مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
واژه سازی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر دو پسوند اشتقاقی «-ین» و «-ینه» را در زبان فارسی بررسی و سویه های گوناگون معنایی و صوری آنها را واکاوی می نماید و می کوشد با رویکرد ساخت بنیاد و در چارچوب نظریه ساخت واژه ساختی الگوهای واژه سازی را بر پایه مفهوم «طرحواره های ساختی» و رابطه پایگانی این طرحواره ها تبیین نماید. ساخت واژه ساختی نظریه ای واژه بنیاد و نشانه بنیاد در حوزه ساخت واژه است که رویکردی شناختی و کاربردبنیاد به واژه سازی دارد. داده های پژوهش برگرفته از پیکره ساخت واژی نگارندگان، با بیش از 12000 واژه مشتق و مرکب فارسی، و فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) است که 71 واژه مشتق ساخته شده با پسوند «-ین» و 59 واژه ساخته شده با پسوند «-ینه» را در بر می گیرد. براساس یافته های پژوهش این پسوندها تنوع معنایی چشمگیری دارند که در سطح طرحواره های ساختی انتزاعی قابل تبیین است نه در سطح واژه های عینی زبان و از همین رو آن را چندمعنایی ساختی می نامند. پسوند «-ین» می تواند در 7 زیرطرحواره ساختی نمایان شود و واژه هایی از مقوله صفت بسازد، اما «-ینه» دارای 9 زیرطرحواره ساختی است و واژه هایی از مقوله اسم و صفت می سازد.
بررسی همانندی ها و ناهمانندی های عملکرد پسوندها در زبان فارسی و اسپانیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وندها در یک زبان ، شبکه گسترده ای از عناصر واژقاموسی اند ( ( morfolexical که از دو پایه ، یکی مرجعی که تشکیل دهنده ریشه پسوندها و دیگری ارجاعی که کنه را تشکیل می دهد ، ساخته شده اند . درهم آمیختن این دو ، انگیزه ای برای پیوند واجی در یک واژه است که مفهومی را در خود دارد . هدف از این مقاله ، بررسی همانندی ها و ناهمانندی های کارکردی این گونه پسوندها در دو زبان فارسی و اسپانیایی با بهره گیری از روش مقابله ای است ، تا بتوان تأثیرات زبان فارسی ، در زبان اسپانیایی و حدود آن را آشکار کرد . در این مقاله ، سعی شده تا ابتدا پسوندهای تک هجایی و سپس پسوندهای دو و یا چند هجایی مطالعه و بررسی شوند ، تا برای هر یک از موارد کاربردی آنها و گرایش درهم آمیختگی پسوندها در دو زبان، با بهره گیری از روش یاد شده مقایسه شوند.
بررسی فراهنجاری اشتقاقی در اشعار طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی فرآیندهای متعددی برای واژه سازی وجود دارد. ساخت انواع واژه بر پایه موازین و معیارهایی پذیرفته شده و معهودی در زبان است که عدول از آن به هنجارشکنی زبانی منجر می شود. در شعر سبک هندی، واژه های تازه فراوانی ساخته شدند. یکی از مهم ترین فرآیندهای ساخت واژه در سبک هندی که موجب غنای زبان هم شده، اشتقاق است. در این سبک، علاوه بر ساخته شدن واژه هایِ مشتق جدید بر اساس قواعد عادی و متداول واژه سازی، نوعی واژه های مشتق نیز به وجود آمدند که از قواعد و نظام حاکم بر ساخت واژه عدول کرده اند. ساختار این نوع واژه ها، دور پروازی خیال و اراده معنای جدید را به شکل بهتر نشان می دهند. طالب آملی از شاعران بنام و برجسته سبک هندی، از جمله کسانی است که انواع واژه های تاز ه آفریده است. در این میان، واژه های مشتق فراهنجاری وجود دارند که در ساختار آن ها، در محور هم نشینی وندهای اشتقاق ساز با تکواژ پایه، تخطّی و عدول صورت گرفته است. در مقاله حاضر با بررسی و تحلیل این نوع واژه ها در اشعار طالب آملی بدین نتیجه رسیدیم که طالب آملی با استفاده از انعطاف زبان فارسی و نوآوری در قاعده اشتقاق هم موجب انکشاف زبان فارسی و هم موجب برجستگی کلامش شده است تا به سهم خود نشان دهد زبان فارسی از حیث صرفی کم مایه نیست.
