مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
زیست پذیری
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
123 - 140
حوزه های تخصصی:
شکوفایی شهری به عنوان رویکردی کل نگر و جامع با توصیف موفقیت، سلامت، پیشرفت و خوب زیستن مطرح است و با ارتقاء کیفیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط زیستی زمینه لازم برای زیست پذیر بودن شهرها را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری و اثرات آن بر زیست پذیری در مناطق 22گانه کلانشهر تهران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیل است. جامعه آماری این پژوهش، کلانشهر تهران با 8679936 نفر جمعیت است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر برآورد گردید که جهت دستیابی به نتایج بهتر به 391 نفر ارتقا یافت. به منظور تحلیل موضوع، چهارچوبی از 5 شاخص شکوفایی شهری در قالب 50 گویه و 3 شاخص زیست پذیری در قالب 25 گویه به صورت تلفیقی بر اساس مطالعات سایر پژوهشگران تدوین و انتخاب شد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد شاخص توسعه زیرساخت ها، بیشترین تأثیر را بر زیست پذیری داشته است و 809/0 از کل واریانس را تبیین می کند. نتایج حاصل از تحلیل یافته های پژوهش بر اساس تکنیک کداس نشان می دهد که در مناطق 22گانه کلانشهر تهران، تنها منطقه یک از لحاظ شاخص های شکوفایی شهری در وضعیت بسیار خوب قرار داشت، شش منطقه در سطح خوب، نُه منطقه در سطح متوسط، و شش منطقه در وضعیت ضعیف قرار داشتند. نتایج یافته ها نشان می دهد؛ برای بهبود مناطقی که در سطح ضعیفی قرار دارند و همچنین برای حفظ و ارتقای شرایط در مناطق که در وضع مطلوبی به سر می برند باید به توسعه زیرساخت ها، بهره وری، کیفیت زندگی و ... توجه نمود.
بررسی و تحلیل مولفه های زیست پذیری شهری در راستای توسعه پایدار (مورد پژوهی: قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
215 - 228
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری یکی از مبانی اصلی توسعه پایدار است که مستقیما بر ابعاد فیزیکی ، اجتماعی –اقتصادی و روانی زندگی مردم تاثیر می گذارد و در بر گیرنده ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی و کار تبدیل می کند. نوشتار حاضر در پی آن است که با هدف شناخت پایه ای از وضعیت حاکم به زیست پذیری شهرقائمشهر بپردازد. برای دستیابی به این هدف با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته ; 383 نفر از شهروندان ساکن شهرقائمشهر به روش نمونه گیری احتمالی ( تصادفی ساده) مورد ارزیابی قرار گرفته و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل های آزمون های T تک نمونه ای ، آزمون فریدمن، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشانگر این است که با توجه مقایسه سه مولفه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهر قائم شهر، مقدار میانگین رتبه ای در بعد اجتماعی برابر با 48/1، بعد اقتصادی برابر با 54/1 و بعد زیست محیطی برابر با 98/2 بوده است و مقدار آزمون فریدمن که بر مبنای آماره کای دو محاسبه می شود برابر با 326/551 و سطح معنی داری 000/0 بوده که نشان میدهد تفاوت معنی داری بین این سه مولفه وجود دارد. در بعد اجتماعی زیر شاخص کیفیت دفع آبهای سطحی در شاخص خدمات بهداشتی و درمانی به همراه تمامی موارد در شاخص زیر بنایی دارای میانگین کمتراز حد نرمال می باشند که نشانگر عدم زیست پذیری در شاخص های موجود می باشد. همچنین در بعد اقتصادی شاخص اشتغال و مسکن دارای وضعیت مناسبی نبوده و باید راهکارهای مناسب در این خصوص مدنظر مدیران و دست اندرکاران قرار گیرد. تمامی ابعاد شاخص زیست محیطی دارای حداقل میانگین لازم می باشند که نشانگر زیست پذیری کامل این بعد می باشد.
تحلیل زیست پذیری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
261 - 276
حوزه های تخصصی:
مق دمه: مفهوم زیست پذیری از جمله مفاهیم نوین و نوظهور در ادبیات جغرافیا و برنامه ریزی روستایی است که بر قابلیت مکان تمرکز دارد. درحال حاضر شرایط نامناسب زندگی درسکونتگاههای روستایی کشور ما موجب شده تا روستاهها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شوند. به تبع این شرایط توجه به زیست پذیری سکونتگاههای روستایی ضروری است.
هدف : پژوهش حاضر با هدف تحلیل زیست پذیری اقتصادی، سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا را مورد بررسی قرار داده است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش روستاهای شهرستان صومعه سرا است. برای دستیابی به هدف، از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی مبتنی بر توزیع پرسش نامه و مصاحبه با 377 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای نمونه (20 روستای منتخب به روش نمونه گیری طبقه ای و به طور تصادفی ساده) بهره گرفته شد.
قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا می باشد.
یافته ها: برای ارزیابی زیست پذیری اقتصادی، پنج مولفه اشتغال و درآمد، هزینه های خانوار، وضعیت کشاورزی، ارزش زمین و مسکن، وضعیت گردشگری شناسایی شد. در این پژوهش از تحلیل های آزمون T تک نمونه ای برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش، تحلیل رگرسیون چندگانه جهت مشخص شدن تاثیر شاخص های اقتصادی بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی و از تحلیل مسیر جهت میزان اثرگذاری شاخص ها بر زیست پذیری استفاده شده است.
نتیجه گیری: کمک آزمون Tتک نمونه مشخص شد میزان زیست پذیری اقتصادی از میانگین مورد انتظار کمتراست. نتایج تحلیل مسیر نشان داد میزان زیست پذیری تحت تأثیر مستقیم شاخص اشتغال و درآمد (به میزان 422/0) و شاخص گردشگری (به میزان 269/0) می باشد. اگر چه شاخص های ارزش زمین و مسکن، هزینه خانوار و وضعیت کشاورزی به طور مستقیم بر زیست پذیری سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا موثر نبوده است و میزان اثر کل در هر سه شاخص پایین و در شاخص ارزش زمین و مسکن پایین و منفی است، اما به طور غیر مستقیم می توانند بر وضعیت اشتغال و درآمد روستاها تاثیرگذارده و بر افزایش یا کاهش زیست پذیری موثر واقع گردند. شاخص وضعیت گردشگری علی رغم تاثیر مستقیم بر میزان زیست پذیری از طریق شاخص اشتغال و درآمد نیز می تواند منجر به افزایش زیست پذیری گردد.
ارزیابی زیست پذیری فضاهای شهری از منظر سالمندان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (PLS)، (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی مرحله ای از زندگی است که چگونگی گذران آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مسأله سالمندی در ایران به علت دلایل مختلف از جمله کاهش میزان زاد و ولد، پیشرفت های علم پزشکی پدیده ای نوین به شمار می آید. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی وضع موجود زیست پذیری شهر بابل با هدف اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری از دیدگاه سالمندان در شهر بابل است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی برداده های اولیه بوده که جمع]وری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart Pls مورد پردازش قرار گرفت. وضع موجود با آزمون تی نمونه ای و روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری با کمک مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود تمامی ابعاد زیست پذیری شهر بابل از میانگین متوسط پایین تر بوده است. نتایج مدل نیز نشان می دهد که از بین مؤلفه های اثرگذار بر وضع موجود، تمام مؤلفه ها، اثرگذاری مثبت و معناداری داشته و بیشترین تأثیر را مؤلفه سلامت شهری دارد که می توان از آن به عنوان محرک و برانگیزاننده زیست پذیری شهر بابل نام برد و مؤلفه زیست محیطی کمترین اثر را بر وضع موجود زیست پذیری شهر بابل داشته است.
تحلیل زیست پذیری شهرهای توسعه برون زا با رویکرد مدل ریاضی پایداری(مورد مطالعه: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل های تاریخی نشانگر آن است که منطقه سیستان از دیرباز پهنه ای آباد و از نظر تولیدی سرآمد بوده است. در این حوزه جغرافیایی، شهرهای متعددی ایجاد و به مرور و با تغییر شرایط یا از بین رفته و یا تقلیل کارکرد پیدا کرده اند. اما از اوایل قرن کنونی، شهر زابل با عنایت به اعتبارات دولتی شکل گرفته و در این مدت، دائماً بر جمعیت خود افزوده است. در واقع، به دلیل توسعه برون زای شهر، مشکلات محیطی و منطقه ای هیچگاه رشد این شهر را متوقف نکرده و به قیمت تخریب محیط پیرامونی، حیات آن با شدت بیشتری استمرار پیدا کرده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی، وضعیت زیست پذیری شهر زابل را مورد تحلیل قرار داده است. داده های مورد نیاز این شناخت با پرسشنامه محقق ساخته و از نمونه ای به حجم 300 نفر از کارشناسان این حوزه، گردآوری و با استفاده از ماتریس ارزیابی شاخص های مؤثر و متأثر و مدل ریاضی پایداری و زیست پذیری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که این شهر در بخش زیست محیطی امتیاز 4829/0 و در بخش اقتصادی و اجتماعی امتیاز 2945/0 را کسب کرده است. بر اساس این امتیازات، درجه زیست پذیری این شهر 1884/0 تعیین شده و مطابق استانداردهای موجود، در گروه زیست پذیری ضعیف و بسیار ضعیف قرار می گیرد. بنابراین، اگر سیاست های کنترلی و پیشگیرانه لازم اعمال نشود، نه فقط سکونت و زندگی در این شهر مورد تهدید قرار می گیرد، بلکه محیط پیرامونی نیز دچار تخریب اساسی تری خواهد شد.
