مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
معیشت پایدار
حوزه های تخصصی:
دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه ای از محورهای اساسی توسعه است و زیربنای پرورش نسل آتی کشور محسوب می شود. براساس مطالعات نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارآیی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین، دسترسی به غذای کافی و مطلوب از ابتدایی ترین حقوق انسان هاست. اما مطالعات مختلف نشان می دهد جوامع روستایی که خود به عنوان متولیان امنیت غذایی مطرح هستند با مشکلات ناامنی غذایی روبه رو هستند که در شرایط خشکسالی این موضوع به مراتب وضعیت نامناسب تری دارند به این دلیل که خانوارهای روستایی همواره در خط مقدم آسیب پذیری از خشکسالی هستند و در صورت نبود سیستم های کاهش خطر به سرعت تاب آوری خود را از دست می دهند و از بخش کشاورزی خارج می شوند. لذا نیاز است اقداماتی اندیشیده شود تا آنان در شرایط خشکسالی همچنان در بخش کشاورزی فعالیت کنند و ستون فقرات امنیت غذایی در کشور حفظ شود. در راستای این مهم این پژوهش با هدف کلی طراحی الگوی پیشنهادی امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از متخصصین امنیت غذایی و کارشناسان کشاورزی بود. لذا برای انتخاب نمونه های مورد مطالعه، از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) استفاده شد نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت، در آخر تعداد شرکت کنندگان در تحقیق به 31 نفر رسید. روش تحقیق از نوع کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق و بحث گروهی جمع آوری و با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی الزامات امنیت غذایی پایدار در قالب روش داده بنیاد شامل 68 کد اولیه بودند که در نهایت به منظور طراحی مدل بهبود امنیت بهبود امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی به 8 الزام (مدیریتی، الزامات تکنولوژیکی، سیاسیتی و حمایتی، زیرساختی، فرهنگی و توانمندسازی، متنوع سازی، حفاظتی، پایدارسازی) تبدیل شدند و در قالب مدل اشتراوس و کوربین جای گذاری شدند.
ارزیابی توان اکولوژیک و ارائه راهبردهای معیشت پایدار در منطقه زاگرس با تأکید بر جنبه های حقوقی و محیط زیستی (مطالعه موردی: منطقه آبخیز دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از این تحقیق ارزیابی توان منطقه آبخیز دنا و ارایه راهبردهای معیشت پایدار است.
روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی است که از الگویی تلفیقی برای ارزیابی توان منطقه زاگرس مرکزی استفاده گردید. ابتدا پارامترهای اکولوژیک برای ارزیابی توان اکولوژیک شناسایی و سپس آماده سازی لایه ها با عملیات ژئورفرنس، رقومی سازی و به هنگام سازی انجام گرفت. در این مطالعه از داده های حاصل از تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 و IRSاستفاده شده است. لایه ها در نرم افزار ArcGIS, version9.2 روی هم گذاری و طبقه بندی شدند. در گام بعد، برای تدوین راهبردها از تکنیک SCORE و مراجعه به آرای کارشناسان خبره استفاده گردید.
یافته ها و بحث: نتایج نشان داد 9/20 درصد از منطقه نیاز به حفاظت داشته و 8/19 درصد نیز مناسب برای جنگل داری است. کمترین درصد کاربری مناسب برای منطقه متعلق به حفاظت منابع آبی و پس از آن توسعه سکونتگاهی است. تحلیل محیط درونی و بیرونی مدیریت معیشت پایدار در منطقه ی مطالعاتی نشان می دهد که فرصت ها و قوت ها نسب به محدودیت ها و ریسک ها از میانگین امتیاز بالاتری برخوردارند.
نتیجه گیری: در نهایت، 11 راهبرد مدیریتی و حقوقی برای معیشت پایدار در منطقه آبخیز دنا استخراج گردید.
