مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عشق به برند
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
127 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تجربه خاطره انگیز برند بر عشق به برند در صنعت گردشگری با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی اصفهان از اردیبهشت تا مرداد 1396هستند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای و در مناطق مختلف گردشگری اصفهان انجام شد و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوا (از نوع صوری) و پایایی پرسشنامه (با آلفای کرونباخ 89%) تایید شد. در نهایت 339 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور انجام مدلسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد . در این مطالعه سه بعد (شناختی، ارزیابی و احساسی) برای هویت یابی مشتری با برند در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از تایید تمام فرضیه های پژوهش بود.ازاین رو نتیجه گرفته شد که تجربه خاطره انگیز از آن بر هویت یابی مشتری بر برند تاثیر مثبت دارد. به همین ترتیب هویت یابی مشتری با برند بر عشق به برند مقصد تاثیر مثبت دارد. این نتایج می تواند برای فعالان صنعت گردشگری مبنایی برای تعیین هویت گردشگران با مقصد گردشگری و جذب آنان باشد.
بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر پیامدهای رفتاری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتری و عشق به برند (مورد مطالعه: مشتریان آنلاین آژانس های گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر پیامدهای رفتاری مشتریان بوده است. این پژوهش از حیث نوع پژوهش، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی_پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مشتریان آژانس های گردشگری هستند که به صورت آنلاین اقدام به خرید می کنند؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 73 نفر از اعضای جامعه مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه استاندارد متشکل از 36 سؤال) استفاده شده است. جهت بررسی رابطه بین متغیرها و تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی آل اس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که گیمیفیکیشن بر ارزش های لذت جویانه و سودآور تأثیر داشته و ارزش های لذت جویانه و سودآور نیز بر رضایت مشتری تأثیر دارد. دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن بوده است که رضایت مشتری بر عشق به برند و عشق به برند بر پیامدهای رفتاری مشتریان شامل وفاداری به برند، تبلیغات شفاهی مثبت و مقاومت در برابر اطلاعات منفی تأثیر دارد. مدیران آژانس های گردشگری می توانند با بهره گیری از نتایج این پژوهش و شناخت عوامل مؤثر بر پیامدهای رفتاری مثبت مشتریان و تقویت آن ها، عملکرد سازمان خود را بهبود بخشند.
چگونگی ایجاد وفاداری و عشق به برند در مصرف کنندگان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ایجاد و اعتبار سنجی مقیاس چند بعدی وفاداری برند است. این مقاله از طریق دو مطالعه جداگانه که شامل 592 مصرف کننده آمریکایی است ، روند دقیق ایجاد مقیاس را گزارش می کند. مطالعه 1 شامل تولید گویه های مقیاس ، اعتبار سنجی محتوایی و تلخیص مقیاس است ، در حالی که مطالعه 2 شامل یک روش جمع آوری داده های دو مرحله ای شامل ارزیابی مقیاس وفاداری برند تلخیص شده در شبکه ای از روابط منطقی می باشد. نتایج نشان می دهد مقیاس وفاداری برند 20 گویه ای دارای اعتبار سازه ای قوی به عنوان یک مقیاس انعکاسی مرتبه اول ، از مقیاس مشتق شده مرتبه دوم است. یافته ها حاکی از آن است که اگر مصرف کنندگان درگیر رفتارها / شناخت ها شوند (همانطور که در مقیاس وفاداری برند مشخص شده است) ، روابط بین مصرف کننده و برند به احتمال زیاد پایدار و قابل پیش بینی خواهد بود ، همچنین احتمالاً متحمل اثرات مخرب زمانی خواهند شد ، و مهمتر از همه ، احتمالاً یکنواخت خواهند ماند. برای شاغلان ، از نمره کلی وفاداری برند می توان برای ارزیابی عملکرد برند در طول زمان و برای اهداف معیار سنجی صنعت استفاده کرد. علاوه بر این ، ابعاد وفاداری برندِ اندازه گیری شده ،مسیر مشخصی را ارائه می دهد که براساس آن می توان اقدامات بازاریابی اصلاحی را اجرا کرد.
بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر هماهنگی برند و مصرف کننده در برندهای لوکس
حوزه های تخصصی:
امروزه برندها به عنوان مهم ترین دارایی کسب و کارها تلقی می شوند. برندها و شخصیت آن ها مبنایی هستند که مصرف کنندگان بر اساس آن ها، محصولات و خدمات مختلف را شناسایی و پیوند می دهند. ایجاد روابط پایدار با مصرف کنندگان هدف اصلی بازاریابی برای اکثر شرکت ها محسوب می شود؛ شرکت های موفق دارای روابط مستحکمی بین برند و مصرف کنندگانشان هستند، لذا روابطی که مصرف کنندگان با برندهای مختلف برقرار می کنند، اهمیت ویژه ای در بازاریابی برقرار کرده است. در جامعه مصرف کننده امروزی که امکان نشان دادن طرفداری برند برای مصرف کنندگان به آسانی وجود دارد، برای صاحبان بازار فهم رفتارهایی که منجر به انتخاب برند می شوند، مهم است. این مطالعه به شناسایی و درک متغیرهای کلیدی (ابعاد تصویر برند، ادراک برند، انتظار برند، عشق به برند و محبت به برند) پرداخته است؛ هم چنین در این مقاله به بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر هماهنگی برند و مصرف کننده می پردازد و ادبیات موجود در این زمینه را مورد مداقه قرار می دهد.
اثر هویت سازی برند بر اقدام های ضدبرند با میانجی گری عشق به برند و حسادت به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
543 - 562
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر هویت سازی برند بر اقدام های ضدبرند از جانب مشتری با میانجی گری عشق به برند و حسادت به برند است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تمام مشتریان برند پوشاک بنتون در شهر شیراز است که از این تعداد با روش نمونه گیری غیرتصادفی و با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران برای جامعه نامعلوم، 384 نفر انتخاب شدند. روایی پرسشنامه به روش محتوایی و تحلیل عاملی- تأییدی و پایایی آن به روش کرونباخ (85 درصد) تأیید شد. یافته ها نشان داد هویت سازی برند بر عشق به برند و حسادت به برند مؤثر است و عشق به برند می تواند بر حسادت به برند اثر بگذارد. نکته دیگر آنکه عشق به برند برخلاف حسادت به برند نتوانست بر اقدام های ضدبرند از جانب مشتری مؤثر باشد. در تحلیل نقش میانجی گری متغیرها نیز یافته ها نشان داد متغیر عشق به برند توانسته است رابطه میان هویت سازی برند و حسادت مشتری به برند را به صورت ناقص میانجی گری کند.
تأثیر تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق به برند با تأکید بر نقش میانجی ارزش های لذت جویانه و فایده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق به برند با تأکید بر نقش میانجی ارزش های لذت جویانه و فایده گرا انجام شده است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که روایی آن با روایی صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد، انجام پذیرفت. از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر کواریانس برای بررسی فرضیه ها استفاده شده است. برای آزمون روابط مفروض در مدل تحقیق از یک نمونه آماری شامل 396 مشتری از اپلیکیشن آپ در شهر کرمان استفاده شد؛ اپلیکیشن آپ توانسته است با استفاده از بازی سازی، بازاریابی بسیار موفقی داشته باشند. یافته ها: یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر ارزش لذت جویانه و فایده گرایانه به شکلی معنادار و مثبت تاثیرگذار است. از طرفی، ارزش های لذت جویانه و فایده گرایانه بر عشق به برند تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین ارزش های لذت جویانه و فایده گرایانه در تأثیرگذاری تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق برند نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه برای اپلیکیشن آپ در پیش بینی دقیق تر رفتارهای آتی مشتریان، و مدیریت دارایی ها و فعالیت های بازاریابی بازی سازی مفید خواهد بود. این مطالعه از لحاظ تئوری و تجربی نشان می دهد که تجربه اقدامات بازاریابی بازی سازی در توضیح رفتارهای مطلوب مشتریان موثر است. بنابراین، این مطالعه اقدامات بازاریابی بازی سازی را به زمینه رفتارهای مطلوب مشتریان گسترش می دهد.
