مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
ساختار سرمایه
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
193 - 210
حوزه های تخصصی:
تعیین نرخ مؤثر مالیاتی یکی از مهمترین موضوعات مالی پیش روی شرکتها می باشد و به دلیل تاثیر گذاری بر رقم سود خالص، می تواند بر تصمیمات شرکتها در ارتباط با سیاستهای مالی و سر مایه گذاری موثر واقع شود. هدف این پژوهش، مطالعه تاثیرنرخ موثر مالیاتی برساختار سرمایه، تصمیمات سرمایه گذاری و سود تقسیمی سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش کل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا1393 می باشد، که از بین آنها 94 شرکت به عنوان نمونه از طریق روش غربالگری انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که نرخ مؤثر مالیاتی بر نسبت بدهی (اهرم مالی) در ساختار سرمایه تاثیر منفی دارد. همچنین نرخ موثر مالیاتی بر ساختار سررسید بدهی و تصمیمات سرمایه گذاری و سود تقسیمی سهام تأثیری ندارد.
نقش قیمت گذاری نادرست بر مخارج سرمایه گذاری و ساختار سرمایه در شرکت های هموارساز و غیر هموارساز سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
37 - 54
حوزه های تخصصی:
قیمتگذاری نادرست سهام، تصمیمات سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد، و از آنجایی که ارزش بازار سرمایه به عنوان محرکی از سرمایهگذاری شرکتها است پس می تواند برمیزان انحراف ارزش بازار از ارزش ذاتی شرکتها به خطاهای تصادفی و ابهام در خصوص ارتباط بین ارزشیابی بازار و میزان سرمایهگذاری شرکتها تأثیر بگذارد. بدین ترتیب هدف از این مطالعه، بررسی نقش قیمتگذاری نادرست بر مخارج سرمایهگذاری و ساختار سرمایه در شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز سود شرکتها در ایران میباشد. روش تحقیق حاضر بر مبنای اطلاعات به دست آمده از معاملات انجام شده در دوره پژوهشی پنج ساله ۱۳90 تا ۱۳94 از سازمان بورس اوراق بهادار میباشد. نمونه آماری تحقیق مشتمل 132 شرکت میباشد که با روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده است که جهت بررسی فرضیات پژوهش از رگرسیون خطی و همبستگی و برای تجزیه و تحلیل دادههای آماری از نرم افزار Eviews استفاده شده است. در نتیجه گیری به دست آمده باید اذعان داشت که بین قیمتگذاری نادرست و مخارج سرمایهگذاری رابطه مستقیم وجود دارد به علاوه، بین قیمتگذاری نادرست و ساختار سرمایه رابطه عکس وجود دارد. و همچنین دیگر نتایج حاکی از این بوده است که تأثیر قیمتگذاری نادرست بر مخارج سرمایهای و ساختارسرمایه در شرکتهای هموارساز سود بیشتر از شرکتهای غیر هموار ساز سود است، نتایج به دست آمده در این پژوهش با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی مطابقت دارد.
ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری
حوزه های تخصصی:
اخیرا بهره گیری از تکنیک های مدل سازی معادلات ساختاری در رشته های مدیریت و حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد که می تواند از طریق تشکیل یک متغیر جدید (بر گرفته از چند متغیر مشترک)، تبیین مناسب تری را برای محقق فراهم نماید. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مطالعه حاضر بر اساس هدف، در دسته مطالعات کاربردی قرار دارد. همچنین با عنایت به آن که در این مطالعه نسبت به توصیف شرایط فعلی مبتنی بر روابط علی و معلولی میان متغیرها می پردازد، این مطالعه از نظر روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است به طوری که در آن با بهره گیری از روش مدل سازی معادلات ساختاری (رگرسیون های چند متغیر همزمان-SEM) به بررسی روابط ساختاری و علی- معلولی میان متغیرها اقدام شده است. جامعه آماری این مطالعه را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی 1390 تا 1397 تشکیل داد. برای انتخاب نمونه آماری در این پژوهش از روش حذف نظام مند استفاده شد. بر این اساس تعداد 296 شرکت از 784 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. در تحقیق حاضر از مدل سازی معادلات ساختاری SEM-PLS (به منظور تعیین تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته) بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش نشان داد مجموعه عواملی که در این مدل بر روی ارزش شرکت تاثیرگذار بودند، می توانند به میزان 2/45 درصد از تغییرات ارزش شرکت را تبیین نمایند.
