مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معماری پایدار
حوزه های تخصصی:
معماری گیلان، به عنوان نمونه ای مناسب از هماهنگی و تلفیق بنا با طبیعت، که حاصل عوامل مختلف اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است و بیشترین تاثیر را از اقلیم و طبیعت پیرامون خود گرفته است. به نظر میرسد معماری این منطقه از مصالح مورد استفاده تا فرم کلی بنا تحت تاثیر محیط پیرامون میباشد. برای شناخت این معماری باید تاثیر عوامل اقلیمی بر ساخت و ساز ابنیه شمال ایران مورد بررسی قرار گیرند. لذا در این مقاله پس از معرفی خصوصیات اقلیمی، به تاثیر اقلیم بر شکل گیری فضاها و عناصر معماری این منطقه پرداخته ایم. در این مقاله جهت بررسی راهکارهای معماری پایدار در گیلان؛ ابتدا مفهوم پایداری، توسعه پایدار و تاثیر و اهداف آن در معماری بررسی شده است. سپس به بررسی معماری گیلان، بویژه تاثیر ویژگیهای اقلیمی و طبیعی بر آن پرداخته ایم. در ادامه چند نمونه از ساختمان های موفق در زمینه معماری پایدار در کشور ژاپن با اقلیم مشابه شمال ایران و با الگوگیری از معماری بومی آن منطقه که مشابه معماری بومی گیلان میباشد، مورد تحلیل قرار گرفت. در آخر، با مقایسه ویژگیها و شباهت های معماری بومی گیلان و ژاپن و راهکارهای مطرح در معماری پایدار ژاپن، راهکارهای معماری پایدار گیلان، برگرفته از معماری بومی منطقه، نتیجه گیری شده است.
رهیافتی در منظر پایدار بر روی رودخانه های دایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری اکثر تمدن های بشری در کنار رودخانه هایی با کاربری های متفاوت و گسترده شامل تامین آب آشامیدنی، مصارف کشاورزی، صید آبزیان و ماهیگیری، تامین انرژی در گذشته و همچنین به کارگیری از پتانسیل های گسترده رودخانه ها در بهبود سیما و منظر شهری و ایجاد تنفس گاه های عمده شهری و خلق کمربندهای سبز طبیعی در حاشیه رودخانه ها در زمان حال، نشانگر اهمیت بسیار این منبع حیاتی و طبیعی است.متأسفانه در عصر حاضر و شهرهای کنونی سرزمینمان، ایران، آن طور که شایسته است به این عامل حیات بخش توجه کافی نمی شود و کناره رودخانه ها با پتانسیل بسیار بالا برای زیباسازی و بهبود سیما و منظر شهری، بی استفاده مانده و نه تنها حاشیه ای نازیبا از خود به نمایش گذاشته است، بلکه در بعضی از شهرهای کهن از جمله شوشتر و دزفول، تاسیسات آبی همچون آسیاب های آبی و پل های باستانی آن مناطق که به دوره ساسانی بر می گردد، نیز در حال تخریب است.بی شک راه نجات از این وضعیت کنونی، توجه به اصول معماری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی های محوطه و کناره رودخانه ها است. در این تحقیق که جزو تحقیقات توسعه ای محسوب می شود سعی خواهد شد تا پس از ارایه تعاریفی مرتبط با موضوع به اصل طراحی پایدار و مؤلفه های آن بر روی جداره رودخانه ها پرداخته و در نهایت با تبیین این مولفه ها در برخورد با رودخانه، راهکارهایی برای رسیدن به طرحی جامع برای ایجاد کمربند سبز مناسب در حاشیه رودخانه ها و تبدیل آنها به مراکز پویا و زنده شهری ارایه شود.
