رشد روزافزون شهرنشینی و تعداد سکونتگاه های انسانی، مبتنی بر زیست شهری مدل، به همراه درهم آمیختگی فرهنگی موجب، پدیدارشدن مسائل پیچیده و جدیدی در تعاملات انسانی شده است. سرشت انسان در فضای شهری در قاب فیزیک و کالبد آن، تبلور عینی فرهنگ و مداخلات عوامل فرهنگی است. چنانچه می دانید نقش های اساسی انسان، شهرها را می سازند و انسان با عادات، رفتار، شناخت، انگیزه و فراشناختی خود، به ساماندهی فضای زیست می پردازد. این پژوهش درصدد آشکارسازی تعاملات فرهنگی مدیران شهری با شهروندان در مقیاس منطقه و نواحی شهری است. قابلیت های هوش فرهنگی ابزار مهمی است که مدیر شهر با بهره گیری از آن رفتاری متناسب از خود بروز می دهد. مدیران شهری به جهت قرارگیری در محیطی که خرده فرهنگها رخ نشان میدهد با چالش های فراوانی، مواجه خواهند بود. پراکندگی قومیتی و خرده فرهنگی در تهران و پیرامون آن مسئله ای مهم می باشد، به گونه ای که تهران را می توان موزاییک اقوام ایرانی نامید و در بخش هایی از شهر نیز تمرکزی از قومیتها و گروه های فرهنگی وجود دارد به طور مثال استقرار آذری زبانان در جنوب تهران و کردها در شمال غرب تهران قابل توجه است. مطالعات میدانی محقق نشان می دهد که مراجعات به دوایر مدیریت شهری توسط گروه های قومی و خرده فرهنگی به مسئله ای در خور توجه تبدیل شده است. درنتیجه گیری نهایی می توان گفت که مدیران فرهنگی منطقه ده شهرداری تهران در تعاملات فرهنگی باشهروندان در بعد شناختی وضعیت مناسبی داشته اما در بعد رفتاری نیاز به افزایش و تصحیح رفتار دارند.