بنیان های معیشتی و بینش روستاییان در رابطه با گردشگری الکترونیک (مورد مطالعه:ناحیه روستایی شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برون رفت از بحران های معیشتی طبق نظریه معیشت پایدار از راه هایی همچون توسعه گردشگری در نواحی روستایی میسر می شود. در عصر کنونی به کارگیری گردشگری الکترونیک روستایی، دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و محیطی توسعه پایدار روستایی را تسریع و تقویت می بخشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل وضعیت بنیان های معیشتی روستاهای مورد مطالعه و طرح گردشگری الکترونیک در بین روستاییان و درک بینش آنان انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی باشد. از نظر روش انجام، ترکیبی(کمی-کیفی) است. داده ها از طریق مطالعات اسنادی(کتب، مقالات، آمارنامه ها) و پژوهش میدانی(پرسشنامه، مصاحبه) گردآوری شده است. بدین منظور 16 شاخص و 78 متغیر که در شکل گیری سرمایه های معیشتی دخیل بوده، شناسایی و براساس آن پرسشنامه ای به صورت طیف لیکرت در اختیار جامعه نمونه پژوهش (311 خانوار) قرار گرفت. در بخش کیفی فرآیند نمونه گیری با رویکرد پدیدار شناختی صورت گرفت، سپس مصاحبه عمیق با ساکنان نواحی روستایی انجام شد که تا 36 نفر اشباع نظری حاصل شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهایSPSS ،Excel، MAXQDAو Arc GIS بهره گرفته شد. طبق نتایج، در بخش کمی با استفاده از مدل تاپسیس، در مرحله اول مشخص شد که سرمایه های طبیعی و اجتماعی وضعیت مطلوبی را نسبت به سایر دارایی ها داشته اند. در مرحله دوم وضعیت بنیان های معیشتی در روستاهای مورد مطالعه به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت که در این میان روستاهای شهربیجار، شیرکوه و حلیمه جان به ترتیب با ضرایب 654/0، 546/0و 526/0 در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. در گام بعدی و در بخش کیفی روستاییان بینش خود از گردشگری الکترونیک را به مثابه بازدید، تبلیغ و بازاریابی، خریدآنلاین، حذف واسطه ها و کسب و کارهای نوین تعبیر می کنند. همچنین در بررسی ها مشخص شد روستاییان کمتر برخوردار از سرمایه های معیشتی بینش متنفاوتی نسبت به روستاییان برخوردار از سرمایه های معیشتی دارند.
تحلیل عوامل موثربر معیشت پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: بخش کشاورزی دهستان رستاق در شهرستان خلیل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
84 - 100
حوزه های تخصصی:
اقتصاد روستایی به عنوان یکی از وجوه بسیار اساسی موجودیت روستا، از دیرباز با کشاورزی و فعالیت های زراعی عجین بوده است؛ به گونه ای که، بخش کشاورزی از نظر اشتغال خانوارها و درآمدزایی برای آنان بسیار اهمیت دارد. از این رو، می تواند نقش مهمی در کاهش فقر و به خصوص تقویت معیشت پایدار روستایی ایفا کند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل عوامل موثربر معیشت پایدار خانوارهای روستایی در دهستان رستاق از توابع شهرستان خلیل آباد است که به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس، جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسش نامه خانوار انجام شده است. در این راستا نقش بخش کشاورزی در 337 خانوار ساکن در روستاهای دهستان رستاق مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسش نامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت که ضریب اعتبار پرسشنامه نیز ، برابر با 85/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و نیز تحلیل های آماری و فضایی از مدل های وزنی انتروپی شانون و کوپراس و نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اقتصادی(144/15) و بعد اجتماعی با میانگین(102/12) رتبه های اول و دوم را در بهبود معیشت پایدار به خود اختصاص داده اند. با استفاده از مدل کوپراس، در بین روستاهای مورد مطالعه روستای نقاب با درجه اهمیت(100) نسبت به سایر روستاها از سطح معیشت پایدار بهتری برخوردار بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، با اطمینان 99 درصد می توان گفت که میزان عوامل موثر بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی در این ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی، انسانی و محیطی) در روستاهای محدوده مورد مطالعه متفاوت است.