چگونگی ارتقای جایگاه گورستان ها در جوانب فرهنگی و اجتماعی توسعه پایدار شهری در ایران (با رویکرد به نقصان دستور کار 21 مصوب سازمان ملل متحد در عدم توجه به امر تنوع فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گورستان در اکثر شهرهای امروز ایران، به فضاهایی باز در مقیاس های کلان و خارج از شهرها تبدیل شده است؛ همپای این امر، گورستان های تاریخی درون شهرها نیز به گونه ای متروک به حال خود رها شده است و اثری از پویایی فضای شهری در آنها دیده نمی شود. این در حالی است که به نظر می رسد فضای شهری با عملکرد گورستان، پتانسیل های فراوانی را از جنبه های فرهنگی و اجتماعی دارا است. از آنجایی که توسعه پایدار شهری از دهه 80 قرن بیستم در بسیاری از شهرهای جهان مطرح شده است و به تبع آن در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته و در اهداف برنامه آتی مطرح است، لذا مساله روند متروک و فرسوده شدن گورستان های درون شهری در شهرهای ایران، و همچنین تک و کلان گورستانی شدن در آنها، به عنوان یکی از موانع دست یابی به توسعه پایدار شهری، امری قابل توجه و تامل برانگیز به نظر می رسد. روش مورد استفاده در این مقاله، راهبرد تحقیق کیفی با رویکرد نظریه های زمینه ای است. در زمینه مطالعات تحقیق پیش رو، بررسی نقش گورستان در شهر، به عنوان یک فضای شهری، در جوانب گوناگون فرهنگی و اجتماعی، هریک به نوبه خود می تواند یاری بخش حل این مساله باشد. در راستای دست یابی به توسعه پایدار، دستور کار 21 به عنوان مبنایی برای دست یابی به این توسعه به سه جنبه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته است و توجهی به امر فرهنگ و تنوع فرهنگی در آن دیده نمی شود. لیکن رویکرد این مقاله ابتدا بر لزوم توجه به جنبه فرهنگی در توسعه پایدار است و در این راستا به بیانیه یونسکو در رابطه با تنوع فرهنگی می پردازد. سپس با علم بر نقش فرهنگی و اجتماعی گورستان ها در شهر در کنار آگاهی از جوانب اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی توسعه پایدار، به بیان راهکارهایی برای ارتقای نقش گورستان ها در شهرهای ایران، به سوی دست یابی به توسعه پایدار پرداخته شده است به طور کلی پیشنهادی مبنی بر ترکیبی از چهار برنامه ذیل مطرح می شود:1. بازیابی، احیا و ارتقای کیفی گورستان های تاریخی موجود 2. گسترش این گورستان ها بنا به موقعیت و کاربری ها در بافت اطراف 3. مکان یابی مزار های جدید در موقعیت های مکانی و فضایی مناسب داخل شهر در قالب کاربری های متناسب با آنها؛ نظیر کاربری های فرهنگی و به خاک سپردن بزرگان در زمینه های همخوان با آن در جوار این فضا 4. بهره گیری از گورستان ها به منزله فضای سبز شهری. به نظر می رسد در اجرای هریک از این چهار برنامه پیشنهادی، که در بدنه اصلی مقاله به توضیح و تفصیل آن پرداخته خواهد شد، توجه به جوانب گوناگون فضای گورستان ضروری است و بدین وسیله در عین سنجش و بهینه عمل نمودن در شرایط ویژه هریک از آنها، می توان در جهت تقویت و بهبود عملکرد گورستان ها در دست یابی به توسعه شهری پایدار در کلان شهرهای ایران گام برداشت.
خوانشی تطبیقی بین الگوهای اقتصادی و معماری در طول تاریخ
حوزه های تخصصی:
در دوران کشاورزی و دامداری، تفاوت های اقلیمی سبب ساز تفاوت های اقتصادی، فرهنگی و لاجرم معماری می شد و پس از انقلاب صنعتی نیز، همانندی در فرایند های اقتصادی، وضعیتی همگانی را به فرهنگ و معماری ملل دیکته می کرد. انقلاب سوم که از آن به «جهانی شدن» تعبیر می شود بر پایه اقتصادهای فراملی (فوکویاما) و جهان اطلاعاتی بی مرز (مک لوهان) در عین تأمین تشابهات زیستی انقلاب دوم، این ظرفیت را دارد که لایه های تمایزجویانة فرهنگی انقلاب اول را نیز حفظ کند. این وضعیت در معماری امروز جهان نیز رویکردهای بین المللی (مشابه) و محصولات منطقه ای (متفاوت) را در پی داشته است. اتفاقی که خود را در مقیاس یک بافت شهری تا طراحی داخلی فضاهای خصوصی و یا حتی طراحی مبلمان به رخ می کشد. هرچند دیگر نمی توان سنت را که محصول انقلاب نخستین است به مثابه الگویی زیستی در نظر گرفت اما از درون جهان جهانی شده می توان به گفتگویی بهره گیرانه با سنت روی آورد؛ گفتگویی بی جبر، درطول تاریخ و عرض جغرافیا.
