مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
ترکمنستان
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی و ایجاد خلا قدرت در جمهوری های نواستقلال یافته آسیای مرکزی این منطقه مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفت که در این میان نقش ترکیه به دلیل پیوندهای تاریخی و فرهنگی با این منطقه دارای اهمیت خاصی است. در این پژوهش تلاش شده است ضمن نگاهی اجمالی به وضعیت اقتصادی ترکیه و جمهوری های آسیای مرکزی، فعالیت های اقتصادی ترکیه در این جمهوری ها مورد بررسی قرار گیرد.
تاپی (خط لوله گاز ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند) زمینه های ایجاد و موانع پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
1 - 17
حوزههای تخصصی:
گاز طبیعی بدلیل آلایندگی زیست محیطی کمتر و دسترسی و انتقال آسان، علیرغم افزایش قیمت در سالهای اخیر از بالاترین رشد تقاضا در میان سوخت های فسیلی برخوردار بوده است. بیشترین ذخایر گازی دنیا در دو منطقه خلیج فارس وخزر قرار دارد و کشورهای جنوب آسیا از جمله بازارهای بزرگ مصرف گاز خلیج فارس وخزر هستند. گزینه های مختلفی برای انتقال گاز خلیج فارس وخزر به این مناطق پیش بینی شده است. یکی از این گزینه ها، انتقال گاز ترکمنستان به هند از طریق خاک افغانستان و پاکستان است. این مقاله بدنبال پاسخ به این سوالات است: دلایل و زمینه های طرح خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به هند موسوم به تاپی و موانع ومشکلات پیش روی احداث آن کدامند. یافته های این تحقیق نشان میدهد که عوامل متعددی از جمله نیاز رو به رشد هند و پاکستان به گاز در طرح این خط لوله نقش داشته و در عین حال بدلیل انتقال گاز از خاک افغانستان و پاکستان، موانع زیادی نیز از جمله مشکلات امنیتی در پاکستان و افغانستان و اختلافات بر سر قیمت گاز، در انتقال گاز ترکمنستان به هند وجود دارد که در صورت حل نشدن آنها در روند احداث خط لوله و انتقال گاز اختلال ایجاد خواهد شد.
نقش مولفه های فرهنگی – اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (از سال 2011 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
588 - 610
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تاثیر مولفه های فرهنگی – اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 تا 2020 پرداخته می شود. اسرائیل در سیاست خارجی خود با آگاهی از اینکه فرهنگ و مسائل اجتماعی به عنوان قدرت نرم مطرح هستند، سعی داشته است تا نقش مهمی را برای این مولفه قائل شود. در این بین، آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص کشورهایی مانند آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان کانون اصلی و اساسی سیاست خارجی اصلی را در بعد فرهنگی و اجتماعی شکل می دهد. با توجه به این امر، سوال اصلی مقاله این است مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان از سال 2011 تا 2020 چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به واسطه ی تلاش در جهت جدایی هنجاری - فرهنگی، زمینه ساز تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد اسرائیل از سال 2011 تا 2020 نقش مهمی را برای فرهنگ و مسائل اجتماعی قائل شده و اصلی ترین مولفه ی این کشور در جهت نفوذ فرهنگی و اجتماعی استفاده از یهودیان مقیم در کشورهای مذکور می باشد کهخ سعی دارد با استفاده از این ظرفیت، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند. نوع روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
تبیین و ارزیابی چگونگی بازتاب شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای معاصر سه کشور شرق خراسان بزرگ، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
222 - 241
حوزههای تخصصی:
هویت و معماری برخوردار از هویت ملی و منطقه ای مسئله ای است که در سال های اخیر و در همه کشور ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. در شرایط کنونی و با وجود جریاناتی که به دنبال معماری خودی هستند، تبیین چگونگی اثرپذیری آثار معماری معاصر از آثار معماری ماقبل خود به ویژه آن دسته از آثاری که در زمینه تاریخی-فرهنگی یکدیگر قرار دارند، بسیار مهم و حائز اهمیت است؛ لذا در این پژوهش با بررسی ویژگی های مهم و تأثیرگذار و اجزای درون متنی هویت ساز در سنت معماری تیموری، به عنوان یکی از مهم ترین سنت های معماری در خراسان بزرگ و در کشور های حوزه ی تمدنی آن و در بناهای شاخص این دوره در کشورهای موردمطالعه، تلاش شده به صورت منسجم به بیان چگونگی و مراتب ارتباط میان سنت معماری تیموری با آثار معماری معاصر و بر اجزا و لایه های مختلف آن پرداخته شود. در این تحقیق به واسطه بررسی های کتابخانه ای و با مطالعه اسناد تاریخی و منابع متعدد دیگر، از روش تحقیق کیفی با استفاده از تدابیر چندگانه تحلیلی-توصیفی و روش تاریخی-تفسیری و روش مقایسه ای استفاده شده و جامعه آماری بناهای معاصر عمومی سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در فاصله سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی است. تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بناهای معاصر در این کشورها با تلاش به ترکیب لایه های مختلف در معماری بنا به برقراری مکالمه و ارتباط با سنت معماری تیموری پرداخته اند. اهداف پژوهش بازشناسی شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. ۲. مقایسه چگونگی ارتباط در لایه های مختلف میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. سؤالات پژوهش ۱. بازتاب شاخص های هویت بخش سنت معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان، چگونه است؟ ۲. مراتب ارتباط در لایه های مختلف و میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان چگونه تبیین می شود؟
الگویابی بنیان های هیدروپلیتیک همگرایانه و واگرایانه بین ایران، افغانستان و ترکمنستان در حوضه های آبریز مرزهای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
94 - 135
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا و کاهش عرضه، دو روند همزمانی بوده اند که در طول چند دهه اخیر باعث تشدید بحران و رقابت بر سر منابع آبی مشترک در سطح منطقه گردیده اند. از یک طرف افزایش جمعیت، مصرف بی رویه و افزایش مصارف اقتصادی باعث جهش شدید تقاضا برای منابع آبی شده و از طرفی دیگر نیز تغییرات اقلیمی، منجر به کاهش عرضه آن گردیده است.بر همین اساس رقابت بر سر دستیابی به سهم بیشتری از منابع آبی در حوضه های آبریز مشترک پیرامون ایران به خصوص در حوضه های آبریز مرزهای شرقی شامل هامون (هیرمند) و سرخس (هریرود) بین ایران، افغانستان و ترکمنستان تشدید شده است. در این چارچوب، پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که بنیان های هیدروپلیتیک همگرایانه و واگرایانه ایران در حوضه های آبریز مشترک مرزهای شرقی چگونه قابلیت تبیین و الگویابی دارند؟فرضیه پژوهش حاضر مبتنی بر این گزاره است که بنیان های هیدروپلیتیک همگرایانه ایران با افغانستان و ترکمنستان در حوضه های آبریز مشترک بر مبنای هیدرولیبرالیسم و مبتنی برهیدرو-دیپلماسی، دیپلماسی کارکردگرایانه و همکاری حقوقی است در حالی که بنیان های هیدروپلیتیک واگرایانه ایران با این کشورها بر مبنای نظریه هیدرورئالیسم و مبتنی بر منازعات بر سر حقابه، دیدگاه رهبران سیاسی افغانستان، فقدان حکمرانی پایدار آبی در افغانستان، تغییرات اقلیمی و اختلافات بر سر رژیم حقوقی،قابلیت الگویابی دارد.
تبیین و سطح بندی پارامترهای دیپلماسی مرزی بین ایران و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی مرزی ازجمله زیربخش های مبحث پارادیپلماسی (دیپلماسی موازی) است که در طی دهه های اخیر متناسب با افزایش پیوند بین فضاهای جغرافیایی و بازیگران برجسته شده است. هدف در پیش گیری دیپلماسی مرزی، افزایش کنش های مثبت در منطقه مرزی مبتنی بر ظرفیت های محلی این فضاها به منظور بهبود شرایط مناطق مرزی و توسعه آن هاست. برای دستیابی به دیپلماسی فعال، در گام نخست باید بتوان پارامترهای مؤثر بر آن ها را شناخت و در گام دوم بتوان آن ها را متناسب با شرایط زمانی و مکانی، نیازها و رویکردها و از همه مهم تر، مبتنی بر میزان ارزش آن ها برای بازیگران هم پیوند استفاده کرد؛ بر این مبنا، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه داده های کتابخانه ای و پرسشنامه ای با روش فریدمن، همبستگی و رگرسیون انجام شده است. با استفاده از آزمون فریدمن، پارامترهای 6 بعد از 10 بعد بررسی شده در منطقه مطالعه شده است. در ادامه از آزمون های همبستگی و رگرسیون برای نشان دادن درجه و اهمیت پارامترها استفاده شده که نتایج مفصل هریک به طور کامل در پژوهش ذکر شده است. باید توجه داشت که پارامترهای مرزی با دیپلماسی مرزی رابطه مستقیم و به شدت مؤثری دارند و در توسعه و بهینه سازی فضاهای مرزی نقش بسزایی دارند.