تدوین استراتژی های راهبردی برای زیست پذیری شهرکرد بر مبنای نقش مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های مختلف مواجه شده اند. تداوم این گونه رشد شهرنشینی هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین استراتژی های راهبردی برای زیست پذیری شهرکرد بر مبنای نقش مدیریت شهری می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل ساکنان شهر شهرکرد می باشد و محدوده آماری کل منطقه دربردارنده شهر شهرکرد می باشد. تعداد جامعه آماری برابر با (160000) در نظر گرفته شده اند. تعداد نمونه برابر 383 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. داده های گردآوری شده براساس مدل SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن است که به ترتیب استراتژی های نوع تدافعی، استراتژی نوع محافظه کارانه، استراتژی نوع رقابتی و در نهایت استراتژی نوع تهاجمی به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار دارند. بر این مبنا مهم ترین استراتژی های توسعه زیست پذیری شهرکرد بر مبنای عملکرد مدیریت شهری شامل تقویت و حمایت از حق مشارکت اجتماعی با بهره گیری از تجربه های موفق و نظرات مردمی در راستای بهبود قوانین و مقررات حمایتی در شهر شهرکرد، ساماندهی پروژه های مشارکتی در سطوح مختلف محلی و ملی و بین المللی در حوزه حمل و نقل، توسعه و تقویت تعاملات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بین مردم در محلات مختلف از طریق برنامه های رسانه های جمعی می باشد.
نقش مقاوم سازی مسکن روستایی در زیست پذیری روستاها (مطالعه موردی: دهستان مهروئیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
زیست پذیری به مجموعه ای از شرایط موردنیاز جهت زندگی مناسب افراد در یک محدوده معین اطلاق می شود که موجب ات آسایش، رفاه و رضایت ساکنانش را برای مدت زمان طولانی فراهم می سازد. یکی از بسترها و زمینه ها در حوزه زیست پذیری ، مسکن می باشد؛ مسکنی که باید مکانی سالم را برای یک شیوه زندگی هدفمند و مولد افراد به وجود بیاورد. در این میان مساکن روستایی، تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و نهایتاً نیروها و عوامل مؤثر محیطی و روندهای اجتماعی- اقتصادی تأثیرگذار در شکل بخشی به آن ها است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نقش مقاوم سازی مسکن در زیست پذیری روستاها می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. محدوده موردمطالعه، روستاهای مهروئیه پایین، مقرب، بلوچ آباد، تلمبه عشایری محمدی سرلک و گلدسته از توابع دهستان مهروئیه واقع در بخش مرکزی شهرستان فاریاب، استان کرمان می باشد و تعداد 251 خانوار با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مقاوم سازی سبب ارتقاء زیست پذیری دهستان مهروئیه شده است و تأثیراتی همچون افزایش تمایل به ماندگاری در روستا و جلوگیری از مهاجرت به شهرها، احداث مسکن مهندسی ساز با متراژهای محدود برای خانوارهای روستایی، ایجاد آرامش روحی روانی، ارتقاء سطح اجتماعی، ارتقاء امنیت جانی در زمان حوادث غیرقابل پیش بینی از جمله زلزله را در پی داشته است. علاوه بر آن، امکان افزایش ارزش افزوده دارایی شخصی روستاییان، امکان افزایش هم دلی و رشد استعدادهای اعضای خانواده ها، رضایت مندی روستاییان، ایجاد اشتغال برای افراد ساکن در روستا، تغییر چهره روستا از بافت فرسوده به معماری نوین و ... ازجمله دیگر موارد است.
اولویت بندی نواحی روستایی براساس شاخص های زیست پذیری (مطالعه مورد: بخش زاغه، شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه ارزیابی و سنجش زیست پذیری مناطق روستایی یکی از مفاهیم نوین در ادبیات برنامه ریزی سکونتگاه های روستایی تلقی می شود و دسترسی به خدمات و امکانات برای ارتقای زیست پایدار از اصولی است که توجه برنامه ریزان و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است و بر آن تاکید زیاد کرده اند. هدف از این پژوهش اولویت بندی مناطق روستایی براساس شاخص های زیست پذیری روستایی در بخش زاغه می باشد و سعی دارد با تدوین و تکمیل پرسش نامه و استخراج شاخص های مربوطه، سطح زیست پذیری مناطق روستایی را مورد بررسی قرار دهد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل کوپراس استفاده شده است. یافته تحقیق نشان داد که تفاوت های زیادی بین شاخص های 14 گانه در بین مناطق روستاهای بخش مورد مطالعه وجود دارد، به طوری که روستایی قلعه جهانبخش و طالقان با مجموعه N (00/100 و64/86 ) به بدلیل پذیرش جمعیت زیاد، داشتن امکانات و خدمات زیربنایی مانند ( بهداشت و درمان، مخابرات و دسترسی های مناسب ) دارای بهترین وضعیت زیست پذیری و روستای غیبی و میر احمدی با مجموعه N (63/56 و72/65 ) به دلیل نبود زیرساخت های خدماتی، فاصله از مراکز دهستان و جمعیت کمتر نسبت به دیگر روستاهای مورد مطالعه در بدترین وضعیت زیست پذیری قرار گرفته است.
