مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مشهد
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
واکاوی احساس نابرابری و اثر آن بر مشارکت شهروندان در اداره کلان شهرها (مورد شناسی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد تجربی نشانگر آن است که نابرابری به وجود آمده در کلان شهرهای ایران، ناشی از توسعه مبتنی بر نابرابری است. این روند باعث شده است که شکاف طبقاتی در شهرها عمق بیشتری یابد و هر یک از گروه های برنده و بازنده، نگاه ویژه ای به اداره شهر داشته باشند. به این منظور و برای آنکه مشخص شود، آیا احساس نابرابری بر مشارکت مردم مؤثر است یا خیر؟ تحقیق کنونی به شیوه توصیفی- تحلیلی در شهر مشهد به انجام رسید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و از نمونه ای به حجم 382 نفر گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری کولموگراف اسمیرنوف، رگرسیون چند متغیره و الگوی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. نتایج نشان داد که شدت احساس نابرابری در ارتباط با نابرابری اقتصادی، شغلی و سیاسی در بالاترین حد و نابرابری فرصت ها در پایین ترین حد خود قرار دارد. علاوه بر آن، متغیر احساس نابرابری، توانایی پیش بینی مشارکت شهروندان در اداره امور شهر را داشته و به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار احساس نابرابری، میزان مشارکت 44/0 تغییر خواهد کرد. مطابق با یافته های فوق، پیشنهاد راهبردی پژوهش، تغییر روندهای کنونی توسعه مبتنی بر نابرابری ازطریق تحول مناسبات اجتماعی در سطح کلان است.
تبیین معیارهای کیفیت بصری منظر خیابانی با روش طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات، مطالعه موردی: مسیرهای پیاده مشهد و گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیرهای پیاده، راهروهای شهری هستند که بیشتر فعالیت های اجتماعی در آن ها رخ می دهد. از این رو، توجه به معیارهای مؤثر بر زیبایی و بهینه سازی این مسیرها از اهمیت بسزایی در بررسی منظرهای خیابان ها برخوردار هستند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی مهم ترین معیارهای زیبایی شناختی مسیرهای پیاده می باشد. در مجموع چهار مسیر پیاده از دو شهر مشهد و گرگان با کمک رویکرد های روش طبقه بندی کیفیت بصری و روش ماتریس دست یابی به اقدامات مورد بررسی قرار گرفته شده است. داده های حاصل از تکمیل 100 پرسش نامه مصور در طی دو مرحله توسط 50 کارشناس به کمک دستور تحلیل روش های طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات تجزیه و تحلیل شدند و در نهایت مهم ترین معیارها شناسایی گردیدند. نتایج حاصل از پرسش نامه نشان داد از نظر کاربران دو معیار رنگ با 2/82/0 و فضای سبز با کسب امتیاز 7/77/0 به ترتیب نقش مؤثرتری نسبت به سایر معیارها در زیبایی مسیرهای پیاده روی داشتند. هم چنین، نتایج این امکان را برای پژوهشگران ایجاد می کند تا با بهره برداری از آن ها، امکان افزایش کیفیت بصری بیش تری از مناظر شهری فراهم شود و از طرف دیگر معیارهای دقیق تر و کاربردی تر به جای معیارهای انتزاعی مؤثر بر زیبایی مناظر خیابانی شناسایی شوند و روند بررسی زیبایی منظر خیابان ها برای طراحان و برنامه ریزان محیط شهری تدقیق و تسریع گردد.