تحول سنت باغشی گری در ترکمن صحرا: موردی خاص از تغییرات موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحلیلِ موسیقی باغشی های ترکمن صحرا و رابطه ی آن ها با این موسیقی در تقابل وضعیت گذشته و حال، علاوه بر آن که آشکارکننده ی تغییرات در این سنت موسیقایی است، صورتی خاص از تغییرات موسیقایی را بر ما عیان می کند. همچون دیگر جمهوری های آسیای مرکزی، سنت باغشی گری در ترکمنستان تحت فشار سیاست های توسعه ی فرهنگی که توسط مراجع فراموسیقایی اعمال شده اند، تغییراتی اساسی کرده است. آنچه در وضعیت کنونی در ترکمن صحرا، در غیاب چنین فشار هایی، به صورت تغییراتِ از پایین یعنی بر اساس میل و انتخاب باغشی های منطقه مشاهده می شود، مجموعه ی پیچیده ای از پاسخ های واگرا و همگرای باغشی های ترکمن صحرا به تغییرات روی داده در ترکمنستان و فرآورده های آن است. در این مطالعه که به روش کیفی و مبتنی بر پژوهش میدانی و مطالعه ی کتابخانه ای انجام شده، نشان داده می شود که واکنش های باغشی ها به تحولات اخیر با در نظر گرفتن دوگانه ی باغشی گری حرفه ای/غیرحرفه ای محصولِ تغییرات اجتماعی اخیرِ ترکمن صحرا، سکونت و یکجا نشینی، معنادار می شوند. در این میان، حرفه ای ها حافظانِ عناصر تداوم بخش سنت بوده و غیرحرفه ای ها مهم ترین تحولات را در این سنت موسیقایی در منطقه رقم زده اند. تحولاتی که به صورت تقلید و اقتباس و از آنِ خود کردنْ تغییرات از پایین، بر اساس میل و انتخاب، به نظر می رسند اما در باطن صورتی ویژه از انتقال فرهنگی به صورت غیرمستقیم را تبیین می کنند.
تحلیل گفتمان معنامبنایانه آموزش زبان و ادبیات فارسی برای گسترش دیپلماسی فرهنگی (مطالعه موردی: ترکمنستان، ازبکستان و گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
33 - 61
تحلیل گفتمان، رویکردی بینارشته ای در حوزه های زبان شناسی، معناشناسی، ادبیات، روابط فرهنگی، حوزه های بین الملل و برخی رشته های دیگر است. این رویکرد، چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیام را در پیوند با عوامل درون زبانی و برون زبانی تحلیل و ارزیابی می کند. گفتمان ها به سبب استفاده از زبان و قدرت زبانی، به نوعی زبانِ روابطِ قدرت هستند و معانی و مضامین همسو و مشترک که در زبان متبلور است نیز از جلوه های بارز قدرت فرهنگی محسوب می شود. از این رو هدف از نگارش این مقاله، تشریح معنامبنایانه و تحلیل گفتمانی معانی و مشاهیر مشترک در قالب طرح واره های ذهنی با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در جهت ارتقای سطح روابط فرهنگی است. مهم ترین یافته های این پژوهش در حوزه تمدنی مشترک (غیر هم زبان) مضمون ها، طرح واره های ذهنی و به ویژه عرفانی بین مشاهیر مشترک ایران و ترکمنستان است. طرح واره های عرفانی، اخلاقی و... برای ایران و ازبکستان نیز نمود دارد که می تواند با اقبال عمومی همراه شود. مضامین و طرح واره های ذهنی- حماسی شاهنامه و مضامین پاره ای از منظومه های عاشقانه یا حتی مضامین اشعار عمر خیام نیز که بیشتر با استقبال محققان گرجی مواجه شده است، می تواند نقشی بی بدیل در عرصه گسترش روابط فرهنگی با کشورهای غیر هم زبان حوزه تمدنی ایجاد کند.
