابطه بین امتیاز کیفیت کالبدی روستاها با فاصله از مرکز شهرستان، 63/0-، با فاصله از منطقه آزاد تجاری- اقتصادی انزلی، 62/0- و با تعداد جمعیت، 74/0 است که در هر سه مورد رابطه بین متغیرها و کیفیت کالبدی روستاها، کاملا بارز و نشان دهنده رابطه معکوس و متوسط رو به بالای کیفیت کالبدی روستاها با دو متغیر فاصله از مرکز شهرستان و منطقه آزاد تجاری - اقتصادی و رابطه قوی مستقیم بین تعداد جمعیت و کیفیت کالبدی روستاها است و بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که در کیفیت کالبدی روستاهای شهرستان بندر انزلی، سه متغیر فاصله روستاها از مرکز شهرستان (بندر انزلی)، فاصله از منطقه آزاد تجاری- اقتصادی انزلی و اندازه روستاها (تعداد جمعیت) تاثیر گذار هستند.
واکاوی عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار سکونتگاه های روستایی پیراشهری جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی زیست پذیری پایدار روستایی در گستره برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار ارزشمند است. در پیشبرد برنامه های توسعه روستایی به ویژه در سکونتگاه های پیراشهری نقش بنیادین دارد. در بسیاری از مناطق کشور ما هنوز، عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار روستایی شناسایی و سنجیده نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر برای از بین بردن این شکاف مطالعاتی، در نظر دارد عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار سکونتگاه های روستایی پیراشهری در شهر جیرفت را شناسایی و مورد وارسی قراردهد. براین مبنا، با ابزار پرسشنامه و به روش کمی و توصیفی تحلیلی در 30 روستا و 400 خانوار نمونه تصادفی عوامل مؤثر بر زیست پذیری پایدار روستایی بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری و با نرم افزار ایموس گرافیک انجام شد که عوامل اثرگذار بر زیست پذیری پایدار روستایی را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری مثبت و معنی-دار عواملی همچون؛ آگاهی، اعتماد، انسجام، شبکه و روابط، تشکل و مشارکت اجتماعی، بر زیست پذیری پایدار روستایی است. همچنین، یافته ها آشکار ساخت که از میان شاخص های زیست پذیری، عامل روابط اجتماعی با کمترین میانگین معادل 67/2 و عامل تشکل اجتماعی با مقدار40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و در میان شاخص های زیست پذیری پایدار در سکونتگاه های روستایی شاخص خدمات بهداشت و درمان کمترین میانگین معادل75/2 و شاخص مشارکت با مقدار 21/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. بنابراین، توجه به عوامل اجتماعی و اهمیت دادن به آن ها در فرایند زیست پذیری پایدار روستایی می تواند به رفع نابرابری های اجتماعی و درنتیجه بهبود و ارتقاء سطح زیست پذیری مناطق روستایی کمک کند.
اثرگذاری جریان های روستایی- شهری بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
55 - 67
حوزه های تخصصی:
جریان ها فضایی بر بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی مؤثر می باشد که بر طبق نظریه داگلاس این جریان ها شامل جریان های افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری، پسماند است. این جریان ها در گذر زمان سبب دگرگونی و تحول در بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی در دوسوی این جریان می شود. براین مبنا، پژوهش حاضر به بررسی این موضوع پژوهشی به روش کمی و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی در 370 خانوار نمونه و در 29روستا شهرستان دماوند پرداخته است. با استفاده از روش آلفای کرونباخ پایایی شاخص اقتصادی معادل 893/0 محاسبه شد. همچنین، جریان فناوری و اطلاعات، مردم کالا و خدمات، پسماند و سرمایه به ترتیب برابر 893/0، 888/0، 865/0، 842/0، و 866/0 محاسبه شد که در هر دو گروه متغیرهای مستقل و وابسته از پایایی مناسبی برخوردار هستند. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات کارشناسان و متخصصان دانشگاهی در دانشگاه شهید بهشتی در ارتباط با موضوع مورد بررسی استفاده می شود. یافته های پژوهش آشکار و روشن ساخت، رابطه معناداری بین جریان های فضایی با بعد اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه وجود دارد، که میزان این رابطه و اثرگذاری به ترتیب جریان مردم با 443/0 ضریب همبستگی، رتبه اول تأثیرگذاری بر بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی و اطلاعات فناوری با 357/0 ضریب همبستگی رتبه دوم و جریان پسماند با 320/0رتبه سوم و جریان کالا خدمات با 195/ 0 رتبه چهارم و جریان سرمایه با 099/0 ضریب همبستگی رتبه پنجم را در تأثیرگذاری بر ابعاد تحول اقتصادی سکونتگاه های روستایی را به خود اختصاص می دهند در این راستا، برای بهبود اثرگذاری همه ابعاد جریان های فضایی بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی توجه به رویکرد برنامه ریزی یکپارچه روستایی شهری به جای برنامه ریزی جداگانه و مجزا روستایی شهری پیشنهاد می شود.
ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از پدیده خشکسالی با استفاده از مدل کوپراس (موردمطالعه: شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از پیچیده ترین و ناشناخته ترین مخاطرات طبیعی است که خسارات اقتصادی، اجتماعی و محیطی جبران ناپذیری بر سکونتگاه های روستایی وارد می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از پدیده خشکسالی با استفاده از مدل کوپراس در روستاهای واقع در محدوده های خشکسالی شهرستان داراب است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از آمار بارندگی 10 ایستگاه باران سنجی و بر اساس مدل SPI (Standardized precipitation Index) پهنه های خشکسالی شهرستان مشخص شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی شانون 19 متغیر آسیب پذیری در پهنه های خشکسالی بررسی و در نهایت به کمک مدل تصمیم گیری چند شاخصه کوپراس رتبه بندی روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که خشکسالی بیشترین تأثیر را بر متغیرهای تخریب منابع آب سطحی و زیرزمینی، کاهش درآمد سرانه کشاورزان، رها شدن زمین های کشاورزی بر اثر بی آبی و مهاجرت روستاییان داشته است. نتایج بررسی ها در مورد رتبه بندی روستاهای آسیب دیده از خشکسالی نشان می دهد که روستاهای دولت آباد، درنگانه، شهرک بستان و بهادران بیشترین آسیب پذیری از پدیده خشکسالی داشته اند و روستاهای تل بارگاه، جونان، نصروان و قلعه نو از آسیب پذیری کمتری نسبت به روستاهای اطراف برخوردارند.
ارزیابی سرمایه های معیشتی سکونتگاه های روستایی (1399-1375)؛ نمونه موردی: ناحیه تکاب (آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
از مهم ترین و تأثیرگذارترین بسترهای پیشبرد اهداف توسعه در نواحی روستایی، شناخت وضعیت معیشت خانوارها، میزان دسترسی آن ها به سرمایه های مختلف معیشتی و عوامل جغرافیایی مؤثر بر معیشت است ؛ با این نگاه و در جهت ارزیابی نقش سرمایه های مختلف معیشتی در پایداری یک ناحیه روستایی، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه های معیشتی در سکونتگاه های روستایی ناحیه تکاب پرداخته است. روش شناسی انجام تحقیق بر اساس روش تحقیق آمیخته و از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی صورت پذیرفته است. بر اساس مطالعه انجام شده، سرمایه ها در قالب 3 بخش اصلی سرمایه های محیطی (معادن، ظرفیت های گردشگری، محصولات زراعی و باغی، فرآورده های دامی (لبنی)، مراتع، محصولات زنبورداری)، سرمایه های انسانی (سطح تحصیلات، تمایل خانواده ها به تحصیل فرزندان و قالی بافی) و سرمایه های اجتماعی (مشارکت و همدلی مردم، امنیت اجتماعی، تنوع قومیتی و زندگی مسالمت آمیز) دسته بندی شدند. نتایج پژوهش گویای آن است که ناحیه مورد مطالعه از نظر سرمایه های محیطی، انسانی و اجتماعی شرایط مطلوبی دارد و مسئله اساسی در این بین به نحوه استفاده از این سرمایه ها برمی گردد. معادن به عنوان یک سرمایه محیطی نه تنها به معیشت روستائیان کمک چندانی نکرده بلکه باعث تخریب محیط زیست پیرامونی، تغییر کاربری ها و تخریب زیرساخت ها (راه های ارتباطی) شده است. بر اساس یافته ها علت چنین پیامدهایی بیشتر به مشارکت ندادن مردم در بهره گیری از توان های محیطی بر می گردد. سرمایه های فیزیکی و مالی شرایط مناسبی را در ناحیه مورد مطالعه نداشته اند که علت اصلی آن دوری تکاب از شهرهای بزرگ و میانی منطقه و نیز شرایط خاص جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه برمی گردد. کلمات کلیدی: معیشت پایدار، سرمایه معیشتی، سکونتگاه های روستایی، شهرستان تکاب.