مدل سازی مکانی حریم ایمنی و آسیب پذیری زیرساخت های شهری مشهد در برابر حملات هوایی؛ از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
191-203
حوزه های تخصصی:
امروزه عدم ارتباط معماری شهر با اصول پدافند غیرعامل سبب بروز ناهنجاری در زمان بحران شده است. این ناهنجاری ها خلأ دسترسی مناسب به زیرساخت های شهری و فقدان ایمنی، امنیت و آسیب پذیری را در بافت های شهری به همراه داشته است. مسئله پژوهش حاضر چالش آسیب پذیری در زیرساخت های شهری از منظر پدافند غیرعامل است. قلمرو مطالعه حاضر، شهر مشهد به عنوان دومین شهر بزرگ ایران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- مدلی است و شاخص های زیرساخت های ویژه، خدمات اضطراری، عمومی و مردمی و مدیریتی در قالب 1560 زیرساخت دسته بندی و استخراج شدند. جهت سنجش الگوی همجواری 14 لایه مؤثر در آسیب پذیری شناسایی شد و با استفاده از تحلیل ترکیبی ANP-DEMATEL-GIS وزندهی شدند. برای کشف روند الگو جهت طبقه بندی شاخص های کلان از خود همبستگی فضایی نرم افزار Geoda و برای توزیع فضایی آسیب پذیری زیرساخت های شهری در برابر حمله هوایی از ابزار FUZZY OVERLAY در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. یافته های موضوعی نشان می دهد که مراکز بهداشتی و صنایع شهری اثرگذارترین شاخص و انبار و مراکز مذهبی اثرپذیرترین شاخص ها شناخته شدند. همچنین روند الگوها نشان می دهد بیش ترین ضریب شاخص های کلان مربوط به زیرساخت های ویژه با اهمیت 55/1 است. نتایج یافته های مکانی به روشنی بیان می کند بیش از 60 درصد از زیرساخت ها در وضعیتی از آسیب پذیر تا کاملاً آسیب پذیر هستند و فقط 93/4 درصد یا به عبارتی چیزی حدود 5 درصد از تمام زیرساخت های شهری مشهد وضعیتی ایمن و کم خطر دارند.
رابطه فرهنگ سازمانی در شهرداری و توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت توانمندی ساکنین حاشیه نشین مشهد و اثر فرهنگ سازمانی بر این روند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد بررسی 240 نفر از سکونتگاه های غیررسمی و 120 نفر از پرسنل شهرداری بودند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و توانمندی روانشناختی استفاده شد. داده های گردآمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به خصوص رگرسیون و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سطح توانمندی در بین ساکنین حدود 41/2 می باشد. در بخش عوامل موثر بر ارتقای سطح توانمندی آزمون اول نشان داد که سطح معنی داری 000/0 بوده و تی محاسبه شده 296/2 می باشد، بنابراین، فرهنگ سازمانی نیروهای شهرداری در این امر نقش تعیین کننده ای دارد. همین آزمون ها نشان داد که 55 درصد از توانمندسازی ناشی از درگیرشدن در کار می باشد. سوال بعدی آن بود که آیا نیروهای شهرداری امکان درگیرشدن در کار را برای ساکنین فراهم می آورند؟ نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 011/0 و در صورت فراهم آمدن شرایط، توانمندی ساکنین بیشتر می شود. همچنین ضریب تشخیص 047/0 محاسبه شد که نشان می داد توانمندی ایجاد شده مربوط به سازگاری است. اطلاعات موجود تحلیل شده و مشخص شد در سطح معنی داری 039/0، انطباق پذیری بر توانمندسازی ساکنین اثرگذاراست. در آخر، نقش و جایگاه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی و نقش آن بر توانمندسازی بررسی شد. مطابق بررسی صورت گرفته، سطح معنی داری آزمون 000/0 محاسبه شد و نشان داد که این تاثیر مطرح می باشد. از آنجا که میزان ضریب تشخیص نیز 130/0 به دست آمد، مشخص گردید که توانمندسازی حاصل، نتیجه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی است. به طورکلی، هرچه اعتقاد پرسنل شهرداری به درگیر شدن، سازگاری، انطباق پذیری و کیفیت رسالت بیشتر باشد، توان و قابلیت آنها برای توانمندسازی ساکنین بیشتر خواهد بود. در این روند، متغیر انطباق پذیری بالاترین تاثیر و رسالت، کمترین نقش را بر عهده داشته است. در نتیجه، چنانچه مسئولین بپذیرند که ساکنین توان و تمایل تغییر امور را دارند، می توان امیدوار بود که سطح توانمندی ساکنین به حد قابل قبولی افزایش پیدا نماید.
