مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جغرافیای انتخابات
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
63 - 82
حوزه های تخصصی:
انسان ها با نگرش به مجموعه باورها و کنش هایشان،منشأ معنادهی و هویت سازی برای مکان به شمار می روند و با توجه به وابستگی های مکانی شان برای زیستگاه خود تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند.رأی دهی به عنوان کنشی سیاسی- مکانی، نمودی از این تصمیم هاست که در پیوند با هویت و تعلق مکانی افراد است. تجربه انتخابات در مقیاس فروملی در کشورمان، گویای آن است که بین تعلق مکانی افراد و سوگیری آراء نامزدها در قالب مفهوم آراء زادگاهی در بسیاری از حوزه های انتخابیه، همبستگی برقرار است. مقاله حاضر که دروندادهای(داده ها و اطلاعات) مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است؛ ماهیتی توصیفی - تحلیلی دارد و بر این فرضیه استوار است که توزیع فضایی رأی در حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهین دژ و تکاب تابعی از هویت و تعلق مکانی(آراء زادگاهی)رأی دهندگان است. نتیجه پژوهش نشان داد که توزیع فضایی رأی با دورشدن از شور انقلابی دهه نخست نظام ج.ا.ا.، تابعی از هویت مکانی، هماوردی مکانی و شمار دارندگان حق رأی شهرستان های تشکیل دهنده این حوزه انتخابیه است.بدین معنا که هویت مکانی در پراکنش فضایی آراء و جهت دهی به آراء زادگاهی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه (میاندوآب،شاهین دژ و تکاب) مؤثر بوده است.
تبیین ژئوپلیتیکی روابط طوایف در حوزه انتخابیه مَمَسَنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
145 - 177
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیاییِ به ذات قدرت آفرین است و کوشش کُنشگران و بازیگران سیاسی معطوف به حضور در فضاست. انتخابات یکی از ابزارهای فضاسازی و قلمروگستری بازیگران سیاسی است. حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی در ایران یکی از نمودهای فضاسازی و فضاگستری نامزدها و جریان های مؤثر در فرایند انتخابات است. در این میان، در آن دست استان هایی که هنوز بافت و ساخت طایفه ای دارند، طایفه هنوز کارکرد سنتی خود را حفظ و بازتولید می کند. حوزه انتخابیه ممسنی در استان فارس از جمله قلمروهایی است که ساختار فضاییِ طایفه نقش جدی در روند تحولات و هماوردی های انتخاباتی دارد. از این رو، فهم روابط طوایف این حوزه با یکدیگر در کارزار انتخابات مُستلزم شناسایی الگوی مناسبات قدرت میان آنهاست. پژوهش کنونی که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد بر این فرضیه استوار است که الگوی مناسبات قدرت طوایف در حوزه انتخابیه ممسنی (انتخابات مجلس شورای اسلامی) در قالب طیف ساختار روابط ژئوپلیتیک متنوع و متفاوت است. درون داده ای (نوشتار و داده ها) مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی (مشاهده) گردآوری شده است. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان داد، با توجه به ساخت طایفه ای حاکم بر حوزه انتخابیه ممسنی در زمان انتخابات، رقابت هایی با ماهیت ژئوپلیتیک بین طوایف موجود در فضای جغرافیایی ممسنی برای کسب قدرت سیاسی (کُرسی مجلس) شکل می گیرد. نوع و الگوی روابط ژئوپلیتیک طوایف مُتنوع و انواعِ «تعاملی»، «رقابتی»، «نفوذ» و «سلطه» را در بر می گیرد. تا جایی که گاه این نوع هماوردی ها به تنش های بین طایفه ای در فضای جغرافیایی ممسنی می انجامد.
معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه پارلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات فراخوان ایجاد تغییر در ساخت دولت و تغییر نمایندگان است. از نظر فلسفی، چنانچه طول عمرحکومت کنندگان در ساختار سیاسی ماندگار باشد، ایجاد فساد می کند. انتخابات ساز وکار این تغییر و تحول است تا کرسی مدیریت عمومی شهروندان با اندیشه های جدید و مقبول آنان تغییرکند و مدیرانی جدید جایگزین مدیران کنونی گردند و از آنجا که در سرتاسر جهان، انتخابات در چارچوب حوزه های انتخابیه برگزارمی شود، ترسیم وتعیین محدوده حوزه های انتخابیه تاثیر مهمی بر ماهیت مجلس و نمایندگی خواهد داشت. لذا موضوع معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه در جغرافیای انتخابات یکی از مباحث مهم در رشته جغرافیای سیاسی می باشد.حوزه های انتخابیه تقسیمات اداری فضا می باشند که توسط نمایندگان مردمی که در قلمروهای محدوده های کشورهای دموکراتیک زندگی می کنند برای مقاصد انتخاباتی طراحی شده اند. طراحی حوزه های انتخابیه باید با توجه به معیارها، اصول و روش های علمی و منصفانه باشد و در راستای تکامل و بهکرد حکمرانی دموکراتیک انجام شود. درغیر این صورت، قصور در این امر می تواند به پیدایش وضعیت مرزبندی جانبدارانه و سهمیه بندی ناعادلانه بینجامد. این مقاله با رویکر توصیفی – تحلیلی معیارهایی را که کشورهای جهان در تعیین حوزه های انتخابیه خود به کار می برند بررسی نموده است. هدف اصلی این مقاله تبیین این مطلب می باشد که آیا کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه یکسانی دارند و بطور کلی در کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه چگونه می باشد. نتیجه مقاله حاکی از این است که کشورها براساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی خود اقدام به تعیین معیارهای حوزه های انتخابیه می نمایند که با یکدیگر تفاوت دارند و این تحقیق نشان می دهد که در موارد مورد مطالعه برخی معیارهای مشترک وجود دارد و کشورها به فراخور شرایط سیاسی، اجتماعی و طبیعی خود معیارهای خاص خود را در تعیین حوزه های انتخابیه دارند.
تحلیل فضایی- مکانی صندوق اخذ آرا در منطقه 15 شهر تهران با کمک G.I.S(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
25 - 35
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات رشته ای از جغرافیای سیاسی است که سابقه شکل گیری آن در کشورهای اروپایی به اواسط 1910 میلادی بر می گردد، بعدها این رشته در دهه 1960 میلادی همراه با انقلاب کمی در ایالات متحده نیز رشد و نمو گسترده ای داشت. جغرافیای انتخابات تحلیل فضایی انتخابات را قبل و بعد از انتخابات مد نظر قرار می دهد؛ به عبارتی رفتار کنشگران انتخابات را با دیدگاه فضایی تحلیل می کند. یکی از حوزه های پژوهش در جغرافیای انتخابات، تحقیق در وضعیت فضایی و مکانی صندوق های اخذ رأی در قبل از انتخابات است؛ در این پژوهش سعی شده است تا با کمک G.I.S منطقه 15 شهر تهران در دو بعد مورد تحلیل قرار گیرد یکی رابطه بلوک های جمعیتی با تعداد صندوق های اخذ آرا و دیگری نحوه دسترسی به بیمارستان و درمانگاه در صورت وقوع هرگونه رویداد غیر منتظره است. منطقه 15 شهر تهران جزو مناطق 22 گانه کلان شهر تهران است که در جنوب شرق تهران در دروازه ورودی جاده قدیم خراسان قرار گرفته است. بر اساس پیش بینی بعمل آمده در طرح جامع، جمعیت این منطقه در سال 1400 به 942400 نفر خواهد رسید. بنابراین منطقه 15 یکی از مهمترین کانون های جمعیتی شهر تهران درآینده خواهد بود؛ البته این منطقه هم اکنون نیز از کانون های جمعیتی شهر تهران به شمار می رود. با توجه به چنین جایگاهی، تحلیل فضایی مکانی نقشه های G.I.S در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و نتایج نشان می دهد که صندوق های اخذ آرای شهروندان تهرانی در این منطقه متناسب با نواحی جمعیتی نیست. یافته های دیگر این پژوهش نشان می دهد که رابطه بین جمعیت و تعداد پایگاه های اخذ آراء در حوزه های جمعیتی منطقه مناسب نبوده است؛ در واقع توزیع پایگاه های اخذ آرای منطقه با توجه به جمعیت موجود در نواحی آن بصورت متناسب صورت نگرفته است. علاوه بر این، نحوه استقرار مکانی بیمارستان، ایستگاه های آتش نشانی و درمانگاه های این منطقه در ارتباط فضایی با پایگاه های اخذ آراء مورد بررسی قرار گرفته است.