بررسی تأثیر توانمندسازی ذهنی- روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ه) بر معیشت پایدار روستاهای شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
137 - 154
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند، برای دستیابی به توسعه ضروری است زنان مانند مردان در فرآیند توسعه مشارکت کرده یکی ازنکات مهم در توانمندی افراد، درآمد است که خود موجب افزایش توانمندی درعرصه های غیردرآمدی،افزایش دربهره وری درآمدی وحتی به طورمستقیم تر،افزایش میزان مطلق درآمدمی شود.رونق دروضعیت درآمدی باارتقای دیگرشاخصهای کمی وکیفی درزمینه توانمندی همراه وهمزاداست.هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بر معیشت پایدار روستاهای شهرستان ری می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن با استفاده از نظر جمعی از اساتید و متخصصان تائید شد. تعیین پایایی ابزار تحقیق با انجام آزمون مقدماتی و با استفاده از نرم افزار SPSS و مقدار آلفای کرونباخ 89% به دست آمد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ری می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مناسب تعداد 313 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش روستاهای شهرستان ری می باشد.یافته ها و بحث: متغیرهایی که تاثیر آنها بر معیشت پایدا سنجیده شد؛ ضریب همبستگی بدست آمده (520/0) نیز حاکی از وجود همبستگی قوی و مثبت بین دو متغیر است. بدین معنا که هرچقدر میزان توانمندی اجتماعی زنان سرپرست خانوار افزایش یابد وضعیت تأمین معیشت پایدار خانوار در سطح بالاتری قرار می گیرد، و بالعکس. ضریب همبستگی بدست آمده (557/0) نیز حاکی از وجود همبستگی قوی و مثبت بین دو متغیر است.نتیجه گیری: بدین معنا که هرچقدر میزان توانمندی اقتصادی زنان سرپرست خانوار افزایش یابد وضعیت تأمین معیشت پایدار خانوار در سطح بالاتری قرار می گیرد، و بالعکس.
بررسی اثرات اسکان بر معیشت پایدار عشایر در بخش مرکزی شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جامعه عشایری ایران که در زمان نه چندان دور بیش از 50 درصد جامعه ایران را به خود اختصاص می داده است امروز بر اثر عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی کمتر از 5 درصد جمعیت کل کشور را به خود اختصاص داده است که به دلیل اسکان عشایر بوده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اسکان بر معیشت پایدار عشایر در بخش مرکزی شهرستان داراب انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف جز پژوهش های کاربردی محسوب می شود که بنا به ماهیت آن شیوه اجرای به صورت توصیفی- تحلیلی است.روش شناسی تحقیق: جامعه آماری تحقیق را عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو در در بخش مرکزی شهرستان داراب تشکیل داده است که براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1395 جمعیت آن برابر با 1131 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 287 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: این پژوهش درعرصه شهرستان داراب از شهرستان های استان فارس انجام پذیرفته است.یافته ها و بحث: اطلاعات به دست آمده در بین عشایر اسکان یافته و عشایر کوچ رو نشان داد که وضعیت سرمایه انسانی در بین عشایر اسکان یافته با میانگین 317/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 843/2 مناسب تر است. از نظر سرمایه اجتماعی در هر دو گروه عشایر اسکان یافته با میانگین 113/3 و عشایر کوچرو با میانگین 104/3 مطلوب و مناسب است و تفاوت چندانی ندارند. از نظر سرمایه فیزیکی عشایر اسکان یافته با میانگین 227/3 نسبت به عشایر کوچ رو با میانگین 877/2 در وضعیت مناسب تری قرار دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اسکان بیش ترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 318/0 بر سرمایه فیزیکی داشته است. همچنین بر سرمایه انسانی با مقدار ضریب بتای 254/0، سرمایه اجتماعی با مقدار ضریب بتای 221/0، سرمایه طبیعی با مقدار ضریب بتای 154/0 و سرمایه اقتصادی با مقدار ضریب بتای 277/0 تاثیرگذار بوده است.نتایج: اگرچه اسکان عشایر موجب شده تا دسترسی جوامع عشایری به خدمات زیرساختی و دسترسی های آموزشی و همچنین مسکن و عوامل دیگر آسانتر شود و سطح رفاه نسبی آن ها با توجه به خدمات رسانی بیشتر به آن ها بهتر شود اما جامعه عشایری ماهیت اصلی خود را با توجه به دام و مرتع که دو رکن اصلی زندگی در میان جامعه عشایر کوچ رو بوده است از دست داده است.