جایگاه الگوهای معماری پایدار در معماری بومی روستایی (مطالعه موردی: روستای هلسم، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران انرژی در دهه هفتاد میلادی و در ادامه آن مشکلات زیست محیطی، بر بسیاری از فعالیت های انسانی سایه افکند و باعث شد، حوزه طراحی معماری به عنوان یکی از عوامل موثر در مصرف بالای انرژی با چالشی سخت مواجه گردد. از این رو مسئله حفظ محیط زیست، نیاز نسل های آینده و بهره گیری از انرژی های رایگان مفهوم جدیدی را با عنوان «پایداری» در همه علوم وارد نمود.
بر اساس مطالعات صورت گرفته بسیاری از بناهای بومی و سنتی کشورمان، به طور نسبی اصول معماری پایدار را رعایت نموده اند، از این میان معماری بناهای روستایی به عنوان نمونه بارزی از بومی داری، معیارهای همراهی با پایداری را از قبیل حفظ محیط زیست و استفاده از عوامل مفید اقلیمی در درون بنا را با نگاه به عناصر شکل دهنده معماری بومی از قبیل فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و طبیعت به درستی رعایت نموده است.
در این پژوهش با بررسی میدانی بناهای بومی روستای هلسم، مشاهده گردید که بافت و ساختمان های این روستا بر اساس اقلیم شکل گرفته است. استفاده از ایوان کوچک در نما برای بهره مندی از نسیم در تابستان، یا ساخت دیوارهای قطور، بازشوهای کوچک، فرم و نحوه استقرار بنا، جهت گیری معابر و استفاده از مصالح محلی در جهت اصولی شکل گرفته اند که می توان آن ها را نمونه هایی از اصول معماری پایدار در معماری بومی روستایی قلمداد نمود.
طراحی معماری در راستای توسعة پایدار در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی اثبات مشکلات ناشی از بهره گیری بی رویه از طبیعت و تخریب های وارد شده به محیط زیست، نظریة توسعة پایدار، به عنوان موضوع روز دهة آخر قرن بیستم، از سوی سازمان ملل، مطرح و به عنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی، تعیین شد که با اهدافی در جهت حفظ منابع طبیعی، احترام به محیط زیست، تأمین توان نسل های آینده در برآوردن نیازهایشان، بهبود و ارتقای سطح زندگی برای همه و حفظ و ادارة بهتر اکوسیستم ها شکل گرفته و در بیشتر علوم کاربردی از جمله معماری، ریشه دوانده است.
پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و داده های آماری به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است. بررسی میزان ساعات آفتابی، میزان بارش سالیانه و مسیر وزش بادها در شهر ایلام، نشان داد که برای بهره گیری از آفتاب زمستان، بیشترین استفاده از آن در جهت جنوبی بنا صورت پذیرد؛ از طرفی با ایجاد سایه بان و ایوان کوچک و کاشت درختان برگ ریز، می توان تابش آفتاب در فصل تابستان را به بنا کاهش داد. با ایجاد سکو در زیر بنا، شکستگی در فرم و پیش آمدگی در بام، از برخورد باران با جدارة بنا جلوگیری کرد و برای محافظت از بادهای مزاحم، موانعی را در سایت، ایجاد کرد و از قرار دادن بازشوها در مقابل این بادها، حتی المقدور خودداری کرد. ایجاد فضای هشتی مانند در ورودی ساختمان برای جلوگیری از ورود باد مزاحم به داخل بنا، هدایت نسیم خنک (از جانب شمال غربی می وزد) به داخل ساختمان و استفاد، بهینه از آن در فصل تابستان، ایجاد فرم های منحنی دار و شکسته در دیوارهای مقابل باد مزاحم، ایجاد ایوان و سایه بان برای جلوگیری ازتابش خورشید به بنا در فصل تابستان و مانعی برای برخورد کج باران ها با دیواره های بنا و همچنین شکل گیری فرم ساختمان به گونه ای که بتواند در تابستان ایجاد سایه نماید، از جمله پیشنهاداتی است که در راستای طراحی معماری پایدار در شهر ایلام، مطرح گردیده است.