وضعیت شبکه های دسترسی منطقه مذکور نیز در این پژوهش مورد توجه بوده و یافته ها نشان از عدم وجود یک شبکه نظام مند برنامه ریزی شده در آنرا دارد.
نقش وتأثیرات قانون آمایش سرزمین در جغرافیای انتخابات جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
68 - 82
حوزه های تخصصی:
طرح مقدماتی آمایش سرزمین در ایران اسلامی در دهه ۶۰ مورد توجه قرار گرفته و در برنامه پنج ساله کشور به عنوان مهمترین قانون به تصویب رسیده است. این قانون از برنامه چهارم، شروع و در برنامه پنجم تکمیل و در برنامه ششم ادامه یافته است اما متاسفانه در جغرافیای انتخابات استانها به سبب بخشی نگری کاندیداها، این قانون هنوز در سند توسعه استان ها عملیاتی نگردیده است و جغرافیای انتخابات گاه و بی گاه سبب آسیب پذیری قوانین می شود. این پژوهش، از نوع بنیادین و نظری است و روش جمع آوری داده ها در این پژوهش اسنادی و کتابخانه ای و شیوه تحلیل اطلاعات نیز توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش شناسی کیفی می باشد. نتایج تحقیق نشان داده است که آمایش سرزمینی به عنوان چارچوب بلندمدت در برنامه ریزی ها باید مبتنی بر اصول مختلف از جمله ملاحظات دفاعی و امنیتی؛ حفاظت محیط زیست و احیاء منابع طبیعی؛ حفظ هویت اسلامی، ایرانی و حراست از میراث فرهنگی؛ کارایی و بازدهی اقتصادی؛ وحدت و یکپارچگی سرزمینی؛ گسترش عدالت اجتماعی و تعادل های منطقه ای؛ تسهیل و تنظیم روابط درونی و بیرونی اقتصاد کشور؛ باشد. همچنین، اثرات قانونگذاری در جغرافیای انتخابات اگر آمایشی باشد اقتصاد مقاومتی رخ داده و رشد 8% در کشور را تضمین می نماید اما تا به حال این نگرش علمی که همراه با یک تفکر فلسفی می باشد به وجود نیامده است و هزینه های کشور در برخی از پروژه ها به هدر رفته است.
تبیین فضایی بنیان های نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (دوره اول تا یازدهم مجلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان در عرصه های کلان تصمیم گیری های سیاسی نظیر عرصه قانونگذاری یا نمایندگی مجلس، یکی از مولفه های توسعه سیاسی است. به همین منظور اغلب کشورها به ویژه جمهوری اسلامی ایران در جهت تحکیم و تقویت توسعه سیاسی، به دنبال بالابردن مشارکت زنان در ساختار قدرت و تصمیم گیری سیاسی می باشند. از طرفی از زمان شکل گیری نظام جمهوری اسلامی تا به امروز پراکنش فضایی(جغرافیایی) نمایندگی زنان در مجلس شورای اسلامی به صورت یکدست و برابر نبوده و در برخی از حوزه های انتخابیه، زنان در بیشتر دوره ها انتخاب شده اند اما هنوز در برخی از حوزه ها زنی به مجلس راه نیافته است. لذا پرسش این است که عوامل تاثیرگذار بر پراکنش جغرافیایی نمایندگی زنان در مجلس شورای اسلامی کدامند؟ برای پاسخگویی به این پرسش از روش دلفی و تکنیک شانون استفاده گردید و پژوهشگران به وسیله مصاحبه و پرسش نامه، دیدگاه های10 نفر از صاحب نظران در حوزه جغرافیایی انتخابات را جمع آوری نمودند و سپس داده های بدست آمده از اجماع صاحب نظران با تکنیک شانون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که «حوزه انتخابیه چند عضوی»، «شهرهای بزرگتر»، «مناطقی با جمعیت بالاتر»، «رفاه اقتصادی» و «مناطقی که از نظر آموزشی سطح بالاتری دارند» جز مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پراکنش جغرافیایی نمایندگی زنان در مجلس شورای اسلامی می باشند.
