مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مالی رفتاری
حوزه های تخصصی:
امروز ثابت شده است تحقق موفقیت تجاری سازمان ها از طریق احترام به ارزش های اخلاقی، مردم، جامعه و محیط زیست امکان پذیر است. از سویی، خودشیفتگی که به عنوان یک ساختار شخصیتی مطرح است، می تواند قضاوت ها و تصمیم های مدیران از احتمال نتایج گوناگون را تحت تأثیر قرار دهد. طبق مطالعات اخیر مشاهده شده است که خودشیفتگی در بین مدیران نقشی حیاتی در انجام فعالیت های مرتبط با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربی نقش تعدیل کنندگی خودشیفتگی مدیران در تبیین رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای بازه زمانی 1393-1382 است. لذا پس از تجزیه و تحلیل های آماری صورت گرفته با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری (تحلیل مسیر)، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که رابطه ای مستقیم و معنادار بین خودشیفتگی مدیران و مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی وجود دارد. هم چنین، نتایج حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی است. افزون براین، نقش تعدیلی خودشیفتگی مدیران در تبیین رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی تأیید شد.
توضیح رابطه رفتار جمعی و مومنتوم با بازدهی سهام: شواهدی از بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
121-145
حوزه های تخصصی:
مالی رفتاری، پارادایم جدیدی در بازارهای مالی است که به تازگی و در پاسخ به مشکلاتی که پارادایم مالی مدرن با آن روبه رو بوده، در پی توضیح و تشریح پدیده های غیرعادی مشاهده شده در حوزه مالی است. وجود بی قاعدگی های قیمت گذاری در مدل های متعارف قیمت گذاری به وفور در مبانی نظری موضوعی قیمت گذاری دارایی مالی و همچنین در حوزه مبانی نظری مالی رفتاری گزارش شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل رفتاری مهم دیگری نظیر رفتار جمعی و مومنتوم در سطح هر صنعت حاضر در بورس تهران و فرا بورس ایران است. با به کارگیریروش شناسی پرتفوی پژوهی در سطح هر صنعت و استفاده از داده های قیمتی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران و فرا بورس ایران در طول دوره 17/09/1387 تا 22/08/1397، عوامل رفتار جمعی و مومنتوم برای 24 صنعت که لااقل دارای 5 شرکت بوده اند، محاسبه شد. در مرحله نخست، بررسی و تحلیل مقادیر این عوامل به طور مقدماتی حاکی از وجود رفتار جمعی و مومنتوم بود. در مرحله دوم، بررسی و تحلیل رگرسیون تلفیقی نشان داد که بازدهی آتی کوتاه مدت (1ماهه)، میان مدت (2ماهه) و نسبتاً بلندمدت (3ماهه)، رابطه معناداری با عوامل رفتار جمعی و عامل مومنتوم دارد. در مرحله سوم، با به کارگیری روش شناسی پرتفوی پژوهی در سطح صنایع، صرف بازدهی مبتنی بر عوامل محاسبه و مشاهده شد که پرتفوی دارای رفتار جمعی و مومنتوم، بازدهی بالاتری در مقایسه با پرتفوی بدون رفتار جمعی و بدون مومنتوم دارد و عامل رفتار جمعی موجب کسب بازدهی مومنتومی بالاتر در آینده می شود.
بررسی نقش ویژگی های مدیریت بر ریسک ریزش قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
82 - 102
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای نخستین بار، به شناسایی و سنجش ویژگی های مدیریت که عبارت اند از خوش بینی مدیریت، کوته بینی مدیریت، محافظه کاری مدیریت، دقت پیش بینی مدیریت، ساختار مدیریت و توانایی مدیریت بر ریسک ریزش قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران پرداخته خواهد شد. برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد ۱۶۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ انتخاب شد و روش آزمون فرضیه ها، مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان ویژگی های مختلف مدیریت، دو ویژگی کوته بینی مدیران و دقت پیش بینی مدیریت بیشترین تأثیرگذاری را بر ریزش قیمت سهام در شرکت های بررسی شده داشته است. علاوه بر این، با افزایش کوته بینی مدیریت بر میزان ریزش قیمت سهام شرکت های بررسی شده به شکل معناداری افزوده شده و بدین ترتیب بازار سرمایه از طریق افزایش ریزش قیمت سهام شرکت واکنش معناداری نسبت به ویژگی کوته بینی مدیریت نشان داده است. سایر یافته ها نشان می دهد که ریزش قیمت سهام با افزایش دقت پیش بینی مدیریت کاهش یافته است. همچنین با افزایش خوش بینی مدیریت، بهبود ساختار مدیریت و افزایش توانایی مدیریت از میزان ریزش قیمت سهام شرکت های نمونه کاسته شده است و اعمال محافظه کاری بالاتر مدیران با افزایش ریسک ریزش قیمت سهام همراه بوده است، هرچند که هیچ یک از این نتایج ازلحاظ آماری معنادار نیست.