Insight into the valuable elements of Sistan local architecture in relation to climatic factors of sustainable architecture (عناصر باارزش معماری بوم ی منطقه س یس تان؛ بر مبنای مولفه های اقلیمی معماری پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق بخشی از ساختار معماری بومی ایرانی در منطقه سیستان از منظر مسایل اقلیمی، تکنیک های به کار رفته در اجرای ساختمان و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی (اقلیمی) مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه در مبحث معماری پایدار، توجه به مسایل اقلیمی، زیست محیطی و معماری سبز در کنار معماری بومی و پیشین، از مهم ترین مباحث مطرح در سطح داخلی و بین المللی است. به کمک فناوری های پیشرفته در سازه و معماری به همراه مصالح نوین، از یک سو شرایط تحقق ایده ها و طرح هایی خاص برای معماران و طراحان فراهم شده و از سوی دیگر جوامع مختلف با چالش آلودگی محیط زیست و مصرف بالای انرژی بر اثر استفاده از این فناوری ها و مصالح جدید روبرو هستند. این چالش ها به همراه لزوم توجه به عناصر ارزشمند معماری بومی و سنتی ضرورت این تحقیق در خصوص بخش اقلیمی معماری پایدار را نشان می دهد. هدف تحقیق، بازشناخت عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بحث اقلیم و نحوه استفاده از این عناصر بر مبنای نظریات معماری پایدار دوران معاصر است. در پرسش اصلی این مقاله مطرح شده که چه عوامل، شرایط و ویژگی هایی در ساختار معماری اقلیمی منطقه سیستان (بومی و کهن) وجود دارد که بتوان در معماری امروز ایران و در راستای بهره گیری در مباحث طراحی اقلیمی معماری معاصر از آنها بهره گرفت؟ در این راستا روش تحقیق در دو بخش مبتنی بر نگرش توصیفی و مطالعات میدانی در بخش نخست و تطبیق نظریات مطرح شده مولفه های اقلیمی معماری پایدار با عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بخش دوم شکل گرفته است.
فرضیه این تحقیق بر این پایه است که در صورت شناخت و بهره گیری صحیح از الگوها و اصول حاکم بر معماری گذشته از دیدگاه اقلیمی و ترکیب مناسب با معماری روز می توان به معماری پایدار و در عین حال، با هویت دست یافت.
نتایج تحقیق نشان می دهد استفاده از عواملی نظیر خارخانه، دورچه، کولک، سورک و نظایر آن راهکارهای اقلیمی بسیار مناسبی هستند که در طول قرن های متمادی به عنوان مولفه هایی از اصول معماری بومی این منطقه در جهت تقابل با اقلیم سخت آن و تسهیل شرایط زندگی تعریف شده اند. از این عوامل با اندک تغییراتی می توان در ساختار معماری معاصر ضمن توجه به هویت اصیل معماری ایرانی، در جهت رسیدن به معماری پایدار مرتبط با شرایط اقلیمی استفاده کرد.
آموزش مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در نظام آموزش ابتدایی با نمایان شدن در معماری مدارس
حوزه های تخصصی:
گرم شدن کره ی زمین ،افزایش روز افزون آلودگی محیط زیست و تغییرات غیر قابل برگشت آن بر اثر دخالت های بشر ،ضرورت توجه به مسائل زیست محیطی را برای آینده اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان آموزش مباحث مربوط به پایداری به عنوان اولین گام در جهت آشنایی با ضرورت پایداری و تلاش در جهت آگاه سازی و ترجیح این مباحث محسوب می شود. از طرفی این کودکان هستند که سرمایه ی آتی هر کشوری محسوب می شوند و نقش مهمی را در ساختن جامعه ایفا می کنند. مدرسه به عنوان خانه دوم کودک موجب باروری فکری، جسمی، احساسی و اجتماعی او می شود، بنابراین آموزش مسائل مربوط به پایداری و توسعه ی پایدار با اجرای صحیح معماری پایدار در محیط یادگیری کودکان(مدرسه) می تواند به عنوان الگویی برای استفاده کنندگان سرلوحة معماری پایدار قرار گیرد همچنین آموزش اصول مربوط به معماری پایدار بدون صرف هزینه های کلان باعث می شود تا پایداری زیست محیطی به جزئی تفکیک ناپذیر از معماری آینده بدل گردد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون، منابع، تجارب و تحلیل آنها است. نخست سعی شده است با آگاهی به مبانی نظری تحقیق شامل شناخت روحیات، افکار و استعداد های کودک فضای لازم جهت آموزش و پرورش او بررسی شود، سپس با درک اصول معماری پایدار ،ضرورت آموزش این معماری را در قالب چند اصل طراحی معماری در ساخت مدرسه مانند محیط و کالبد تغییر پذیر،ایجاد کارگاه های جنبی در فضای باز به منظور تعامل بیشتر با طبیعت ،استفاده ی حداکثر از نور طبیعی و ... را متذکر شد.