بررسی تأثیر اقدامات مسئولیت اجتماعی شرکتی، بازاریابی دیجیتال و مداخله هواداران بر عشق به برند تیم های ورزشی
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
123 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اقدامات مسئولیت اجتماعی شرکتی، بازاریابی دیجیتال و مداخله هواداران بر عشق به برند تیم های ورزشی (مطالعه موردی: سپیدرود رشت) بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی هواداران باشگاه فوتبال سپیدرود رشت بود. حجم نمونه با استفاده از روش بارکلای و همکاران (1995)، برابر 50 عدد تعیین شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه بائنا و همکاران (2018) استفاده شد. خرده مؤلفه های این پرسشنامه شامل؛ مسئولیت اجتماعی دارای (3 گویه)، بازاریابی دیجیتال از طریق وبسایت (4 گویه)، بازاریابی دیجیتال از طریق تلگرام (5 گویه)، بازاریابی دیجیتال از طریق اینستاگرام (5 گویه)، مداخله هواداران تیم (4 گویه) و عشق برند (10 گویه) است. در این پژوهش برای حصول اطمینان بیشتر از نتایج به دست آمده، 250 پرسشنامه در میان هواداران باشگاه فوتبال رشت سپیدرود توزیع شد که در نهایت 215 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. پایایی پرسشنامه نیز توسط PLS3 تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های کمّی از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های کالموگراف-اسمیرنوف و تحلیل مسیر) استفاده شد. تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای Spss21 و Pls3 انجام شد. یافته ها نشان داد که اقدامات مسئولیت اجتماعی بر عشق برند اثر معنی داری داشت. متغیر بازاریابی دیجیتال در سایت باشگاه بر عشق برند اثر معنی داری داشت. متغیر بازاریابی دیجیتال در سایت اینستاگرام بر عشق برند اثر معنی داری داشت. متغیر بازاریابی دیجیتال در سایت تلگرام بر عشق برند اثر معنی داری داشت. متغیر مداخله هواداران تیم بر عشق برند اثر معنی داری داشت.
تدوین الگوی رقابت پذیری برند خرده فروشی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
44 - 15
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل رقابت پذیری برند خرده فروشی از طریق الگوی محرک - ارگانیسم- پاسخ و ویژگی های برند خرده فروشی است. ازآنجاکه خرده فروش ها نقش چندانی در تولید، بسته بندی و قیمت گذاری محصولات ندارند، استفاده از الگوی محرک های محیطی می تواند مزیت رقابتی منحصربه فردی را برای خرده فروش ها فراهم نماید و نقش مهمی در ایجاد رقابت پذیری برند خرده فروشی برای خرده فروش ها به همراه دارد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی و با استفاده ازنظرات خبرگان صنعت خرده فروشی، به دنبال تدوین و طراحی الگوی رقابت پذیری برند خرده فروشی از طریق الگوی محرک های محیطی است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان، اساتید و مدیران ارشد خرده فروش ها بودند. از نمونه گیری هدفمند برای شناسایی خبرگان استفاده گردید و با 10 خبره مصاحبه به عمل آمد. از کدگذاری باز 65 مفهوم اولیه استخراج شد که از این مفاهیم 21 گزاره مقوله ای و 6 مقوله اصلی از طریق کدگذاری انتخابی حاصل گردید. این پژوهش با استفاده از روش کیفی به تدوین چارچوبی برای رقابت پذیری برند خرده فروشی انجامید. نتایج نشان داد جهت دستیابی به رقابت پذیری برند خرده فروشی، خرده فروش ها می توانند با مدیریت صحیح محرک های محیط بیرونی و درونی شرایط لازم را برای ایجاد برند خرده فروشی از طریق ابعاد رضایت خرید، عشق به برند و ارزش برند درک شده برند فراهم نمایند که پیامد آن رقابت پذیر بودن برند خرده فروشی است