تاثیر رشد شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش ، بررسی تاثیر رشد شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.برای این منظور 125 شرکت طی دوره زمانی 1390 تا 1396 انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رشد شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی بلند مدت به داراییها و ارزش شرکت تاثیر معناداری ندارد. ولی بر رابطه بین نسبت بدهی کوتاه مدت به داراییها و ارزش شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی تأثیر سرعت تعدیل ساختار سرمایه بهینه بر شتاب سود
حوزه های تخصصی:
شرکت ها ساختار سرمایه خود را با توجه به تغییرات محیط داخلی و خارجی به صورت پیوسته مورد تعدیل و اصلاح قرار می دهند تا سلامت مالی شرکت حفظ و ارزش آن بیشینه گردد. براساس تئوری سلسله مراتبی انتظار می رود که هرچه سرعت تعدیل ساختار سرمایه بالاتر رود، بکارگیری آن برای تحقق سودهای آتی رافراهم سازد و اثر مثبتی بر شتاب سود شرکت بگذارد. هدف این پژوهش، بررسی سرعت تعدیل ساختار سرمایه بهینه برشتاب سود سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده ها برای 140 شرکت (1120 سال- شرکت) در افق زمانی سال 1390 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از طریق تحلیل همبستگی به روش رگرسیون چند متغیره با رویکرد داده های ترکیبی آزمون شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرعت تعدیل ساختار سرمایه بهینه برشتاب سود اثر مثبت ومعناداری دارد.
بررسی تأثیر عوامل رشد تولید ناخالص داخلی بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رشد تولید ناخالصی داخلی بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف نیز کاربردی است. برای تحلیل داده ها و تخمین مدل های تجربی پژوهش نیز از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و برای بررسی معنادار بودن معادله خط رگرسیون برآوردی از آزمون (F) و برای بررسی معنادار بودن ضرایب مدل نیز از آزمون t)) استفاده شده است. همچنین، برای بررسی و برآورد وجود رابطه بین متغیرهای پژوهش از داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی بین سال های 1392 تا 1398 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد عوامل اساسی رشد تولید ناخالصی داخلی بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معناداری دارد. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر به نوبه خود این امکان را برای سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی فعال در بازار سهام فراهم می کند که برای ارزیابی وضعیت شرکت ها علاوه بر عوامل داخلی نظیر اهرم مالی، سودآوری و سود سهام پرداختی شرکت، به یک سری عوامل مهم بیرونی نظیر نرخ تورم، نرخ ارز و سایر شاخص های اقتصادی را نیز موردتوجه قرار دهند. به طوری که این اقدام نیز به سهم خود موجب مدیریت ریسک مالی حاصل سرمایه گذاری در بازار سهام خواهد شد.
تأثیر ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دغدغه اصلی مدیران واحدهای اقتصادی، انتخاب ساختار مطلوب سرمایه و شیوه های مختلف تأمین منابع و مصارف مالی به منظور حداکثرسازی ثروت است. حداکثرکردن ثروت مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازدهی و انتخاب ریسک مناسب ازطریق گزینش سیاست های مالی مطلوب برای شرکت است. بدون شک یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سیاست های مالی، انعطاف پذیری مالی است. انعطاف پذیری مالی بیان کننده توانایی یک شرکت برای تجهیز منابع مالی در راستای حداکثرسازی ارزش شرکت و تطبیق ساختار سرمایه با نیازهای ناشی از تغییر شرایط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری شامل 112 شرکت در بازه زمانی 1388 تا 1397 است. به منظور آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره، داده های ترکیبی و نرم افزار استتا استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر معنادار و معکوس ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. سطوح بالاتر ارزش انعطاف پذیری مالی، کاهش در میزان پرداخت سود نقدی سهام، تمایل به پرداخت نکردن سود نقدی سهام و نگهداشت مقادیر بیشتری از وجوه نقد را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین شرکت های دارای انعطاف پذیری مالی بیشتر، سهامداران خود را برای نگهداشت وجه نقد در شرکت ترغیب می کنند یا مدیریت توانایی بیشتری در محدودکردن پرداخت سود سهام دارد.