توزیع فضایی آراء در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (با تاکید بر طایفه گرایی در حوزه انتخابیه مَمَسَنی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
93 - 112
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات شاخه ای از جغرافیای سیاسی است که به بررسی ابعاد مکانی و فضایی انتخابات می پردازد. یکی از ابعاد جغرافیاییِ انتخابات، الگوی رأی محیطی و زادگاهی است. حوزه انتخابیه ممسنی از آنجاکه بافتاری ایلی و عشایری دارد، الگوی رأی در این فضای جغرافیایی متأثر از گروه های قومی و طایفه ای است و لذا عمده رأی نامزدهای انتخاباتی در فضاهای جغرافیایی است که منتسب به ایل و تبار آنها است. از این رو، پژوهش پیش رو درصدد است تا پایگاه رأی نامزدها را در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد؟ در بررسی توزیع فضایی آراء به نظر می رسد آراء از پراکنش یکنواختی در تمامی مکان ها و فضاهای جغرافیایی حوزه انتخابیه ممسنی برخوردار نبوده است، بلکه ثقل و تمرکز آراءِ در فضاهای منتسب به بخش ها و طوایفی است که از پرنفوس ترین جمعیت و میزان رأی دهنده را برخوردار است. روش تحقیق پژوهش پیش رو، ماهیتی توصیفی و تحلیلی دارد و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی (مشاهده) است. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان داد؛ الگوی رأی دهی در حوزه انتخابیه ممسنی تحت تاثیر شناسه های محلی - مکانی و مقوله طایفه-گرایی است و این مسئله باعث شده تا توزیع فضایی آراء به صورت همگن نبوده و آراء بازیگران انتخاباتی در زادگاه و قلمروه طایفه آنها بیشتر از دیگر مکان ها و سکونت گاه ها باشد و نامزدهایی که محل تولد آنها از جمعیت کافی برخوردار نباشد، میزان آراء آنها به حد نصاب نرسد.
تحلیل رفتار جامعه روستایی در قلمرو جغرافیای انتخابات (مورد مطالعه: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت به کاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیده های موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابل تعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان می دهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگی های جغرافیایی» با درون مایه های «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلی گرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درون مایه های «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درون مایه های «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقوله های «ویژگی های جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاح شده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدل سازی نیز نشان می دهد متغیر «ویژگی های جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابل توجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان می دهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگی های جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیش بینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیت تعمیم آن را نشان می دهد.
تحلیلی از جغرافیای انتخابات و تکنیک های نوین کاندیداهای مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه اسلام آباد و دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات موثرترین و عملی ترین وسیله برای اعمال افکار و عقاید مردم و تشخیص گزینه ها و ارجحیت های اجتماعی در جوامع مردم سالار است که طی فرآیند آن، رای دهی و مشارکت انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان نقش اساسی دارد. این پژوهش تحلیلی از جغرافیای انتخابات و تکنیک های نوینی است که کاندیداهای مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه اسلام آباد و دالاهو برای موفقیت در انتخابات به کار گرفته اند. روش مورد استفاده در این پژوهش با توجه به ماهیت و اهداف موضوع و همچنین متناسب با آزمون فرضیه ها و گردآوری داده ها، روش توصیفی تحلیلی می باشد . جامعه آماری آن خانوارهای ساکن در حوزه انتخابیه اسلام آباد و دالاهو با جمعیتی بالغ بر 176864 نفر و 51177 خانوار می باشد. یافته ها نشان داد رابطه معنادار بین احساس وضعیت اجتماعی- اقتصادی و به کار بردن تکنیک ها و شگردهای تبلیغاتی کاندیداها وجود دارد؛ به عبارتی هر چه وضعیت اجتماعی- اقتصادی کاندیداها مناسب تر باشد تکنیک ها از لحاظ کمی و کیفی در سطح بالاتری خواهد بود .