تأثیر سازوکارهای روانی بر عشق به برند و هویت مجازی کاربر از طریق خود ارجاعی (موردمطالعه: فروشگاه اینترنتی دیجی کالا، شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور کسب وکار های اینترنتی، در های زیادی جهت اشتغال و توانمند سازی اقتصاد ایجاد گردید و به تبع فروشگاه ها و برند های خرده فروشی متعددی نیز شروع به ارائه خدمات فروش در فضای اینترنت نمودند. ایجاد عشق به برند در مشتریان اینترنتی و مصرف کنندگان می تواند منجر به حفظ و وفاداری آنان به برند شود و لذا پیشرفت فناوری، امکاناتی همچون شبیه سازی استفاده و پرو مجازی محصول را با استفاده از فناوری واقعیت افزوده در اختیار برند های خرده فروشی اینترنتی، در جهت جذب مشتری و حفظ مصرف کنندگان قرار داده است. پژوهش حاضر باهدف مطالعه حوزه خرده فروشی اینترنتی و مقوله ایجاد عشق به برند از طریق فناوری جدید واقعیت افزوده به بررسی تأثیر سازوکارهای روانی بر عشق به برند و هویت مجازی کاربر از طریق خود ارجاعی پرداخته است. داده ها به وسیله پرسشنامه از نمونه ای شامل 216 نفر از مصرف کنندگان و خریداران اینترنتی در قلمرو شهر اراک در سال 1399 گردآوری شده است. فرضیه های پژوهش حاضر با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شده و تمامی فرضیه ها تائید شدند. یافته ها نشان می دهد که سازوکار های روانی بر عشق به برند و هویت مجازی از طریق خود ارجاعی تأثیر مثبت دارد.
نقش جنسیت برند بر شکل گیری رفتار شوق محور مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
86 - 137
حوزه های تخصصی:
جنسیت برند عامل مهمی از ساختار دموگرافیک برند است که پیامدهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نقش جنسیت در تقویت خودپنداره و شکل گیری رفتارها، در تحقیق حاضر به مطالعه رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور که رفتاری مهم در شکل گیری ارزش ویژه برند است، پرداخته شده است. از این رو هدف این پژوهش درک عمیق رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور با تجزیه وتحلیل نقش واسطه گر درگیری مصرف کننده و عشق به برند در فضای اینستاگرام می باشد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش کاربران اینستاگرام برندهای سارک، سله بن، هاکوپیان و ال سی من هستند.حجم نمونه مبتنی بر فرمول کلاین محاسبه شده است. تعداد 174 پرسشنامه برای برندهای مردانه و 154 پرسشنامه برای برندهای زنانه گردآوری شد و مبتنی بر معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ویژگی مردانه و ویژگی زنانه برند به طور مستقیم بر رفتار شوق محور تأثیر مثبت و معناداری ندارد. آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند تحت تأثیر ویژگی مردانه و زنانه قرار دارند اما شدت اثر ویژگی مردانه برند بر آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند نسبت به ویژگی زنانه برند بیشتر است همچنین جنسیت برند به طور غیر مستقیم با تأثیر بر درگیری مصرف کننده و عشق برند بر رفتار شوق محور تأثیرگذار است.