ارزیابی و تحلیل پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی با تأکید برخطر پذیری زیستی و فعالیتی (مطالعه موردی: حوزه دهستان آق سو)(مقاله علمی وزارت علوم)
واکاوی سکونتگاه های روستایی در بخش های اقتصادی، اجتماعی و محیطی بدون در نظر گرفتن رویکردهای زیستی ،فضایی وخطر پذیری ممکن نبوده چرا که سکونتگاه های روستایی با شدت و ضعف متفاوت با چالش هایی نظیر غفلت از مدیریت کالبدی و فضایی رو به رو هستند عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب،گسل، منابع آب، خاک، پوشش گیاهی و کاربری اراضی، هر کدام بسترهای طبیعی هستند، که تاثیر گذاری آنها در بررسی و شناسایی نواحی مستعد و غیر مستعد در ارزیابی خطر سکونتگاه های روستایی نقش موثر دارند پژوهش حاضراز نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن کتابخانه ای و پیمایشی می باشد هدف از این پژوهش ارزیابی توان محیطی،اکولوژیکی منطقه ی آق سو شهر ستان کلاله جهت ارزیابی خطر می باشد جهت سنجش تأثیرگذاری عوامل خطر پذیری بر روی پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید در ادامه پس از شناسایی معیارها اقدام به تهیه پایگاه داده های مکانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی( Arc GIS) شد. در ادامه پس از استاندارد سازی این معیارها به روش( منطق فازی و ahp) در محیط نرم افزار با استفاده از ابزار های شناسایی به هر یک از معیارها وزن خاصی اختصاص داده شد. سپس با تلفیق و رویهم گذاری این معیارها، بر اساس (مدل ahpو منطق فازی)، نقشه نهایی که بیانگر مناطق مناسب و غیر مناسب است، حاصل شد منطقه مورد مطالعه در نقشه تولید شده به طبقه بسیار مناسب، مناسب و نامناسب به منظور برنامه ریزی جهت انواع فعالیت های سکونتگاهی تقسیم شد
بررسی تحلیلی معماری بومی در راستای ارائه شاخص های زیست پذیری (محدوده مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: توجه به کیفیت زندگی، شرایط، امکانات و نیازهای ساکنان شهرها، مسئله ای حیاتی است. نظر به مشکلات متعدد شهرها، رویکردهای مختلفی برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی در آنها پیشنهاد و مطرح شده است که زیست پذیری شهری یکی از آنها است. پژوهش حاضر با هدف ارائه شاخص های زیست پذیری مسکن با مطالعه تحلیلی معماری بومی شهر املش صورت گرفته است. روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از ساکنین شهر املش که جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال 1395 ایران، 15444 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران و 374 نمونه است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های تی تک نمونه ای و آزبمون برازش رگرسیونی در نرم افزار spss بهره گرفته شد. برای تحلیل نتایج به دست آمده از پرسشنامه، از آزمون آماری T استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون نشان می دهد از نظر شهروندان املش، بعد زیست محیطی با توجه به اختلاف از میانگین بسیار پایین و منفی 06002/0 و همچنین مقدار ویژه به دست آمده برای آن به میزان 2/5 که بیشتر از بقیه ابعاد است، دارای الویت بیشتری برای بسترسازی زیست پذیری مسکن با الگوهای معماری بومی شهر املش است. ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی با توجه به میزان ضرایب بتا و معناداری به دست آمده بر زیست پذیری مسکن شهری با الگوهای شکلی معماری بومی شهر املش تاثیر مستقیم دارند، در این میان، بعد کالبدی و مدیریتی در قسمت ارزیابی تاثیر مستقیم به علت ضرایب بتای منفی و عدم معناداری فاقد اثر بودند.
تحلیل زیست پذیری در بخش مرکزی شهر تهران (مورد مطالعه: منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: شهرهای امروزی به اصلی ترین مکان برای کار و زندگی انسان ها تبدیل شده اند. هدف غایی یک شهر ایجاد محیطی دلنشین و راحت برای مردمی است که در آن زندگی می کنند. زیست پذیری به عنوان رویکردی در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری و مجموعه ای از ویژگی هایی که محیط شهر را به مکانی جذاب برای زندگی تبدیل می کند، مطرح می باشد.