آموزش مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در نظام آموزش ابتدایی با نمایان شدن در معماری مدارس
گرم شدن کره ی زمین ،افزایش روز افزون آلودگی محیط زیست و تغییرات غیر قابل برگشت آن بر اثر دخالت های بشر ،ضرورت توجه به مسائل زیست محیطی را برای آینده اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان آموزش مباحث مربوط به پایداری به عنوان اولین گام در جهت آشنایی با ضرورت پایداری و تلاش در جهت آگاه سازی و ترجیح این مباحث محسوب می شود. از طرفی این کودکان هستند که سرمایه ی آتی هر کشوری محسوب می شوند و نقش مهمی را در ساختن جامعه ایفا می کنند. مدرسه به عنوان خانه ی دوم کودک موجب باروری فکری ،جسمی،احساسی و اجتماعی او می شود،بنابراین آموزش مسائل مربوط به پایداری و توسعه ی پایدار با اجرای صحیح معماری پایدار در محیط یادگیری کودکان(مدرسه) می تواند به عنوان الگویی برای استفاده کنندگان سرلوحة معماری پایدار قرار گیرد همچنین آموزش اصول مربوط به معماری پایداربدون صرف هزینه های کلان باعث می شود تا پایداری زیست محیطی به جزئی تفکیک ناپذیر از معماری آینده بدل گردد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون، منابع، تجارب و تحلیل آنها است. نخست سعی شده است با آگاهی به مبانی نظری تحقیق شامل شناخت روحیات ،افکار و استعداد های کودک فضای لازم جهت آموزش و پرورش اوبررسی شود،سپس با درک اصول معماری پایدار ،ضرورت آموزش این معماری را در قالب چند اصل طراحی معماری در ساخت مدرسه مانند محیط و کالبد تغییر پذیر،ایجاد کارگاه های جنبی در فضای باز به منظور تعامل بیشتر با طبیعت ،استفاده ی حداکثر از نور طبیعی و ... را متذکر شد.
بررسی معماری پایدار با رویکرد به طراحی ساختمان های نوین
حوزه های تخصصی:
به منظور خلق فضاهای کارآمدتر و ارتقای سطح کیفی ساختمان ها، این پژوهش درصدد بنایی همسو و هماهنگ با اقلیم منطقه با توجه به شناخت ویژگی های معماری منطقه همراه با کاربرد آخرین دستاوردهای ساختمانی در جهت معماری پایدار است تا نوعی از معماری حاصل شود که کاملاً نیازها را برآورده سازد و به عنوان یک فضا و بنا، تمامی ارزش های معماری را داشته باشد. ساختمان های مدرن و همساز با اقلیم، برای دستیابی به محیطی سازگار و پایدار به منظور هماهنگ سازی اکولوژی و تکنولوژی پا به عرصه ی ظهور گذاشته اند. طراحی دقیق معماری بومی، انتخاب مصالح مناسب و استفاده از اصول معماری پایدار از ویژگی های چنین ساختمان هایی است که برای دستیابی به اهداف معماری پایدار می بایست از آن ها بهره برد. هدف از انجام این پژوهش نزدیک شدن به پاسخ این پرسش ها است که چگونه پیوندی میان معماری اکولوژیک و پایدار و نوین می توان ایجاد کرد و چه تغییراتی در این رابطه در ساختمان ها ایجاد می شود. شیوه این پژوهش از طریق جمع آوری داده ها و اطلاعات از دو روش کتابخانه ای (شامل طیف وسیعی از کتب، مقالات، نشریات تخصصی و اینترنت) و میدانی (شامل اسناد و مدارک و اساتید اهل فن) و تجزیه وتحلیل اطلاعات تعیین شده است.