تحلیل اثرات تولید صنایع دستی بر سرمایه های معیشت پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: خش اورامانِ استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه صنایع دستی بخشی از اقتصاد روستایی خانوارهای روستایی را تشکیل می دهد و در صورت برنامه ریزی صحیح می تواند نقش مهم تری نیز به عهده گیرد در روستاهای اورامان صنایع دستی از گذشته دور، نقشی مهم در اقتصاد خانوارهای روستایی این منطقه به عهده داشته است.هدف: هدف این تحقیق تحلیل اثرات تولید صنایع دستی بر سرمایه های معیشتِ پایدار خانوارهای روستایی می باشد.روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این پژوهش، سرپرستان خانوار در بخش اورامان (4192=N) واقع در شهرستان سروآباد در استان کردستان بود.که برای مقایسه سطوح مختلف سرمایه های معیشتی در دو گروه خانوارهای دارای صنایع دستی و فاقد صنایع دستی انتخاب شدند. حداقل حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 351 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای برای پنج سرمایه معیشتی (فیزیکی، انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی) و صنایع دستی بود. پایایی پرسشنامه طراحی شده با ضریب 79/0 تایید شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان می باشد.یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فریدمن و کروسکال والیس حاکی است که تفاوت معناداری بین سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی در دو گروه خانوار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که رابطه معناداری بین صنایع دستی و سرمایه های معیشتی روستایی وجود دارد. بطوری که شدت همبستگی نشان داد که صنایع دستی بیشترین تاثیر را به ترتیب بر سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی دارد. از نظر رتبه بندی سرمایه ها در دو گروه در گروه تولید کننده صنایع دستی به ترتیب سرمایه فیزیکی، طبیعی، مالی، اجتماعی و انسانی قرار گرفته اند و در بین خانوارهای فاقد تولید صنایع دستی نیز به ترتیب سرمایه انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی و فیزیکی رتبه بندی شده اند. بایستی توجه داشت که در هیچ سرمایه معیشتی، میانگین خانوار بدون صنایع دستی مساوی یا بیشتر از میانگین سرمایه های معیشت پایدار خانوار دارای صنایع دستی نیست. نتایج: با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها می توان نتیجه گرفت که صنایع دستی نقش بسیار مهمی در ارتقاء سرمایه های معیشت پایدار خانوار در گروه خانوارهای دارای تولید صنایع دستی داشته است. برای ارتقاء سرمایه های معیشتی خانوار روستایی و کاهش فقر و توسعه مناق روستایی، برنامه ریزان و مجریان بایستی تولید و آموزش تولید صنایع دستی در خانوارهای روستایی را مد نظر داشته باشند.