تاثیر ویژگیهای رفتاری و اخلاقی بر تصدی و تصمیم گیری مدیران مالی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه های روانشناسی،تصمیم گیری مدیران تحت تاثیربرخی فاکتورهای روانشناختی ( اخلاقی) و رفتاری غیرقابل انکاری است که نیاز است به منظور اتخاذ تصمیمات اثربخش، این فاکتورها را درک کرد. متاسفانه در بسیاری از مواقع مدیران نسبت به این موضوع آگاهی نداشته و درنتیجه عدم مدیریت احساسات خود، به طور ناخودآگاه تصمیمات اشتباهی می گیرند. یکی از راهکارهای مؤثر،کمک گرفتن از شاخه جدیدی در علم مالی، بنام مالی رفتاری است. این پژوهش در حوزه اشخاص، به بررسی عوامل مختلف روانشناختی (اخلاقی) و رفتاری مؤثر درتصمیم گیری مدیران مالی، مورد مطالعه نظام بانکی،می پردازد.این تحقیق با استفاده از پرسشنامه و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی ، به شناسایی فاکتورهای اصلی روانشناختی و سپس با کمک فنون AHP، به رتبه بندی و وزن دهی متغیرهای رفتاری مؤثر در تصدی و تصمیم گیری مدیران مالی می پردازد.نتایج بیانگر آن است فاکتورهای وراثتی، شخصیتی،اکتسابی و اجتماعی در تصمیم گیری افراد تاثیر دارند، بطوریکه متغیرهای:داشتن اعتمادبه نفس، توانایی مدیریت استرس، مسئولیت پذیری افراد ، داشتن توانایی های روانی و هوش هیجانی در یافتن راه حل های نوآورانه ،ازجمله مهم ترین متغیرهایی می باشند که در نوع تصمیم گیری افراد می تواند تاثیر داشته باشد.
بررسی تأثیر تمایلات و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران فردی بر بازده مازاد: الگوی تجدیدنظرشده فاما و فرنچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: از دهه 1990 همواره تعیین ارزش منصفانه دارایی های مالی و اینکه آیا این ارزش تنها به عوامل بنیادی در الگو های قیمت گذاری بستگی دارد یا از عوامل رفتاری و روان شناختی نیز تأثیر می گیرد، مسئله ای بحث برانگیز بوده است. رشته مالی رفتاری به مسائلی توجه کرده و الگو های قیمت گذاری دارایی های جایگزینی را ارائه داده است که جنبه های رفتاری تصمیم گیری را در بر می گیرند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر همزمان معیارهای تمایلات و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی بر قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در 77 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1395 تا 1388 با روش داده های ترکیبی است. روش: به این منظور الگوی تجدیدنظرشده پنج عاملی فاما و فرنچ با افزودن معیارهای تمایلات سرمایه گذار و رفتار معاملاتی سرمایه گذار فردی ایجاد شد. نتایج: نتایج تجربی نشان داد این دو عامل تأثیر بااهمیتی بر بازده مازاد در الگوی پنج عاملی دارند. در شرایطی که تمام سرمایه گذاران منطقی نیستند، تصمیم گیرندگان جوانب روان شناختی سرمایه گذار را برای درک چگونگی قیمت گذاری دارایی ها به کار می گیرند.