تحلیل روابط انرژی میان ایران، ترکمنستان و ترکیه از دیدگاه منطقه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
در دهه های گذشته، ایران و ترکمنستان همسایگان قابل اعتمادی بوده اند، اما برای گسترش روابط و صادرات گاز به اروپا از راه ترکیه موانع و مشکلاتی داشته اند که در پژوهش های اخیر از دیدگاه منطقه گرایی کمتر بدان پرداخته شده است. این پرسش مطرح است که فرصت ها و چالش های حمل ونقل گاز ترکمنستان از مسیر ایران و ترکیه به اروپا چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که روابط مثبت ترکیه، ایران و ترکمنستان و موقعیت ژئوپلیتیک ایران، سبب فرصت ها و تحریم صنعت انرژی ایران از سوی آمریکا و انحصار روسیه بر خطوط انتقال انرژی سبب چالش های انتقال گاز ترکمنستان به اروپا می شود. از چارچوب نظریه منطقه گرایی لوئیس کانتوری و استیون اشپیگل برای بررسی همکاری و رقابت دولت ها و ترکیب این الگو با کارکردگرایی برای تحلیل عوامل همگرایی و واگرایی در روابط این کشورها استفاده می کنیم. ابزار گردآوری اطلاعات من ابع کتابخان ه ای و اینترنت ی و روش پژوهش کیفی بر اساس بررسی دلایل کارکردی پیتر مک لافلین است. نتایج نشان می دهد سازمان اکو و اتحادیه اوراسیایی گام های اولیه منطقه گرایی در منطقه اوراسیا است و انتقال گاز یک گام عملی شدن منطقه گرایی برای سه کشور ترکمنستان ایران و ترکیه است. مرزهای طولانی و ظرفیت های اقتصادی ترکمنستان دروازه ورود ایران به این کشور است. بهبود رابطه ایران و ترکیه و انتقال گاز به اروپا سبب درآمد و رشد اقتصادی و همگرایی این کشورها می شود، اما تحریم های آمریکا علیه ایران در زمینه صادرات گاز مانع شده، سود سرشاری نصیب ایران شود.
راهبردهای بهره وری مشترک از منابع آبی رودخانه مرزی اترک در جهت اجرای سیاست های کلی نظام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
384 - 409
حوزههای تخصصی:
ارتقای بهره وری و توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی و سیاسی آب در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن و همچنین مهار آب هایی که از کشور خارج می شود و اولویت استفاده از منابع آب های مشترک از سیاست های کلی نظام است. از آنجا که مناقشه در آب های مشترک مرزی می تواند به تهدید صلح و امنیت بین المللی منجر شود، خطر جنگ آینده بر سر آب، به صورت گسترده از اوایل دهه 90 میلادی در محافل دانشگاهی و پژوهشی مطرح شد. کشور ترکمنستان که حجم عمده خاکش را صحرای قره قوم تشکیل داده، در دوران مختلف آب مورد نیازش را از آب های مشترک و فرامرزی تأمین کرده است. نیاز شدید دو کشور به آب رود اترک در دو دوره قبل و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همواره از مسائل بحث برانگیز ایران و ترکمنستان بوده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است سؤال تحقیق عبارت است از: چالش های سیاسی امنیتی ایران و ترکمنستان درخصوص بهره برداری مشترک از اترک و هیدروپلیتیک آن چیست؟ یافته های تحقیق حاکی از این است که دیپلماسی حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران درباره اترک در دو دوره قبل و بعد از فروپاشی شوروی، تسامح، تساهل و دوری از تنش بوده و همین امر باعث بهره وری جسورانه و بیشتر ترکمنستان از اترک، خارج از قواعد حقوقی بین المللی شده است. بر این اساس، ایران باید رویکردی تازه درخصوص هیدروپلیتیک اترک در پیش گیرد و دو کشور با ارائه راهکارهای مناسب، کشمکش های قریب الوقوع و احتمالی را به همکاری و توسعه تبدیل کنند.