تعیین و تشخیص عوامل مؤثر در طراحی سازمان هوشمند برای مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
445 - 467
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پارادایم هوشمندسازی مدیریت شهری به یکی از مقوله های اساسی در ادبیات تحقیقی این حوزه تبدیل شده است. این در حالی است که طبق آخرین رده بندی در سال 2018، هیچ یک از شهرهای ایران در فهرست برترین شهرهای هوشمند جهان قرار ندارند. به همین دلیل، در این پژوهش طراحی مدل سازمان هوشمند برای شهرداری بررسی می شود تا راهکارهای اجرایی و عملی آن مشخص و مؤلفه های اثرگذار بر هوشمندسازی تعیین شود. این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 400 نفر از کارشناسان و صاحب نظران، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش معادلات ساختاری ارزیابی شد. برای طراحی پرسشنامه، از روش دلفی خبرگان استفاده شد و فرضیات مطرح شده در یک ساختار علی با تکنیک حداقل مربعات جزئی PLS، تکنیک بوت استراپینگ و غیره آزمون شدند. نتایج نشان داد که برازش کلی مدل مناسب است و با توجه به مقدار بار عاملی به دست آمده، حکمرانی هوشمند، پویایی هوشمند، زندگی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و سرانجام محیط هوشمند، به ترتیب بیشترین اثر را بر ایجاد سازمان هوشمند برای اداره و مدیریت شهر دارند. استفاده از فناوری شبیه سازی روند ارائه خدمات و اینترنت موجب افزایش کارایی سازمان ها و همچنین افزایش رضایتمندی می شود. کاربرد واقعیت مجازی در شکل گیری محیط هوشمند با کاهش ریسک همراه است و استفاده از تکنیک های سنتی ارائه خدمات، کارایی چندانی در دنیای کنونی ندارد.
بازآفرینی عملکردی باغ امام رضا(ع) با رویکرد فرهنگ، سلامت و اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد مجموعه های گذران اوقات فراغت با رویکرد فرهنگی، آموزشی، تفریحی و سلامت در بستری زیست محیطی به یک راهبرد مهم در مدیریت و برنامه ریزی کلانشهرهای جهان بدل شده مجموعه باغ امام رضا(ع) یکی از پهنه های موقوفات اکولوژیک آستان قدس رضوی در مشهد با مساحت 114 هکتار است که می تواند ضمن حفظ عملکرد اصلی خود و به یک مرکز فرهنگی اجتماعی و سلامت محور و اقتصادی در خدمت نیازهای شهروندان باشد. روش انجام این پژوهش تحلیلی- توصیفی با رویکرد سنجش و ارزیابی است. ابزارهای تحلیلی این پژوهش نرم افزار Expert Choiceبرای سنجش وزن اثربخشی متغیرهای موثر در بازآفرینی باغ امام رضا(ع) بوده .تکنیک مورد استفاده برای انتخاب سناریوها و عملکردهای بهینه تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از بین 3 گزینه (آلترناتیو) بازآفرینی باغ امام رضا(ع) گزینه شماره1 (باغ فرهنگ و هنر با رویکرد مکمل اقتصاد سلامت) با امتیاز 0/347 از اولویت بالاتری برای بازآفرینی عملکردی قرار گرفت. نتیجه این بررسی مبتنی بر نیازسنجی و امکانسجی نشان می دهد که باغ امام رضا(ع) که در حال حاضر تنها به عنوان یک باغ مثمر در موقعیت استراتژیک مشهد که در حال حاضر صرفاً از محصولات باغی آن استفاده می شود از این ظرفیت منحصر به فرد برخوردار است که بتواندعلاوه بر امکان فراهم کردن محیطی برای فراغت، سرگرمی گروه های مختلف جامعه شهری و زائران و همچنین به مثابه پایگاهی برای تولید و عرضه محصولات هنری و فرهنگی، به عنوان مرکزی پویا در حوزه اقتصاد سلامت نیز نقش آفرین باشد.