بررسی اثرات سیل بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی دهستان آبستان، شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل ها از جمله مخاطرات طبیعی هستند که در مواردی منجر به پدیده هایی مخرب گشته و اثرات اجتماعی، اقتصادی و سلامتی هولناکی را بر جای می گذارند. در این میان جوامع روستایی به دلیل معیشت وابسته به تغییرات آب و هوایی بیشتر در معرض آسیب پذیری بیشتر قرار دارند. هدف این تحقیق بررسی اثرات سیل بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی دهستان آبستان در شهرستان خرم آباد می باشد. جامعه آماری این تحقیق روستاهای دهستان آبستان است که با استفاده از فرمول کوکران 150 سرپرست خانوار به عنوان نمونه تعیین شدند. جهت انتخاب نمونه ها از نمونه گیری احتمالی با روش تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخت بود. ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺗﺪویﻦ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، اﺑﺘﺪا ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻮﺳﻂ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ اﻧﺠﺎم شد و سپس ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ای ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻮﺿﻮع ﭘﮋوﻫﺶ و سرمایه های معیشتی ﻃﺮاﺣﯽ ﮔﺮدیﺪ. داده ها به روش کمی با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی همچون آزمون t نمونه های زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج رتبه بندی سرمایه های معیشتی قبل و بعد از سیل نشان داد که سرمایه اجتماعی با بیشترین میانگین در رتبه اول قرار دارد و سرمایه انسانی با کمترین میانگین در رتبه آخر قرار دارد. بعلاوه نتایج مقایسه میانگین نشان داد که میانگین سرمایه مالی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی و طبیعی در بعد از سیل کمتر از قبل سیل است. به عیارت دیگر وقوع سیل سبب کاهش ابعاد پنج گانه سرمایه های معیشتی روستاییان شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق، راهکارهایی جهت مدیریت ریسک و بحران سیل در جوامع روستایی ارائه شده است.
تحلیلی بر پایداری محصولات باغی و نقش آن در معیشت پایدار خانوارهای بهره بردار روستایی، مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندرگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
163 - 176
حوزه های تخصصی:
پایداری در محصولات باغی به عوامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بستگی دارد. شناخت سطح پایداری این عوامل می تواند در تدوین راهبردهای توسعه باغداری پایدار و اثر آن روی معیشت پایدار خانوار بهره بردار مؤثر باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش تحلیل پایداری محصولات باغی و نقش آن در معیشت خانوار بهره بردار روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندرگز است. اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است که روایی آن بر مبنای نظر کارشناسان مربوطه و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمده است. جامعه آماری این تحقیق شامل بهره برداران باغی سه روستای گز شرقی، گز غربی و ول افرا است که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 250 محاسبه شد. از روش نمونه گیری تصادفی برای انتخاب نمونه های تحقیق استفاده شد. برای سنجش پایداری محصولات باغی از 45 شاخص به تفکیک ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و برای سنجش معیشت پایدار خانوار بهره بردار از 53 شاخص به تفکیک ابعاد دارایی مالی، اجتماعی، انسانی، زیست محیطی و محیطی استفاده شد. بر اساس آزمون اسپیرمن پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی محصولات باغی روی معیشت پایدار خانوار بهره بردار مؤثر است. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس حاکی از آن است معیشت پایدار بهره برداران در سه روستای موردمطالعه تا سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مستقل یک طرفه در سطح زیر کشت سه روستا، درآمد باغی در سه روستا نیز بیان کرد که تا سطح 99 درصد تفاوت معناداری در این سه عامل در سه روستا وجود دارد.
بررسی و تحلیل تأثیرات گردشگری روستایی بر معیشت پایدار روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای وامنان و کاشیدار شهرستان آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل تأثیرات گردشگری روستایی بر معیشت پایدار روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای وامنان و کاشیدار شهرستان آزادشهر) است. روش شناسی پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در گردآوری اطلاعات از روش اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را 3800 نفر از خانوارهای ساکن در روستاهای وامنان و کاشیدار شهرستان آزادشهر در سال 1401 تشکیل می دهند که حجم نمونه پژوهش براساس محاسبه فرمول کوکران 348 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری از نوع آسان (در دسترس) است و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های استنباطی مرتبط با اهداف پژوهش، آلفای کرونباخ، تی دوجمله ای، کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که تأثیرات گردشگری بر بعد اقتصادی با میانگین 791/1، بعد اجتماعی با میانگین 829/1، بعد زیست محیطی با میانگین 244/2 و بعد نهادی با میانگین 355/2 مطلوب بوده است.
