مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
قدرت هوشمند
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
421 - 450
حوزه های تخصصی:
امروزه تولید ادبیات در باب "قدرت هوشمند" در حال رشد روزافزونی است. توجه به این جنبه از قدرت ناشی از ناکارآمدی "قدرت سخت" و به دنبال آن ناکارآمدی "قدرت نرم" برای حل مشکلات و رسیدن به اهداف می باشد. در قدرت هوشمند تلاش می گردد دو قدرت سخت و نرم به طور زیرکانه ای ترکیب گردند تا بُعد جدید و کارآمدی از قدرت تولید گردد. هند همانند سایر کشورها به دنبال دستیابی به بُعد جدید و کارآمد قدرت یعنی "قدرت هوشمند" است. در این مقاله تلاش می گردد تا ابزارها و کارآمدی هند در مقوله قدرت هوشمند مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله در پی آن است که توضیح دهد قدرت هوشمند هند چیست و وضعیت هند از منظر قدرت هوشمند چگونه است؟ فرضیه مقاله آن است که دهلی نو در مسیر تبدیل قدرت سخت و نرم به قدرت هوشمند گام های مؤثری برداشته و همین امر به هند امکان داده است به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین المللی نقش مهمی ایفا نماید. پرداختن به این موضوع از آن نظر حائز اهمیت است که تا قبل از ورود به قرن بیست و یکم، هند به عنوان یک کشور سنتی که چشم انداز روشنی برای بروز تحولات جدی و مثبت از آن به ذهن متبادر نمی گشت، قلمداد می شد اما اکنون این کشور به یکی از قدرت های بزرگ تأثیرگذار در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
قدرت هوشمند و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران در غرب آسیا
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
53-88
حوزه های تخصصی:
قدرت هوشمند ترکیب هدفمند و هوشمندانه قدرت سخت (زور و اجبار) و نرم (اقناع و جذابیت) اس ت که بهره گیری از آن منجر به ارتقای توانایی های یک کشور در سیاست خارجی و کسب منافع ملی با هزینه و زمان کمتر است. این مسئله موجب شده است تا دولت ها تلاش کنند تا از ترکیب منابع نرم و سخت خود با توجه به شرایط مختلف به گونه های مختلفی استفاده کنند. با در نظر گرفتن تحولات پیرامونی کشور ایران در غرب آسیا و پیوند خوردن منافع ملی ایران با این تحولات این سؤال مطرح می شود که در راستای تحقق اهداف و منافع ملی جمهوری اسلامی نقش قدرت هوشمند در بهره گیری ایران در تحقق سیاست خارجی خود چیست؟ و سؤال فرعی این است که نقاط قوت و ضعف قدرت هوشمند ایران در محیط پیرامونی خود و با تأکید بر منطقه غرب آسیا چیست؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان با در نظر گرفتن اقدامات سخت و نرم ایران در محیط پیرامونی خود ازجمله در کشورهای عراق، بحرین، سوریه، لبنان بیان داشت که ایران در جهت دست یابی به نفوذ و مقابله با تهدیدات روزافزون از قدرت هوشمند (قدرت نرم و قدرت سخت) استفاده کرده است به طوری که اقدامات ایران در حوزه قدرت نرم توجه به ظرفیت فرهنگی، ظرفیت های گفتمانی، ظرفیت علمی، ارتباطات رسانه ای، ارتباطات گردشگری، جلوگیری از جنگ روانی بوده و در رفع سه چالش و تهدید عمده که شامل تهدید آمریکا و اسرائیل، جنگ های نیابتی و سلفی گری و تجزیه طلبی است از قدرت سخت خود به صورت هوشمند با اقداماتی چون تقویت قدرت نظامی، اعزام نیروهای مستشاری، تقویت گروه های نیابتی، مانورهای نظامی بهره برده است. همچنین تحریم ها و فشار اقتصادی به عنوان یکی از ابزارهای فشار سخت بر ایران از طریق اقتصاد مقاومتی و گسترش همکاری های اقتصادی موردتوجه قرارگرفته است.
