مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
بازاریابی ویروسی
حوزه های تخصصی:
مهمترین هدف این تحقیق بررسی و تعیین عوامل مرتبط با تمایل دریافت کننده پیام در انتشار پیام در برنامه های بازاریابی ویروسی در صنعت غذاهای آماده می باشد. در حقیقت، این تحقیق نظرات کاربران اینترنت شهرهای تهران، اصفهان و شیراز را در ارتباط با سه عامل کلیدی مؤثر بر قصد دریافت کنندگان پیام در انتشار آن، یعنی تمایلات تجاری، جذابیت و غنای رسانه ای، را مورد سنجش قرار داد. نتایج تحقیق نشان داد که میان متغیرهای «جذابیت» و «غنای رسانه ای» با متغیر «نگرش به پیام» ارتباط مثبت معنی دار وجود دارد. این ارتباط مثبت معنی دار همچنین بین متغیرهای «نگرش به پیام» و «قصد انتشار پیام» نیز وجود دارد. از سوی دیگر میان متغیرهای «تمایلات تجاری» با متغیرهای «نگرش به پیام» و «قصد انتشار پیام» ارتباط منفی معنی دار وجود دارد. علاوه براین، در تحقیق حاضر نقش دشواری انتقال پیام در ارتباط با انتشار آن نیز از نظر کاربران مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ارتباط مثبت معنی داری بین متغیر «دشواری انتقال» و متغیرهای «غنای رسانه ای» و «تمایل به انتشار پیام» وجود دارد.
چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دنیای امروزی استفاده از اینترنت یک ضرورت شناخته شده است، کسب و کارها در جنبه های مختلف به ویژه برای بازاریابی و تبلیغات از این تکنولوژی بهره می برند و صاحبان کسب وکار، به دنبال روش های مؤثر بازاریابی که سرعت خیلی بالا و هزینه کمی برایشان دارد مانند بازاریابی ویروسی می باشند. بازاریابی ویروسی، علی رغم کارایی و اثربخشی بالا، مسائل و چالش های اخلاقی متعددی را نیز پیش روی سازمان ها و افراد قرار می دهد که توجه به آنها از سوی سازمان ها و افراد ضروری است. با وجودی که اخلاقیات مبحث مهمی در جذب، حفظ و به دست آوردن اعتماد مشتریان است، بسیاری از کسب و کارها که از بازاریابی ویروسی استفاده می کنند اخلاقیات را مدنظر قرار نمی دهند. این تحقیق، ضمن مرور مختصر مسائل اخلاقی در بازاریابی، به طور خاص به بررسی اخلاقیات در بازاریابی ویروسی می پردازد و چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی را تشریح می نماید. مسئله اصلی تحقیق، شناسایی چالش های اخلاقی در بازاریابی ویروسی به منظور ارائه راهکارهایی برای رفع یا کاهش آنها می باشد.
نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برند های منتخب پوشاک ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برندهای منتخب پوشاک ورزشی است. این تحقیق ازنظرهدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع همبستگی است که به روش میدانی انجام شد.جامعه آماری تحقیق، کلیه ی مشتریان نمایندگی های4 برند ورزشی عضو صفحه ی اینستاگرام آن برند بوده اند. حجم نمونه 384 نفربرآوردشدکه به روش نمونه برداری احتمالی چند مرحله ای انتخاب گردید.دربخش آماراستنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف،ضریب همبستگی پیرسون وآزمون مدلسازی معادلات ساختاری به منظورآزمون فرضیات استفاده شد.سطح معنی داری برای تمامی تجزیه وتحلیل ها 05/0P< در نظر گرفته شد.نتایج نشان داد،عشق به برند بربازاریابی رسانه های اجتماعی و بازاریابی ویروسی اثر داشته و (p ≤0/01 ،9/20 = t) توانایی پیش بینی بازاریابی ویروسی را دارد. براساس نتایج ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند،بازاریابی ویروسی (0/43) افزایش می یابد همچنین عشق به برند (P ≤0/01 ، 4/47 = t) توانایی پیش بینی بازاریابی رسانه های اجتماعی را دارد. ازطرفی ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند،بازاریابیرسانه های اجتماعی(0/22) افزایش می یابد. لذا می توان افراد علاقه مند به برندرا به سوی شبکه های اجتماعی و فعالیت ویروسی آنها تشویق نمود.بر همین اساس برندهای ورزشی می توانند باافزایش میزان مشارکت با مشتریان خود زمینه های رفتارویروسی راتقویت نمایند چرا که ایجاد محتواهای چالشی، پست های نظرسنجی عواملی هستند که می توانندرفتارویروسی را تقویت نمایند.