تأثیر اهرم مالی بر مدیریت هزینه کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
با بزرگ شدن و توسعه شرکت ها نیاز به مبالغ هنگفت و منابع مالی شدت گرفته و این امر منجر به گسترش روش های تأمین مالی در بازارها شده است. هزینه کارکنان بخش بزرگی از سرمایه شرکت ها را تشکیل داده و برای توسعه فعالیت های اقتصادی، صنعتی و خدماتی شرکت، عاملی تعیین کننده می باشد. بر این اساس هدف از انجام این تحقیق، تأثیر اهرم مالی بر مدیریت هزینه ی کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. این تحقیق به روش توصیفی-همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 تشکیل داده اند که در تمام طول دوره تحقیق در بازار بورس فعال بوده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های تحقیق از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل رگرسیونی با روش پانل دیتا به وسیله نرم افزار EViews مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. در این تحقیق، یک فرضیه را مورد آزمون قرار دادیم که عبارت بود از: اهرم مالی بر مدیریت هزینه ی کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معناداری دارد. پس از جمع آوری اطلاعات، ابتدا آمار توصیفی داده ها مشخص گردید. برای بررسی مانایی متغیرهای تحقیق از آزمون لوین، لین و چو استفاده شد. برای بررسی هم خطی بین متغیرها از آزمون پیرسون استفاده شد. همچنین برای آزمون صحت و قوت مدل ها از آزمون چاو و هاسمن استفاده شد و در نهایت از آزمون دوربین واتسون و آزمون بروش پاگان نیز برای این تحقیق استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که بین اهرم مالی و مدیریت هزینه ی کارکنان رابطه ای معنادار و منفی وجود دارد.
نوسان در ساختار سرمایه و نقش متغیرهای کلان اقتصادی (شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اقتصاد ایران (اقتصاد تطبیقی سابق) سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
233-254
حوزه های تخصصی:
نوسان های ایجاد شده در ساختار سرمایه شرکت ها تمرکز لازم مدیران را برای ایجاد، حفظ و همچنین افزایش بازدهی و در نتیجه تلاش برای بهبود عملکرد شرکت را مختل کرده است. ازجمله وظایف اصلی مدیران، تصمیم گیری در مورد ترکیبی مناسب از منایع تامین مالی شرکت و به عبارتی ساختار سرمایه است. هدف این پژوهش بررسی نقش متغیرهای کلان اقتصادی بر نوسانات ایجاد شده در ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری این پژوهش شامل 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های 1393 الی 1397 است که با استفاده از روش حذف سیستماتیک انتخاب گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد با افزایش نرخ تورم، نوسان ایجاد در ساختار بدهی کوتاه مدت و بلندمدت شرکت ها افزایش یافته و همچنین با افزایش نرخ بهره، این نوسان کاهش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان می دهد با افزایش نرخ رشد اقتصادی، نوسان ایجاد شده در ساختار بدهی بلندمدت شرکت ها به میزنان کمی افزایش خواهد یافت.
بررسی اثرات مشترک عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه (مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
حوزه های تخصصی:
طبق مطالعاتی که توسط پژوهشگران پیشین انجام گرفته است مشخص شد که به بررسی ساختار سرمایه، عدم قطعیت سیسات اقتصادی و ویژگی های شرکت به صورت جداگانه پرداخته اند، اما تاکنون هیچ پژوهشگری نقش عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت را به صورت همزمان بر ساختار سرمایه مورد سنجش قرار نداده است. این مطالعه با هدف تعیین اثرات مشترک عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش، جامعه آماری را از بین سال های 1395 الی 1399 و به مدت 5 سال انتخاب نموده و شامل شرکت های بورسی بوده اند که نمونه آماری با روش حذفی و به تعداد 90 شرکت انتخاب شد. روش پژوهش مورد استفاده نیز، روش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش از نوع تاریخی با مراجعه به صورت های مالی و گزارشات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری و طبقه بندی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش داده های پانل دیتا استفاده شد؛ و در بخش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی، آمار استنباطی و آزمون های مختلف مربوطه انجام گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Eviews نسخه 9 صورت گرفت. با توجه به تحلیل مدل رگرسیونی، یافته های پژوهش نشان می دهد فرضیه اصلی مورد تأیید قرار گرفته است و مشخص شد که عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران تأثیر مشترک و معناداری دارد. با نتایج بدست آمده مشخص شد که عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر اهرم مالی و ساختار سرمایه اثر مستقیم و مثبت دارد اما ویژگی های شرکتی بر اهرم مالی و ساختار سرمایه اثری معکوس و منفی دارد. به عبارتی دیگر، عدم قطعیت سیاست اقتصادی به میزان 79/10 باعث افزایش ساختار سرمایه و ویژگی های شرکتی به میزان 20/5 منجر به کاهش آن می شود که با پژوهش شیائو و کیو در سال 2021، همراستا می باشد.