تورم اقتصادی و رخنه معیشتی در فضاهای پیراشهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
47 - 60
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های همیشگی و تشدید شده در برابر نظام سیاسی و مدیریتی ایران تورم بوده است. تلاش های زیادی تاکنون برای شناسایی علل آن و همچنین فائق آمدن بر آن از جانب محققین و دست اندرکاران نظام اجرایی این کشور صورت گرفته است؛ در این میان، درک عواقب و پیامدهای تورم در ابعاد مختلف فضاهای جغرافیایی از کوشش هایی خطیری است که می-تواند به تدوین برنامه های کاربردی برای مواجهه عقلائی با شرایط تورمی منجر شود. سکونتگاه های پیراشهری و تحولات آن، عرصه مشهودی برای رخنمود فضایی تورم در هر منطقه جغرافیایی است. بدینسان مقاله پیش رو به بررسی و تحلیل اثرات تورم اقتصادی بر معیشت سکونتگاه های پیراشهر بیرجند پرداخته است. این تحقیق توصیفی – تحلیلی است که در بررسی ها از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج نشان داد تورم سال های 1401-1397 با اثرگذاری بر بعد مالی سبب شده تا رخنه ای اساسی در سرمایه های معیشتی ساکنین بوجود آورد. به طوری که منجر شده تا پس انداز خانوارها به شدت کاهش یافته و از سوی دیگر شاهد افزایش بدهی هر خانوار باشیم. از این رو تعداد زیادی از خانوارها برای جبران بار مالی تورم بر اقتصاد خانوار، جابجایی فضایی از شهر بیرجند به مقصد پیراشهر را برگزیده اند. همچنین اختلاف اثر تورم بر میانگین کلی ابعاد معیشت پایدار بین روستاهای مختلف نیز معنادار بوده که بیانگر تفاوت مکانی اثر تورم بر خدشه معیشت پایدار فضا است.یکی از چالش های همیشگی و تشدید شده در برابر نظام سیاسی و مدیریتی ایران تورم بوده است. تلاش های زیادی تاکنون برای شناسایی علل آن و همچنین فائق آمدن بر آن از جانب محققین و دست اندرکاران نظام اجرایی این کشور صورت گرفته است؛ در این میان، درک عواقب و پیامدهای تورم در ابعاد مختلف فضاهای جغرافیایی از کوشش هایی خطیری است که می-تواند به تدوین برنامه های کاربردی برای مواجهه عقلائی با شرایط تورمی منجر شود. سکونتگاه های پیراشهری و تحولات آن، عرصه مشهودی برای رخنمود فضایی تورم در هر منطقه جغرافیایی است. بدینسان مقاله پیش رو به بررسی و تحلیل اثرات تورم اقتصادی بر معیشت سکونتگاه های پیراشهر بیرجند پرداخته است. این تحقیق توصیفی – تحلیلی است که در بررسی ها از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج نشان داد تورم سال های 1401-1397 با اثرگذاری بر بعد مالی سبب شده تا رخنه ای اساسی در سرمایه های معیشتی ساکنین بوجود آورد. به طوری که منجر شده تا پس انداز خانوارها به شدت کاهش یافته و از سوی دیگر شاهد افزایش بدهی هر خانوار باشیم. از این رو تعداد زیادی از خانوارها برای جبران بار مالی تورم بر اقتصاد خانوار، جابجایی فضایی از شهر بیرجند به مقصد پیراشهر را برگزیده اند. همچنین اختلاف اثر تورم بر میانگین کلی ابعاد معیشت پایدار بین روستاهای مختلف نیز معنادار بوده که بیانگر تفاوت مکانی اثر تورم بر خدشه معیشت پایدار فضا است.