بررسی تأثیر شخصیت و اعتماد به برند بر عشق به برند
حوزه های تخصصی:
بسیاری شرکت ها یکی از استراتژی های اساسی بازاریابی خود را جذب مشتری اتخاذ می کنند و به دنبال جلب توجه و نظر مشتریان خود هستند. یکی از راه های تحقق این هدف ایجاد تمایز از طریق برند است و به همین دلیل اهمیت برند و تأثیر آن در فروش مؤسسات، به طور فزاینده ای در حال گسترش است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی از نظر داده، کمی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش مشتریان پوشاک جین وست در شهر اصفهان می باشند. داده ها با ابزار پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأییدشده (آلفای کرونباخ 81/0)، جمع آوری گردید. پژوهش حاضر از روش کمی و با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین تعداد 382 نفر از مشتریان پوشاک جین وست انجام شده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مدل معادلات ساختاری PLS-SEM صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که شخصیت برند و اعتماد برند بر عشق به برند، تأثیر مستقیم و مثبت دارد. عشق به برند هم بر وفاداری مشتری به برند و تبلیغ دهان به دهان مشتری تأثیر مستقیم و مثبت دارد؛ بنابراین به مدیران بازاریابی توصیه می شود با تقویت عوامل مؤثر بر عشق به برند، ضمن ایجاد و تقویت آن به افزایش وفاداری به برند و تبلیغ دهان به دهان مشتریان توجه ویژه نمایند.
پدیده عشق به مقصد: بررسی سیستماتیک ادبیات و مسیرهای پژوهشی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
165 - 188
حوزه های تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی روندی صعودی داشته است. اکنون زمان آن رسیده است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. ازآنجاکه این پژوهش با هدف سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی برای شناسایی وضعیت تحقیقات انجام شده در این عرصه است، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه تطبیقی و کتاب شناختی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 3 پایگاه ملی و 9 پایگاه اطلاعات خارجی بین سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ برای مقالات فارسی و سال های ۱۹۸۴-۲۰۲۱ برای مقالات لاتین جست وجو و شناسایی شدند و 83 پژوهش حاصل این جست وجو بود که، پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران، تعداد 67 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر برای این پژوهش استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقالات در این حوزه در مجله مدیریت گردشگری با تعداد ۵ مقاله لاتین و در فصلنامه علمی - پژوهشی گردشگری و توسعه با تعداد 3 مقاله فارسی به چاپ رسیده است. همچنین، براساس تحلیل مقالات، مشخص شد که پژوهشگران بیشتر به رضایت از مقصد، تجربه مقصد و تصویر ذهنی مقصد به منزله پیشایندها و همچنین وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات شفاهی مقصد به منزله پیامدهای مهم توجه کرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمّی و با روش پیمایشی انجام شده است که لازم است به پژوهش های کیفی و ترکیبی بیشتر توجه شود.
الگوی میراث برند و تجربه خاطره انگیز بر عشق و ترجیح برند محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
172 - 159
یکی از راه های حفظ سهم بالا در محیط متلاطم امروز تأکید بر مؤلفه های تاریخی و خاطره انگیز برند است. برندهای ورزشی با تصویرهایی دارای مؤلفه هایی همچون میراث و اعتبار در حال کسب محبوبیت اند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مدل سازی میراث برند و تجربه خاطره انگیز برعشق و ترجیح برند محصولات ورزشی بود. سؤال اینجاست که آیا بین میراث برند و تجربه خاطره انگیز با ترجیح برند با نقش میانجی عشق به برند محصولات ورزشی ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری مشتریان فروشگاه های ورزشی شهر تهران بودند که 354 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از 4 پرسش نامه استاندارد استفاده شد. متخصصان روایی پرسش نامه ها را تأیید و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ بالای 7/0 به دست آمد. در تجزیه وتحلیل داده ها از توصیف آماری و آمار استنباطی مانند همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که میراث برند و تجربه خاطره انگیز بر عشق به برند و ترجیح برند محصولات ورزشی تأثیر مثبت معناداری داشتند. همچنین عشق به برند در ارتباط بین میراث برند، تجربه خاطره انگیز و ترجیح برند محصولات ورزشی نقش میانجی دارد. نتایج این پژوهش بر لزوم توجه مدیران به شاخص هایی از قبیل سابقه برند ورزشی، ارزش های عاطفی، کارکردی، اجتماعی، تجارب خوش گذشته، دلبستگی به برند، توجه به احساسات مشتریان ورزشی در جهت دست یابی به بازاریابی نوین در صنعت ورزش تأکید دارد .