معماری سبز گامی به سوی معماری پایدار
حوزه های تخصصی:
در حوضه ی معماری، توجه به مخاطرات زیست محیطی و تأثیرات ویرانگر آن بر سلامت و حیات انسان، تأکید برحفظ سلامت فردی و پیوند عمیق با محیط پیرامون و رضایت خاطر انسان از زندگی در ساختمان هایی که امنیت، آسایش و سلامت او را تأمین می نماید سبب شکل گیری معماری پایدار گردید. در معماری پایدار، بنا به عنوان بخشی از پیکره ی محیط مجاور و طبیعت پیرامونش نه تنها سبب هدر رفتن انرژی نمی شود، انواع آلودگی های محیطی را ایجاد نمی نماید و برسلامت انسان تأثیر منفی نمی گذارد بلکه با صرفه جویی و مصرف بهینه ی انرژی، برخورداری از مصالح همساز با اقلیم و قرار گرفتن در چرخه ی زیست بوم، در جهت تحقق اهداف توسعه ی پایدار حرکت می کند. با توجه به بحران انرژی در جهان و رشد سریع شهرنشینی به نظر می رسد که باید راهکارهای مناسبی جهت کنترل و کاهش تأثیرات منفی ساخت و ساز بر طبیعت ارائه شود. هدف از نگارش این مقاله شناخت روش هایی برای دستیابی به معماری پایدار است که امروزه به فراموشی سپرده شده وجامعه دچار معضلاتی ناگوار گشته است چه نیکوست که با شناخت اصول و مفاهیم معماری پایدار و استفاده بهینه از این اصول برای رسیدن به خانه پایدار کوشا باشیم. در این مقاله سعی شده است مفاهیم معماری سبز، اصول و کلیات آن و همسویی آن با معماری پایدار و حرکت به سوی توسعه پایدار را بررسی نماید. برای بدست آوردن نتایج مطلوب، از شیوه های مطالعاتی، تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات وسایت ها استفاده شده است. درپایان می توان نتیجه گرفت که ساختمان پایدار علاوه بر، برآوردن نیازهای جسمی انسان ها، نیازهای روحی آن ها را نیز مرتفع می سازد و در واقع نظام هایی هستند که توسعه پایدار را در سطح جامعه براساس سلامت بشر، بهره وری و رفاه، بیان می کنند. امید است که بتوان از این طریق قدمی کوچک در مسیر هدایت ساخت ابنیه در طبیعت سبز برداشت و معماری سبز و پایدار را در کنار طبیعت سبز به ارمغان آورد.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
حوزه های تخصصی:
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
طراحی کمپ گیاهان دارویی گلخانه ای سه کانیان مهاباد با رویکرد معماری پایدار
حوزه های تخصصی:
امروزه ساختمان ها و مناظر شهری آشفته و متراکم و فاقد عناصر طبیعی به دلایل متعددی از جمله افزایش استرس ،کاهش توجه در ادراک، موجب اختلال در میزان کارایی و پرخاشگری و در بلندمدت منجر به بیماری های مزمنی مانند فشارخون و بیماری قلبی می گردد. به همین دلیل جامعه شناسان،روان شناسان و پزشکان بر این باورند که گیاهان و فضای سبز بر تأمین بهداشت جو و محیط های مسکونی نقش مثبتی در سلامت شهروندان بر عهده دارد و گیاهان در روند زندگی انسان ها مأمنی جهت التیام اعصاب و روان انسان نقش مؤثری دارند.با توجه به این معضل، هدف از این پژوهش بررسی اصول مرتبط بین کمپ گلخانه دارویی و تأثیر درمانی آن ها بر اساس معماری پایدارمی باشد، پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار جمع آوری اطلاعات (مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و میدانی) استفاده شده است تا مؤلفه ها، اصول و پارادایم های مرتبط با موضوع موردبررسی واکاوی و تحلیل قرار داده است. تجزیه وتحلیل و کلیه مراحل طراحی از جمله تهیه و ترسیم و تلفیق نقشه ها در محیط نرم افزاری Auto CadوSketch up استفاده می شود. نتایج استخراج شده،براساس اصول و مبانی نظری به اصول طراحی کمپ گلخانه گیاهان دارویی با رویکرد معماری پایدار و راهکارهای طراحانه ارائه شده است.
جایگاه معماری پایدار در زیبایی شناسی معماری
حوزه های تخصصی:
منتقدین معماری پایدار بر این باورند که معماری سبز فاقد زیبایی بصری است، زیرا معماران این سبک فقط با در نظر داشتن تعدادی معدودی از المان ها اثر معماری خود را خلق می کنند که هیچ اثر زیبایی در آن نیست و فقط جنبه های مصرف انرژی در ساختمان پایین آورده می شود. اما نمونه های اجرایی این سبک معماری نشان می دهد که معماری پایدار در کنار پایین آوردن مصرف انرژی و همچنین سازگاری با محیط اطراف خود می تواند بسیار زیبا هم باشد. در این مقاله ابتدا با ایجاد نظمی منطقی تعریفی از مفهوم زیباشناسی با استناد به گفته های محققان و اندیشمندان حوزه های مختلف تبیین گردیده است. پس ازآن به ارائه تعریفی از معماری پایدار پرداخته و درنتیجه با استفاده از ویژگی های مهم استخراج شده از مفهوم زیبایی شناسی با توجه به تعریف معماری پایدار، می توان جایگاه معماری پایدار را در زیبایی شناسی معماری یافت. در نهایت می توان این گونه گفت که امروزه با توجه به آلودگی های گوناگون زیستی در زمین و محدودیت در منابع نوسازی و بازسازی ساختمان ها به صورت پایدار به نظر می رسد نه یک تفنن بلکه یک ضرورت است که هم معماران و طراحان وهم مالکین بنا باید به آن توجه و اهتمام ویژه داشته و به سمت آن حرکت نمایند اما در کنار آن بایستی به مسائل زیبایی شناسی برای دلپذیر بودن آن ها از لحاظ بصری تأکید کرد، زیرا باید در کنار توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی به زیبا بودن معماری آن ها هم توجه داشت.
