احداث صنایع و استقرار فعالیت های صنعتی در قالب شهرک ها در نواحی روستایی از جمله پدیده هایی است که پیامد های گوناگونی در بر داشته است. از این رو پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع، به ارزیابی این پیامدها در ابعاد مختلف فضایی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری، آن دسته از شاغلان شهرک صنعتی مینودشت هستند که در روستاهای بخش مرکزی این شهرستان سکونت دارند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 114 نفر برآورد، و به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ها انتخاب شدند. و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شدند. جهت تعیین میزان تغییرات اجتماعی و اقتصادی در زندگی روستاییان در دو وضعیت قبل و بعد اشتغال، در شهرک صنعتی و همچنین سنجش تغییرات محیطی-کالبدی در اطراف شهرک؛ از آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و مک نمار و آزمون های توصیفی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که، استقرار شهرک صنعتی در ناحیه مورد مطالعه، پیامدها و تغییرات مختلفی به جای گذاشته است. ایجاد اشتغال و کسب درآمد به طور مستقیم برای تعدادی از روستاییان از جمله آثار مثبت این شهرک است؛ اکثریت این افراد قبل از اشتغال در بخش صنعت، در فعالیت های کشاورزی مشغول بوده اند که تعداد زیادی از آنها پس از اشتغال در شهرک صنعتی، فعالیت های کشاورزی خود را رها کرده اند. همچنین حدود یک سوم از شاغلان روستایی شهرک را زنان تشکیل می دهند که این مطلب نشان دهنده عملکرد مثبت استقرار صنایع در این ناحیه در زمینه اشتغال زنان است. نتایج به دست آمده از آزمون ویلکاکسون درمورد مولفه های میزان درآمد و پس انداز شاغلین روستایی، رضایت شغلی، امنیت شغلی، میزان تمایل برای ادامه زندگی در روستا، وضعیت مسافرت و تفریح، بهبود وضعیت بهداشت و درمان، گویای تفاوت معنا داری است. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون مک نمار، در رابطه با مولفه های مربوط به الگوی مصرف و کیفیت زندگی تفاوت های معناداری را در دو دوره قبل و بعد از اشتغال در شهرک صنعتی، نشان می دهد. در زمینه پیامدهای محیطی- کالبدی از آزمون های توصیفی استفاده شد؛ با توجه به نتایج به دست آمده از مهمترین پیامدها در این بعد، می توان به آلودگی هوا، تغییر کاربری وسیع زمین های کشاورزی مرغوب و تغییر در چشم انداز های محیطی اشاره کرد.