مقالات
حوزه های تخصصی:
حماسه دلاوران ساسون مهم ترین و معروف ترین اثر حماسیِ ارمنیان است که به رغمِ تأخّرِ زمانِ تدوینِ مکتوب آن (سده شانزدهم میلادی) ظاهراً سابقه هزار و صد ساله دارد و چندین سده به صورت شفاهی نقل می شده است. این اثر در چهار بخش به سرگذشت و روایاتِ چهار نسل از پهلوانان شهرِ ارمنیِ ساسون با نامهای ساناسار و باغداسار، مهر، داوید و مهرِ کوچک می پردازد. میان داستانهای این متن و شاهنامه فردوسی حدّاقل بیست و هشت بن مایه و مضمونِ مشترک و مشابه دیده می شود که عبارت است از: 1. آب چشمه مقدّس 2. آزمایش خردِ کودک 3. آزمون ازدواج 4. اسب مخصوصِ پهلوان 5. الگوی چند خان 6. بازوبندِ محافظ 7. بسیارخواریِ پهلوان 8. پانزده سالگی و بلوغ 9. پهلوان بانو 10. پیشگامی دختر در عشق ورزی 11. تن شویی در خون 12. خودکشیِ همسر پس از مرگ شوهر 13. دیو سپید 14. رزم افزارِ ویژه پهلوان 15. رشد سریع پهلوان 16. روییدن گل از خون 17. رویین تنی 18. فرو رفتن پای پهلوان در زمین 19. قدرت نمایی با فشردن دست 20. کام خواهی نامشروع 21. کشاندنِ زن، پهلوان را به سرزمین خویش 22. کشته شدن پهلوان به نیرنگ نزدیکان 23. نبرد پدر و پسر 24. نبرد پهلوان با اژدها و رهانیدنِ دختر 25. نبرد پهلوان با دیو در غار 26. نژاد آبیِ پهلوان 27. نعره سهمناک 28. نوشیدن خون دشمن. به استناد قراینی مانند پیشینه طولانیِ نفوذِ نامها و داستانهای شاهنامه ای در ارمنستان و آشنایی ارمنیان با حماسه ملّی ایران، ذکر نام دیو سپید در حماسه ارمنی، مشابهاتِ جزئیِ داستان داوید و مهر در این حماسه با رستم و سهرابِ شاهنامه و... احتمال دارد برخی از موضوعات و عناصرِ داستانیِ روایات ارمنی در فاصله مرحله تکوین و تدوینِ کتبی آنها از شاهنامه تأثیر پذیرفته باشد.
مقایسه اسطوره هوشنگ در شاهنامه و خدای نامه ها بر اساس فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان هوشنگ در شاهنامه فردوسی و تواریخ عربی روایت شده است؛ تواریخی چون غررالسیر ثعالبی، آثارالباقیه بیرونی، البدء و التاریخ مقدسی و تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء حمزه اصفهانی که همگی به استفاده از خدای نامه ها و سیرالملوک ها در تدوین تاریخ پادشاهان ایران اذعان کرده اند. بنابراین این متون تنها بخش های بازمانده خدای نامه ها را در بر دارند. مقایسه روایات شاهنامه فردوسی با این تواریخ می تواند ابهامات موجود درباره نوع ارتباط شاهنامه با خدای نامه ها را برطرف کند. فزون متنیت ژنت رویکردی است که به ارتباط متون و میزان برگرفتگی یکی از دیگری می پردازد. مفهوم گشتار در این نوع رابطه تغییراتی است که در متن ب نسبت به متن الف روی می دهد. تقسیم روایت هوشنگ در متون مورد نظر به گزاره ها و پیرفت ها و تحلیل آن ها بر مبنای فزون متنیت ژنت نشان دهنده آن است که ارتباط روایت هوشنگ در شاهنامه با روایت این پادشاه پیشدادی در خدای نامه ها از نوع جایگشت شعرسازی است. جایگشت سبکی نیز در روایت شاهنامه تأثیرگذار بوده است.
نقد زبان حماسی در خاوران نامة ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد زبان حماسی در راستای تحقیقات مربوط به نقد نوعی (نقد بر اساس اصول و شاخص های انواع ادبی) است. در نقد زبان حماسی، چگونگی به کار رفتن زبان در نوع ادبی حماسه بررسی می شود، بر این اساس که بین نوع ادبی حماسه و زبان به کار رفته در آن، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و نوع حماسی، زبان حماسی را می طلبد. در همین خصوص، «نقد زبان حماسی در خاوران نامه» موضوعی است که طیّ آن شاخص های اصلی زبان حماسی (وزن و قافیه، واژگان و ترکیبات، نحو کلام، صورخیال و محتوا) در خاوران نامه مورد بررسی قرار گرفته است. به این ترتیب که با ملاک قراردادن بخشی از این منظومه (به عنوان حجم نمونه، بر اساس الگوهای نقد زبان شعر، به ویژه الگوهای فرمالیستی) به بررسی زبان حماسی در این اثر پرداخته شده است. در این بررسی مشخص شده است که اولاً شاعر در برخی از سطوح زبان حماسی، ازجمله واژگان و نحو متأثّر از زبان فردوسی است؛ ثانیاً نوع حماسه ( دینی) و عوامل مربوط به سبک دوره و فردی سبب شده اند که زبان حماسی در این منظومه از وحدت و یکپارچگی زبان حماسی معیار برخوردار نباشد. این مقاله و نتایج آن می تواند برای کسانی که می خواهند از چگونگی زبان حماسی و تحول آن در یکی از حماسه های دینی پس از فردوسی مطلع شوند، سودمند واقع شود.