بازاریابی اینستاگرامی و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند
اینستاگرام به عنوان یک کانال بازاریابی کارامد و بصری برای ایجاد ارزش ویژهی برند در ذهن مصرفکنندگان استفاده میشود. بنابراین، این مطالعه بر آن است تا فعالیتهای بازاریابی اینستاگرامی را طبقهبندی کند و تأثیرات مرتبط آن بر ایجاد ارزش ویژهی برند مشتریمحور (آگاهی از برند، تصویر برند، کیفیت ادراکشده، عشق به برند، و قصد استفادهی مجدد از اینستاگرام) از طریق فعالیتهای بازاریابی اینستاگرامی را تحلیل کند. در این راستا، دادههایی از 358 مشتری قهوه که از یکی از پنج حساب اینستاگرامی برند قهوه در این مطالعه استفاده کرده بودند گردآوری شد و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که چهار بُعد فرعی (تعامل، سرگرمی، سفارشیسازی، و پیرو مُد روز بودن) فعالیتهای بازاریابی اینستاگرامی بر ارزش ویژهی برند (آگاهی از برند، تصویر برند، و کیفیت ادراکشده) تأثیر میگذارند، که خود اینها منجر به وفاداری نگرشی (عشق به برند) و وفاداری رفتاری (قصد استفادهی مجدد از اینستاگرام) نسبت به برند میشوند. این پژوهش بهطور جامعی تأثیر فعالیتهای بازاریابی اینستاگرامی بر ارزش ویژهی برند مشتریمحور را نشان میدهد. یافتههای این مطالعه به برندهای قهوه این امکان را میدهد تا بهطور دقیقتری رفتارهای خرید مشتریان خود در آینده را از راه فعالیتهای بازاریابی اینستاگرامی پیشبینی کنند و راهنمایی برای مدیریت ارزش ویژهی برند نیز فراهم میکنند.
مدل ساختاری از نقش عشق به برند در تاثیرگذاری محرک های بازاریابی بر رضایت مشتریان
منبع:
ارزش آفرینی در مدیریت کسب و کار دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 118
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ساختاری از نقش عشق به برند در تاثیرگذاری محرک های بازاریابی بر رضایت مشتریان می باشد. این تحقیق از لحاظ روش گردآوری،پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری تحقیق را مشتریان شرکت کاله در استان های مازندران و گیلان تشکیل دادند.حجم نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران 384 نفرتعیین گردیدواز روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد.جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد محرک های بازاریابی حسن زاده و رضوانی(1395)، رضایت مشتری گرملز و گویینر(2000)و عشق به برند چو و فیور(2015)استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار Spss استفاده شد.یافته های تحقیق حاکی از آن بود که مولفه های محرک های بازاریابی به ترتیب محرک محصول،محرک قیمت گذاری،محرک توزیع و محرک پیشبرد دارای بیشترین میزان اثرگذاری بر رضایت مشتریان بوده اند.نتایج تحقیق نشان داد محرک های بازاریابی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت مشتریان تاثیر دارند.عشق به برند در تاثیر عناصر محرک های بازاریابی بر رضایت مشتریان نقش میانجی دارد.