بررسی تاثیر هیجانات سرمایه گذاران بر نسبت قیمت به سود
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و پرکاربردترین نسبت های تصمیم گیری در خرید و فروش در بازار سرمایه نسبت قیمت به سود می باشد، این شاخص می تواند تحت تاثیر هیجانات سرمایه گذاران قرار گیرد و باعث ایجاد حباب در این نسبت شود. این پژوهش هدف خود را بررسی تاثیر هیجانات سرمایه گذاران بر نسبت قیمت به سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قرارداده است. در این مطالعه، با استفاده از روش حذف سیستماتیک، نمونه ای متشکل از 90 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1395 انتخاب گردیده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات پس رویدادی است. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آمون فرضیه ها پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده شده. اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیر های تحقیق وارد صحفه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزارهایEViews9 و Stata14 تحلیل شدند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های اول تا سوم نشان داد که هیجانات سرمایه گذاران بر نسبت قیمت به سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری دارد.
نقش کیفیت اطلاعات حسابداری در مصداق تورش نوگرایی در رفتار سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
29-62
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر تلاش دارد تا با تأکید بر مکانیزم بازار سرمایه و با استفاده از اطلاعات حسابداری، وجود پدیده رفتاری نوگرایی و نقش کیفیت اطلاعات حسابداری را در مصداق این پدیده بررسی نماید. روش:در این تحقیق از متغیرهای سودهر سهم، بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری هر سهم به عنوان شاخص هایی برای اطلاعات حسابداری استفاده گردید. روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی و داده های 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1396 استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی های صورت گرفته نشان داد که کیفیت اطلاعات حسابداری موجب تضعیف پدیده نوگرایی در رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران می گردد. نتیجه گیری: از طریق بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری گزارش شده توسط شرکت ها، می توان تورش های رفتاری در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران را کاهش داد.
ارزیابی راهبرد سرمایه گذاری معکوس در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیستم بهار ۱۳۹۲ شماره ۷۳
103 - 124
هدف اصلی این مقاله، بررسی عملکرد راهبرد سرمایه گذاری معکوس است که راهبردی جدید در خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران در یک بازه زمانی خاص به شمار می آید. در بازارهای سهام دو راهبرد سرمایه گذاری توالی و معکوس به کار می رود. براساس راهبرد سرمایه گذاری معکوس، سهامی که در گذشته عملکرد موفقی داشته (برنده) فروخته شده و سهامی که عملکرد ضعیف و نا موفقی داشته (بازنده)، خریداری می شود. مقاله حاضر امکان افزایش بازده سرمایه گذاری ها و کسب بازده های غیر عادی را با به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری معکوس بررسی می کند و سپس با توجه به میزان بازدهی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران آزمون می شود. جامعه آماری، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 تا 1389 و نحوه نمونه گیری آن روش غربالگری است. آزمون فرضیه ها و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیلی آماری SPSS و آزمون t انجام شده است. نتایج نشان می دهد میانگین های انباشته بازده غیرعادی پرتفوی برنده فقط در برخی بازه های زمانی مورد بررسی از نوع بازنده آن کمتر بوده که این اختلاف معناداری نیست. ازاین رو به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری معکوس در دوره مطالعه شده به کسب بازدهی اضافی منجر نمی شود.