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زیست پذیری در منطقه 12 شهر تهران است.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی می باشد. منطقه 12 طبق آمار سال 1395، 240720 نفر جمعیت دارد . برای برآورد تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید. بر این اساس تعداد نمونه مورد مطالعه در منطقه 12، 382 مورد است که در بین 13 محله توزیع گردید . و در نهایت داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که وضعیت کنونی زیست پذیری منطقه 12، اگرچه ارتباط و پیوندهای محکمی با وضعیت و شرایط خاص و درونی موجود آن چون کمبود امکانات تفریحی و گذران اوقات فراغت، کاهش تمایل به سکونت در منطقه و محله های آن، ناامنی، عدم مشارکت در تصمیمات شورای شهر، نبود فضاهای عمومی مطلوب، عدم حفاظت شهرداری و میراث فرهنگی از آثار و بناهای تاریخی منطقه و بسیاری موارد دیگر دارد، اما به هیچ روی جدایی از تحولات و فراینددهای مختلف سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی، محیطی و .. . اثرگذار بر شهر تهران و بخش مرکزی آن در طول زمان نبوده است.
بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری (زیست پذیری یک مقوله غالب از گفتمان شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 21
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تفکیک و تصریح مرزهای مفهومی زیست پذیری با مفاهیم کیفیت زندگی، پایداری و رفاه به دلیل تشابهات و تفاوت های مفهومی مختلف ابهام آمیز است. اصطلاحاتی از این دست اغلب بدون تعریف یا زمینه مطالعاتی کافی استفاده می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به معنای واقعی هر آنچه پژوهشگران خودشان از آن ها به شناخت مفهومی رسیدند، تعریف شده و اجماع غیرممکن است. این سردرگمی با این واقعیت زیاد می شود که بسیاری از این اصطلاحات غالباً به جای یکدیگر استفاده می شوند. بنابراین بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری برای جلوگیری از سردرگمی موجود پژوهشگران در تقابل و تعامل با این مفاهیم ضروریست. لذا هرگونه خلط مفهومی در ساحت های شناخت زیست پذیری می تواند در بنیان های علمی و فلسفی شناخت و نتایج تجربی تر سبب نوعی کژفهمی گردد.هدف: پژوهش حاضر با هدف بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری در مطالعات شهری انجام گرفته است.روش: نوشتار حاضر از نوع تحقیق توسعه ای-اکتشافی است، با مدد از روش کیفی و به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل، بسط آرا، گفتمان ها و رویکردهای نظری، در پی بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری است. بنابراین، به استنباط مفاهیم چیس تی و هس تی شناختی زیست پذیری، با مراجعه به متون این حوزه و منابع مرتبط با آن، به دریافت مفاهیم و تحلیل آن ها می پردازد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیست محیطی و زیرمجموعه ای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیک ی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر می گذارد و دربرگیرنده مجموع ه ای از ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل می کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که ماتریالیسم و مدرنیسم بر مفهوم بنیادی زیست پذیری تأثیر گذاشتند و در ادامه این مفهوم با قرار گرفتن در هسته ارزش های پساماتریالیستی به عنوان یک سیستم و جنبش ارزشی علاوه بر برآورد ساختن نیازهای مادی ساکنین (مانند امنیت، معیشت و سرپناه)، برای انتقاد و مقابله با افراط در سیاست های حاکم بر رشد شهری و نظریه کارکردگرایی مدرن استفاده شده است. از این رو، زیست پذیری به عنوان یک گفتمان متقابل از شهر "عادلانه"، "خوب" یا "حق به شهر" برای طرفداری و دفاع از طبقات فرودست که توسط گفتمان های غالب شهری به حاشیه رانده شده اند، ایجاد شده است.