تدوین راهکارهای موثر بر ارتقا سلامت جسمانی شهروندان با تاکید بر رویکرد شهر پربازی؛ مطالعه موردی: محله استاد یوسفی شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از مشکلات سلامت روحی و جسمانی شهروندان به سبک زندگی شهری مربوط می شود. که باتوجه به ماشینیزه شدن زندگی و نبود فضاهای مناسب برای حرکت و ورزش ، آمار پیاده روی و ورزش و ... را پایین آورده است. در سال های اخیر رویکرد شهر پربازی به عنوان یک شهر چندبعدی به شیوه ای از زندگی در شهرها اطلاق می شود که مشوق مردم به فعالیت بدنی، همراه با بازی و سرگرمی های معماگونه بااستفاده از روش های ابتکاری می باشد. هدف از انجام این مقاله شناسایی مولفه های موثر بر ارتقا سلامت شهروندان با رویکرد شهر پربازی و ارائه راهکارهایی جهت ارتقا مطلوبیت استفاده کنندگان با بهره گیری از روش های توصیفی-تحلیلی، همبستگی و پژوهش های موردی در بستر مطالعات میدانی و استفاده از پرسشنامه برای نیل به اهداف و پاسخ به سوال تحقیق می باشد. نوع این تحقیق به لحاظ هدف، در رده تحقیق های کاربردی قرار میگیرد. بمنظور تحلیل داده از نرم افزار spss و آزمون آماری فریدمن برای رتبه بندی مولفه ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میتوان با طراحی فضاهای سالم و پربازی در بافت جدیدی از شهر مشهد ، کمکی به ایجاد سالم زیستی، افزایش فعالیت های جسمانی و ارتقا سلامت، برقراری ارتباط اجتماعی و افزایش نشاط و رفع نیازهای شهروندان پرداخت.
تحلیل کیفی تأثیر شیوع بیماری ویروس کرونا بر مناسک زیارت در حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماه هایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالت هایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسش های اصلی مقاله را توضیح داده می شود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئله مندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته می شود و این که چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ می پردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورت بندی کردن این پرسشگری ارائه می شود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمان ها شرح داده می شود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از این رو بخش مهم مقاله را به ویژگی ها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال می کند که انفجار اطلاعات و دانش، آشنایی زدایی، بازاندیشی در نظام اولویت ها، دیجیتالی شدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل می دهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاه های شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. در عین حال، از تجربه های زیسته و درک های شهودی ام نیز کمک گرفته ام. تجزیه وتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاه ها یکی از راهبردها برای فهم روایت های شکل گرفته از پیامدهای بحران کروناست.