تحلیل گفتمان سیاست خارجی باراک اوباما در قبال جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درصدد است تا با یک روش علمی یعنی«تحلیل گفتمان»، علل و انگیزه های پشت صحنه « گفتمان تغییر» در قبال جهان اسلام را مورد واکاوی و بررسی قرار داده و به این پرسش کلیدی پاسخ دهد که اوباما به دنبال چه نوع تغییر گفتمانی با جهان اسلام است؟بنابراین هدف اصلی این نوشتار تحلیل گفتمان سیاست خارجی باراک اوباما -رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا- در قبال جهان اسلام می باشد. با به قدر رسیدن باراک اوباما در نوامبر 2008 راهبرد ایالات متحده دستخوش دگرگونی های مفهومی و عملگرایانه تری قرار گرفت، که این دگرگونی خود را در قامت اتخاذ رویکرد تکثرگرایی اجماع محور و چندجانبه گرایی استراتژیکِ مبتنی بر قدرت هوشمند یعنی استفاده درست و بموقع از هر دو عنصر سخت و نرم با در نظرگرفتن شرایط و مقتضیات حاکم بر مناسبات و تحولات بین المللی آراست.در چنین فضایی دولت اوباما به دنبال تغییر و دگرگونی افکار عمومی به شکل تکوینی از حوزه اسلام هراسی به ایران هراسی است. در این روند با بهره گیری از انواع سناریوها، برجسته سازی ها، عملیات روانی، دیپلماسی عمومی و رسانه ای، جنگ سایبری و فضای مجازی چهره اسلام به طور عام تهدیدزدایی و چهره ایران به طور خاص، تهدیدزایی می شود.به بیان دیگر آمریکا به موازت کاستن از عمق اسلام هراسی بر شیب ایران هراسی می افزاید. جهان اسلام به عنوان بخشی از آن دسته گفتمان های متناقض و گاه متضاد با گفتمان آمریکاگرایی محسوب می شود. جهان اسلام با توجه به خرده گفتمان های متعدد شیعی، سنی، آسیایی، آفریقایی و عربی به کلی با بسیاری از شالوده های تشکیل دهنده اصول و اهداف سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در تضاد است.بخش مهمی از جهان اسلام مخاطب گفتمان «تغییر» باراک اوباما قرار گرفته است.
قدرت هوشمند در راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
91 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قدرت هوشمند در راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. قدرت هوشمند مبتنی بر استفاده تلفیقی از مؤلفه های سخت (تقویت توان نظامی و اقتصادی) و نرم (تقویت دیپلماسی عمومی و قدرت سایبری) قدرت بوده که نشان دهنده اتخاذ راهبردی هوشمندانه در اجرای سیاست خارجی است. پژوهش پیشِ رو با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های قدرت هوشمند در راهبرد سیاست خارجی جهوری اسلامی ایران در پی تهدیدات جدید منطقه ای کدام هستند؟ بررسی ها نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط و تهدیدات جدید منطقه ای از مدل تلفیقی قدرت هوشمند بهره برده است. ایران یک استراتژی «مقاومت حداکثری» را برای مقابله با تهدیدات منطقه ای اتخاذ کرده است. استراتژی که مبتنی بر محور مقاومت و بازدارندگی است و ارکان اصلی آن استفاده از نیروهای متحد محلی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و افزایش قابلیت های بازدارندگی هوایی و دریایی است. اجرای راهبرد هوشمندانه در سیاست خارجی ایران با توجه به شرایط و مقتضیات جدید (محدودیت ها، امکانات و ظرفیت ها) و تهدید ها و فرصت های موجود توانسته است بین منافع ملی و ارزش ها توازن، سازواری و انطباق ایجاد کند.