نقش عوامل درونی تأثیر گذار در آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی (1399-1375) مورد: ناحیه تکاب (آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی متأثر از عوامل مختلفی است. آسیب هایی با منشا های مختلف اثرات متفاوتی را بر فضای سکونتگاهی انسان ها بر جای گذاشته اند، که البته میزان این اثرات در فضاهایی روستایی بیشتر بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ناحیه تکاب انجام شده است. روش مورد استفاده کیفی و از نوع اکتشافی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان، کلیه مدیران و مردمان محلی سکونتگاه های روستایی ناحیه تکاب بوده است. نمونه گیری با استفاده از رویکرد هدفمند انجام گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از اشباع نظری بهره گرفته شد به طوری که مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 30 مصاحبه صورت پذیرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش روش تحلیل محتوا است. نتایج حاصل از مطالعات کیفی مشتمل بر 179 کد اولیه، 43 مفهوم، 16 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بوده است. نتایج نشان داد که دگرگونی بسترهای مکانی – فضایی ناحیه تکاب در شکل پذیری آسیب های این ناحیه در قالب آسیب های محیطی (محدودیت منابع آب، بروز مخاطرات، آسیب های ناشی از معادن، قطعه قطعه شدن زمین های کشاورزی و پراکندگی) آسیب های اقتصادی (خام فروشی مواد اولیه، اشتغال، مشکلات فروش محصولات، پایین بودن خدمات و زیرساخت ها، سو مدیریت در بخش گردشگری و عدم حمایت از بافندگان فرش) و آسیب های اجتماعی (مهاجرت، مشارکت پایین مردم در امور روستا، پایین بودن سطح سواد بویژه زنان، مطالبه گر نبودن مردم و آسیب های ناشی از شبکه های اجتماعی) خود را نشان داده است.