تحلیل فضایی تاب آوری در محلات دارای بافت ناکارآمد شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
189-213
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد در پهنه ای با میزان آسیب پذیری بالا قرار گرفته است که وجود 6688 هکتار بافت ناکارآمد (فرسوده و حاشیه) در این شهر، بر میزان این آسیب پذیری افزوده است. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی_تحلیلی و با استفاده از روش های آمار فضایی (تکنیک خودهمبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی)، الگوی تاب آوری در محلات دارای بافت ناکارآمد شهر مشهد مورد ارزیابی قرار گرفته و به مقایسه الگوی فضایی تاب آوری اجتماعی_کالبدی با الگوی فضایی تاب آوری اجتماعی پرداخته شده است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران در توزیع فضایی تاب آوری اجتماعی، نشان می دهد که این ضریب مثبت و برابر 0.051 است. درواقع این مقدار، خوشه ای بودن توزیع فضایی تاب آوری اجتماعی در این محلات را نشان می دهد؛ در صورتی که این شاخص در مورد تاب آوری اجتماعی_کالبدی این محلات منفی و برابر0.03- است و نشان دهنده تصادفی بودن توزیع فضایی این عامل در محلات مورد مطالعه است و این مهم، بیانگر آن است که احیای بافت های ناکارآمد به صورت تصادفی و با توجه به شرایط اقتصادی، صورت گرفته و منجر به بهبود شرایط کالبدی این محلات گشته است، درحالی که در بافت اجتماعی محلات تغییری ایجاد نشده است. تحلیل آماره G نشان می دهد که خوشه های اجتماعی بالا در کنار یکدیگر قرار دارند و از الگوی خوشه ای با تمرکز بالا پیروی می کنند. خوشه های گرم و نسبتاً گرم حدود 30 درصد از محلات را شامل می شوند که 14 محله از شهر مشهد را تشکیل داده اند. همچنین مدل سازی عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی محلات دارای بافت ناکارآمد شهر مشهد با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان داد که متغیرهای نرخ باسوادی، سطح تحصیلات، درصد جمعیت شاغل، میانگین سنی و بار تکفل میزان تأثیرگذاری بیشتری بر تاب آوری محلات مورد مطالعه دارند. ازاین رو می توان این متغیرها را مبنای علمی برای افزایش تاب آوری اجتماعی این محلات در روند احیای آن ها دانست.
تحلیل تهدید طبیعت پایه سیلاب در خط یک قطار شهری مشهد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
522 - 538
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف: جهت مقابله با هر تهدید ابتدا باید ابعاد و شدت خساراتی محتمل آن تهدید شناسایی شود و با بررسی مناسب بخشهایی از دارائیهای باارزش که در معرض خطر میباشد میزان خطر آفرینی هر تهدید را تشخیص داد از جمله دارایی هایی که در شهرها در معرض تهدیدات هستند زیر ساخت حمل و نقل ریلی درون شهری است. در این پژوهش اثر تهدید طبیعت پایه سیلاب بر روی خط یک قطار شهری مشهد مورد بررسی قرار می گیرد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت و اهداف این پژوهش از روش تحقیق تحلیلی توصیفی و از نوع پیمایشی در دو مرحله کیفی و کمی که شامل مصاحبه و پرسشنامه میباشد. جامعه آماری این پژوهش 38 نفر شامل متخصصان،کارشناسان و مدیران شرکت بهره برداری قطار شهری مشهد میباشند. بر اساس روش گلوله برفی و تا اشباع نظرات مصاحبه نیمه ساختار یافته به تعداد 10 مورد صورت پذیرفت. برای تعیین احتمال وقوع، احتمال کشف و شدت خطر از 35 عدد پرسشنامه استفاده شده است. سپس با استفاده از اطلاعات موجود و به کمک تکنیک تجزیه و تحلیل شکست و آثار آن (FMEA) عدد اولویت ریسک (RPN) در هر بخش محاسبه شد و سپس نسبت به تحلیل و بررسی هر یک از تهدیدات اقدام شده است. نتایج: براساس نتایج بدست آمده بالاترین عدد اولویت ریسک مربوط به زیر بخش تجهیزات کنترلی با RPN برابر 43.06 میباشد که نشان می دهد این بخش بیشتر از دیگر بخشها در خطر تهدید سیلاب است بخشهای تجهیزات کنترلی و سیستم توزیع نیروی در منطقه پرخطر قرار دارند و ریسک این بخشها در تهدید سیلاب بالا است. بخش های ابنیه فنی و ایستگاه ها، مسافران، پرسنل عملیاتی،پرسنل ستادی، تجهیزات ارتباطی و قطارها در محدوده ریسک متوسط قرار گرفته اند.ا ین بخشها در تهدید سیلاب داری خطر و ریسک متوسط است، بعبارتی در وضعیت هشدار قرار دارند.