درک قدرت هوشمند حماس و حزب الله و تأثیر آن بر موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه از ورود مفهوم قدرت هوشمند به ادبیات سیاسی و مطالعات سیاست بین المللی می گذرد. این مفهوم ابتدا در دستور کار تحول روابط قدرت در سطح بازیگران دولتی بود، اما به واسطه رشد دستاوردهای قدرت بازیگران غیردولتی، کاربرد این مفهوم گسترده تر شد. دستاوردهای بازیگران غیردولتی حماس و حزب الله به ویژه قدرت بازدارندگی و موفقیتشان در جنگ های ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ۱۲ روزه در برابر رژیم صهیونیستی در طول دهه های گذشته مورد توجه پژوهشگران و کارشناسان دنیا قرار گرفته بود، به عنوان نقطه عطفی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار رفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین دستاوردهای نرم افزاری و سخت افزاری حماس و حزب الله و تأثیر آن بر موقعیت منطقه ای ایران در خاورمیانه در سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ است. بر این مبنا این پرسش مطرح می شود که دستاوردهای نرم افزاری و سخت افزاری حماس و حزب الله چه تأثیری بر موقعیت منطقه ای ایران در خاورمیانه گذاشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دستاوردهای نرم افزاری و سخت افزاری حماس و حزب الله به عنوان دو بازیگر غیردولتی متحد منطقه ای جمهوری اسلامی رشد پیدا کرده بودند که بر موقعیت منطقه ای ایران در خاورمیانه تأثیر مثبتی گذاشته بودند. روش پژوهش حاضر، روش تبیینی و از رهیافت مفهومی قدرت هوشمند استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات و داده ها نیز کتابخانه ای و اینترنتی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که افزایش قدرت هوشمند حماس و حزب الله سبب افزایش نفوذ و قدرت چانه زنی و تضمین امنیت برای ایران در برابر بازیگران معارض یعنی عربستان، اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه شده است.
هوشمندسازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای اتحادیه اروپا، ملاحظه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی سیاست های اتحادیه اروپا در خاورمیانه و جهان، وجود ضعف های اساسی در سطح راهبردی و عملیاتی، کنشگری این نهاد را نشان می دهد. توازن نرم افزارانه و سخت افزارانه در راهبرد عمومی و منطقه ای اتحادیه اروپا از مهم ترین دلایل ایجاد چنین وضعیتی است. سیاست گذاران اروپایی با آگاهی از این واقعیت، هم زمان با امضای «پیمان ماستریخت» در جنبه نظری از ضرورت تقویت قدرت سخت اتحادیه اروپا سخن گفته و سپس حرکت عملی خود را در این زمینه آغاز کردند. با توجه به اهمیت و تأثیر متوازن سازی نرم افزاری و سخت افزاری راهبرد عمومی و خاورمیانه ای اتحادیه اروپا بر منافع ملی ایران، مسئله اصلی این نوشتار، ارزیابی عملکرد اتحادیه اروپا در جهت تحقق هوشمند سازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای این نهاد است. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده می شود که راهکارهای اتحادیه اروپا برای هوشمندسازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای خود چیست و برای ایران چه ملاحظه هایی در پی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت نرم و بهره مند از ظرفیت های چشمگیر در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دیپلماسی عمومی، با استفاده از ابزارهای سخت افزارانه متنوع، به دنبال تقویت قدرت سخت خود است و از این راه می کوشد با ایجاد توازن میان قدرت نرم و قدرت سخت خود، کنش عمومی و منطقه ای خود را هوشمندتر کند. نظریه استفاده شده در این نوشتار نظریه قدرت هوشمند جوزف نای است. همچنین از روش کیفی بر پایه تحلیل محتوا، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و مقایسه ای و گردآوری داده ها از اسناد تاریخی مربوط با موضوع بهره گرفته شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد اتحادیه اروپا تا تبدیل شدن به یک قدرت هوشمند فاصله زیادی دارد. می توان گفت حضور اتحادیه اروپا در جهان و خاورمیانه، اندکی هوشمند تر شده است. این موضوع برای ایران چالش هایی از جمله افزایش وزن رقیبان منطقه ای مانند شورای همکاری خلیج [فارس] و فرصت هایی مانند بهره گیری از ظرفیت های عملیاتی ایران را به همراه دارد.