بهره گیری خلّاقانه مولانا از ویژگی ترکیبی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
151 - 168
حوزه های تخصصی:
توانایی مولانا در واژه سازی کم نظیر و شاید در دنیای شعر فارسی بی نظیر باشد و در این مقاله تنها بخشی از عملکرد او را در زمینه واژه سازی بحث و بررسی شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش می شود در دو بعد واژگان مرکب و ترکیبات توصفی و اضافی، برخی از ساخت های زبانی مولانا نشان داده شود. روش تحقیق «یافتاری–تحلیلی– توصیفی» است. بدین معنا که با مطالعه بیت به بیت سه دفتر مثنوی هر آنچه از واژگان و ترکیبات که در نگاه نخست بدیع به نظر آمده، شناسایی و فهرست بندی شده است. در مرحله دوم یافته ها در فرهنگ نامه ها و نیز به کمک «نرم افزار درج» جست وجو شده است تا نوبودگی و انحصاری بودن کاربرد مشخص شود. بنابراین می توان گفت اولاً این واژگان و ترکیبات برای نخستین بار در این تحقیق مطرح و بررسی می شود؛ دوم اینکه غالب آن ها در دیگر آثار ادبی نیز به کار نرفته اند. از نظر دستوری، واژگان مولانا گاه با دستکاری های خلاف قاعده همراه است؛ مانند ساخت اسم یا مصدر از حرف، کاربرد صفت فاعلی به جای مفعولی، ساخت ترکیب ازطریق حذف حرف واو، ساخت مصدر با اسم خاص، ساخت صفت از اسم خاص، کاربرد پسوند مکان ساز با اسم معنی، حذف مضاف و ساخت مصدر از صفت. از دیدگاه بلاغی، روش اصلی و مهم مولانا قرار دادن واژه در جایگاه ناآشنا و غریب است که به شکل تغییر بافتِ کاربردی نیز قابل بیان و بررسی است.
تأملی در واژه سازی های علمی: مطالعه موردی «اوولوشن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
27 - 67
در واژه سازی های علمی علاوه بر توجه به ظرافت های ریشه شناختی باید به دو نکته توجه کرد. نخست آنکه برخی واژگانِ نظری به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم بار استعاری واژگانی را از جامعه ای که نظریه در آن شکل گرفته حمل می کنند. دوم آنکه برخی از واژگان کلیدی موجود در برخی نظریه های علمی شبکه معنایی درهم تنیده ای را شکل می دهند. بنا بر این برای هر واژه این شبکه باید به سایر واژگان شبکه نیز توجه داشت. این باعث می شود که در چنین واژه گزینی هایی فلسفه علم نیز نقش مهمی بازی کند. در این مقاله به سراغ نظریه اوولوشن می رویم و برای روشن شدن اینکه واژگان علمی در بستر تاریخی خود معنا می یابند اشاره هایی به فضای اجتماعی و سیاسی ظهور این نظریه در غرب خواهیم داشت. به نحوی مفصل تر به برخی اندیشه های سیاسی، دینی و اجتماعی ظهور نظریه در میان اعراب، ترکان عثمانی و ایرانیان اشاره می کنیم که احتمالاً بر یافتن معادل مناسب برای اوولوشن تأثیر داشته است. ساختار مقاله چنین است که ابتدا اشاره ای بسیار کوتاه خواهیم داشت به اهمیت شناختی واژگان. سپس، تلاشی خواهیم داشت در معرفی تاریخچه ای از معادل های پیشنهادی در میان اعراب، ترکان عثمانی، و بالاخره در میان فارسی زبانان برای واژه «اوولوشن». در قسمت بعد به رایج ترین دلایلی که طرفداران برابرنهادْهای مشهور برای انتخاب خود می آورند اشاره می شود. آنگاه بحثی فلسفی را در خصوص واژه اوولوشن در متون کنونی زیست شناسی و فلسفه زیست شناسی پی می گیریم که البته در دسترس نخستین پیشنهاددهندگان نبوده است. خواهیم دید در میان خود زیست شناسان صاحب نام قرن بیستم نیز بر سر جهت داری فرایند تکامل اختلاف نظر بوده است. بخشی از این اختلاف می تواند به ابهام در گفته های خود داروین بازگردد؛ اما جدای از اینکه داروین در این باب چگونه می اندیشیده است بحث جهت داری فرایند اوولوشن تا به امروز در میان زیست شناسان برقرار است. در بخش پیشاپایانی به چند مفهوم دیگر در نظریه اشاره می کنیم و نشان می دهیم نوع تفسیر ما از این مفاهیم می تواند در جهت دار دیدن یا ندیدن فرایند اوولوشن، و در نتیجه بر گرایش به گزینش یکی از برابرنهادها اثر گذارد. در بخش نهایی پیشنهادی برای این سنخ پژوهش ها عرضه می شود.
واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادبِ فارسی در حوزه موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وظیفه خطیرِ تعیینِ معادل و تصمیم گیری برای واژه های خارجی برعهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. بااین حال، تحقیقات گسترده و متنوعی در بابِ عملکرد فرهنگستان در حوزه های تخصصی صورت نپذیرفته است، در این اثر ۵۲۴ واژه که عملکرد یک دوره دوازده ساله فرهنگستان در حوزه موسیقی بوده، انتخاب شده است تا، با تشخیص روش های استفاده شده فرهنگستان، درباره چراییِ استفاده از این روش ها و روش های کلیِ واژه گزینی در این حوزه بحث شود. فرهنگستان مجموعاً از ده روش برای واژه گزینی استفاده کرده است که به ترتیب، تعداد استفاده از هر روش به این شرح است: ۱) گرته برداری، ۲) انتخاب معادل از زبان فارسی، ۳) ترکیب، ۴) تجمیع واژه های مترادف، ۵) دورگه سازی، ۶) اشتقاق، ۷) قرض گیری مستقیم، ۸) بسط معنایی، ۹) استفاده از واژگان کهن، ۱۰) ادغام. نتایج تحقیق حاکی از آن است که
ترکیب درون مرکز غیر فعلی در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرتکرارترین ساختارهایی که در ترکیب های درون مرکز غیرفعلی در زبان لکی یافت می شوند عبارت اند از: [اسم + اسم]، [اسم + صفت] و [صفت + اسم]. علاوه بر اینها، سه ساختار کم بسامدتر [اسم + حرف اضافه]، [حرف اضافه + اسم] و [عدد + اسم] نیز در این زبان یافت می شود. تحلیل معنایی این ساختارها نشان می دهد که برحسب نوع رابطه بین اجزای سازنده ترکیب، معانی متنوعی از آنها استنباط می شود و تنوع معنایی ترکیب های [اسم + اسم] بیش از سایر ترکیب های درون مرکز است. ترکیب های درون مرکز [اسم + اسم] به دو زیرطبقه هسته آغاز و هسته پایان تقسیم می شوند و در آنها مفاهیم متعددی را می توان یافت که عبارت اند از: منشأ، محتوا، کاربرد، شباهت، جنس، محل، وابستگی، آغشتگی، زمان، اختصاص، نوع، تغذیه، شیوه و هدف. ترکیب های درون مرکز [اسم + صفت] نیز از لحاظ معنایی تنوع قابل توجهی دارند و معانی متعددی شامل نحوه عملکرد، ابزار تولید، محتوا، نسبت، خصوصیت و ارتباط خاص در این نوع ترکیب ها یافت می شود.
بررسی زبانی و دستوری پیشوندها و پسوندها در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
ابوالفضل بیهقی صاحب اثر ارزشمند تاریخ مسعودی علاوه بر وظیفه ی دبیری و تاریخ نویسی، فنون ادبی و دستوری را نیز در اثر سترگ خود رعایت نموده و در کنار آن به واژه سازی و توسعه ی زبان پرداخته است. در این راستا «وندها» نقش بسیار مهمی در ساخت ترکیبات واژگانی و زبانی تاریخ بیهقی ایفا می کنند. وندها این قابلیّت و کارایی را در زبان فارسی دارند که با قرار گرفتن در کنار کلمات دیگر، واژگانی نو بیافرینند و با همین استقرار جزیی خود در کنار دیگرواژگان، برخی توضیحات اضافی را از زبان حذف کرده ، موجب ایجاز و رسایی سخن شوند و به قدرت و جاذبه ی زبان ادبی بیفزایند. «وندها» اجزای کوچکی از زبان اند که هر چند به تنهایی معنا و مفهوم مشخّصی ندارند، امّا با قدرتی که در آن ها نهفته است می توانند برای ابلاغ دورترین معانی و دست نایافتنی ترین افکار، واژه هایی بدیع خلق کنند. بررسی وشناخت این اجزای نافذ در آثار ادبی کهن و آشنایی با نحوه ی پیوند آن ها با کلمات می تواند الگویی برای ساخت واژه های تازه در زبان توانمند فارسی باشد. ابوالفضل بیهقی یکی از نثرنویسان بزرگ زبان فارسی است که به خوبی به اهمّیّت نقش این اجزا در سخن و زبان پی برده و به یاری آن ها با خلق ترکیب ها و تعبیرهای تازه تحوّلی شگرف در سبک نویسندگی دوره ی خراسانی و حتّا پس از آن پدید آورده و سبک نوشتاری ویژه ای از خود به یادگار گذاشته است . واژه های کلیدی:زبان، دستور زبان فارسی، پیشوند، پسوند ،تاریخ بیهقی.