ارزیابی و تحلیل میزان ناپایداری بافت های شهری در برابر زلزله (نمونه موردی کلانشهر مشهد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
589 - 608
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی و بافت های فرسوده، وقوع مخاطرات محیطی همچون زلزله در پهنه کلان شهرها می تواند خسارات سنگینی را ایجاد نموده و توسعه ی شهرها را دچار وقفه نماید. شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور به دلیل قرار گرفتن بر روی چند گسل و واقع شدن در کمربند زلزله دنیا، یکی از نقاط آسیب پذیر به شمار می آید. بنابراین با توجه به موقعیت مشهد، سوال اینجاست که کدام پهنه های شهری به لحاظ کالبدی و مخاطرات طبیعی دارای سطوح ناپایدار و آسیب پذیر می باشند؟ این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. در همین راستا در این بررسی سه شاخص اصلی( جمعیتی، کالبدی و مخاطرات طبیعی) و 8 معیار(بعد خانوار، تراکم جمعیتی، تعداد مطلق جمعیت، تعداد خانوار در واحد مسکونی، نوع مصالح، قدمت ساختمان، کیفیت ابنیه) به عنوان شاخص های جمعیتی و کالبدی و فاصله از گسل به عنوان مهمترین شاخص مخاطرات طبیعی در 17260 بلوک شهری با استفاده از AHP و GIS مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که محدوده بافت های فرسوده مرکزی و میانی شهر(8 درصد) و سکونتگاههای غیر رسمی شکل گرفته در محدوده های شمال و شمال شرقی شهر(11درصد) به دلیل فرسودگی و ناپایداری بافت و استفاده از مصالح کم دوام در ساخت و ساز و نیز عمر بالای ساختمان ها و همچنین محدوده جنوبی شهر (21 درصد) به دلیل قرارگیری روی خط گسل، از آسیب پذیری بالایی برخوردار است.
The analysis of the impact of the sense of place attachment to new residential neighborhoods on an increasing sense of security Case study: Elahieh neighborhood of Mashhad
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷
8 - 21
حوزه های تخصصی:
Security is one of the most important needs of people after basic needs. Due to the unnecessary developments in cities and the lack of identifying elements as well as the decrease in the sense of attachment to new neighborhoods, it has created problems, such as reduced levels of security. Therefore, the most necessary action to achieve a sense of security at the residential level is to strengthen and enhance the sense of attachment to the neighborhood. The purpose of this present study has to analyze the feeling of security by emphasizing the influence of sense of place attachment in Elahieh neighborhood of Mashhad. The research method is descriptive-analytical and library-documentary sources and questionnaire distribution among residents of Elahieh neighborhood used for data collection. Sample size estimated to be 397 according to the neighborhood population using PASS software. The results of the study show that the feeling of security is low in the neighborhood of Elahieh and there is a weak sense of belonging among the residents. In this regard, measures affecting the sense of attachment to increase the sense of security in the neighborhood have been analyzed and ranked by Friedman test. Finally, measures of neighborhood boundary status, reminiscences and participation of residents, as well as neighborhood identity, are effective in reducing neighborhood security.
مطالعه عوامل مؤثر بر تقاضای سینما در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
201 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو برآورد تابع تقاضای سینما و تحلیل عوامل مؤثر بر آن در شهر مشهد است. با بررسی ادبیات نظری، پنج عامل اثرگذار عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فردی و محیطی شناسایی شده و متغیرهای مربوط به هریک از عوامل بر اساس مدل مفهومی تدوین شده است. پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته وبر مبنای مدل مفهومی، پرسشنامه ای شامل 71 گویه در طیف درجه ای لیکرت برای نمره گذاری متغیرها تدوین شده است. جامعه پژوهش، کل جمعیت تماشاگر سینما در شهر مشهد در سال 1394است، برای تخمین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 384 نفر تماشاگر برای گردآوری داده ها کافی تشخیص داده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قیمت بلیط سینما بیشترین تأثیر منفی و معنادار را بر تقاضای سینما دارد. از میان عوامل اجتماعی، وضعیت مالی و رفاهی خانواده و نیز تحصیلات والدین تأثیر مثبت و معناداری بر تقاضای سینما دارد. از میان عوامل فرهنگی میزان اوقات فراغت بیشترین تأثیرمثبت را بر تقاضای سینما دارد؛ بعلاوه این پژوهش نشان می دهد که افزایش استفاده از رسانه ها به جای این که نقش جانشین داشته باشند، نقش محصول مکمل را دارد. داده های به دست آمده تأثیر مثبت و بالای پایگاه درآمدی افراد در میان عوامل اجتماعی مؤثر بر تقاضای سینما در مشهد را نشان می دهد. در مجموع، عوامل اقتصادی نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیر را دارد.