تأثیر تصویر حامی مالی بر قصد خرید هواداران پرسپولیس با نقش میانجی عشق به برند و درگیری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر حامی مالی جزو عوامل بسیار مهم در پیش بینی قصد خرید هواداران است که عشق به برند و درگیری ورزشی می توانند این تأثیر را تقویت نمایند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تصویر حامی مالی بر قصد خرید هواداران پرسپولیس با نقش میانجی عشق به برند و درگیری ورزشی است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش هواداران باشگاه فوتبال پرسپولیس بودند که از بین آن ها تعداد 200 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل چهار پرسشنامه عشق به برند، تصویر شرکت، درگیری ورزشی و قصد خرید بود. در این تحقیق جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری واریانس محور استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تصویر حامی مالی به طور مستقیم بر قصد خرید (374/0=β، 434/5= t )، عشق به برند (599/0=β، 792/12= t ) و درگیری ورزشی (387/0=β، 045/4= t ) اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین درگیری ورزشی (307/0=β، 735/54= t ) و عشق به برند (257/0=β، 465/3= t ) به صورت مستقیم اثر مثبت و معناداری بر قصد خرید دارند. همچنین تصویر حامی مالی به طور غیرمستقیم و از طریق درگیری ورزشی (119/0=β، 788/3= t ) و عشق به برند (154/0=β، 215/3= t ) بر قصد خرید اثر مثبت و معناداری دارد و درگیری ورزشی و عشق به برند سبب تقویت تأثیر تصویر حامی مالی بر قصد خرید می شوند. با توجه به نتایج به دست آمده حامیان مالی می توانند با تقویت تصویر برندشان و کمک گرفتن از درگیری ورزشی و عشق به برند هواداران قصد خرید هواداران تیم پرسپولیس را افزایش دهند.
مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
امروزه برند و برندسازی برای مقاصد گردشگری و جلب توجه و ایجاد عشق و علاقه ی گردشگران به این مقاصد یک استراتژی برای مقاصد گردشگری محسوب می شود که نقشی حیاتی در عملکرد مدیریت مقصد، جهت گسترش فرصت های گردشگری انها و متمایزسازی مقاصد نسبت به رقبا و درنهایت دست یابی به مزیت رقابتی می باشد. . با توجه به اهمیت گردشگری که تأثیر زیادی بر محیط، فرهنگ و اقتصاد دارد، در این مقاله تلاش شده است تا پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری در شهر مشهد می باشدجامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بازه زمانی زمستان 1398 به شهر مشهد سفر کرده اند. از این جامعه نامحدود، به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش تصادفی ، نمونه ای به حجم 384 نفر از گردشگران انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و از پایایی قابل قبولی برخوردار بود. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از مدل ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و smart PLS فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تجربه مثبت گردشگر، جذابیت مکان و پیوند عاطفی بر روی عشق به برند مقصد تأثیر دارد و از پیشایندهای عشق به برند مقصد می باشد، در این پژوهش تصویر ذهنی و نگرش مثبت بر عشق به برند مقصد تأثیری نداشت. همچنین متغیر عشق به برند مقصد بر روی تبلیغات دهان به دهان، حساس نبودن به قیمت ها و تعهد عاطفی تأثیرگذار است و به عنوان پیامدهای عشق به برند می باشند.
پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد گردشگری (موردمطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
157 - 168
حوزه های تخصصی:
گردشگری از خلاق ترین صنایعی شناخته می شود که نه تنها به جذب گردشگران منجر می شود، به توسعه اقتصادی نیز می انجامد. هدف از این پژوهش طراحی و تدوین مدلی از پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد گردشگری برای استان گیلان است. پژوهش به روش کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوا، با به کارگیری ابزار مصاحبه و با محوریت استان گیلان به عنوان مقصد گردشگری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده استادان و خبرگان صنعت گردشگری استان گیلان بوده است که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی دوازده نفرند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل تم انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، هفت عامل تجربه برند، کیفیت خدمات برند، زیرساخت های برند، ارتباطات رسانه ای برند، اصالت برند، تصویر برند و اعتماد به برند عوامل ایجادکننده عشق به برند مقصد شناسایی شدند که عشق به برند مقصد را تقویت خواهند کرد. همچنین، سه عامل وفاداری، تبلیغات دهان به دهان مثبت و تمایل به پرداخت بیشتر پیامدهای عشق به برند مقصد شناسایی شدند.