طراحی و تبیین مدل تبلیغات توصیه ای الکترونیک با رویکرد مدلسازی تفسیری - ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که بازاریابی توصیه ای یکی از موثرترین و کم هزینه ترین ابزارهای ارتباطی تبلیغاتی است، تاثیر این تبلیغات موضوعی است که مورد توجه پژوهشگران و فعالان بازار قرار داشته و دارد. از طرف دیگر، گسترش و استفاده از فضای دیجیتال، تمایل به این تبلیغات توصیه الکترونیک را به شدت مورد توجه قرار داده است. همچنین تبلیغات توصیه ای الکترونیک چگونه تصمیم گیری برای خرید الکترونیک را متاثر می سازد، بسیار مورد توجه و ارزشمند بوده است (لی و ژان، 2011). هدف این پژوهش، ارائه عوامل تعیین کننده ای برای اطلاعات تبلیغات توصیه ای الکترونیکی است که بر قصد خرید الکترونیک مشتریان اثرگذار است. برای انجام این کار، با استفاده از بررسی تحقیقات گذشته، ابتدا فاکتورهای اصلی در رابطه با اطلاعات تبلیغات توصیه ای الکترونیک استخراج شد و سپس با استفاده از روش دلفی فاکتورهای مورد تایید تیم خبرگان تعیین شد و به منظور کاهش تعداد عوامل، با استفاده از روش نگاشت مفهومی، شاخص ها دسته بندی و نامگذاری شدند. پس از آن با استفاده از روش مدلسازی تفسیری ساختاری که مبتنی بر نظر تیم خبرگان می باشد، ارتباط بین متغیرها برای ارائه مدل مورد تایید گروه خبرگان، مورد بررسی و مدل نهایی ارائه گردید.نتایج این پژوهش چارچوبی برای بازاریابان و سایر مدیران فعال در این زمینه فراهم می کند تا نسبت به عوامل موثر بر قصد خرید الکترونیک مصرف کنندگان در تبلیغات توصیه ای الکترونیک، آگاهی پیدا کرده و اقدامات لازم و اثرگذار را به کار گیرند.
بررسی تاثیر بازاریابی ویروسی بر شخصیت برند و تمایل به خرید مجدد
منبع:
جهان نوین سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
25-38
حوزه های تخصصی:
امروزه نگهداری و تقویت وفاداری مشتری در راستای محصولات یا خدمات یک شرکت، عموماً نکته اصلی و مرکزی فعالیت های بازاریابی شده است در صورتی که اگر ویژگی های برند به درستی شناخته و تعریف شوند می توانند سبب خرید مجدد مصرف کننده گردد؛ لذا پژوهش حاضر به شناخت تأثیر بازاریابی ویروسی بر شخصیت برند و تمایل به خرید مجدد می پردازد؛ که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع و ماهیت توصیفی- پیمایشی می باشد و از آنجایی که نحوه و میزان تأثیرات متغیرها و همبستگی آن ها را با یکدیگر مورد مطالعه قرار می گیرد، به نوعی تحقیق همبستگی نیز شمرده می شود. جامعه آماری این پژوهش را مصرف کنندگان گوشی همراه سامسونگ تشکیل می دهد. و حجم نمونه 385 نفری از دانشجویان دانشگاه جامع علمی و کاربردی شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و ابزار استفاده شده پرسشنامه می باشد که به صورت تصادفی ساده بین مصرف کنندگان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار LISREL8.8 استفاده گردید که نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و معنادار بازاریابی ویروسی بر شخصیت برند و تمایل به خرید مجدد در سطح اطمینان 99 و 95 درصد می باشد. که در آخر پیشنهاداتی مبنی بر بهبود وضعیت موجود ارائه گردید.