پسوندهای اشتقاقی در شِکند گمانیگ وِزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شِکَند گمانیگ وِزار اثری است کلامی که در نیمه های سده سوم هجری نوشته شد. در آن زمان زبان پهلوی فاقد پشتوانه سیاسی پیشین خود بود، ضمن اینکه کاربرد روزمره اش در میان مردم را از دست می داد، و عربی و فارسی به تدریج در همه زمینه ها جای آن را می گرفتند. در چنین زمانی، نویسنده این اثر متنی کلامی را می نویسد بدون اینکه از وام واژه های عربی برای بیان مفاهیم پیچیده استفاده کند، و در این کار بسیار موفق است. او مفاهیم پیچیده را تنها با استفاده از واژه های پهلوی بیان می کند، و از امکانات واژه سازی پهلوی بیشترین بهره را می برد. چون پسوندهای اشتقاقی از جمله مهمترین امکانات واژه سازی در زبان پهلوی هستند، این سوال مطرح می شود که پسوندهای استفاده شده در این اثر چگونه کمیت و کیفیتی داشته اند؟ بدین معنی که آیا نویسنده پسوندهای پر شماری در دسترس خود داشته است و یا اینکه آن پسوندها از نظر قابلیت های واژه سازی، در مقایسه با پسوندهای فارسی ویژگی های متمایزی داشته اند؟ بررسی این اثر نشان می دهد پسوندهای استفاده شده بسیار کمتر از پسوندهای رایج در زبان فارسی بوده و به جز یکی دو مورد، همه در فارسی به کار رفته اند.
بررسی فرآیندهای واژه سازی در معادل یابی واژگان علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (انگلیسی - فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
31 - 69
حوزه های تخصصی:
فعّالیت اصلی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با پیشرفت و توسعه کشور در زمینه های علمی همراه شده و بر این مبنا گروه های واژه گزینی به واژه های علمی و تخصّصی پرداخته اند. طبق مصوّبه سیصد و سی و یکم شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، معادل یابی عبارت است از برگزیدن یک واژه یا عبارت یا صورت اختصاری در مقابل لفظ بیگانه. در این مقاله، به واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی براساس رویکردهای صرفی و زبانشناختی و به منظور ارائه راهکارهای بهینه، جهت واژه گزینی و واژه سازی اصطلاحات پرداخته ایم. این مقاله، از نظر هدف، از نوع پژوهش های نظری است. روش تحقیق این مقاله به صورت تحلیل محتوا می باشد. اطّلاعات و مواد اوّلیه آن به روش اسنادی و سندکاوی کتابخانه ای از کتب و منابع مرتبط گردآوری شده است که شامل کلّیه واژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دفتر اوّل تا سیزدهم (1395-1376) می شود. در این پژوهش، از شیوه تجزیه و تحلیل کیفی استفاده شده است. نتایج برگرفته از این پژوهش نشان می دهد فرهنگستان از تمام امکانات بالقوّه و بالفعل واژه سازی در زبان فارسی بهره نبرده است و اینکه واژه سازی بر اساس صرف اشتقاقی، بیش از همه چاره کمبود واژگانی فارسی می باشد. بر اساس یافته های تحقیق از 42800 واژه مصوّب با حذف مشترکات، حدود 188 واژه سرواژه، حدود 7 واژه ادغام، حدود 2663 واژه های قرضی، حدود 47 واژه مضاعف سازی و حدود 6700 واژه از راه های اصلی واژه سازی و بقیه ترجمه قرضی هستند و فرهنگستان زبان و ادب فارسی از قیاس و نوآوری برای ساخت واژگان استفاده نکرده است.