سنجش و تحلیل وضعیت دسترسی به دارایی های معیشتی در نواحی روستایی شهرستان مریوان در راستای تأمین معیشت روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، وضعیت دسترسی دارایی های معیشتی در میان روستاهای شهرستان مریوان مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی، کمّی-کیفی و روش گردآوری، مبتنی بر روش پیمایشی است. در بخش کمّی، نحوه دسترسی به دارایی های معیشتی و در بخش کیفی، راهبردهای موجود روستاییان در ارتباط با دسترسی به دارایی ها و تأمین معیشت، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمّی مشتمل بر سرپرستان خانوار روستایی شهرستان بود که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش توزیع طبقه ای، 320 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار، دربرگیرنده 56 متغیر قابل اندازه گیری، پنج بُعد اصلی (انسانی، مالی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی) دارایی های معیشتی، توزیع شد. در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق با افراد گوناگونی انجام شد که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمّی با آزمون تی تک نمونه ای و در بخش کیفی با روش تئوری بنیادی نشان دادند که سطح دسترسی روستاییان شهرستان مریوان با توجه به میانگین نامناسب محاسبه شده برابر با 2.64 در سطح معنی داری 0.05، در وضعیت رضایت بخشی قرار ندارد. تنها در بُعد دارایی های طبیعی بود که به صورت شکننده و نسبی، وضعیت دسترسی تا حدی رضایت بخش ارزیابی شد. همچنین 63 ضعف در قالب مؤلفه های ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعه ای؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایت ها؛ ضعف در زیرساخت های کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعف های اجتماعی-فرهنگی، مهم ترین علل و عوامل و کاستی هایی بودند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی را موجب شده اند. فروش دارایی ها، افزایش فشار بر منابع آب و زمین، مهاجرت، کاهش مصرف، افزایش مصرف پس اندازهای مالی، قرض گرفتن، وام گرفتن، روی آوردن به مشاغل کاذب و قاچاق کالا (کولبری و واسطه گری) افزایش ساعات کار و اجاره دادن زمین ها؛ مهم ترین، راهبردهای اتخاذی روستاییان است.
تحلیل عوامل کلیدی موثر بر پایداری معیشتی با استفاده از رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: شهرستان مانه و سملقان)
حوزه های تخصصی:
تضعیف دارایی هایی معیشتی جوامع محلی و در معنای عام آن فقر، از جمله چالش های اساسی در سطح جهان، به ویژه در جوامع در حال توسعه است. بواسطه شرایط خاص اقتصادی و محیطی کشور، ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و بسیاری از مناطق و سکونتگاه های آن، با چالش های معیشتی روبرو هستند. از آنجا که کشور ایران به واسطه در برگیری گستره وسیعی از شرایط انسانی و محیطی دارای شرایط متفاوتی در مناطق مختلف خود است؛ نحوه مواجهه با عوامل تاثیرگذار بر معیشت خانوارهای ساکن در مناطق آن، متفاوت از یکدیگر بوده و لازم است متناسب با شرایط خاص حاکم بر هریک، اقدامات مقتضی صورت پذیرد که لازمه آن شناسایی اصلی ترین عوامل اثرگذار بر معیشت است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش علم آینده نگاری، مصاحبه های صورت پذیرفته با افراد کلیدی در سکونتگاه های شهرستان مانه و سملقان (126 سکونتگاه) در قالب پژوهش استقرایی و با بهره گیری از روش نظریه بنیادی، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از شرایط ناپایدار دارایی های معیشتی نقاط سکونتی شهرستان مانه و سملقان است. اگرچه در ناپایدارسازی ساختار معیشتی شهرستان عوامل مختلفی دخیل هستند. ولیکن در بین این عوامل آن دسته از عواملی که مستقیما به انسان و فعالیت های او ارتباط دارند بیشترین تاثیرگذاری را داشته اند و از آنجا که غالب این عوامل دارای عدم قطعیت بالایی می باشند، بایستی نحوه برخورد با آن ها متناسب با شرایط متغیر باشد.