نقش مؤلفه های اصلی شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله- امروزه رهیافت رشد هوشمند نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار روستایی دارد. این رویکرد تلاش می کند، کیفیت زندگی انسان ها را ارتقا دهد، درصدد پاسخگویی به مسائل و مشکلات اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی و راهگشای مدیریت روستایی برای استفاده بهینه از امکانات و حل معضلات روستایی است. درواقع رهیافت رشد هوشمند مسیری را برای برون رفت از ناپایداری و رسیدن به توسعه پایدار در نواحی روستایی فراهم می کند. هدف- هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مؤلفه های رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. روش- داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای مختلف استفاده شد. این پژوهش بر پایه روش توصیفی – پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و میدانی به کار رفت. جامعه نمونه این پژوهش، ساکنان 18روستای بالای 1000 نفر جمعیت شهرستان جیرفت از توابع استان کرمان است. در این بین، براساس فرمول کوکران، از بین 12131 خانوار، تعداد 261نفر انتخاب و با روش تصادفی از آنها نظرسنجی شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از نرم افزارهای SPSS، AHP، GRA و GIS استفاده شد. نتایج- براساس نتایج به دست آمده از مدل ساختاری PLS، بعد حمل ونقل و ارتباطات (723/0) دارای بیشترین اثرگذاری بر شکل گیری رشد هوشمند در محدوده موردمطالعه بوده است. بعد از آن به ترتیب شاخص های بهبود بافت کالبدی، ارتقای کیفیت محیطی، پایداری اجتماع محلی، پایداری اقتصاد محلی، ارتقای کیفیت مسکن و تراکم و توسعه فشرده با 715/0، 707/0، 706/0، 704/0، 626/0 و 459/0 قرار می گیرند. نتایج تحلیل فضایی نشان دهنده آن است که بیشترین میزان رتبه سکونتگاه های روستایی به لحاظ بهره مندی از شاخص های رشد هوشمند متعلق به روستاهای علی آباد، دولت آباد، دوبنه، حسین آباد دهدار، اسماعیلی سفلی و گلاب صوفیان سفلی و روستاهای طرج، کنار صندل، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ بهره مندی از شاخص های رشد هوشمند است. به طور کلی نتایج ارائه شده نشان دهنده آن است که رهیافت رشد هوشمند تأثیر مثبت و معناداری در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی داشته است. نوآوری- در پژوهش حاضر برای اولین بار به موضوع مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل های کاربردی توجه شده است.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر پایداری معماری روستایی (موردمطالعه: روستای ارمیان میامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
504 - 525
حوزه های تخصصی:
مفهوم پایداری از گذشته در معماری روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولاتی را در معماری روستایی ایجاد کرده و در روستاهای امروزی به مفهوم پایداری کمتر توجه شده است. در این میان معماری روستایی قدیم دارای شاخص های ارزشمندی در حوزه پایداری است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر در ایجاد پایداری و نمود آن ها در معماری روستای ارمیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای، ابعاد پایداری و مؤلفه های آن مشخص شده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری ارائه گردیده است. سپس با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، در نمونه موردی روستای ارمیان میامی موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی در پایداری معماری روستایی مؤثر هستند. در بعد پایداری اجتماعی مؤلفه هویت اجتماعی، حس تعلق، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و امنیت اجتماعی و در بعد پایداری فرهنگی مؤلفه مشارکت و همبستگی، سرمایه و میراث فرهنگی، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد پایداری اقتصادی مؤلفه نوع مصالح، پرهیز از بیهودگی، وضعیت اشتغال و معیشت و در بعد پایداری محیطی مؤلفه هماهنگی با شرایط اقلیمی، پویایی و سازگاری، احترام و حفظ محیط تأثیرگذار است. همه این مؤلفه ها و شاخص های آن در بافت و مسکن روستای ارمیان نمود پیدا کرده و معماری روستای ارمیان مصداقی از معماری بومی پایدار است که با هویت، اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی روستایی انطباق دارد.
بازشناسی نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی با استفاده از روش فراترکیب
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است که بر کیفیت زندگی در سطح محلی متمرکز است و در طول سال ها تکامل یافته و اغلب منعکس کننده رابطه ای ایده آل بین محیط زندگی و زندگی اجتماعی است. با توجه به این موضوع، شکل گیری سکونتگاه ها به ویژه در مناطق گرم و خشک و زیست پذیری آنها، نماد بارز تعامل انسان و طبیعت در محیط بیابانی، باوجود مشکلات موجود در نحوه تأمین آب و محدودیت منابع آبی است. از اقدامات ابتکاری سازگاری ایرانیان با اقلیم خشک و کم آبی، قنات است که به عنوان یک سیستم آبرسانی پایدار، مستقیماً بر شیوه زیست و زیست پذیری این مناطق اثرگذار بوده است. به همین منظور در این پژوهش به بازشناسی اهمیت و نقش قنات بر زیس تپذیری سکونتگاه های شهری و روستایی پرداخته شده است. به این منظور با به کارگیری روش فراترکیب از میان 58 مقاله انتخاب شده، تعداد 27 مقاله به صورت مدون و اصولی فیلتر و سپس کدگذاری گردید. با بررسی این مقالات، در ابتدا 164 کد باز و در نهایت 5 مقوله به عنوان ابعاد اصلی زیست پذیری شامل ابعاد زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی به عنوان نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های انسانی که در پژوهش های داخلی و خارجی به آنها اشاره شده بود، شناسایی، استخراج و دسته بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نظام قنات به صورت مجموع های از اجزای مرتبط و بر مبنای چارچوبی دیرپا از روابط بر تمام سکونتگاه های انسانی و زیست پذیری آنها تأثیر داشته است.