تأثیر هویت های مکانی بر جهت دهی به الگوی فضایی رأی (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم . راز و جرگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهت دهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از این رو، در حوزه های انتخابیه ای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویت های مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه انتخابیه، ناکارآمدی احزاب سیاسی و حذف بسیاری از شایستگان نمایندگی است. این وضعیت کمابیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی غیر کلانشهرهای کشورمان وجود دارد. حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان در استان خراسان شمالی قلمرو فرهنگ های گوناگون زبانی و مذهبی است؛ که این تنوع خود را بارها بر نتیجه انتخابات تحمیل کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی همانندی های هویتی (زبانی و مذهبی) در قالب هویت های مکانی روی شکل دهی به الگوی فضایی رأی در این حوزه انتخابیه تهیه شده است. روش شناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که: 1- برخاسته از عنصر هویت مکانی و بیشینگی جمعیت، کُرد زبانان حوزه در بیشتر دوره ها دست کم یک نامزد کردزبان برگزیده اند. 2- شهرستان مانه و سملقان به دلایلی چون همانندی فرهنگی، قومیتی و جمعیت غالب کردزبان در بیشتر دوره ها یک نماینده منتخب داشته است و 3- عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان کاندیدا، قومیت، هم زبانی، جمعیت قوم و همزبانان کاندیدا، همشهری بودن کاندیدا به ترتیب بیشترین تأثیر را در رأی آوری یک کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه دارند. و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریش سفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب از اهمیت کمتری در رأی آوری و منتخب شدن فرد کاندیدا دارند.
تبیین رابطۀ گرایش های مکانی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دورۀ حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
80 - 104
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقوله انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی می شود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیده همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که الگوی رأی ساکنان و رأی دهندگان در حوزه انتخابیه گچساران و باشت بیش از آنکه تابع سطح کلان و همسو با طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب باشد، این هویّت های مکانی و کُنش همسان ساکنان فضا و گروه های اجتماعی سنّتی نظیر ایلات و طوایف است که نقش ناستردنی در خاستگاه رأی ساکنان دارد و به همین مناسبت، کنش سیاسی افراد و جوامع، تابعی از ادراک محیطی و برداشتی است که از منافع خود دارند. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که چه رابطه ای بین گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت وجود دارد؟ فرضیّه تحقیق به این پرسش این گونه پاسخ می دهد که به نظر می رسد بین دو متغیر گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گچساران و باشت رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی‑تحلیلی است و روش گردآوری اطّلاعات اسنادی و میدانی است. بر بنیاد یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ی، مهم ترین و نیرومندترین عوامل مؤثر بر الگوی رأی نامزدهای انتخابیه حوزه انتخابیه گچساران و باشت به شمار می رود.
تبیین رابطه طایفه گرایی و مشارکت سیاسی (نمونه پژوهی: انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه انتخابیه ممسنی ازجمله سکونتگاهی است که بافتی قومی و طایفه ای دارد. از رهگذر چنین فرهنگی، الگوی مشارکت سیاسی طایفه/زادگاه محور دارد. هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه طایفه گرایی و مشارکت سیاسی است. داده کاوی به صورت توصیفی-تحلیلی و گردآوری، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. سه دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی که هنوز طایفه گرایی شکلِ خشونت بار و تعصب آلود نگرفته بود، میزان مشارکت سیاسی (انتخاباتی) فرایند طبیعی خود را داشته است، اما از دورهای چهام و پنجم به بعد، شاهد مرزبندی های اجتماعی و جغرافیایی هستیم که ساکنان را از یکدیگر جدا کرد و مفاهیم «خود» و «دیگران» را تولید کرد و به همراه داشت. این مسئله به شکل گیری رفتار انتخاباتی هویت گرایانه و هماوردی خیابانی طایفه ای منجر شد و میزان مشارکت سیاسی را تحت الشعاع قرار داد و شعله های آن را فزون تر کرد؛ به طوری که برطبق داده ها، مشارکت، روندی صعودی فزاینده ای را طی می کند و حتی از جمعیت واجد شرایط بیشتر می شود.