بررسی طراحی معماری پایدار با رویکرد طراحی معماری بیونیک و ارتباط آن ها بایکدیگر
حوزه های تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که توسعه پایدار و مفاهیم آن به خوبی با اهداف و مقاصد معماری می تواند به عنوان عاملی مؤثر جهت رسیدن به اهداف پایداری مطرح شود. در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات بی شماری در زمینه اصول معماری توسط محققان مختلف در سراسر دنیا مطرح شده است. مفهوم پایداری در عصر حاضر آن چنان اهمیتی یافته است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و معماری بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام محسوب می شود. معماری پایدار یک فرآیندی است که می تواند تکرار شود. معماری پایدار می تواند در کیفیت محصول نهایی تأثیرگذار باشد و فرآیندی که ماندنی باشد را تشخیص دهد. در این راستا الهام گیری از معماری بیونیک می تواند در طراحی معماری پایدار مؤثر واقع گردد. بیونیک علمی است که مشکلات فنی و سازه ای را می تواند از راه های زیستی حل کند، به عبارتی می تواند از الگوهای زنده الهام بگیرد. براین اساس روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است که طراحان این رشته با توجه به قدرت سازه برای تنفس (زنده نمایی)، به کمک خطوط مستقیم یا منحنی خالص و القاء آهسته تمامیت سازه به آن دست پیدا می کنند و مهم ترین چیز برای طراحی معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند. سؤال اصلی تحقیق این است که استفاده از معماری بیونیک در پیوند با طراحی معماری پایدار به تأثیری در محیط زیست خواهد داشت؟ روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای-اسنادی می باشد. هدف این مقاله بررسی جایگاه طراحی معماری بیونیک در طراحی معماری پایدار و رابطه این دو مفهوم با یکدیگر می باشد.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
معماری سبز، با تاکید بر توسعه پایدار شهری
معماری پایدار- که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است- را شاید بتوان یکی از جریان های مهم معاصر به حساب آورد که عکس العملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار می رود. بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هر چه بیشتر مقوله پایداری در معماری به خوبی قابل مشاهده است. معماری سبز به ساختمان هایی اطلاق می شود که در آن از مصالح سبز و تکنولوژی های سبز( مواد و مصالح قابل بازگشت به چرخه طبیعی) استفاده می شود. و اثرات منفی آن را بر روی محیط اطرافش کم می کند. هدف از این نوع معماری همسو شدن با محیط زیست است. با توجه به کمبود جا و رشد جمعیت که از تهدیدهای جدی بر محیط زیست است، بتوانیم بین رشد جمعیت و فضای مورد نیاز توازن ایجاد کنیم، معماری سبز را پیشنهاد کرده ایم. توسعه پایدار، توسعه ای است که نیازهای اکنون را به گونه ای برآورده نماید که توان نسل های بعدی را جهت تامین نیاز، کاهش ندهد. با توجه به مطالب مطروحه، این مقاله به تعریف معماری پایدار و بیان ویژگی های آن شامل مشخصات فرهنگی، اجتماعی، اکولوژیکی و اقتصادی می پردازد و با مطرح کردن اثرات توسعه پایدار بر معماری و نمود کالبدی بخشیدن به شاخصه های توسعه پایدار در معماری گامی در جهت پایداری برداشته شود. برای رسیدن به این هدف به اطلاعاتی در رابطه با توسعه پایدار و راهکارهای آن در معماری نیاز داریم. این تحقیق در نهایت ویژگی های معماری پایدار را شامل 1- ایجاد فضای مشترک چند عملکردی 2- آموزش مردم برای حفظ و نگهداری محیط زیست از طریق دادن خدمات و فضای مناسب 3- بکارگیری سازه های نوین مطابق اصول توسعه پایدار 4- استفاده از مصالح بوم آورد 5- انعطاف پذیری 6- استفاده از انرژی های نو و تجدید پذیر و... بیان می کند.