اجماع نوظهور نفتی درکشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ تبیین گذار از رانت تخصیصی به رانت مولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: توسعه اقتصادی شگفت آورکشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دهه های اخیر موجب پیدایش هسته ای نوین از سرمایه داری در زیرسیستم خلیج فارس و منطقه خاورمیانه شده است. پادشاهی های خلیج فارس امروزه با استفاده بهینه از اقتصاد رانتیر و درآمدهای حاصل از منابع عظیم هیدروکربنی، اجماعی نوظهور از توسعه مبتنی بر استفاده اولیه از منابع هیدروکربنی را شکل داده و به سمت توسعه اقتصادی متنوع حال حرکت اند. این تحولات تغییرهای شگرفی را در ادبیات دولت رانتیر ایجاد کرد؛ به گونه ای که نفت و دولت رانتیر که پیش ازاین به عنوان موانع توسعه پایدار شناخته می شدند به یکی از ارکان اصلی حرکت به سمت توسعه در این جوامع تبدیل شده اند؛ به بیانی دیگر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در حال حرکت از رانت تخصیصی به سوی رانت مولد در مسیر توسعه هستند. هدف این مقاله تبیین دلایل موثر بر این تغییر است. روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-تبیینی مبتنی بر تحلیل مولفه های خرد و کلان و چهارچوب مفهومی دولت توسعه گرا ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی تلاش می کند تا با اشراف بر کم و کاستی های نظریه دولت توسعه گرا ناظر بر عدم توجه به متغیرهای بین المللی و اثرگذاری آنان بر فرایند توسعه داخلی اثرگذاری هر دو دسته از مولفه ها را بر این تغییر واکاوی کند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند که وقوع مجموعه ای از مؤلفه های سیاسی و اقتصادی نظیر تغییر در نسل رهبران، تولد دولت های توسعه گرا، متوازن سازی سیاست خارجی، بهره گیری از قدرت هوشمند و اتصال به اقتصاد جهانی، زمینه شکل گیری این الگوی نوین توسعه را فراهم کرده و به شکل گیری حرکت جدیدی در میان اعضای شورا از رانت تخصیصی به مولد منتج شده است.نتیجه گیری: در واقعیت امر برای دهه ها، منابع هیدروکربنی خلیج فارس، دروازه ورود و حضور کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در اقتصاد جهانی به عنوان تأمین کنندگان انرژی بوده است بااین حال وقوع تحولاتی نظیر بهار عربی و شورش هایی در جهان عرب که مشروعیت و بقا خاندان های سلطنتی خلیج فارس را به خطر انداختند از یک سو از سوی دیگر ناپایداری منابع نفتی، کشف نفت شیل و بی ثباتی در قیمت نفت، این کشورها را متوجه ضرورت و اهمیت ایجاد نظام اقتصادی متنوع کرد. در کنار این موضوعات، وقوع تحولاتی در دو سطح داخلی و خارجی، این کشورها را به سمت وسوی نوعی اجماع بر سر نحوه حکمرانی داخلی و سیاست خارجی سوق داد. نسل جدید رهبران با نگرش های عمدتاً اقتصادمحور به قدرت رسیدند و در جست وجوی مسیرهای متنوع سازی اقتصاد رانتیر کشورهای خود، دست به ابتکاراتی نظیر برنامه های چشم انداز توسعه در تمامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس زدند. این دولت های رانتیر نیز تحت تأثیر اندیشه های نوین رهبران خود عملاً با بهره گیری از عناصری چون اقتدارگرایی و با پیروی از مدل سرمایه داری اقتدارگرا، تبدیل به دولت هایی مولد و پرورش گر در عرصه اقتصادی شدند که امروزه مجری اصلی چشم اندازهای توسعه با ابزارهایی چون برندینگ دولتی و سرمایه گذاری های اقتصادی هستند. هم زمان به پشتوانه اندیشه های نوین رهبران جدید مبنی بر اهمیت روابط اقتصادی مؤثر با جهان و پیگیری منافع و فرصت های سیاسی -اقتصادی به طور هم زمان با شرق و غرب، دست به متوازن سازی سیاست خارجی زدند و ضمن استفاده از مؤلفه های هوشمند قدرت، روابط را به شکلی دوسویه با شرکایی نظیر چین، هند در شرق و آمریکا و اروپا در غرب دنبال کرده اند.