تحلیلی بر ارتباط شخصیت مردانه و زنانۀ برند و ارزش ویژۀ برند مشتری محور در صفحات اینستاگرام محصولات مصرفی تند گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کنندگان امروزی به دلیل تعدّد انتخاب و بهتر شدن کیفیت محصولات در زمان تصمیم گیری تنها به جنبه های کارکردی محصول توجه نمی کنند و در بسیاری از موارد در تصمیم گیری های خود جنبه های نمادین برند را دخیل می کنند. حضور پررنگ انسان امروزی در شبکه های اجتماعی نیز برای برندها فرصت مناسبی است تا انسان با حضور خود در این فضا بیش ازپیش با مشتریان خود تعامل داشته باشد و از این طریق خود را از صرف یک محصول کارکردی به شخصیتی تبدیل کند که با مشتری تعامل دارد. ارزش ویژه برند مشتری محور در بستر شبکه های اجتماعی به عنوان توانایی ایجاد وضعیت روانی در ذهن مصرف کنندگان در تعامل با برند تعریف می شود. در پژوهش حاضر چگونگی ارتباط بین ارزش ویژه برند مشتری محور با ابعاد جنسیت برند به عنوان یک بُعد از شخصیت برند (جنبه ای نمادین و غیر کارکردی برند است) در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام بررسی شده است. همچنین، علاوه بر ارتباط مستقیم این دو متغیر، تأثیر ابعاد شخصیت مردانه و زنانه برند نیز بر ارزش ویژه برند مشتری محور با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی با برند سنجیده شده است. برای سنجش روابط مطرح شده 391 پرسشنامه ازسوی مصرف کنندگان فعّال اینستاگرام برندهای محصولات مصرفی تند گردش تکمیل شد. نتایج تحلیل روابط فوق با استفاده از مدل سازی معادله های ساختاری نشان داد که دو بُعد جنسیت برند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی مصرف کننده بر ارزش ویژه برند مشتری محور تأثیر مثبت و معنادار دارد. به طور تقریبی، تأثیر هر دو بُعد با ضریب تأثیر کمتر از یک درصد به یک اندازه بود.
شناخت و فهم پدیدۀ قبیله گرایی برند، تحلیل عناصر پیشایندی و پسایندی با روش FCM (مطالعۀ موردی: شرکت های صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عناصر پیشایندی و پسایندی مفهوم قبیله گرایی برند و سپس تحلیل آنها با استفاده از روش نقشه شناختیِ فازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف و نحوه گردآوری اطلاعات به ترتیب کاربردی و توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی در پارادایم قیاسی-استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آشنا با موضوع، یعنی استادان دانشگاه حوزه مدیریت، مدیران منابع انسانی و مدیران بازاریابی است که 25 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آنها به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و آزمون کاپای-کوهن و نیز با استفاده از روایی محتوایی و پایایی باز آزمون تأیید شده است. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با نرم افزار مکس کیو دی ای و روش کدگذاری تحلیل و پیشایندها و پسایندهای قبیله گرایی برند نیز شناسایی شد. سپس در بخش کمّی پژوهش با استفاده از روش نقشه شناختی فازی، مدل روابط علّی قبیله گرایی برند ارائه و مهم ترین عوامل پیشایندی و پسایندی قبیله گرایی برند نیز مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که وفاداری به برند، ارتقا برند و بازاریابی بشارتی از عوامل مؤثر بر قبیله گرایی برند و عشق به برند، وابستگی به برند و ارزش لذت جویی نیز از مهم ترین پیامدهای قبیله گرایی برند هستند.