تحلیل جغرافیای رفتار های انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی نهمین دوره انتخابات استان گیلان)
حوزه های تخصصی:
بررسی رفتار های انتخاباتی یکی از موضوعات حائز اهمیت در جغرافیای سیاسی محسوب می گردد که نشان دهنده سیر مشارکت های مردمی در حوزه تصمیم گیری کلان با استفاده از ساختار های جغرافیایی است. همواره تبیین چگونگی تحرکات انتخاباتی از تبلیغات تا پس از رای گیری می تواند بازگو کننده رفتار ها و چارچوب های مورد قبول شهروندان در مشارکت عمومی باشد. لذا محققان حوزه جغرافیایی سیاسی می کوشند رابطه معنا داری میان میزان آرای کاندیداها و محیط های جغرافیایی فعالیت آنان پیدا و نیز طیف بندی های سیاسی موجود را در موفقیت یا عدم موفقیت آنان بررسی نمایند. تحلیل رفتار های انتخاباتی شهروندان گیلانی در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز موضع گیری طیف های سیاسی پیرامون این موضوع نشان دهنده نقش آفرینی برخی از گروهها و جریانات سیاسی حاکم بر کشور است، بدین ترتیب بررسی آماری جغرافیای انتخابات و نیز ساختار چینش کاندیداها به لحاظ حمایت گروه های سیاسی می تواند رفتار های انتخاباتی شهروندان گیلانی را تبیین نماید. این تحقیق کاربردی با روش توصیفی و تحلیلی و مقایسه های آماری به بررسی ماهیت رفتار های انتخاباتی شهروندان گیلانی در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می پردازد و تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که رفتارهای انتخاباتی رای دهندگان گیلان در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با کدام یک از نظریه های رفتار های انتخاباتی تطابق دارد؟ لذا نتایج حاصله بیانگر آن است رفتار های انتخاباتی رای دهندگان گیلانی با الگوی انتخاب عقلایی و کارکرد گرایی کاندیداها مطابقت دارد.
بررسی تاثیر همسایگی و طایفه گرایی بر انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دوره حوزه انتخابیه بویر احمد، دنا و مارگون)(مقاله علمی وزارت علوم)
جغرافیای انتخابات شاخه ای از جغرافیای سیاسی است که به مطالعه جنبه های جغرافیای انتخابات مانند: سازماندهی فضایی انتخابات، تنوع فضایی در الگوهای رای گیری و تاثیر عوامل جغرافیای و فضایی در تصمیم های رای دهندگان می پردازد. معمولا رای دهندگان با توجه به نیازها، باورها و سبک زندگی که دارند در قالب الگوهای متنوعی به کاندیداهای مختلفی رای می دهند که یکی از این انواع الگوها، الگوی رای همسایگی می باشد. براساس این الگو، ساکنان یک فضای جغرافیایی خاص مانند (محله، روستا، شهر و استان) در قالب جامعه رای دهندگان با نامزدهایی که در آن مکان زاده شده اند یا زندگی می کنند همذات پنداری دارند و تصور می کنند که نامزد آن محدوده خاص (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کنند از این رو بیشتر به او رای می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی نقش متغیر همسایگی و گرایشات طایفه ای در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع از نرم افزارهای GIS وEXCEL استفاده شده است. بربنیاد یافته های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایشات زادگاهی و طایفه ای مهمترین عامل موثر بر الگوی رای نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه یاد شده می باشد. از طرفی با بررسی میزان و شدت همسایگی در بین طوایف و اقوام ساکن در شهرستان های حوزه انتخابیه مذکور، مشخص شد که تاثیر همسایگی در برخی شهرستان ها و حوزه ها (بویراحمد و دنا) بیشتر و در برخی مکان ها و فضاها (مارگون) کمتر است. چنین تفاوت هایی به واسطه معیار میزان جمعیت شهرستان های مذکور خلق شده است.
بررسی جغرافیایی حضور زنان در مجلس شورای اسلامی در ایران (با تأکید بر مجلس دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
291 - 313
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات، به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی، به مطالعه الگوهای فضایی توزیع قدرت در قالب روابط متقابل جغرافیا، فضا، انتخابات و قدرت می پردازد. زنان به رغم اینکه نیمی از جمعیت جامعه و اکثریت تحصیل کردگان آموزش عالی را به خود اختصاص می دهند، در سطح برگزیدگان سیاسی و سطوح عالی مشارکت سیاسی سهمی بسیار اندک دارند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که ویژگی های جغرافیایی نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (با تأکید بر مجلس دهم) کدام اند؟ نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی چون گرایش سیاسی عمومی جامعه، جمعیت، مرکز یا شهرستانی بودن، وسعت، سابقه داشتنِ نمایندگی زن در آن حوزه انتخابیه، مرکزی یا حاشیه ای بودن در پراکندگی جغرافیایی نمایندگی زنان و منتسب به جریان های سیاسی اصلاح طلب، اصول گرا و مستقل بودن در ده دوره انتخابات مجلس تأثیرگذارند. در نظر گرفتن عوامل مذکور از سوی احزاب و جریانات سیاسی، به خصوص تشکل های حوزه بانوان و همچنین وزارت کشور، برای افزایش مشارکت سیاسی و حضور مؤثرتر زنان در سطوح عالی اجتماع، سیاست و البته قدرت، ضروری است.