تأثیر سهامداران نهادی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و ساختار سرمایه در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
57 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سهامداران نهادی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و تصمیمات ساختار سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بازه زمانی پژوهش سال های 1390 لغایت 1397 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش 106 شرکت به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است. روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی از نوع پس رویدادی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش داده های ترکیبی و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار و اهرم کوتاه مدت رابطه مثبت و معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، سهامداران نهادی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش بازار اثر تعدیل کننده دارند.
بررسی اثر ریسک نرخ تورم و ریسک خاص شرکت بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه شرکت: رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
23 - 52
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین وظایف مدیران مالی انتخاب ساختار سرمایه شرکت به گونه ای بهینه است. فرضیه های این تحقیق بر مبنای آثار ریسک از دو حوزه، داخل شرکت با عنوان ریسک خاص شرکت و حوزه خارج شرکت با عنوان ریسک نرخ تورم از دیدگاه تئوری توازن پویا بر روی ساختار سرمایه شرکت و انحرافات بین اهرم واقعی و اهرم هدف شرکت (سرعت تعدیل ساختار سرمایه) تبیین شده است. برآوردگر استفاده شده برای تخمین مدل ها و آزمون فرضیه ها، پانل پویای گشتاورهای تعمیم یافته می باشد. داده های تحقیق از 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1390 تا 1397 استخراج شده است. نتایج مدل اول از معناداری اثر ریسک نرخ تورم و ریسک خاص شرکت بر روی اهرم مالی شرکت خبر می دهد. این تأثیر برای هر دو متغیر بر روی اهرم مالی منفی بوده است. ضمناً نتایج مدل دوم نشان از معناداری تأثیر ریسک خاص شرکت و ریسک نرخ تورم بر سرعت تعدیل اهرم هدف دارد؛ به عبارت دیگر این دو متغیر تأثیر منفی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه شرکت ها دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد سرعت تعدیل ساختار سرمایه برای شرکت ها 24٪ است و در دوره هایی که ریسک خاص شرکت بروز می کند سرعت تعدیل ساختار سرمایه به مقدار 21٪ کاهش می یابد و برای دوره هایی که شرکت ها دچار ریسک نرخ تورم می شوند این مقدار به 22٪ کاهش پیدا می کند . بنابراین عوامل درون شرکتی نسبت به عوامل برون شرکتی تأثیر بیشتری بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه می گذارند.
آیا تخفیف مالیاتی بر صادرات یک سیگنال کیفی برای تعیین ساختار سرمایه شرکت هاست؟
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی این سوال است که آیا تخفیف مالیاتی بر صادرات یک سیگنال کیفی برای تعیین ساختار سرمایه شرکت هاست؟ با توجه به ماهیت پژوهش، این پژوهش از نوع توصیفی است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده از لحاظ روش انجام از نوع تحقیقات همبستگی می باشد و از نظر بعد زمانی، پس رویدادی است جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد که با بهره مندی از روش نمونه گیری حذفی و با اعمال شرایط انتخاب نمونه، تعداد 161 شرکت نمونه برای دوره زمانی 1392-1398 انتخاب شد. برای تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون همبستگی از طریق نرم افزار آماری Eviews10، استفاده شده است. نتایج نشان داد که تخفیف های مالیات بر صادرات بر تعیین ساختار سرمایه شرکت ها تاثیر دارند. تخفیف های مالیات بر صادرات بر اهرم شرکت از طریق افزایش سرمایه گذاری دارایی های ثابت، کاهش هزینه های مالی و بهبود تأمین مالی داخلی تاثیر دارد. همچنین، تخفیف های مالیات بر صادرات بر اهرم شرکت از طریق ارتقا بهره وری و سودآوری تاثیر دارد؛ اما تخفیف های مالیات بر صادرات بر اهرم شرکت های خصوصی و خارجی بیشتر از شرکتهای دولتی تاثیر ندارد.