هیدروپلیتیک رودخانه مرزی اترک و تأثیر آن بر روابط ایران و ترکمنستان
آب شیرین از نزولات آسمانی است و بارش نزولات آسمانی در جهان یکسان نبوده و تابع اقلیم مناطق جغرافیایی است. بخش مهمی از آب های سطحی در امتداد مرزهای جغرافیایی دو یا چند کشور جاری است. غلبه مفهوم ژئواکونومی در استفاده از رودخانه های مرزی، آب های مشترک را به یکی از موضوعات چالش انگیز در روابط دولت ها و ملت ها تبدیل نموده که رودخانه های مرزی ایران در شمال و جنوب کشور نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تحقیق در نظر دارد روشن نماید که ژئواکونومی رودخانه مرزی اترک پس از فروپاشی شوروی سابق و تشکیل کشور ترکمنستان چه تأثیری بر امنیت سیاسی و اقتصادی مناطق ترکمن صحرای ایران و روابط دو کشور دارد؟ برای پاسخ به سوأل مذکور از روش منابع کتابخانه ای و اینترنتی، جمع آوری اسناد و آرشیو موجود و روش میدانی استفاده شده است. تحقیق حاضر براساس این فرضیه شکل گرفته که بین تغییر استراتژی جهانی پس از فروپاشی شوروی سابق و غلبه مفهوم ژئواکونومی، استفاده از آب رودخانه مرزی اترک بیشتر و اهمیت آن را در روابط بین ایران و ترکمنستان، دو چندان نموده است. نتایج بدست آمده حاکیست که ایران در منطقه نیمه خشک خاورمیانه و جنوب غربی آسیا قرار دارد و متوسط بارش سالانه آن 200 میلی متر است و توسعه کمی و کیفی آن، کنترل آبهای مرزی را ضروری نموده است.
ترکمنستان نیز کشوری کم آب و دارای اقلیم بیابانی که صد درصد منابع آبی آن از کشورهای همسایه تأمین شده و رودخانه مرزی اترک دومین منبع تأمین آب شیرین آن است. برداشت بی رویه آب توسط ترکمنستان و نداشتن رژیم حقوقی مناسب، زمینه چالش و منازعه بر سر آن در روابط بین دو کشور سایه انداخته است.
بررسی کالاهای دارای مزیت صادراتی جمهوری اسلامی ایران در بازار ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
135 - 155
حوزههای تخصصی:
بررسی بازار کشور ترکمنستان و وضعیت صادرات محصولات ایرانی به این کشور به دلیل اهمیت ترکمنستان به عنوان یکی از همسایگان ج.ا.ایران و نیز اشتراکات فرهنگی و تاریخی فیمابین از اهمیت بسزایی برخوردار هست. در راستای دستیابی به این امر، هدف از این تحقیق برآورد ظرفیت تجارت میان این دو کشور و یافتن کالاهای دارای توانمندی جهت صادرات از ج.ا.ایران به کشور مذکور در دوره زمانی 2017 تا 2021 می باشد که در این خصوص ضمن بهره گیری از داده های کتابخانه ای و وب های رسمی و بین المللی از شاخص هایی از قبیل مزیت نسبی آشکار شده، پتانسیل ساده تجاری و شاخص باز بودن تجاری استفاده گردید. یافته های تحقیق بیانگر این است که از سال 2017 تا کنون امکان توسعه صادرات ج.ا.ایران به بازار ترکمنستان وجود دارد و همچنین بیشترین توانمندی صادراتی کشورمان به این کشور طی پنج سال اخیر مربوط به محصولاتی از قبیل میله ها از آهن و فولاد، داروها و اسکلت های فلزی بوده است که میزان استفاده از این ظرفیت با توجه به صادرات واقعی کشورمان به ترکمنستان اندک و این امر مستلزم انعقاد موافقتنامه های همکاری فیمابین دو کشور در حوزه معدن و دارو - اعزام و پذیرش هیات های تجاری در حوزه محصولات فولادی، ساختمان و دارو و نیز احداث کارخانجات مشترک در مناطق ویژه اقتصادی در حوزه محصولات اشاره شده، انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی و همچنین حل و فصل مشکلات پیش روی تجار ایرانی به ویژه در حوزه کالاهای مطروحه از جمله تسهیل در نقل و انتقال پول و تامین واگن می باشد
نقش صادرات انرژی در گسترش روابط ترکمنستان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی توسعه روابط ترکمنستان و هند براساس صادرات انرژی است. امروزه نیاز به واردات گاز طبیعی قدرت های نوپدید مانند هند چندبرابر شده است و دستیابی به منابع مطمئن، ارزان قیمت و تنوع مسیرهای واردات در بالای هدف های این کشور قرار گرفته است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که صادرات گاز طبیعی چه تأثیری در روابط هند و ترکمنستان داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که صرف نظر از محدودیت های ساخت، خط لوله تاپی می تواند زمینه وابستگی متقابل و توسعه روابط اقتصادی دو کشور را فراهم کند. از چارچوب نظری