زیست پذیری شهری با رویکرد حق به شهر: مفاهیم، ابعاد و شاخص ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری دربیشتر کشورهای توسعه یافته به عنوان یک اصل راهنما در چارچوب گفتمان پایداری در سیاست گذاری ها وبرنامه ریزی شهری گسترش پیدا کرده است. زیست پذیری شهری و حق به شهر مفاهیمی مرتبط با توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در شهرها هستند و در ایجاد شهرهایی سالم، پویا و عادل تأثیرگذار هستند. این مقاله ضمن معرفی زیست پذیری وحق به شهر به عنوان رویکرد غالب دربرنامه ریزی شهری جهان معاصر خاستگاه نظری، دیدگاه های تأثیرگذار و ادبیات نظری- تجربی، ابعاد وشاخص های آن را بررسی کرده است. این تحقیق به لحاظ هدف بنیادی- نظری و داده های آن، به روش کتابخانه ای – اسنادی فراهم آمده است. با توجه به گستردگی مباحث و رویکردهای تبینی موجود در این زمینه، در این پژوهش تنها آن دسته از تحقیقاتی که تناسب بیشتری با موضوع تحقیق حاضر داشته اند مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس به بررسی نظریات هانری لوفور حق به شهر و نظریه کوین لینج، مارکوزه، تووی فنستر، هاروی و... همچنین مفاهیم پشتیبان و نزدیک به زیست پذیری همچون توسعه پایدار، شهر سالم، نوشهرگرایی، رشد هوشمند و شهر فشرده پرداخته شده است. یافته های مقاله بیانگر این موضوع است که با توجه به شرایط امروز، در بیشترشهرهای جهان توافق کلی درباره اهمیت و ضرورت شناخت، تحلیل و تبیین زیست پذیری شهری و حق به شهر در ابعاد گوناگون وجود دارد اما اجماع نظر درباره تعریف، معیارها و شاخص های آن وجود ندارد. مهم ترین علت این امر را می توان در وابستگی مستقیم این مفهوم به شرایط مکانی، زمانی و مهم تر از همه، بستر اجتماعی- اقتصادی ومدیریتی جامعه هدف دانست.
تأثیر بنیان های بوم شناختی بر زیست پذیری مناطق شهری؛ مورد پژوهش: منطقه ۱ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی بنیان های بوم شناختی و تأثیر آن ها بر زیست پذیری منطقه یک کلان شهر تهران انجام شده است. کلان شهر تهران همانند سایر کلان شهرهای دیگر با مشکلات بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی همچون کاهش زیست پذیری و کمرنگ تر شدن اهمیت بنیان های بوم شناختی در ساختار زندگی شهری روبرو است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. با بهره گیری از تکنیک TOPSIS و با استفاده از فرایند سلسه مراتب AHP شاخص های بوم شناختی وزن دهی و با تکیه بر منطق FUZZY نواحی ده گانه منطقه ۱ رتبه بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین این نواحی ناحیه ۴ با ارزش ۹۵۷/۰ بالاترین رتبه و ناحیه ۸ با ارزش ۲۴۳/۰ پایین ترین رتبه را از نظر تأثیر بنیان های بوم شناختی بر زیست پذیری کسب نموده است. می توان نتیجه گرفت هرچه بنیان های بوم شناختی در مناطق شهری بیش تر و دارای کیفیت بالاتری باشد، نقش آن ها در زیست پذیری مناطق شهری بیش تر خواهد بود. نوآوری این پژوهش شناسایی بنیان های بوم شناختی موجود در منطقه یک و استفاده از تکنیک AHP و FUZZY است.
شناسایی پیشران های مقاوم سازی مسکن و اثرات آن بر زیست پذیری مناطق روستایی، مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
91 - 116
حوزه های تخصصی:
مقاوم سازی مسکن یکی از موضوعاتی مهمی است که درجهت ارتقای کیفیت زندگی روستائیان به منظور جلوگیری از آسیب های احتمالی برای زیست پذیرکردن روستاها مبنا قرار می گیرد. ساخت مسکن مناسب و بهبود شاخص های آن باعث افزایش پایداری و زیست پذیری و افزایش انگیزه ماندگاری جمعیت روستا و مقاومت بناهای روستایی در برابر تهدیدات می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مقاوم سازی مسکن بر زیست پذیری در مناطق روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، براساس ماهیت تحلیلی و اکتشافی و رویکرد حاکم بر آن کیفی-کمّی است. جامعه آماری بخش مرکزی شهرستان اردبیل است. درجهت بررسی موضوع از نظرات 30 نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع حاضر به روش هدفمند استفاده شد. نتایج براساس دیدگاه متخصصان درجهت شناسایی مؤلفه های پیشران مقاوم سازی مسکن پس از چهار بار چرخش نشان داد از بین 30 مؤلفه، 12 مؤلفه مقاوم سازی کلیدی هستند. همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های مقاوم سازی و زیست پذیری ارتباط مثبت وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد مؤلفه های مقاوم سازی بر زیست پذیری تأثیرگذار بوده است و 610/0 از کل واریانس زیست پذیری روستایی را تبیین می کند؛ بنابراین توجه به زیست پذیری این مناطق در قالب بهسازی و نوسازی روستا و افزایش رفاه می تواند زمینه های ماندگاری جمعیت را در مناطق روستایی فراهم کند و برای توسعه آن، باید ابتدا مشکلات کالبدی، فضایی نامطلوب را از بین ببرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر میزان زیست پذیری محله های متراکم شهر بر اساس نقشه شناختی فازی(مورد مطالعه شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