بررسی تأثیر عدم اطمینان محیطی بر ساختار سرمایه؛ شواهدی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
محیطی که شرکت ها در آن فعالیت می کنند، محیطی در حال تغییر و رقابتی است که شرکت ها برای ادامه حیات مجبور به رقابت با عوامل متعدد و گسترش فعالیت های خود از طریق سرمایه گذاری های جدید هستند. انجام این سرمایه گذاری ها نیازمند تأمین منابع مالی است که این منابع را می توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تأمین کرد. شرکت هاییکه اهرم مالی بالایی دارند، اگر قادر به پرداخت تعهدهای ناشی از تأمین مالی برون سازمانی نباشند، هم در معرض ریسک ورشکستگی قرار خواهند گرفت و هم قادر به پیداکردن اعتباردهندگان جدید در آینده نخواهند بود. در چنین شرایطی اگر شرکت تمایل به دریافت وام جدید داشته باشد، از سوی اعتباردهندگان از لحاظ توان پرداخت بدهی در دوره های آتی مورد بررسی دقیق قرار می گیرد؛ بنابراین، بررسی عوامل موثر بر ساختار سرمایه لازم و ضروری به نظر می رسد. یکی از عوامل عدم اطمینان محیطی هست. در تحقیق حاضر ارتباط عدم اطمینان محیطی و ساختار سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق به روش توصیفی همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1398 تشکیل می دهند که در تمام طول دوره تحقیق در بازار بورس فعال بوده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های تحقیق از صورت های مالی شرکت ها استخراج گردیده و با استفاده از مدل رگرسیونی با روش پانل دیتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دادکه عدم اطمینان محیطی بر ساختار سرمایه تاثیر معناداری و مثبت دارد.
بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ساختار سرمایه با تأکید بر نقش تعدیل کننده ریسک تجاری
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر ساختار سرمایه یکی از موضوعات بحث برانگیز مدیریت مالی و چالشی جدی پیش روی مدیران شرکت ها تبدیل شده است. یکی از مهم ترین اجزای هر فعالیت اقتصادی، فراهم کردن منابع مالی موردنیاز است. منابع مالی موردنیاز را می توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تأمین کرد. ترکیب بین بدهی و حقوق صاحبان سهام در تأمین مالی (سمت چپ ترازنامه) مبین ساختار سرمایه است. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، تأثیر ساختار سرمایه بر عدم تقارن اطلاعاتی و ظرفیت بدهی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای این منظور تعداد 167 نمونه از گزارش های مالی موردبررسی قرار گرفت. بازه زمانی موردمطالعه از سال 1392 تا 1399 است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین عدم تقارن اطلاعاتی و ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج فرضیه دوم حاکی از آن است که ریسک تجاری رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و ساختار سرمایه را تعدیل می کند.
ارتباط غیرخطی بین قدرت مدیرعامل و ساختار سرمایه با تأکید بر نقش اندازه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
40 - 63
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تصمیم های ساختار سرمایه با تأکید بر نقش تعدیلگری اندازه شرکت ها، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: در راستای دستیابی به هدف پژوهش، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، قدرت مدیرعامل و به کمک معیارهای دوگانگی وظیفه مدیرعامل، مدت تصدی مدیرعامل و درصد مالکیت مدیرعامل اندازه گیری شد. همچنین، از معیارهای اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار، اهرم کوتاه مدت و اهرم بلندمدت، به عنوان نماینده های ساختار سرمایه بهره گرفته شد. فرضیه های پژوهش، بر مبنای نمونه آماری متشکل از 106 شرکت، طی دوره 8 ساله از سال 1390 تا 1397 و با استفاده از مدل های رگرسیونی چندمتغیره آزمون شدند.
یافته ها: بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم کوتاه مدت، رابطه غیرخطی معناداری وجود ندارد. از سوی دیگر، بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش بازار، رابطه غیرخطی (U معکوس) معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت، رابطه خطی (مثبت) معنادار وجود دارد. علاوه بر این، در شرکت های بزرگ، بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار و اهرم کوتاه مدت، رابطه غیرخطی (U شکل) معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت، رابطه غیرخطی (U معکوس) معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که قدرت مدیرعامل، یکی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. همچنین، مدیران قدرتمند شرکت های بزرگ در تصمیم های تأمین مالی خود رویه مشابهی اتخاذ نمی کنند.
تاثیرارزش دارایی های نامشهود بر سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ارزش بازار در شرکتهای بورسی و فرابورسی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ارزش دارایی های نامشهود بر سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و قیمت بازار در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. که مقدار دارایی های نامشهود در صورت های مالی شرکت ها قابل استخراج است و برای اندازه گیری متغیر سودآوری از تقسیم سود خالص بر کل سود شرکت و برای اندازه گیری بهره وری از مدل انتخابی و هم چنین برای اندازه گیری ساختار سرمایه از مدل ارائه شده ای استفاده شده است و همچنین برای اندازه گیری سیاست تقسیم سود از مدل دیدار و همکاران استفاده شده است. در این راستا،گزارش های مالی 100 شرکت طی دوره مالی 1390 تا 1399 با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره بر اساس داده های تلفیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که متغیر دارایی های نامشهود بر متغیرهای سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ارزش شرکت تاثیر مستقیم و معناداری می گذارد.