بررسی نگرش روستاییان نسبت به تأثیرات اجتماعی- اقتصادی گردشگری دریاچه ای (مورد مطالعه: دریاچه های استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۴
131 - 153
حوزه های تخصصی:
دریاچه ها یکی از جاذبه های با ارزش گردشگری به شمار می روند که می توانند زمینه ی توسعه ی اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی هم جوار خود را فراهم نمایند. لذا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی آثار اقتصادی- اجتماعی گردشگری دریاچه ای بر سکونتگاه های روستایی پیرامون دریاچه ها در استان فارس است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهای همجوار دریاچه های استان فارس تا شعاع 2 کیلومتر است، بر این اساس در این پژوهش 46 روستا با 9492 خانوار مورد بررسی قرار گرفته است که با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 368 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد اقتصادی، اجتماعی تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کندال (Kendall's) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که بین بعد اقتصادی- اجتماعی و طبقات فاصله روستاها از دریاچه های مورد مطالعه با توجه به مقدار ضریب همبستگی کندال (410/0-) و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه منفی معناداری وجود دارد.
تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی روستاهای مقصد گردشگری طی سال های 1386 تا 1396 (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
105 - 125
حوزه های تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی یکی از نیازهای اساسی به شمار می رود. بنابراین نقشه تغییرات کاربری را که نتیجه فرایند آشکار سازی تغییرات است. در تحقیق حاضر به بررسی روند تغییرات کاربری اراضی زراعی به غیر زراعی و سکونتگاه های گردشگری در سال های 1386 تا 1396 با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. منطقه مورد مطالعه شهرستان بینالود در استان خراسان رضوی است که پس از تقسیمات کشوری 1386 با تقاضای بالای زمین و تغییر غیرمجاز کاربری اراضی در سطح گسترده مواجه بوده است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی روستاهای مقصد گردشگری طی دو دوره زمانی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و میزان تغییرات کاربری ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای در 8 نقطه روستایی که بیش ترین میزان چالش را در سال های 86 تا96 داشته اند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در تمام روستاها میزان تغییرات کاربری اراضی روند افزایشی داشته و به مساحت آن افزوده شده است. به طوریکه میزان کل برابر است با 1848101 متر برآورد شده است. در بین روستاهای مورد مطالعه، ویرانی باتوجه به اضافه شدن کاربری های صنعتی، کارگاهی، گردشگری و ... در این 10 سال بیشترین میزان تغییرات را به خود اختصاص داده است.