جایگاه بارگاه رضوی در منازعات سیاسی مذهبی میان صفویان و ازبکان در عصر اول حکومت صفوی(907 – 1038 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
31 - 53
حوزه های تخصصی:
پایه گذاری حکومت صفوی توسط شاه اسماعیل در سال 907 قمری حساسیت همسایگان سنی مذهب را برانگیخت. در این بین ازبکان با داعیه های مذهبی و توسعه طلبی های ارضی حملات مختلفی را به شهرهای مختلف خراسان از جمله مشهد تدارک دیدند که در این تهاجمات بارگاه رضوی نقش مهمی ایفا کرد. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر متون کتابخانه ای درصدد پاسخ به این سؤال است که بارگاه رضوی در این منازعات چه جایگاهی داشته است؟ یافته ها حاکی از این واقعیت است که بارگاه رضوی نه تنها از روند این منازعات تأثیراتی پذیرفته بلکه بر جریان آن ها نیز اثر گذاشته است؛ بدین ترتیب که تهاجمات ازبکان به مشهد موجب دستبردهای گوناگون آن ها به بارگاه رضوی شد؛ اما همین تهاجمات زمینه ای برای توجه بیشتر شاهان صفوی به مسئله زیارت مشهد و بازسازی حرم مطهر را فراهم کرد. همچنین صفویان توانستند از ظرفیت های متعدد بارگاه رضوی به منظور مقابله با ازبکان استفاده کنند.
تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی منطقه کلانشهری مشهد طی دوره 1420-1375(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
51 - 62
حوزه های تخصصی:
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریخت شناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های پیش بینی شده جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش می رود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه می شود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقه ای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.
بررسی شاخص های کمی و کیفی موثر در ارزیابی عملکرد سامانه اتوبوس های تندرو (BRT) با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
87 - 97
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات مهم پس از راه اندازی یک سیستم حمل ونقل نوین (همچون سامانه اتوبوس های تندرو) (BRT)، ارزیابی آن جهت اطمینان از عملکرد مناسب سیستم می باشد. حمل ونقل، یکی از مهم ترین دغدغه های مدیریت کلانشهر مشهد است. با وجود راه اندازی سامانه اتوبوس های تندرو در این شهر، به اعتقاد کارشناسان حوزه حمل ونقل، معیارهای کنونی در ارزیابی عملکرد در این شهر کافی نبوده و دارای کاستی هایی می باشند. از این رو، شناسایی و اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد این سامانه به ویژه با رویکرد توسعه پایدار ضرورت دارد. هدف از پژوهش حاضر، توسعه یک چارچوب ارزیابی پس از اجرا (Ex-post) بر پایه استفاده از روش های تصمیم گیری و محاسبه اوزان پارامترهای مؤثر در ارزیابی سامانه BRT در شهر مشهد است. در این راستا ضمن تعیین معیارهای مؤثر در ارزیابی کارایی این سامانه با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به اولویت بندی شاخص های هر معیار براساس تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با کارشناسان خبره در حوزه حمل ونقل و مدیریت شهری مشهد پرداخته شده است. براساس یافته های تحقیق، در بین معیارهای مورد بررسی، معیار "منافع کاربران" با شاخص های راحتی، صرفه جویی در هزینه، کاهش زمان سفر، کاهش استهلاک وسیله نقلیه شخصی، کاهش محرومیت اجتماعی و تنوع در گزینه های حمل ونقلی، بالاترین اولویت را در ارزیابی کارایی BRT کسب نموده و معیار " محیطی" (با وزن 377/0) در اولویت بعدی قرار گرفته است. در میان شاخص های این معیار، سلامت و ایمنی (با وزن437/0) و آلودگی هوا (305/0) از عواملی تعیین شد که سبب ارزیابی بهتر از کارایی این سیستم در شهر مشهد خواهد شد.