وابستگی متقابل کوهن و نای در عصر جهانی شدن استفاده می کنیم. ابزار گردآوری اطلاعات من ابع کتابخان ه ای و اینترنت ی و روش پژوهش کیفی براساس تحلیل عمل گرایانه از گوان دافی است. یافته های پژوهشگر نشان می دهد که آسیای مرکزی شاه رگی حیاتی برای اتصال هند به شمال اروپا است و در این منطقه، ترکمنستان با منابع غنی گازی فرصت مناسبی برای هند ایجاد کرده است تا کالاهای خود را در این کشور و منطقه بفروشد و توافق هایی برای ساخت خط لوله تاپی هم انجام شده است. نتایج نوشتار نشان می دهد، اگرچه در بلندمدت صادرات گاز ترکمنستان رونق بیشتری می گیرد و به سود هند است، در حال حاضر موانعی برای هند وجود دارد، چون چین نفوذ بیشتری در آسیای مرکزی و ترکمنستان دارد. روسیه و ایران دیگر رقیبان هند در آسیای مرکزی برای واردات گاز از ترکمنستان هستند.
تحلیل «راهبردی - پیش تدبیرانه» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پیش تدبیری راهبردی» رویکردی است که از تجزیه و تحلیل های عینی و آینده محور استفاده می کند تا نخست تصویری کامل و روشن از آینده ی موضوع مورد پژوهش ترسیم نموده و در ادامه با بهره بردن از مدل ها و تکنیک های خاص، راهبرده را مشخص نموده وسناریوهای محتمل و مطلوب و نتایج آنها را پردازش می کند. ایران و ترکمنستان دو کشور با سابقه فرهنگی-تمدنی مشترک وهمسایه آبی-خاکی می باشند و در سه زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور دارای ظرفیت ها و فرصت های مناسبی جهت برقراری روابط دوجانبه ی راهبردی می باشند و این ظرفیت ها و فرصت ها اتفاقا در «هم تکمیلی» قابل توجهی نسبت به هم می باشند. پژوهش با اتخاذ روش تبیینی و «بینارشته ای» تلاش نمود که به تحلیل راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ترکمستان پرداخته و به این سوال پاسخ دهد که: راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در کشور ترکمنستان کدامند و اینکه این راهبردها موفق و پویا بوده اند یا منفعل و ناموفق؟ درپاسخ مساله پژوهش این فرضیه مطرح شد که راهبردهای سیاست خارجی ایران متاثر از ضعف های داخلی و چالش های محیطی، منفعل و ناموفق بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که شانس به وقوع پیوستن سناریوهای مطلوب سیاست خارجی ایران در ترکمنستان با توجه به چالش ها و ضعف های مختلف بسیار پایین می باشد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش اسنادی-کتابخانه ای بوده است.
اقتصاد، امنیت و شهروندی در مدیریت مرز ایران و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
54 - 83
حوزههای تخصصی:
مرزها همان اندازه که سدی برای جدایی و تعیین حد و حدود هستند، می توانند محلی برای کنش و تعامل مردمان و پلی برای ارتباط ساکنان دو طرف مرز باشند. در گوشه و کنار جهان بسته به تاریخ، سنت ها، فرهنگ مردمان و از همه مهم تر سیاست حکومت ها، گونه های مختلفی از مرزداری دیده می شود. شیوه اداره مرز ایران و ترکمنستان باوجود تاریخ نسبتاً طولانی فرازوفرودهای بسیاری داشته است. پیش از استقلال ترکمنستان این مرز از سوی شوروی مرز ایدئولوژیک تلقی می شد که به شدت محافظت و کنترل می شد. در ابتدای استقلال ترکمنستان باهدف برقراری تعامل دوطرفه بین ایران و ترکمنستان توافقاتی برای گذر مرزی ساکنان دو سوی مرز انجام شد که در سال های اخیر از سوی ترکمنستان لغو شده و در حال حاضر دوباره محدودیت های زیادی برای رفت وآمد مرزنشینان وضع شده است. این مقاله عوامل و زمینه های این فرازوفرود را بررسی کند. به این منظور ابتدا مباحث نظری در مورد مطالعات مرزی و مدیریت مرز طرح می شود و سپس نمونه هایی از واقعیت های مدیریت مرز در این منطقه بررسی می شود. فرضیه مقاله این است که سیاست های داخلی ترکمنستان بیشترین تأثیر را بر وضعیت فعلی داشته است. این مقاله از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه با مرزبان ها و ساکنین مرز و نیز برخی آمار و ارقام کتابخانه ای جریان مرزبانی را در این مرز تحلیل می کند. این بررسی نشان داد که سیاست های انزواطلبانه ترکمنستان به همراه میراث تاریخی – تمدنی این کشور اصلی ترین عامل در تنگناهای اقتصادی، برقرار نشدن روابط مرزنشینان با همدیگر و امنیت مرز بوده است.