استخراج شاخص ترکیبی گرایش احساسی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مالی کلاسیک جایگاهی برای بروز احساسات معامله گران وجود ندارد؛ اما پارادایم مالی رفتاری نشان می دهد در برخی مواقع، تغییرات قیمت اوراق بهادار هیچ دلیل بنیادی ندارد و گرایش احساسی سرمایه گذار نقش مهمی در تعیین قیمت ها بازی می کند. روش: احساسات سرمایه گذار، گرایش فعالان بازار برای بورس بازی تعریف شده است و این گرایش ممکن است به وضعیت روان شناختی ذهن سرمایه گذاران مرتبط باشد. با توجه به اینکه معامله گران اختلال زا با تأثیرگرفتن از احساسات و هیجانات بازار تصمیم گیری می کنند، برای تبیین رفتار این نوع معامله گران، از شاخص گرایش احساسی استفاده می شود. شاخص های گرایش احساسی به دو روش مستقیم (به روش پیمایشی) و غیرمستقیم (ازطریق تحلیل آمار و داده های بازار) استخراج می شوند. نتایج: این پژوهش با توجه به پژوهش های گذشته و شرایط بازار سهام ایران، به روش تحلیل مؤلفه های اساسی، متغیرها و نماگرهای احساسی مختلفی را برای استخراج شاخص ترکیبی احساسی برای معامله گران اختلال زا در بورس اوراق بهادار تهران بررسی و تحلیل کرده است که درنهایت، با توجه به مقدار ویژه مؤلفه مشترک اول و بار عاملی (ضرایب) متغیرها، از سه متغیر در شاخص نهایی استفاده شد. این سه متغیر عبارت اند از: حجم ماهانه معاملات خرد به حجم کل معاملات سهام، حجم ماهانه معاملات آنلاین به حجم کل معاملات سهام و حجم ماهانه معاملات سهام به وسیله صندوق ها و شرکت های سبدگردان به حجم کل معاملات بازار.
ارایه مدلی برای بررسی تاثیرات ترکیبی ریسک پذیری، ویژگی های فردی و فرهنگی بر بروز رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد نشان می دهد که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران برای تعیین ارزش سهام علاوه بر روش های کمی، از قضاوت هایی مبتنی بر تصورات ذهنی، اطلاعات غیرعلمی، شایعات و پیروی کورکورانه از عده معدودی از مشارکت کنندگان در بازار سرمایه که از آن با عنوان رفتار جمعی، رمه ای و توده وار نیز یاد می شود، استفاده می کنند. هدف از این پژوهش معرفی مدلی برای بررسی ترکیب عوامل موثر بر بروز رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران، بر مبنای پیشینه ی مطالعات مربوط در این زمینه است. این پژوهش از نوع آمیخته بوده که به لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی، پیمایشی می باشد. در این پژوهش تعداد 190 سرمایه گذار به عنوان نمونه در دسترس پرسشنامه برخط را تکمیل نموده و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و AMOS18 و در چارچوب روش معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفته و مدل پژوهش ترسیم گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل ارایه شده از برازش مطلوبی برای بیان ارتباط عوامل موثر بر بروز رفتار توده وار سرمایه گذاران برخوردار است و می تواند ارتباطات و اثرات میانجی بین ویژگی های فردی و فرهنگی، ریسک پذیری و رفتار توده وار را در سرمایه گذاران مشخص نماید.
مدلسازی تاثیرات عوامل رفتاری و کلان اقتصادی بر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکرد پویاییشناسی سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
89-124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای پیشبینی تغییرات شاخص کل «بورس اوراق بهادار تهران» با درنظرگرفتن عوامل رفتاری و کلان اقتصادی حاکم بر بازارهای پولی و مالی کشور صورت گرفته است. اهمیت و ضرورت این مطالعه از آن رو است که بر خلاف سایر مطالعات پیشین بهمنظور تحقق این مهم تنها به ابعاد کلان اقتصادی پرداخته نشده و علاوهبر این بُعد، ابعاد رفتاری نیز بررسی شده است تا قدرت تبیینکنندگی مدل را نسبت به مدلهای ارائهشده در این راستا ارتقا دهد. این امر با استفاده از روش پویاییشناسی سیستمی و ارتباط میان سوگیریهای رفتاری، داراییهای رقیب سهام (قیمت طلا، نرخ ارز، قیمت مسکن و قیمت نفت) و عوامل کلان اقتصادی صورت گرفته است. نتایج پژوهش مؤید این موضوع است که متناسب با شرایط پیش رو تا سال 1400، با افزایش ارزش تمامی داراییهای رقیب سهام، بهتبع شاخص کل «بورس اوراق بهادار تهران» نیز از این الگو پیروی خواهد کرد. در این راستا باید توجه داشت که رشد چند برابری ارزش هر یک از داراییهای موجود در بازارهای پولی و مالی کشور در یک بازه زمانی کوتاهمدت نشاندهنده بهبود و رشد وضعیت اقتصادی کشور بهشمار نمیرود؛ بلکه این امر بهواسطه جذب سرمایهگذاران ناآگاه به این بازارها رخ داده است و میتواند زمینه وقوع بحرانهای اقتصادی را برای کشور به همراه داشته باشد.
شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی در تشکیل پرتفوی توسط سرمایه گذاران کم تجربه به کمک تحلیل عاملی تاییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
127 - 146
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان و فعالان بازار سرمایه در استان اردبیل تشکیل داده اند. تعداد اعضای جامعه و نمونه در این تحقیق به ترتیب 196 و 130 نفر بودند. برای تجزیه و تحلیل از تکنیک دلفی سه دوری و ضریب کندال و برای تایید عوامل شناسایی شده از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل لنگر انداختن و تعدیل، خطای دسترسی به اطلاعات، خطای تایید اطلاعات، خطای فرافکنی، اثرهاله ای، احساسات بازار، تصورات خوش بینانه، تئوری افسوس، اثر ناهنجاری قیمتها، دیدگاه محدود، بر تصمیم سرمایه گذاران بیشترین تاثیر را دارند.
بررسی تأثیر ویژگی های مدیریت بر ریسک ریزش قیمت سهام؛ با تأکید بر روش های داده کاوی
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
93 - 128
حوزه های تخصصی:
مدیران برای آن که بتوانند در سمت خود کارا و موفق باشند، باید از نظر ویژگی های شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند. به منظور بررسی موضوع مطالعه، اطلاعات مالی ۱۶۵ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران برای دوره زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶، از مدل رگرسیون چندگانه با استفاده از الگوی داده های ترکیبی و از روش های داده کاوی شامل الگوریتم شبکه های عصبی و درخت تصمیم استفاده شد.یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس شبکه های عصبی صرفاً کوته بینی و ثبات مدیریت تأثیری معنادار بر ریزش قیمت سهام داشته اند. بیشترین تأثیرگذاری بر ریزش قیمت سهام براساس معیار چولگی منفی سهام مربوط به متغیرهای اهرم مالی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و رقابت در بازار محصولات بوده و برمبنای معیار نوسان بازده سهام مربوط به اهرم مالی، نرخ بازده دارایی ها و ریسک بازده سهام است. براساس چولگی منفی سهام؛متغیر های ریسک بازده سهام، کوته بینی مدیریت و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری دارای بیشترین تأثیرگذاری بوده و براساس معیار نوسان بازده سهام؛ متغیرهای ریسک بازده سهام، نرخ بازده دارایی ها و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند.
تأثیر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر گرایش های احساسی و عواطف رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام است. بدین منظور، با استفاده از مدل دباتا و همکاران (2017) و با به کارگیری داده های 14 کشور، در بازه زمانی 2008 تا 2018، تأثیر گرایش های احساسی و تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام بررسی شده است. در این پژوهش برای سنجش و اندازه گیری متغیر احساسات سرمایه گذاران، از شاخص آرمز و همچنین برای سنجش نقدشوندگی، از معیارهای ارزش معاملاتی(TV)، عدم نقدشوندگی آمیهود (ILLIQ) و عدم نقدشوندگی کوروین و شولتز(HLS) استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش نشان می دهد که: بالا بودن سطح نقدینگی بازار در سال قبل، تأثیر مثبت و معناداری بر سطح نقدینگی بازار در سال جاری دارد. احساسات سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. نرخ رشد حجم پول و نرخ رشد تولیدات صنعتی نیز بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و نرخ تورم سال جاری، تأثیر منفی بر نقدشوندگی بازار سهام دارد. بر اساس نتایج، احساسات سرمایه گذار در کشورهای مورد مطالعه، تأثیر مثبت بر حجم معاملات بازار سهام دارد و می تواند حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام را افزایش دهد؛ لذا بخشی از رشد نقدینگی وارد بازار سهام شده است و توانسته است حجم معاملات در این بازار را افزایش دهد.