تأثیر اعتبار برند بر متغیرهای رفتاری برند با نقش میانجی بازاریابی ویروسی در مصرف کنندگان محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
687 - 701
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر اعتبار برند بر متغیرهای رفتاری برند با بررسی نقش میانجی بازاریابی ویروسی در برندهای تنیس روی میز بررسی شد. روش تحقیق همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری و از نظر هدف کاربردی بود و گردآوری داده ها به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری، مصرف کنندگان برندهای تنیس روی میز استان های آذربایجان غربی و شرقی بودند. از آنجا که تعداد جامعه آماری نامعلوم بود، با احتساب ریزش تعداد 400 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین مشتریان توزیع شد که در نهایت 377 پرسشنامه سالم عودت داده شد. به منظور اندازه گیری اعتبار برند از پرسشنامه اردم و سوایت (1998) و بازاریابی ویروسی سویینی و سوایت (2008)، متغیرهای رفتاری برند فرودی و همکاران (2018) پس از اعمال اصلاحات لازم استفاده شد. به منظور ارائه مدل تحقیق و همچنین بررسی روایی همگرایی و واگرایی از نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 استفاده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که اعتبار برند بر بازاریابی ویروسی و متغیرهای رفتاری برند تأثیر معنا داری دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که مدیران برند به منظور بهبود متغیرهای رفتاری برند باید اعتبار برند خود را از طریق تخصص گرایی بر روی محصولات و به دست آوردن اعتماد مشتریان با بهبود کیفیت محصولات ارتقا دهند.
مدل یابی تأثیر بازاریابی ویروسی بر ارزش ویژه برند مشتری محور در بازار تلفن همراه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
337 - 352
حوزه های تخصصی:
بازاریابی ویروسی به عنوان عاملی تأثیرگذار بر رفتار مشتریان، ابزار جدیدی است که افراد را تشویق می کند در خصوص محصولات یا خدمات شرکت ها در بستر اینترنت، اظهار نظر کنند. ارتقای برند نیز که یکی از مهم ترین روش های راهبردی رشد شرکت هاست، همواره در کانون توجه قرار دارد. هدف از این مطالعه، بررسی چگونگی تأثیر بازاریابی ویروسی به مثابه یکی از شیوه های نوین ترفیع کارآفرینانه بر ارزش ویژه برند مشتری محور، در بازار تلفن همراه تهران است. روش پژوهش از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد و به صورت توصیفی پیمایشی اجرا شده است. پرسشنامه طراحی شده در اختیار 500 نفر از مصرف کنندگان تهرانی قرار گرفت و پس از جمع آوری، به شیوه معادلات ساختاری در نسخه 54/8 نرم افزار لیزرل تحلیل شد. درنهایت ضمن ارائه مدل، فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد به تأیید رسید و مشخص شد که از نظر ساکنان تهران، ابعاد بازاریابی ویروسی بر مؤلفه های ارزش ویژه برند مشتری محور در بازار تلفن همراه تهران، تأثیرگذار است.