فردوسی و گفتمان مدرن ایرانی (شاهنامه فردوسی و نقش آن در تکوین هویت ملی ایرانیان در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکست سپاه ایران از سپاه روس باب آشنایی ایرانیان با غرب گشوده می شود و گفتمان مدرن (تجدد) به جای گفتمان پیشامدرن (سنت) می نشیند. نتیجه این دگرگونی طرد بسیاری از هنجارهای رایج گذشته و نفی بسیاری از بزرگان پیشین است. نه تنها هنجارهای سیاسی (نابرابری انسان ها و ...) و ادبی (لزوم وزن و قافیه و ...) طرد می شوند، بلکه به بسیاری از شاعران نام آشنا (سعدی، مولوی و ...) نیز روی خوشی نشان داده نمی-شود. تنها استثنا فردوسی و اثر او شاهنامه است که علی رغم تناقضاتش با هنجارهای گفتمان مدرن تجلیل می-شود. اصلی ترین دلیل این بزرگداشت که اوج آن را در برگزاری کنگره هزاره فردوسی می بینیم شکل-گیری دولت مدرن ملی (دولت ملت) و ایدئولوژی ناسیونالیسم به عنوان ایدئولوژی تثبیت کننده دولت ملی مدرن در عصر مشروطه و به خصوص حکومت پهلوی (پدر و پسر) است. تشکیل دولت ملی که هم روشنفکران مشروطه و هم پهلوی ها به دنبال آن بودند نیاز به زمینه هایی چون تاریخ، زبان و سرزمین مشترک (عناصر اصلی ملت سازی) داشت؛ عناصری که بسیاری از آن ها در شاهنامه فردوسی بیش از هر اثر دیگری انعکاس پیدا کرده است؛ دلیل نکوداشت فردوسی را باید در همین مسئله جستجو کرد.
بررسی شیوه های شخصیّت پردازی نظامی گنجوی با تکیه بر سه شخصیّت خسرو، بهرام و اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های داستانی نظامی از حیث وجود شخصیّت های قوی و ماندگار برجستگی قابل توجّهی دارند. هدف این پژوهش بررسی شیوه هایی است که نظامی در شخصیّت پردازی به کار گرفته است. بدین منظور سه تن از شخصیّت های داستانی او (خسرو، بهرام و اسکندر) که در مقام شهریاری نقطة اشتراک دارند، انتخاب شده اند. این پژوهش که به دو روش توصیفی و آماری انجام گرفته، نشان می دهد که نظامی بر خلاف بسیاری از داستان پردازان کلاسیک از روش نمایش غیرمستقیم بیشتر از تعریف مستقیم بهره برده است و روش های مورد استفادة او در پرداخت شخصیّت ها با خلق و خوی شخصیّت و موضوع داستان رابطة مستقیم دارد. نظامی در کار خود روند رو به پیشرفتی داشته و کامل ترین الگوی شخصیّت پردازی را در منظومة شرفنامه نشان داده است.
تصویر ایران و ایرانی در سفرنامه ژان شاردن تأملی در انگاره آفرینی و کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل در تلقی خاص ملتی نسبت به ملت دیگر و تصویرهایی که هر ملت از دیگری در آثار خود ارائه می دهد، یکی از حوزه های مهم و پرثمر ادبیات تطبیقی است. موضوع این مقاله بررسی سفرنامة ژان شاردن جهانگرد فرانسوی و چشم اندازی است که وی از ایران عهد صفوی به تصویر می کشد. این مقاله در پنج سطح به خوانش روایت شاردن از فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است: در سطح نخست، خوانش متن با توجه به تضاد و تقابل شناخت شناسانه میان دو هویت «من» و «دیگری» و میان دو موقعیت «شرق» و «غرب» صورت گرفته است. سطح دوم شامل بررسی مسئلة یکسان انگاری «خود» با هویت «دیگری»، سازش پذیری یک جهانگرد و الزاماتی است که وی در میان ملت «دیگر» ناگزیر باید به آن ها تن دهد. در این سطح همچنین قیاس به مثابة یکی از راه های درک هویت «خود» مورد تحلیل قرار گرفته است. کانون توجه سطح سوم، ساختارهای زبانی و توصیفات متن است. نحوة خوانش روایت شاردن در سطح چهارم، تأکید بر مفهوم انگاره آفرینی و خلق کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس است. مبنای تأمل این سطح مسئلة تعدیل، تأیید و یا تشدید پیش فرض های ذهنی جهانگرد در جریان مواجه شدن با واقعیت ها و البته با در نظر گرفتن چارچوب گفتمانی و نظام های کلان برون متنی است. توصیف برش های خاصی از واقعیت های پیرامون در روایت شاردن، غلبة انگاره هایی مشخص بر سایر انگاره ها و بازسازی هویت «دیگری» به سطح پنجم محول شده است. در نهایت نشان داده شده که آنچه در روایت شاردن از ایران و ایرانی منعکس شده، تلفیقی از واقعیت های بیرونی، نحوة بینش جهانگرد و پیش فرض های ذهنی او و در سطح کلان تأثیرات تاریخی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیکی یا تمایلات سلطه جویانة اروپاییان در یک مقطع تاریخی مشخص است.