بررسی اثرات پیکره بندی بر کیفیت فضایی پارک های شهری مشهد مطالعه موردی: پارک های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
27 - 40
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکل گیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیت بخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکل گیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها می توان به پیکره بندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکره بندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکل دهی به متغیرهای کیفی مانند خوانایی و قابلیت دسترسی است. در دهه های اخیر نظریه چیدمان فضا، چارچوب نظری و عملی را برای تحلیل پیکره بندی فضاهای شهری ارائه کرده است. پارک ها یکی از انواع فضاهای شهری به شمار می روند که کیفیت فضایی، نقش مستقیمی در عملکرد و بازدهی اجتماعی آنها دارد. این مطالعه با هدف تحلیل اثرات پیکره بندی فضاهای شهری بر کیفیت فضایی پارک های شهر مشهد انجام شده است. مطالعه از نوع کاربردی است و به روش توصیفی_تحلیلی، با انتخاب 290 پارک شهر مشهد در پنج رده همسایگی، محله ای، ناحیه ای، منطقه ای و شهری انجام شده است. در این مطالعه تحلیل ها براساس نقشه محوری شهر مشهد و در محیط نرم افزار UCL Dephtmap10 و GISانجام شد. متغیرهای پایه در این تحقیق شامل اتصال، هم پیوندی، کنترل، و متغیرهای با واسطه شامل خوانایی، قابلیت دسترسی، امنیت و انسجام فضایی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پارک های مورد مطالعه از کیفیت فضایی پایینی برخوردارند. همچنین مشخص شد که پارک های منطقه ای به دلیل توزیع نامناسب از کیفیت پایینی نسبت به سایر پارک های شهر مشهد برخوردارند. به طور کلی در مقایسه با کل فضای شهر مشهد، پارک ها از انسجام فضایی و امنیت مناسب برخوردار نیستند. در این میان پارک های شهری به واسطه قرارگیری در مجاورت فضاهای با هم پیوندی و اتصال بالا از خوانایی و قابلیت دسترسی بالایی در فضای شهری برخوردارند. به نظر می رسد ارزیابی کیفیت فضایی و رابطه آن با کارکرد، می تواند نقش مؤثری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی پارک های شهری داشته باشد.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزه های تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
بررسی تاثیر اجرای طرح "کتاب من" بر میزان مراجعه پسندی اعضای کتابخانه های عمومی منتخب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره هفدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
163 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش به منظور بررسی مراجعه پسندی کتابخانه ها در پی اجرای طرح «کتاب من» در کتابخانه های عمومی شهر مشهد انجام شده است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی کتابداران شاغل و استفاده کنندگان از طرح «کتاب من» در 8 کتابخانه منتخب بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و بر مبنای جدول مورگان و کرجسی، تعداد 361 مراجعه کننده و 26 کتابدار، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش : یافته های پژوهش نشان داد هم کتابداران و هم مراجعه کنندگان درباره مراجعه پسندتر شدن مجموعه، نظر مثبتی داشتند. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که اجرای طرح «کتاب من» در دراز مدت؛ در عین حال که موجب سازگاری بیشتر مجموعه با نیازهای کاربران خواهد بود، از لحاظ تناسب موضوعی مجموعه با سیاستهای کتابخانه های عمومی نیز سازگاری بیشتری به وجود خواهد آمد.