۱.
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی درک شده پلتفرم های تجارت الکترونیک بر مزیت اقتصادی درک شده مصرف کننده در پیش بینی مصرف پایدار در یک بیماری همه گیر می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. داده های تحقیق کمی به صورت مقیاس فاصله ای با استفاده از پرسشنامه استاندارد تحقیق لوبل ترونگ تووی (2021) استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مشتریان خرید اینترنتی پلتفرم های تجارت الکترونیک در ایران می باشد. با توجه به تعداد زیاد کاربران و تعداد بالای 10 پلتفرم فعال در ایران و با توجه به تعداد زیاد جامعه مورد نظر 100 هزار نفر در نظر گرفته شده است. بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان نمونه در این تحقیق انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده بود. نتایج نشان داد که تأثیر نقش اثربخشی درک شده پلتفرم های تجارت الکترونیک بر مزیت اقتصادی درک شده مصرف کننده در پیش بینی مصرف پایدار مساوی با 47/0 می باشد، یعنی حدود 47 درصد از اثر کل اثربخشی درک شده پلتفرم های تجارت الکترونیک بر مزیت اقتصادی درک شده مصرف کننده در پیش بینی مصرف پایدار تبیین می شود. همچنین برای بررسی برازش کلی مدل و اندازه گیری برای مدل ساختاری، از معیار GoF استفاده شد. نتایج میانگین مقادیر اشتراکی و میانگین مقادیر R Squares؛ نشان می دهد مقدار GOF برابر است با 62/0 که؛ نشان از برازش قوی مدل دارد.
۲.
هدف این تحقیق بررسی تأثیر قابلیتهای بازاریابی رابطه مند از طریق متغیر میانجی بازاریابی الکترونیکی بر عملکرد تجاری سایتهای فروش اینترنتی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر، شامل مشتریان سایت های فروش اینترنتی کالا در ایران نظیر دیجی کالا، تهران کالاو ... می باشد و بر طبق جدول مورگان تعداد 380 نفر به عنوان نمونه پرسشنامه الکترونیکی بین آن ها پخش گردید. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر سه پرسشنامه که شامل پرسشنامه عملکرد تجاری میرلس، راندل و لای (2011) آسیخیا (2009)، پرسشنامه بازاریابی الکترونیک تسیوتسو و ویلاچوپلو (2011) آسیخیا (2009)، پرسشنامه قابلیت های بازاریابی رابطه مند تحقیق آزادگان فومنی (1392) استفاده گردیده است. یافته های پژوهش مربوط به فرضیه فرعی اول نشان داد بازاریابی رابطه مند با ضریب 982/0 و به بیان دیگر به اندازه 2/98 درصد با عملکرد تجاری سایت های فروش الکترونیکی رابطه دارد. همچنین یافته های پژوهش مربوط به فرضیه فرعی دوم نشان داد بازاریابی رابطه مند با ضریب 91/0 و به بیان دیگر به اندازه 91 درصد با بازاریابی الکترونیک رابطه دارد. یافته های پژوهش مربوط به فرضیه فرعی سوم نشان داد بازاریابی الکترونیک با ضریب 489/0 و به بیان دیگر به اندازه 9/48 درصد با عملکرد تجاری رابطه دارد. همچنین یافته های فرضیه اصلی نشان داد که شاخص بازاریابی رابطه مند با ضریب 457/0 و به بیان دیگر به اندازه 7/45 درصد با عملکرد تجاری سایت های فروش اینترنتی با تأکید بر نقش میانجی بازاریابی الکترونیک رابطه دارد.
۳.
هدف این تحقیق بررسی تأثیر عملکرد ویژگی های هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی (مورد مطالعه هتل های جزیره کیش) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان هتل های جزیره کیش که در 54 هتل و هتل آپارتمان در شش ماه اول 1400 می باشند. با توجه به بررسی ها حدوداً 200 نفر در 6 ماه گذشته در این هتل ها اقامت داشته اند و براساس جامعه در دسترس و فرمول کوکران 322 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر دو پرسشنامه که شامل پرسشنامه عملکرد شهرت هتل از پرسشنامه خان و همکاران (2017) و بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی از پرسشنامه استاندارد تبلیغات دهان به دهان بامبوئر و همکاران (2011) استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد عملکرد ویژگی های هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی تأثیر معناداری دارد. محیط و امکانات هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی تأثیر معنی داری دارد. صلاحیت کارکنان هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی تأثیر معنی داری دارد. تجربه میهمان به میهمان هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی تأثیر معنی داری دارد. موقعیت هتل بر رفتارهای بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی تأثیر معنی داری دارد.
۴.
