مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
شیخ بهایی
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
115 - 130
هدف این جستار معرفی متنی در علوم غریبه از دوره صفوی است. به زعم نگارنده، این متن که در مقاله حاضر از آن با نام «لیمیای صفوی» یاد می شود، از آثار تازه یاب ملاجلال منجم یزدی ، مورخ و منجم عصر شاه عباس اول صفوی است که در نسخه های متعددی، با متن اسرار قاسمی ، اثر مشهور ملاحسین واعظ کاشفی از عالمان متأخر تیموری، درهم آمیخته است. نویسنده در معرفی متن و اثبات مدعیات خود، ابتدا تاریخچه ای از توجهات علمی و نسخه شناسانه به لیمیای صفوی به دست داده و در بخش اصلی و فرجامین مقاله به ادلّه تاریخی و نسخه شناختیِ انتساب این متن به دوره صفویه و ملاجلال منجم یزدی پرداخته است.
حساب الفرائض در آثار فقهی شیعه تا زمان شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
167 - 196
فرائض، علمی است که به کمک آن سهم الارث هر یک از وارثان از ترکه میت مشخص می شود و بخش کوچکی از علم فرائض، شامل مختصری از علم حساب است. این مقدار از حساب که در علم فرائض به کار می رود، اصطلاحاً «حساب الفرائض» نامیده می شود. موضوع پژوهش حاضر، حساب الفرائض در متون فقهی شیعی در دوره اسلامی است و همراه با عرضه قواعد و اصول آن، میزان ورود فقها به علم حساب و نحوه بیان این قواعد مطالعه شده است. در این نوشتار ابتدا گزارشی از کلیات این مبحث ارائه و سپس نکات خاص هر کتاب حول این موضوع به طور جداگانه آورده شده است. از حیث زمانی، این پژوهش به مطالب مرتبط با این موضوع تا زمان پایان حیات شیخ بهایی می پردازد. در حساب الفرائض، عمده تلاش ها حول «تصحیح مسائل» است تا سهم همه افراد به صورت کسری از ترکه با مخرج مشترک و صورتی صحیح بیان شود و بر اساس این نسبت، مقدار سهم هر فرد از ترکه معین شود. اصل مسأله یا اصل فریضه، مخرج مشترک کسرهایی است که صورت آن ها سهام هر صنف را که بین افراد آن مشترک است، مشخص می کند. همچنین تصحیح، در اصطلاح علمای فرائض، به دست آوردن حداقل عددی است که امکان دارد نصیب هر یک از ورثه را بدون ایجاد کسر اعشاری از آن تأدیه کرد، یعنی به دست آوردن کوچک ترین مخرجی که با آن سهم هر فرد از ترکه به طور صحیح بیان شود. تصحیح مسائل به نسبت میان اعداد مربوط می شود؛ بنا بر این مفاهیمی چون متداخل، متوافق، متماثل، متباین و وفق در حساب الفرائض پیش می آیند. همچنین یکی از موضوعات چالش برانگیز در موضوع ارث که به حساب ارث هم راه پیدا می کند، این است که گاهی جمع کسرهایی که بیانگر سهم اصناف از ارث است، از واحد بزرگ تر یا کوچک تر می شود. مناسخات و ارثِ زیر آوار ماندگان هم دیگر موضوعات مربوط به حساب الفرائض است. در میان فقهای شیعه، محقق حلّی و خواجه نصیرالدین طوسی تأثیرگذارترین افراد در این موضوع بودند و فقهای بعد از آن ها به آثارشان توجه ویژه ای داشته اند، تا جایی که گاهی در بیان بخش هایی از حساب الفرائض همان مطالب محقق حلی و خواجه نصیر را عیناً در کتابشان تکرار کرده اند.
بن مایه های عرفانی در سروده های عربی شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
9 - 24
حوزه های تخصصی:
شیخ بهایی از دانشمندان بزرگ عصر صفوی است که در زمینه های مختلف علمی صاحب نظر بوده است. یکی از جنبه های شخصیتی او که در شعرش متجلّی شده سلوک و گرایش عرفانی اوست. شیخ بهایی اندیشه های عرفانی خود را از منابع اصیل آن یعنی قرآن، احادیث نبوی(ص) و اهل بیت(ع) دریافت کرده است؛ که در این میان انس ایشان با صحیفه سجادیه و آشنایی با آثار عرفای ایرانی نقش به سزایی در شکل گیری اندیشه های عرفانی او داشته است. جستار پیش رو با هدف شناخت بن مایه های عرفانی در اندیشه شیخ بهایی و با روش تحلیل محتوا بخشی، سروده های عربی او را مورد نقد و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مضامین عرفانی در اشعار عربی شیخ بهایی شامل طیف وسیعی از معانی می شود که مهم ترین آنها محبت و عشق، ریاستیزی، شراب روحانی، وصال، شهود عرفانی و سماع است. بن مایه اشعار عرفانی او را می توان در عشق و تزکیه نفس خلاصه کرد که منجر به کسب علم شهودی و حضوری می شود و او را از مدرسه و جلسات درس بی نیاز می سازد.