ریسک های جریان نقدی، تصمیمات ساختار سرمایه و کمبودهای جریان نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
183 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش در ابتدا به بررسی ارتباط میان نوسان جریان های نقد و تصمیمات ساختار سرمایه شرکت ها پرداخته است و علاوه بر آن تأثیر کمبود وجوه نقدی شرکت ها بر رابطه میان تصمیمات تأمین مالی از طریق بدهی و ریسک جریان های نقدی بررسی شده است. روش: این پژوهش یک پژوهش کاربردی بوده و مدل های پژوهش با استفاده از رگرسیون برازش شده اند. جامعه پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می شود که از سال های 1393 تا 1398 فعالیت داشته اند. یافته ها: مطابق با انتظارات، نتایج نشان می دهد که بین ریسک جریان های نقد و ساختار سرمایه شرکت ها (میزان استفاده از بدهی) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، در شرکت هایی که جریان های نقدی عملیاتی پایینی دارند، رابطه میان ریسک جریان های نقدی و تأمین مالی از طریق بدهی شدیدتر است. نتیجه گیری: افزایش ریسک جریان های نقد، منجر به نیاز به وجوه نقد به منظور تأمین مالی فعالیت ها می شود و یا احتمال مواجه شدن با کمبود وجه نقد توسط شرکت را ایجاد می کند که در این صورت شرکت به دنبال تأمین مالی از طریق بدهی خواهند بود.
متنوع سازی (مرتبط/غیرمرتبط) محصولات، ساختارمالکیت و ساختارسرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
271 - 288
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تأثیر متنوع سازی مرتبط، غیرمرتبط محصولات و ساختار مالکیت بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. بدین منظور، 87 شرکت از 19 صنعت مختلف به منزله نمونه آماری انتخاب شد و از طریق برازش الگوهای رگرسیون چندمتغیره با داده های مقطعی ترکیبی، رابطه میان متنوع سازی مرتبط و غیرمرتبط محصولات، ساختار مالکیت و ساختار سرمایه شرکت طی دوره شش ساله (1383 تا 1388) بررسی شد. نتایج نشان داد که بین متنوع سازی مرتبط محصولات و ساختار سرمایه رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و متنوع سازی غیرمرتبط محصولات نیز اثر معکوس و معناداری بر ساختار سرمایه دارد. همچنین نتایج پژوهش وجود رابطه معنادار و معکوسی بین تمرکز مالکیت و ساختار سرمایه را نشان داد. مطابق این نتایج، شرکت هایی که میزان تمرکز مالکیت بالایی دارند، در ساختار سرمایه شرکت از اهرم (بدهی) کمتری استفاده می کنند و سهامداران بیشتر تمایل دارند که منابع مالی مورد نیاز خود را از محل سود انباشته تأمین کنند. با وجود این، شواهدی مبنی بر وجود رابطه معنادار بین سهامداران نهادی با ساختار سرمایه مشاهده نشد.
تاثیر قیمت گذاری نادرست بر سرمایه گذاری و ساختار سرمایه در شرکت های با محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
289 - 308
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی تأثیر قیمت گذاری نادرست بر رفتار سرمایه گذاری و ساختار سرمایه است. همچنین نقش سطوح محدودیت مالی بر ارتباط میان قیمت گذاری نادرست و سرمایه گذاری و ساختار سرمایه را بررسی می کند. با استفاده از اطلاعات مالی 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی 1389 1384 نتایج نشان می دهد که قیمت گذاری نادرست اثر معکوس بر رفتار سرمایه گذاری دارد، اما این تأثیر فقط تفاوت اندکی هم بر شرکت های با محدودیت مالی زیاد و هم با محدودیت مالی کم دارد. علاوه بر این، قیمت گذاری نادرست، ساختار سرمایه را تحت تأثیر قرار می دهد. بین قیمت گذاری نادرست و ساختار سرمایه رابطه مستقیم برقرار است، اما قیمت گذاری نادرست در شرکت های با محدودیت مالی زیاد اثر معکوسی بر ساختار سرمایه می گذارد. روش آماری استفاده شده در این پژوهش روش داده های پانل است.