شناسایی و تعیین اهمیت عوامل مؤثر بر بازاریابی ویروسی درحوزه نرم افزارهای کاربردی موبایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
237 - 252
حوزه های تخصصی:
بازاریابی ویروسی با تکیه بر اصل دهان به دهان شدن تبلیغ و انتشار آن در شبکه اینترنت یا شبکه های تلفن، همراه است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و تعیین اهمیت عوامل مهم و تأثیرگذار بر بازاریابی ویروسی در حوزه نرم افزارهای کاربردی موبایل است. روش تحقیق این پژوهش از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی و از نظر هدف از جمله تحقیق های کاربردی است. با استفاده از تکنیک فراترکیب به شناسایی معیارهای مؤثر پرداخته شد و با استفاده از روش دلفی فازی اهمیت و درجه اهمیت عوامل شناسایی شده، تعیین گردید. جامعه آماری این تحقیق در بخش کمی، خبرگان فعال در عرصه بازاریابی ویروسی در صنعت نرم افزارهای کاربردی موبایل بودند که از بین آنان 30 نفر بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. نتیجه به دست آمده با استفاده از روش فراترکیب 26 معیار است. با استفاده از روش دلفی فازی 12 معیار سرعت (تازگی) پیام، جذابیت پیام، توانایی ارتباط با محصول، اخلاقی بودن، معتبر بودن منبع، نوع شخصیت افراد دریافت کننده پیام، انگیزه های افراد، احساسات افراد، فرهنگ جامعه، شهرت و اعتبار برند، قدرت برند و تصویر برند بیشترین نظرهای موافق را کسب کردند
توسعه مدل بازاریابی ویروسی در کسب و کارهای برخط با استفاده از رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و توسعه روابط درونی مولفه های بازاریابی ویروسی در کسب و کار برخط می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 15 نفر در نسلهای سه گانه X,Y و Z و در بخش کمی شامل 460 نفر از خریداران بر خط می باشد. در بخش کیفی از تکنیک فرافکنی تداعی کلمات، تکمیل جملات و تمرینات رویا و در قالب مصاحبه عمیق و استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از 12 خبره برای تعیین شاخص لاوشه و از SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و برای تعیین مدل روابط درونی تکنیک DEMATEL و نرم افزار MATLAB و AMOS آزمون شد. روایی و پایایی در بخش کیفی به دلیل درگیری مداوم، استفاده از تلفیق در تحقیق، بازنگری محقق دارای اعتبار و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی(CFA) جهت سنجش روایی با نرم افزار AMOS و روش آلفای کرونباخ با نرم افزار SPSS جهت سنجش پایایی استفاده شده است. یافته ها در بخش کیفی حاکی از 6 مولفه جدید در حوزه بازاریابی ویروسی شامل پشتیبانی برخط، محصولات برخط، جذابیت برخط، ریسک برخط، اعتماد برخط و ترغیب برخط می باشد. نتایج تکنیک دیمتل و آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل بازاریابی ویروسی در کسب و کارهای برخط بدین گونه می باشد که پشتیبانی برخط با جذابیت برخط، جذابیت برخط با ترغیب برخط، جذابیت برخط با اعتماد برخط و اعتماد برخط با ریسک برخط رابطه دارند، خدمات برخط با جذابیت برخط و ترغیب برخط با ریسک برخط رابطه ای باهم ندارند.
تاثیر پیشرفت شبکه های اجتماعی در تبلیغات، جذب مشتری و بازاریابی
یکی از بهترین استراتژی های بازاریابی در شبکه های اجتماعی، بازاریابی ویروسی است. هدف از بازاریابی ویروسی در شبکه های اجتماعی، انتشار سریع اطلاعات است. با شکل گیری شبکه های اجتماعی مجازی، ایجاد شبکه های گسترده تر و وسیع تری ورای مرزهای جغرافیایی موجب ایجاد بستری عظیم تر از ساختار شبکه ای است. اهمیت این موضوع به اندازه ای است که بسیاری از شرکت ها درکسب و کارهای مختلف به دلیل عدم همسویی با رشد فناوری به ناچار منهدم شده اند. لذا اهمیت پرداختن به این امر در جامعه رو به رشد ما بسیار بالا و حیاتی می باشد. در این مقاله سعی شده تا با ارایه جنبه های پر اهمیت و تاثیرگذار شبکه های اجتماعی، مولفه های بازاریابی ویروسی را در جهت پیشرفت آن ها ارزیابی کرده و به ارایه مدلی جهت سنجش آن بپردازیم تا سازمان ها و شرکت های تجاری که از بازاریابی ویروسی بهرمند هستند بتوانند تاثیر پیشرفت شبکه های اجتماعی را در تبلیغات، جذب مشتری و به طور کلی در فروش و سودآوری خود مورد سنجش قرار داده و با تقویت مولفه های اجتماعی بیان شده در مقاله، تاثیرات آنها را افزایش دهند.
شناسایی، مدل سازی، و اولویت بندی عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک با رویکرد ترکیبی فراترکیب، TISM و FANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
107 - 126
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی به کار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. به طوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. به طور کلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه به صورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.