بررسی اطلاعات حسابداری مورد علاقه سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس تیپ شخصیتی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
26 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اطلاعات حسابداری مورد علاقه سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس تیپ های شخصیتی آنان است. در این خصوص، از پرسش نامه شخصیتی چندعاملی نئو برای تعیین تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران استفاده شد. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی پیمایشی از نوع نظرسنجی است. کلیه سرمایه گذاران حقیقی فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. در این پژوهش از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. نمونه این پژوهش برابر با 379 نفر است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار آماری اس پی اس اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران عامل مؤثری بر علایق اطلاعاتی آنان است و سرمایه گذاران با تیپ های شخصیتی ریسک گریزتر به اطلاعات قابل اتکاتر و سرمایه گذاران با تیپ های شخصیتی ریسک پذیرتر به اطلاعات مربوط تر علاقه بیشتری دارند. صرف نظر از تیپ های شخصیتی مختلف، تقریباً تمامی سرمایه گذاران به اطلاعات حجم معاملات با اشخاص وابسته و گزارش حسابرس علاقه بسیار بالایی دارند. اما در خصوص اطلاع مربوط به روند رشد فروش در ده سال گذشته، سرمایه گذاران کمترین علاقه را به این نوع از اطلاع از خود نشان داده اند.
تحلیل تطبیقی مبانی معرفت شناختی مالی کلاسیک و مالی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله، پاسخ به این پرسش است که دانش مالی کلاسیک و دانش مالی رفتاری، به عنوان دو پارادایم رقیب درون اقتصاد مالی، در مواجهه با مسئله صدق چه رویکردی دارند؟ بر اساس نتایج این تحقیق، معرفت شناسی این دو پارادایم با غفلت از چیستی معرفت، به توجیه معرفتی فرو کاسته شده است. این غفلت، موجب شده است که مسئله صدق در دانش اقتصاد مالی، غیرقابل حل گردد. اقتصاد مالی کلاسیک در فهم انسان به عنوان موضوع دانش اقتصاد مالی، با تکیه بر عقل انسانی، تبیینی غیردقیق از «انسان اقتصادی»، به عنوان موضوع علم اقتصاد مالی ارائه داده است. به همین دلیل، با غفلت از چیستی معرفت، رویکرد درون گرای انسجام گرایی را در توجیه معرفت به کاربرده است که منجر به نسبیت در صدق می شود. اقتصاد مالی رفتاری نیز اگرچه مجموعه باورهای منسجم مالی کلاسیک را موردتردید قرار داده است، اما در این پارادایم نیز به دلیل رویکرد برون گرای وثاقت گرایی در توجیه، صدق تابع مشاهده و تجربه قرار دارد. برای حل مسئله صدق، لازم است یک چارچوب فلسفی درون گروانه کل نگر، جایگزین چارچوب فلسفی فعلی گردد که در گام اول، تبیینی صحیح از انسان و ماهیت کنش اقتصادی وی ارائه دهد و با اثبات باورهای پایه، در خصوص ماهیت انسان اقتصادی و با رویکرد مبناگرایانه در توجیه، به گزاره های صادق در خصوص شاخت رفتار سرمایه گذار دست یابد.
تاثیر نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعات بر رابطه گرایش های احساسی و نقدشوندگی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در مالی رفتاری احساسات بازار و گرایش های احساسی سرمایه گذاران است. گرایش های احساسی سرمایه گذاران به معنای حاشیه میزان خوش بینی و بدبینی سهامداران نسبت به یک سهام است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعات بر رابطه گرایش های احساسی و نقدشوندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و نقدشوندگی سهام رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ اما عدم تقارن اطلاعات بر رابطه میان گرایش های احساسی سرمایه گذاران و نقدشوندگی سهام تأثیر معنی داری ندارد.