تعامل فلسفه و معماری در مکتب اصفهان با تاکید برنقش شیخ بهایی
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری صفویه و توجه حاکمیت به اندیشمندان ادبا و هنرمندان مکتب فلسفی اصفهان پدید آمد. این امرموجب شروع فصل جدیدی از تمدن در اصفهان عصر صفوی و ظهور آن در معماری و شهرسازی گردید. همین موجب شد که آثار معماری بزرگی در این عصر آفریده شد. سبک معماری اصفهان در عصر صفویه یکی از مشخصه های اصلی و از امتیازات این دوره تاریخی نسبت به دوره های قبل و بعد آن شد. شهر اصفهان پیش از عصر صفویه نیز دارای آثار معماری مهم و زیبایی بود، اما به نظر می رسد که مکتب اصفهان بر معماری این شهر آنچنان تاثیر گذار بوده که باعث خلق بناهایی شد که همچنان از بهترین های معماری ایران و جهان هستند. آثاری که تماماً از منطق وفلسفه مکتب اصفهان تبعیت می کردند. نقش شیخ بهائی به عنوان یکی از بزرگان و نظریه پردازان مکتب اصفهان در این دوره با توجه به دانش وی و نزدیکی به حاکمیت و مقبولیت او در بین عوام، در معماری این عصر حائز اهمیت ویژه می باشد. هرچند در مورد وی بزرگنمایی شده و جایگاه وی به عنوان یک معمار مورد تردید جدی قرار گرفته است. با توجه به میزان اهمیت موضوع، ابتدا به هویت و تاریخچه عصر صفویه پرداخته و معماری صفوی را از دیدگاه صاحب نظران بررسی نموده ایم. سپس مکتب اصفهان را به عنوان زیر ساخت نظری سبک معماری اصفهان مورد مطالعه و تحقیق قرار داده و در آخر نقش هندسه و ریاضیات و بطور ویژه شیخ بهایی را در سبک اصفهان مورد کنکاش قرار داده ایم. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل شد این بود که تعامل و اثرگذاری فلسفه و ریاضیات با معماری موجب ایجاد آثار فاخر و ارزشمند معماری در دوره صفویه گردیده است. این پژوهش تحلیلی – توصیفی و به روش کتابخانه ای انجام شده است.
نقد و تحلیل خویشکاری های موش و گربه شیخ بهایی (بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
283 - 318
حوزه های تخصصی:
ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی در نظریه ابداعی خود به بررسی ریخت شناسانه قصه های پریان روسی پرداخت. او با توجه به طبقه بندی داستان ها که بیشتر براساس محتوا و درون مایه آن ها بود، رده بندی خود را روی فرم و ساختار این داستان ها بنا نهاد. وی نخستین گام در تحقق فرضیه خویش را شناخت و تعیین عناصر ثابت و متغیر قصه ها دانست. این مقاله به بررسی و تحلیل ریخت شناسانه داستان موش و گربه شیخ بهایی می پردازد که از قصه های تو در تو و چندین لایه تشکیل شده است؛ به طوری که این داستان در مجموع، مرکب از 34 داستان فرعی است. این پژوهش بر اساس شیوه پژوهش های اسنادی و توصیفی کتابخانه ای و مبتنی بر روش تحلیل محتوا و هرمنوتیک صورت گرفته و سعی شده است بر مبنای اصول ریخت شناسی ولادیمیر پراپ به تحلیل خویشکاری و تعیین بسامد و مقایسه تطبیقی آن ها پرداخته شود. نتیجه، بیانگر این است که در میان این داستان ها روابط بینامتنی محکمی وجود دارد. از سی و پنج حکایت این اثر، علاوه بر ۳۱ خویشکاری پراپ، هفت خویشکاری در این مقاله برای اولین بار مورد بحث قرار گرفته است که عبارتند از: خویشکاری های «فرار»، «شایعه پراکنی»، «التزام کردن»، «تهدید کردن»، «مخفی شدن»، «شرط بندی» و «طرد».
جستاری در باره اصطلاح حدیث قوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
146 - 165
حوزه های تخصصی:
واکاوی دقیق معانی اصطلاحات و مصداق یابی آن، از جمله مسائلی است که در مطالعات حدیث شناختی از اهمّیّت بسزایی برخوردار است؛ زیرا گاه یک واژه در ادوار و مکاتب مختلف، مفاهیم گوناگون را افاده می کند. از این رو، بررسی معانی دقیق اصطلاحات و سیر تاریخی آنها می تواند برای پژوهشگران راهگشا باشد. نگارندگان در این نوشتار بر آن اند تا با رویکرد مذکور، به بررسی اصطلاح «قوی» در علم الحدیث بپردازند؛ اصطلاحی که در کتب روایی و فقهی، تقریباً به شانزده معنا به کار رفته است. از این رو، نخست به بیان سیر تاریخی پیدایش این اصطلاح و آغازین کاربردهای آن در مکتب حلّه و سپس در مکتب جبل عامل پرداخته و آن گاه مفهوم آن تبیین می گردد. از حاصل این جست و جو می توان دریافت عنصر مدح تالی ضعف و یا غیر ممدوح و مذموم بودن راوی امامی و یا مدح تالی وثاقت برای راوی غیر امامی، در تعریف حدیث قوی مدخلیت دارد. همچنین این پژوهش نشان می دهد که واضعان این اصطلاح، مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی را چندان که باید در نظر نگرفته اند. در نتیجه، اگر بگوییم کار آنها قدری برای طالبان حدیث گمراه کننده است، سخنی به گزاف نخواهد بود.
تحلیل دیدگاه شیخ بهایی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متأخران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
115 - 142
حوزه های تخصصی:
علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است.در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سؤالات مطرح نیز بی پاسخ مانده است.از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین آن ها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تأیید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به خودی خود اشکال و انحراف تلقی نمی شود، بلکه تفاوت در پیش زمینه ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است.