45 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین و تشخیص میزان ارتباط بین شاخص های زیست پذیری محله های متراکم می باشد. بدین منظور، نوزده شاخص از طریق مطالعه ادبیات موضوع و مصاحبه با متخصصان برنامه ریزی شهری و شهرسازی که درباره زیست پذیری دارای تجربه بوده اند، شناسایی شد. این عوامل در شش دسته کلی کالبدی-عملکردی، اجتماعی، طبیعی، اقتصادی، بصری و ادراکی مورد تقسیم بندی قرار گرفتند. سپس به منظور شناسایی شاخص های محوری مدل، از ترسیم نقشه شناختی فازی استفاده شد و میزان نفوذ هر یک از شاخص ها بر یکدیگر تعیین گردید در ادامه، ماتریس بدست آمده در نرم افزارFcmapper اجرا و نقشه شناختی فازی ترسیم گردید. در این تحقیق پس از بررسی 19 شاخص مشخص شد شاخص های زمین و تراکم، رضایت از سکونت، اندازه قطعات، تعاملات اجتماعی، گوناگونی مسکن و رونق و شکوفایی اقتصاد محله 6 شاخص مهم از نظر محوریت هستند که بیشترین اثرگذاری و اثرپذیری در ارتباط با سایر شاخص های زیست پذیری دارند در این میان شاخص زمین و تراکم دارای محوریت بیشتری نسبت به سایر عوامل است اندازه قطعات در رتبه دوم اهمیت قرار می گیرد این دو شاخص بیشترین اثرگذاری را در سایر متغیرها دارند شاخص رضایت از سکونت بیشترین تأثیرات را از سایر متغیرها دریافت می کند.
سنجش وضعیت زیست پذیری در قلمرو مسکن (مطالعه موردی: محله های محروم شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
81 - 93
حوزه های تخصصی:
مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن در محله های کم برخوردار به دلیل خودرو بودن، نداشتن مجوز ساخت، استفاده از مصالح ناپایدار و ریزدانگی از کمیت و کیفیت مناسبی برخوردار نمی باشد. همین امر زیست پذیری مسکن را با چالش های اساسی روبرو می سازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی زیست پذیری در قلمرو مسکن محله های کم برخوردار شهر زابل است. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و به لحاظ ماهیت «توصیفی – تحلیلی» است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از میانگین شاخص ، ANOVA و همبستگی چند متغییره در نرم افزار spss، جهت نمایش محله های شهر زابل از لحاظ ابعاد زیست پذیری مسکن(اقتصادی، اجتماعی، کالبدی فضایی و زیست محیطی) از دورن یابی به روش IDW و همچنین تکنیک چند معیاره EDAS استفاده شده است. نتایج میانگین شاخص های پژوهش نشان می دهد مسکن محله های کم برخوردار شهر زابل از نظر ابعاد زیست پذیری براساس رتبه بندی اکونومیست، در شرایط غیرقابل قبول قرار گرفته است. به طوری که بعد کالبدی با امتیاز 47.91 نامناسب ترین و بعد اجتماعی با امتیاز 56.55 مناسب ترین می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون در محله های مورد بررسی نشان می دهد که بین ویژگی های مسکن در ابعاد مختلف با زیست پذیری مسکن همبستگی بالایی وجود دارد به طوری که ضریب این همبستگی 673/0 است؛ در بین ابعاد نیز ضریب همبستگی ویژگی های کالبدی مسکن با زیست پذیری با 561/0 بیشترین ضریب و بعد اجتماعی با 189/0 کمترین ضریب همبستگی را دارد. نتایج حاصل از وضعیت ابعاد مختلف زیست پذیری مسکن در پهنه محله های کم-برخوردار شهر زابل براساس روش درون یابیIDW نشان می دهد که ناحیه 1 اکثر محله های مورد بررسی را در خود جای داده است و از نظر سرانه کاربری های مسکونی، فضای سبز و شبکه معابر نسبت به نواحی دیگر شهر زابل با کمبودهای شدید روبرو است. در بعد فیزیکی و کالبدی محله معصوم آباد و در بعد اقتصادی محله قاسم آباد پایین ترین امتیاز را دارا هستند.
زیست پذیری در شهر و پیراشهر مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار در شهرها منجر به تعادل در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و غیره می گردد و زمینه ساز یک چشم انداز مطلوب در آینده می گردد. بهبود شرایط زیست پذیری در شهرهای نفت خیزی مانند مسجدسلیمان و پیرامون آن علاوه برافزایش جذابیت آن ها، بستر مناسبی برای ارتقای کیفت زندگی و مکان پایدار می گردد. بنابراین ضرورت و اهمیت بحث ساختاری زیست پذیری در شهرها و پیرامون آن کاملاً نمایان است. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختاری زیست پذیری در شهر مسجدسلیمان و فضای پیرامون آن می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 20 نفر از صاحب نظران شهری، شهر سازان و مدیران شهری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل متغیرها از میک مک استفاده شد. نتایج منعکس کننده این مطلب است که 2970 رابطه از کل روابط بین متغیرها دارای ارزش اثرات متقاطع بوده اند. از مجموع روابط 2970، حدود 55 رابطه بدون تأثیر؛ 1195 رابطه دارای تأثیرگذاری کم؛ 1169 رابطه دارای تأثیرگذاری متوسط و درنهایت 606 رابطه دارای تأثیرگذاری قوی و بالا بوده است. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد که پایداری زیست پذیری در شهر مسجدسلیمان و فضای پیرامونی آن بسیار نامناسب است.