طراحی نیروگاه 0/5 مگاواتی فتوولتاییک متصل به شبکه در پردیس دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انرژی ایران دوره بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
105-120
حوزه های تخصصی:
در استفاده از بام ساختمان ها با معماری پایدار به عنوان نیروگاه فتوولتاییک هندسه ی ساختمان نقش اساسی دارد؛ دیوار های جنوبی در ساختمان دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس امکان مناسبی در تولید توان در فصول زمستان و در ساعات اداری(9 صبح تا 15 بعدازظهر) دارند. نرم افزار SketchUp و HelioScope راهنمای مناسبی جهت تعیین مسیر سایه ها در طول سال می باشد. داده های هواشناسی ایستگاه آکوستیک مهرآباد و ایستگاه مجازی ناسا با دقت بالا قابل استفاده هستند. نیروگاه با داده های ایستگاه هواشناسی مهرآباد با عملکرد 7/78 % می تواند سالانه 3/735مگاوات و با توجه به ایستگاه مجازی ناسا با عملکرد 8/79 % معادل 7/724مگاوات تولید توان داشته باشد. بیشترین اتلاف توان در بخش دما و کمترین آن مربوط به سیم کشی و عدم تطابق اینورتر می باشد.
کاهش اثرات مخرب زیست محیطی در طراحی داخلی اماکن تجاری ایران
حوزه های تخصصی:
گرچه ایران از غنی ترین منابع انرژی برخوردار است، اما تلف کردن و استفاده نادرست از آن ها خسارات جبران ناپذیری را به بودجه سالانه کشور تحمیل می کند لذا بهینه سازی مصرف انرژی از طریق مدیریت آن در امر ساخت وساز از جایگاه مهمی برخوردار است. منابع اطلاعاتی بسیار زیادی در مورد ویژگی های مواد ساخت وسازی که مسئولیت پذیری زیست محیطی را در برداشته باشند، وجود دارد؛ چه در طراحی و چه در اجرای ساختمان سازی، اما منابع بسیار اندکی برای طراحی داخلی ساختمان های متمرکز در دست است. به منظور طراحی داخلی مراکز تجاری و کاهش اثرات زیست محیطی ساختمان ها، طراحان می بایست درک عمیقی از موضوعات طراحی داخلی پایدار داشته باشند، زیرا آن ها هستند که مؤلفه های داخلی ساختمان را تعیین می کنند. با توجه به رویکرد بالا این سؤال پژوهشی در ذهن به وجود می آید که: طراحان داخلی تجاری ایرانی چقدر نسبت به طراحی پایدار آگاهی دارند و این نوع طراحی چطور می تواند اثرات زیست محیطی ساختمان را تقلیل دهد؟ آموزش مباحث مرتبط با پایداری به عنوان اولین گام در آشنایی با ضرورت مباحث پایداری و تلاش در آگاه سازی و ترویج این مباحث محسوب می شود. روش تحقیق بکار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون و توزیع پرسشنامه بین معماران داخلی و تحلیل آن است. نخست به بیان فرهنگ و سیمای مواد پرداخته شده و با تشریح لزوم توجه به معماری پایدار و اخلاق زیست محیطی به ذکر اصول پایداری در دنیا اشاره شده است. سپس با بررسی چالش ها، راهکارهایی جهت نهادینه شدن مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در بین معماران ارائه شده است. راهکارهای ارائه شده در این مقاله می تواند زمینه های استفاده گسترده از چنین سیستم هایی را در بخش های مختلف صنعت ساختمان و مسکن فراهم کند.
خانه های نیئین؛ جلوهای متمایز از پایداری در معماری
منبع:
پیکره دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
57 - 66
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی مفهوم "معماری پایدار'' و وجوه گوناگونی که این مفهوم در ارتباط با سایر حوزه های وابسته به معماری نظیر سازه و تکنولوژی ساخت می آفریند؛ سعی در ارائه تعریفی از معماری پایدار دارد که عمدتاً مفهوم پایداری را از منظر ''ماهیت معماری'' بنگرد. مزیت چنین تعریفی در آن است که بسیاری از آثار معمارانه با سازه های ناپایدار یا تکنولوژی رو به اضمحلال، در صورتی که جوهره پایداریِ معمارانه را در خود داشته باشد، فرصت آن را می یابد که در حیطه ''معماری پایدار'' راه یابد. از این ره گذار می توان به احیا و به کارگیری ظرفیت های نهفته در چنین آثاری به عنوان مواریث معماری پایدار امیدوار بود. معماری خانه های ساخته شده با نی در تالاب های جنوب ایران (منطقه خوزستان) نمونه موردی است که این مقاله قصد تحلیل و بررسی آن را دارد. روش تحقیق در مقاله حاضر شیوه تفسیری تاریخی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی انجام پذیرفته است.