تبیین عوامل علی مؤثر بر تحقق معیشت پایدار مناطق روستایی کشور افغانستان (مورد مطالعه: روستاهای شمالی شهرستان اندر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد فضا و توسعه روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
در روستاهای مورد مطالعه از اثر موجودیت چالش های معیشتی و تحقق عوامل علی موثر برای از بین بردن چالش های متذکره نیاز مبرم به چنین پژوهشی بیش ازپیش محرز گردیدد. مطالعه حاضر از نظر پارادایمیک، از نوع کیفی بوده و راهبرد در این پژوهش نظریه بنیانی با استفاده از روش استراوش و کوربین می باشد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم استفاده شده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند و با بهره مندی از تکنیک گلوله برفی از جامعه مطلعین کلیدی بود. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti صورت پذیرفته است که در این مقاله صرفاً به تحلیل عوامل علی پرداخته شده است. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالش های امنیتی، نبود امنیت غذایی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور عواملی هستند که راه های دسترسی به معیشت پایدار روستاییان را تحت تاثیر خود قرار داده است. در ضمن کشاورزی سنتی، عدم سرمایه گذاری در بخش روستایی و کشاورزی، خشک سالی و روش های سنتی آبیاری، اثرات جنگ، امنیت سرمایه گذاری، چالش های تغذیه ای، ضعف در دام و طیور اصلاح نژاد شده، کمبود تولید لبنیات و عدم بهره برداری مؤثر از محصولات دامی نیز به دارایی های معیشتی روستاییان آسیب رسانیده است و این عوامل در ازدیاد فقر و ازدیاد چالش های معیشتی نقش بسزایی دارند.
شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه: تلاشی در جهت دستیابی به معیشت پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 108
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رویکرد معیشت پایدار در طول سال های گذشته بهترین روش برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده و سعی دارد مشکل فقر و آسیب پذیری نواحی روستایی را به شکلی همه جانبه نگر و بر محوریت توسعه منابع انسان حل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت هایی برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در راستای دستیابی به معیشت پایدار روستاییان شهرستان مهاباد طراحی و انجام گرفت.
روش شناسی: برای رسیدن به هدف مورد نظر، از رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) و روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، متخصصان، صاحب نظران، خبرگان و افراد باتجربه در حوزه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در شهرستان مهاباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از آنان به عنوان اعضای پانل دلفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول دلفی، پرسشنامه ای با پرسش های باز پاسخ، در دورهای دوم و سوم، پرسشنامه با پرسش های بسته و باز پاسخ و در مرحله تحلیل سلسله مراتبی، ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده ها با استفاده از کدگذاری، تحلیل محتوا و آماره های توصیفی در محیط نرم افزارهای SPSS، Excel و Expert Choice تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: براساس نتایج، توسعه باغات مکانیزه (سیب، انگور، گردو، هلو وغیره)، توسعه واحدهای دامی (سبک و سنگین) کوچک و تولید و فروش لبنیات محلی، احداث واحدهای سردخانه چندمنظوره جهت نگهداری محصولات کشاورزی و دامی و توسعه صنایع فرآوری و بسته بندی محصولات کشاورزی، باغی و دامی، به عنوان مناسب ترین فرصت ها برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، شناسایی گردیدند. فرصت هایی که اهمیت کمتری داشتند، عبارت بودند از: احداث کشتارگاه مکانیزه دام سنگین و سبک، توسعه تولید قارچ و حل مشکل بازاریابی، توسعه کاشت گیاهان دارویی و ایجاد کارگاه بسته بندی و عصاره گیری و توسعه صنایع تبدیلی جهت کاهش خام فروشی محصولات کشاورزی و باغی. همچنین، براساس ظرفیت ایجاد اشتغال، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، براساس سهولت بهره برداری از فرصت، فرصت های مرتبط با بخش صنایع دستی و مشاغل خانگی و براساس تناسب فرصت با قابلیت های منطقه، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را در بین فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، داشتند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرصت های کسب وکار بسیاری در منطقه موردمطالعه وجود دارد که به صورت کشف نشده و یا بلااستفاده، باقی مانده اند و یافتن این فرصت ها، باعث اشتغال زایی، رشد اقتصادی ملی و منطقه ای و بهبود معیشت پایدار روستاییان می گردد که بیانگر الزام به نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه ای محلی و منطقه ای در این زمینه است.