اولویت بندی مناطق شهری از منظر شاخص های کالبدی و محیط زیستی زیست پذیری (نمونه موردی: مناطق 5 گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
17 - 31
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات صورت گرفته در نظام منطقه بندی شهر ارومیه و توزیع ناعادلانه کاربری ها در این شهر، هدف اصلی این پژوهش اولویت بندی مناطق شهری از منظر شاخص های کالبدی و محیط زیستی زیست پذیری در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جمعیت مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. به منظور نمونه گیری از فرمول کوکران و با درصد خطای 05/0 استفاده و حجم نمونه پژوهش، عدد 384 به دست آمده است که با شیوه تصادفی ساده توزیع گردیده است. روایی پرسشنامه ها از طریق متخصصین و پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 791/0 مورد تأیید قرارگرفته است. تحلیل اطلاعات به طور کمی و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و مدل تاپسیس انجام شده است. شاخص های پژوهش شامل امکانات و خدمات زیربنایی، حمل ونقل عمومی، آلودگی و بهداشت محیطی، چشم انداز و فضای سبز و بایر است. نتایج پژوهش، نشانگر این است که با توجه به آزمون t تک نمونه ای، شاخص های کالبدی و محیط زیستی در منطقه 1 ارومیه، وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق دارد و مناطق 2 و 3 در سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط قرار دارند و نیازمند توجه ویژه مدیریت شهری هستند. با توجه به ارزیابی های صورت گرفته با استفاده از مدل تاپسیس، منطقه 1 رتبه اول، منطقه 5 رتبه دوم، منطقه 4 رتبه سوم، منطقه 3 رتبه چهارم و منطقه 2 رتبه پنجم را از منظر برخورداری از شاخص های کالبدی و محیط زیستی زیست پذیری کسب نموده اند.
الگوی مسکن زیست پذیر: گامی به سوی افزایش زیست پذیری محلات شهری؛ مورد مطالعه: کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول اساسی زیست پذیری ایجاد جامع قابل سکونت و امن برای شهروندان است که امکان دسترسی به مسکن مناسب را در سطح تراز اول زیست پذیری قرار داده است. مسکن یکی از اصلی ترین فضاهای سیستم شهری به حساب آمده که زیست پذیری آن همسو با زیست پذیری شهری است. مسکن زیست پذیر که زیربنای پایداری شهری محسوب می شود مستقیماً با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی، مدیریتی و زیست محیطی در ارتباط است. هدف پژوهش تدوین الگوی مناسب مسکن زیست پذیر محلات کلان شهر کرج است. تفاوت مطالعه حاضر با سایر پژوهش های زیست پذیری در پرداخت ویژه به مسکن از بعد زیست پذیری و همچنین ارائه الگویی مناسب در این زمینه است. جامعه آماری پژوهش کلان شهر کرج و سایر کلان شهرها با قابلیت تعمیم نتایج است. منبع داده ها متغیرهای مستخرج از مطالعات به روش تحلیل محتوا، روش دلفی و نظرسنجی از کارشناسان است. متغیرها در قالب 5 بعد، 24 شاخص و 75 زیر شاخص می باشند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از فرایند آینده نگاری و مدل تحلیل ساختاری تأثیرات متقابل در نرم افزار MICMAC صورت گرفته است. از مزیت های این روش می توان به امکان ارائه موقعیت و تأثیرات دقیق مؤلفه ها در الگوی پیشنهادی اشاره کرد که این امر امکان ترسیم شماتیک الگو را نیز فراهم می آورد. یافته ها حاکی از آن است الگوی مسکن زیست پذیر تلفیقی از عناصر در ابعاد 5 گانه در سطح خرد با سه سطح تأثیر (زیاد، متوسط، کم)تشکیل شده است. هر کدام از سطوح در الگو عناصر و زیرشاخص هایی را در بر می گیرند که می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود در حوزه مسکن باشد. یافته های ارزش شناسی الگو با میانگین 4.8 از 5 نشان می دهد که الگو توانسته ابعاد مختلف مسئله را شناخته و در نظر داشته باشد و این امر بیانگر این است که الگو به خوبی تدوین شده است و قدرت تبیین کنندگی و قابلیت تعمیم آن بالا است.