سیاست قدرت هوشمند (نرم و سخت) روسیه در سوریه، با تأکید بر مقابله با ترکیه 2023-2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
9 - 34
حوزه های تخصصی:
بحران داخلی سوریه در سال 2011 آغاز شد ولی با مداخله بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به یکی پیچیده ترین بحران های بین المللی تبدیل شد. روسیه و آمریکا از بازیگران فرامنطقه ای و ترکیه، ایران، عربستان از بازیگران منطقه ای در این بحران می باشند که با استفاده از قدرت نرم و سخت تلاش داشتند تا در حفظ یا سقوط رژیم بشار اسد موفق عمل کنند. تقابل روسیه و ترکیه در بحران سوریه و برتری موضع روسیه در حفظ رژیم بشار اسد هدف این پژوهش است بنابراین در این مقاله، تلاش خواهد شد تا به ترکیب راهبردی و هوشمندانه قدرت نرم و سخت (قدرت هوشمند) روسیه در برابر ترکیه با محوریت بحران سوریه پرداخته شود. سؤال اصلی این است که چگونه روسیه در بحران سوریه از قدرت هوشمند در برابر مداخله ترکیه (2023-2011) استفاده کرده است؟ برای بررسی موضوع در چارچوب دیدگاه قدرت هوشمند از منظر جوزف نای به قدرت نرم روسیه در ابعاد فرهنگ، ارزش و سیاست خارجی و قدرت سخت در بعد نظامی و اقتصادی پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در میدان سوریه قدرت هوشمند روسیه با تأکید بیشتر بر قدرت نرم برای مهار ترکیه به کار گرفته شده است و مهم ترین دستاورد روسیه از به کارگیری قدرت هوشمند، بدون درگیر شدن جدی نظامی با ترکیه، حفظ رژیم بشار اسد، جلوگیری از اقدام نظامی گسترده ترکیه علیه سوریه، به دست گرفتن ابتکار مذاکرات صلح و کسب برتری استراتژیک با بستن قراردادهای نظامی و اقتصادی بوده است.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مجموعه امنیتی خاورمیانه با تأکید بر قدرت هوشمند (مطالعه موردی بحران عراق و سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 21
حوزه های تخصصی:
با شروع بیداری اسلامی و حرکت های موسوم به بهار عربی و به دنبال آن تنش هایی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شد، موقعیت و چیدمان قدرت کشورهای این منطقه را دستخوش تغییراتی کرد. در این بین بحران و جنگ داخلی عراق و سوریه را می توان مجزا و یک تنش متفاوت به نسبت سایر مشکلات امنیتی ایجاد شده در خاورمیانه تلقی کرد. چراکه در این بحران کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به شکل جدی و قدرتمند در صدد رسیدن به منافع ملی خود برآمدند. در بین این کشورها راهبرد سیاست خارجی ایران با هدف تأمین حداکثری منافع ملی و استفاده از ظرفیت های موجود دست به اقدامات اساسی در این خصوص به منظور حفظ منافع ملی خود استفاده نمود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی تأثیر بحران های غرب آسیا بر جایگاه جمهوری اسلامی ایران انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع اینترنتی و مقالات جمع آوری کرده است. مسأله اصلی این پژوهش این است که ج.ا.ایران در قبال بحران های خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه چه راهبرد هوشمندانه ای را در پیش گرفته است. یافته های نهایی این پژوهش بیان می دارد که، مشکلات امنیتی- سیاسی ایجاد شده در خاورمیانه باعث پررنگ شدن نقش جمهوری اسلامی ایران در بین کشورهای منطقه شده و نمونه آن، حضور ایران در اجلاس منطقه ای به منظور حل بحران به رغم مخالفت های آمریکا، همگرایی با کشورهای عضو محور مقاومت در بعد سخت افزاری و نرم افزاری، ایجاد بسیج مردمی به منظور تأثیرگذاری و جذب مردم این کشورها در راستای تأمین امنیت و منافع محور یاد شده، در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی در مقابل رقبای منطقه ای خود در خاورمیانه نمونه هایی از راهبرد هوشمندانه ایران به شمار می رود.