تحلیل بازدارنده های شکل گیری تشکل های غیر دولتی در سکونتگاه های روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
197 - 212
حوزه های تخصصی:
با وجود نقش فزاینده تشکل های غیر دولتی در توسعه اقتصادی و سایر بخش ها، رشد و پایداری این گونه سازمان ها در بسیاری از کشورها، به ویژه در سطح محلی با چالش و بازدارندگی رو به رو است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل بازدارنده های شکل گیری تشکلهای غیر دولتی، با روش توصیفی – تحلیلی، در سطح30 روستا(معادل 2147 خانوار) و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود صورت گرفت. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. در این راستا برای طراحی پرسشنامه ، براساس مطالعات مختلف و با توجه به شرایط جامعه ایران و منطقه مورد مطالعه، بازدارندهها(متغیر اثرگذار) در قالب 7 مؤلفه (اقتصادی، ساختاری، فرهنگی-اجتماعی، زیرساختی، آموزشی، فردی و روانشناختی)و 54 گویه، و شکل گیری تشکل های غیردولتی در ابعاد اقتصادی اجتماعی و محیطی(متغیر اثرپذیر) در قالب 11 گویه شناسایی، و در طیف لیکرت طراحی شد. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از روش صوری و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای به دست آمده برای هر یک از متغیرها و شاخص های پژوهش(بین 721/0 تا 901/0) نشان داد، پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار است. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS کدگذاری و از طریق روش تحلیل مسیر، آثار مستقیم و غیر مستقیم هر یک از بازدارنده ها در شکل گیری تشکلهای غیر دولتی در سطح روستاهای نمونه، مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد، به غیر از مؤلفه روانشناختی که تنها دارای اثر مستقیم بوده است، دیگر مؤلفهها دارای اثر مستقیم و غیر مستقیم و همچنین ضریب همبستگی بالا و معکوس در شکل گیری تشکلهای غیردولتی بوده است. در این راستا، بیشترین تأثیر مربوط به مؤلفه ساختار سیاسی(689/0-) و آموزشی(687/0-) و کمترین آثار مربوط به مؤلفه روانشناختی(171/0-) بوده است . از این رو با توجه به یافته های پژوهش، در گام نخست، تغییر رویکردها از "بالا به پایین" و "حکومت محور"، به سمت رویکردهای "پایین به بالا" و "اجتماع محور"، تعریف جایگاه تشکل های_های غیردولتی در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور، و همچنین آموزش مولد و هدفمند روستاییان به دلیل میزان اهمیت و اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر دیگر مؤلفه ها، در راستای شکل گیری تشکل_های غیر دولتی مورد تأکید می باشد
ارزیابی و تحلیل ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال، ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف آن ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی اردبیل در برابر زلزله می باشد، جامعه آماری پژوهش 34 روستای بخش مرکزی است که دارای 28272 نفر جمعیت و 8151 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه از دو شاخص و 14 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر سطح آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل Topsis ، بیش از 73 درصد روستاها با ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی بالا و بسیار بالا در برابر خطر زلزله قرار دارند. محاسبه آسیب پذیری کلی روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 41 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 59 درصد آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی منطقه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
اثرگذاری جریان های روستایی- شهری بر تحولات اجتماعی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
277 - 292
حوزه های تخصصی:
جریان های روستایی شهری برمبنای نظریه داگلاس دربرگیرنده جریان افراد، سرمایه، کالا ، اطلاعات و فناوری است. این جریان ها در گذر زمان از عوامل بنیادین تحولات اجتماعی سکونتگاه های روستایی بشمار می آید. بنابراین، جریان های فضایی به مثابه ظرفیتی است که موجب دگرگونی سازگار در بعد اجتماعی سکونتگاه های روستایی می شود. ولی، اگردر برنامه ریزی ها به این جریان ها کم توجهی شود؛ و دوگانه انگاری در نظام برنامه ریزی شهری و روستایی انجام گیرد. جریان های فضایی چنان که بایسته است دگرگونی های سازگار در بعد اجتماعی سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه ایجاد نخواهد کرد. براین مبنا، پژوهش حاضر با آرمان واکاوی این موضوع به روش کمی و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی در 370 خانوار نمونه تصادفی و در 29روستایی نمونه از مجموع 83 روستای شهرستان دماوند انجام شد. یافته های پژوهش آشکارساخت ، رابطه معناداری بین جریان های فضایی با بعد اجتماعی در سطح روستاهای مورد مطالعه وجود دارد. بدین سان، برای بهبوداثرگذاری همه ابعاد جریان های فضایی بر تحولات اجتماعی سکونتگاه های روستایی توجه به رویکرد برنامه ریری یکپارچه روستایی شهری به جای برنامه ریزی جداگانه روستایی شهری پیشنهاد می شود.