آسیب ها و فرصت های اقتصادی سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز (مطالعه موردی ازبکستان، قزاقزستان و ترکمنستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
225 - 241
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان بخشی از گستره حوزه تمدنی ایران از جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است به ویژه آنکه پس از فروپاشی شوروی و ظهور پنج واحد مستقل سیاسی به جای یک واحد، فرصت ها و تهدیداتی فراروی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، که درک صحیح آن می تواند به اتخاذ یک دیپلماسی واقع گرا، پویا، همه جانبه و سازگار با واقعیت های منطقه آسیای مرکزی منجر شود و در قبال آن، ایران می تواند در میان انبوهی از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، سهم مناسبی از ظرفیت های سیاسی- اقتصادی و فرهنگی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را در اختیار بگیرد. هدف تحقیقی پیش رو تبیین آسیب ها و فرصت های سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز است بنابراین سوال اصلی این تحقیق عبارت از آسیب ها و فرصت های سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز(مطالعه موردی ازبکستان،قزاقزستان و ترکنستان) است؟ فرض بر آن است ؛ سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی؛ 1) منافع حیاتی روسیه را به رسمیت می شناسد. 2) مخالف حضور بحران زای دولت های خارج از منطقه است. 3) ایران همواره تلاش داشته روابط خود را با کشورهای منطقه با توجه به حفظ تمامیت ارضی و رعایت حسن همجواری برقرار سازد. در بیان آسیب های سیاستگذاری نیز به نظر میرسد در تنظیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در اکثر موارد عوامل ژئوپلتیکی مورد غفلت واقع شده و یا بر خلاف آن عمل شده است. روش تحقیق تحلیلی – توصیفی است .
آسیب شناسی دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکمنستان (2015 - 2020) با تأکید بر رویکرد پارادیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندین دهه از فروپاشی شوروی گذشته است و ارتباط با کشورهای جداشده از شوروی سابق از فردایِ پس از فروپاشی در دستورکار دستگاه سیاست خارجی ایران قرار گرفت. ایران با فروپاشی نظام دوقطبی، تلاش های متعددی را برای گسترش روابط راهبردی با واحدهای سیاسی مستقل کرد؛ تلاش هایی که بیشترِ آن ها در قالبِ دیپلماسی رسمی تعریف می شوند. این درحالی است که چندوجهی شدن روابط دیپلماتیک باعث تغییر سطوح دیپلماسی و مراودات سیاسی کشوها و اتخاذ رویکرد پارادیپلماسی شده است. از منظر پارادیپلماسی، هویت های خُرد و فروملی مستقل از حکومت های مرکزی می توانند در عرصه بین المللی به نقش آفرینی بپردازند. بر پایه چنین مفروضی، پرسش این نوشتار این است که: «نقاط قوت و ضعف روابط دیپلماتیک ایران و ترکمنستان کدام است و پارادیپلماسی چه کمکی به بهبود و ارتقاء این مناسبات می کند؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عمده آسیب روابط دیپلماتیک تهران عشق آباد، تمرکز انحصاری بر دیپلماسی رسمی بین دو کشور و بی توجهی به جنبه های جدید در روابط دیپلماتیک ازجمله پارادیپلماسی است که می تواند نقاط ضعف روابط رسمی در محورهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را کاسته و با تمرکز بر ابزارهای متنوع در حوزه های گوناگون دیپلماسی، بر بهبود مناسبات دو کشور بیفزاید.» روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای اسنادی گردآوری و در چارچوب نظریه پارادیپلماسی، بررسی و تحلیل شده اند.