واژه سازی در مجموعه های طنز: موردپژوهی مجموعه شب های برره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابزار صرفی در زبان یکی از ابزارهای مهم در آفرینش طنز کلامی است. در این راستا استفاده آگاهانه از فرایندهای ساخت واژه در کنار عوامل دیگر، جذابیت هنری آثار طنز را دوچندان می کند. پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای واژه سازی و واژه آفرینی در یک گونه زبانی ساختگی در مجموعه طنز شب های برره می پردازد. این مجموعه از نظر ابداعات و نوآوری های زبانی نسبت به سایر مجموعه های طنز در دو دهه اخیر بسیار شاخص است. عامل اصلی خنده و طنز در این مجموعه طنز کلامی است که واژه سازی در آن نقش مهمی ایفا می کند. برای انجام این پژوهش 355 داده از مشاهده 90 قسمت این مجموعه استخراج و در چارچوب بوی (2007) دسته بندی شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای واژه سازی و واژه آفرینی در این مجموعه از الگوهای جهانی پیروی کرده اند. سرواژه سازی و پسین سازی کم ترین میزان کاربرد (2/. درصد) و فرایند ابداع (28/20درصد) بیشترین میزان کاربرد را داشته اند و میزان کاربرد فرایندهای غیرصرفی (83/60 درصد) در این مجموعه از فرایندهای واژه سازی و واژه آفرینی بیشتر بود.
واژ های مرکب برون مرکز ترکیبی، استعاری و انتقالی در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب یکی از فرآیندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های دنیاست و بررسی صوری و معنایی واژه های مرکب همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران و متخصصان حوزه صرف بوده است. تا به حال تقسیم بندی های متعددی برای این واژه ها ارائه شده اند که واژه های مرکب برون مرکز یکی از مهم ترین انواع آن ها محسوب می شوند. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلق به شاخه غربی-شمالی زبان های ایرانی است، ترکیب مهم ترین فرآیند واژه سازی به شمار می رود و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف این پژوهش بررسی ساخت های برون مرکز ترکیبی، استعاری، انتقالی و تحول یافته در زبان لکی براساس طبقه بندی بائر (2017) است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ترکیب برون مرکز ترکیبی در زبان لکی هفت ساختار متفاوت دارد که عبارتند از: [اسم + فعل]؛ [صفت + فعل]؛ [قید + فعل]؛ [حرف اضافه + فعل]؛ [حرف اضافه + اسم + فعل]؛ [اسم + حرف اضافه + فعل]؛ [اسم + اسم + فعل]. این ترکیب ها از لحاظ معنایی نیز تنوع زیادی دارند و برای بیان اسم فاعل، اسم ابزار، اسم مکان، اسم زمان، اسم مشابهت، صفت فاعلی و صفت مفعولی به کار می روند. همچنین مواردی از ترکیب های استعاری، انتقالی و تحول یافته در لکی یافت می شوند اما بسامد و تنوع آن ها به مراتب کم تر از ترکیب های ترکیبی است.
ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
بررسی تطبیقی فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام آواها از جمله جهانی های زبانی به شمار می آیند و دوگان ساخت بودن یا استفاده از فرایند تکرار در ساخت واژه نیز از ویژگی های جهانی آن ها است. یکی از ویژگی های بارز نام آواها حضور فعال آن ها به عنوان پایه مولّد در ساخت نام آواواژه ها و ساخت اسم، فعل، صفت و قید است. این پژوهش که در زمره پژوهش های ترکیبی با اولویت کیفی قرار می گیرد با بررسی ساختار 596 نام آواواژه غیرعاطفی در زبان های روسی و فارسی به توصیف و تحلیل فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت آن ها و استخراج بسامد روش های به کاررفته می پردازد. نمونه های مورد مطالعه زبان فارسی از « فرهنگ نام آواهای زبان فارسی » و نمونه های مورد بررسی زبان روسی از مقالاتی که به بررسی نام آواهای روسی پرداخته اند، « فرهنگ واژه سازی زبان روسی » و فرهنگ های روسی به روسی گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد که روند کلی فرایند اشتقاق نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی متفاوت است و تفاوت گونه شناختی زبان روسی به عنوان زبانی تصریفی و پیوندی و زبان فارسی به عنوان زبانی تحلیلی و پیوندی در تفاوت الگوی حاکم بر ساخت نام آواواژه ها و تفاوت فرایندهای واژه سازی مؤثر بوده است؛ بررسی بعد معنایی فرایندهای ساخت واژی اعمال شده نیز نشان می دهد در زبان روسی آن ها نقش مقوله ساز داشته اند در حالی که نام آواواژه های زبان فارسی علاوه بر معنای اولیه نام آوا و معنای مقوله ای جنبه های معنایی دیگری نظیر کثرت، تنوع، تحبیب، توالی و غیره را نیز به نام آواواژه ها اضافه کرده اند.