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین اخلاق کسب وکار و مسئولیت اجتماعی شرکت مطالعه موردی شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه تحقیق حاضر مشتریان شرکت های خدمات اینترنتی غرب استان مازندران می باشد. تعداد تقریبی 100 هزار نفر تخمین زده شده است؛ و براساس جامعه موردنظر و بر طبق جدول مورگان 384 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در این تحقق تصادفی ساده می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر دو پرسشنامه که شامل پرسشنامه مسئولیت اجتماعی کارول (۱۹۷۹) و پرسشنامه استاندارد اخلاق کاری پتی (۱۹۹۰) استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد بین اخلاق کسب وکار و مسئولیت اجتماعی شرکت مطالعه موردی شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد. بین دل بستگی و علاقه به کار و مسئولیت اجتماعی در شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد. بین پشتکار و جدیت در کار و مسئولیت اجتماعی در شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد. بین روابط سالم و انسانی در محل کار و مسئولیت اجتماعی در شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد. بین روح جمعی و مشارکت در کار و مسئولیت اجتماعی در شرکت های اینترنتی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد.
۵.
هدف تحقیق حاضر، تحلیل تأثیر بازاریابی اخلاقی بر قصد خرید مجدد مصرف کننده با تاکید بر نقش میانجی هویت برند و ارزش ویژه مارک تجاری است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق را مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 375 نفر تعیین و نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بازاریابی اخلاقی صفری و همکاران (1396)، ارزش ویژه برند آکر (1996)، هویت برند مائل و آشفورت (1992) و قصد خرید مجدد هونگ وهمکاران (2011) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بازاریابی اخلاقی بر هویت برند، قصد خرید مجدد مشتریان و ارزش ویژه مارک تجاری تأثیر مثبت و معناداری دارد. هویت برند بر قصد خرید مجدد مشتریان تأثیر مثبت و معناداری دارد. ارزش ویژه مارک تجاری بر قصد خرید مجدد مشتریان تأثیر مثبت و معناداری دارد. نهایتاً بازاریابی اخلاقی بر قصد خرید مجدد مصرف کننده با تاکید بر نقش میانجی هویت برند و ارزش ویژه مارک تجاری تأثیر معناداری دارد.
۶.
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ساختاری از نقش عشق به برند در تاثیرگذاری محرک های بازاریابی بر رضایت مشتریان می باشد. این تحقیق از لحاظ روش گردآوری،پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری تحقیق را مشتریان شرکت کاله در استان های مازندران و گیلان تشکیل دادند.حجم نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران 384 نفرتعیین گردیدواز روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد.جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد محرک های بازاریابی حسن زاده و رضوانی(1395)، رضایت مشتری گرملز و گویینر(2000)و عشق به برند چو و فیور(2015)استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار Spss استفاده شد.یافته های تحقیق حاکی از آن بود که مولفه های محرک های بازاریابی به ترتیب محرک محصول،محرک قیمت گذاری،محرک توزیع و محرک پیشبرد دارای بیشترین میزان اثرگذاری بر رضایت مشتریان بوده اند.نتایج تحقیق نشان داد محرک های بازاریابی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت مشتریان تاثیر دارند.عشق به برند در تاثیر عناصر محرک های بازاریابی بر رضایت مشتریان نقش میانجی دارد.
۷.
مطالعه حاضر اثرات برندسازی تجاری مبتنی بر مصرف کننده از برند بانکهای خصوصی را بر تعهد عاطفی مشتریان بررسی می نماید. نتایج از طریق بررسی نظرات مشتریان شش بانک خصوصی پاسارگاد،پارسیان، اقتصاد نوین،کارآفرین،سامان و سرمایه بدست آمد. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود .حجم نمونه تحقیق تعداد 384 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران مبتنی بر جامعه آماری نامعلوم بدست آمد.روش نمونه گیری در دسترس بود.تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد انجام شد. روایی پرسشنامه ها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و روایی مورد تأیید قرار گرفت.پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای برندسازی849/0،رفتار مصرف کننده 851/0 و تعهد عاطفی 733/0 برآورد شد.تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مشتمل بر الگوسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد برندسازی بانک بر رفتار مصرف کننده با ضریب تاثیر 67/0 ،رفتار مصرف کننده بر تعهد عاطفی مشتری با ضریب تاثیر 76/0،برندسازی بانک بر تعهد عاطفی مشتری با ضریب تاثیر 48/0 تاثیر داشته اند.از طرفی برندسازی بانک بطور غیر مستقیم با ضریب تاثیر 50/0 بر تعهد عاطفی مشتری تاثیر داشته است.به عبارتی رفتار مصرف کننده در تاثیرگذاری برندسازی بانک بر تعهد عاطفی مشتری نقش میانجی داشته است.در نهایت می توان گفت که ابعاد برندسازیبه ترتیب قدرت تاثیر بر رفتار مصرف کننده عبارتنداز:ارزش ادراک شده،وفاداری به برند،تصویر برند، عملکرد برند،اعتماد به برند،سازگاری با برند.