بررسی تأثیر نوسانات غیر سیستماتیک بر قیمت گذاری نادرست: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ورود سرمایه گذاران ناگاه یا اختلال گر در بورس، معاملات اختلال زا نقش محوری در مالی رفتاری بازی می کند. این معاملات موجب انحراف قیمت دارایی از ارزش های بنیادی می شوند. همچنین، قیمت سهام به طور مشترک ازطریق ارزش ذاتی و خطر معامله گر اخلالی تعیین می شود؛ درنتیجه، معاملات اختلال زا موجب قیمت گذاری نادرست می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نوسانات غیر سیستماتیک به عنوان شاخص معاملات اختلال زا بر قیمت گذاری نادرست سهام است. در این راستا جامعه آماری تحقیق 120 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1390 تا 1396 به روش غربالگری شده است. نتایج پژوهش نشان دادند نوسانات غیر سیستماتیک بر سطح قیمت گذاری نادرست سهام براساس مدل رودز (2005)، برگر (1995) و والکینگ (1985) تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین، نوسانات غیر سیستماتیک به عنوان شاخص معاملات اختلال زا تأثیر مثبت و معناداری بر قیمت گذاری نادرست براساس هر سه روش دارد؛ درنتیجه، ورود معامله گران ناآگاه در بورس ایجاد اختلال می کند و سبب انحراف قیمت از ارزش ذاتی آن می شود؛ موضوعی که نظریات کلاسیک مالی به توجیه آن قادر نبوده اند و نقش نوسانات غیر سیستماتیک را در قیمت گذاری در نظر نگرفته اند؛ در حالی که مباحث جدید مالی رفتاری آن را بیان می کنند. نتایج تحقیق حاضر نیز بر این نکته تأکید می کند. در این راستا یکی از راهکارهای جلوگیری از قیمت گذاری نادرست سهام، کنترل معاملات اختلال زا است.
نقد کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب مبانی اقتصاد و مالی رفتاری توسط علی سعیدی و سید محمدجواد فرهانیان در سال 1391 تألیف و در سال 1394 تجدید چاپ شده است. کتاب طیف وسیعی از موضوعات مطرح در اقتصاد و مالی رفتاری را پوشش می دهد، اما میان مطالب ارائه شده اتصال منطقی وجود ندارد و ایده های خرد در یک بستر کلان قرار نگرفته اند. نویسندگان نه ابعاد نظری اقتصاد و مالی رفتاری را به صورت منسجم و نظام مند ارائه کرده اند و نه ابعاد کاربردی آن را. علاوه بر این، حجم مطالب ترجمه شده از انگلیسی بسیار زیاد است. نویسندگان بدون اینکه ثابت کرده باشند که افزایش اطلاعات باعث تغییر رفتار می شود، پس از فراهم کردن فهرستی از انواع سوگیری ها، تجویزهایی برای مقابله با آن ها ارائه کرده اند که با ماهیت رویکرد شاهدمحور در اقتصاد و مالی رفتاری سازگار نیست. وجود برخی برداشت های شخصی و اثبات نشده در کتاب به سادگی غیرعلمی است و اعتبار اقتصاد و مالی رفتاری را خدشه دار می کند.
بررسی قرار گرفتن در معرض جنگ در دوران کودکی و تاثیر آن بر ریسک پذیری مالی در بزرگسالی
حوزه های تخصصی:
تجربه های نامطلوب دوران کودکی می تواند تاثیرات طولانی مدتی برعدم قطعیت یا تردید در تصمیم گیری در دوره بزرگسالی داشته باشد. از اینرو هدف اصلی پژوهش بررسی در معرض جنگ قرار گرفتن در دوران کودکی و تاثیر آن بر ریسک پذیری مالی در بزرگسالی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. بدین منظور با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 پرسشنامه به صورت الکترونیکی در استان های خراسان، خوزستان، هرمزگان، سیستان-بلوچستان و اصفهان توزیع شد که در نهایت 263 پرسشنامه به صورت تکمیل شده دریافت گردید. نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سن و ریسک پذیری مالی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. مشخص گردید بین تحصیلات و ریسک پذیری مالی نیز رابطه منفی معناداری برقرار است. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین جنسیت و ریسک پذیری مالی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه بین قرار گرفتن در معرض جنگ در دوران کودکی و ریسک پذیری مالی در بزرگسالی مورد تایید قرار می گیرد. با توجه به این نتیجه می توان بیان نمود کسانیکه که در دوران کودکی و نوجوانی در معرض جنگ تحمیلی قرار گرفته اند، تجربه های نامطلوب آن می تواند سال ها تصمیمات مالی آن ها را دچار تردید کرده و بر آن تاثیر منفی داشته باشد.