بررسی جغرافیای انتخابات در استان گیلان
از زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی تا به امروز 8 دوره انتخابات پارلمانی در ایران برگزار شده است. در این دوران رفتار انتخاباتی مردم در انتخابات چه در امر مشارکت و یا گزینش افراد با توجه به جناح های مختلف کشور روند یکسانی را طی نکرده و این موضوع در طی دوره های مختلف انتخاباتی از حوزه ای به حوزه ی دیگر متفاوت بوده است. همچنین با توجه به انتخابات برگزار شده در ایران تاکنون هیچ گونه بررسی علمی از پدیده جری مندرینگ در مرزهای حوزه های انتخاباتی صورت نگرفته است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده نقشه و نمودارهای مختلف، ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل جغرافیای انتخابات استان گیلان سعی دارد به سوأل های زیر پاسخ دهد که آیا با توجه به موقعیت قرارگیری استان گیلان در نوار مرزی شمال کشور، روند مشارکت و همگرایی در این استان در طی دوره های انتخابات پارلمانی کاهش یافته است؟ با توجه به رفتار انتخاباتی مردم در گزینش نمایندگان، جهت و گرایش حوزه های انتخابیه استان گیلان با توجه به دو طیف عمده کشور، به کدام جناح سیاسی است؟ و آیا در طی هشت دوره انتخابات پارلمانی برگزار شده در ایران، پدیده جری مندریگ در استان گیلان روی داده است؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که علی رغم این که استان گیلان در نوار مرزی کشور قرار گرفته روند بالایی در انتخابات طی نموده و گرایش جناحی مردم و نمایندگان آن به سمت جناح راست است. و یک مورد پدیده جری مندرینگ نیز در استان گیلان کشف شده است.
تحلیل مشارکت انتخاباتی مردم استان لرستان در انتخابات ریاست جمهوری
حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری جلوه ای از دموکراسی و حجم مشارکت آن ها بیانگر اعتقاد آن ها به تاثیر آراء فرد بر سرنوشت کشور است. در ایران که هنوز احزاب سیاسی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده اند به سختی می توان یک تحلیل جغرافیایی از انتخابات ریاست جمهوری را بر مبنای دیدگاه های حزبی مردم ارائه کرد. بر همین مبنا هدف مقاله حاضر تحلیل نقش اشخاص و گروه های منتسب به آن ها در دوره های اول تا نهم ریاست جمهوری در استان لرستان و مطالعه مشارکت انتخاباتی و الگوی رفتاری مردم این استان است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی با تکیه بر اطلاعات پیمایشی است و برای نشان دادن الگوی رفتار مردمی در انتخابات از سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس تحلیل های آماری نشان می دهد با وجودی که میزان مشارکت مردم در این استان نسبت به سایر استان های کشور از رتبه بالایی برخوردار است، اما تمایل سیاسی مردم به جناح های سیاسی در شهرستان های مختلف استان در دوره های مختلف روند یکسانی را نشان نمی دهد.
نقش مساجد روستایی در ساماندهی مشارکت سیاسی در انتخابات (ارائه مدلی برای مشارکت حداکثری و مهندسی جغرافیای انتخابات در سکونتگاه های روستایی بخش شاهیوند لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین جنبه های برنامه ریزی برای سکونتگاه های روستایی ساماندهی مشارکت سیاسی روستانشینان در انتخابات است که از اهمیت زیادی نیز برخوردار است. بی شک جغرافیای انتخابات در سکونتگاه های روستایی دارای ویژگی های خاص خود است. سؤال اصلی مقاله این است که مساجد روستایی درساماندهی مشارکت حداکثری و مهندسی جغرافیای انتخابات در سکونتگاه های روستایی بخش شاهیوند لرستان چه نقش دارند؟ در واقع جغرافیای انتخابات در سکونتگاه های روستایی به طور کلی و به ویژه در سکونتگاه های روستایی بخش شاهیوند دارای مشخصات فرهنگی و جغرافیایی و قومیتی خاص خود است که در انتخابات مختلف نمود یافته است. مساجد سکونتگاه های روستایی این بخش در راستای ساماندهی مشارکت حداکثری و مهندسی جغرافیای انتخابات دارای کارکردهای چندگانه ای هستند که عبارت اند از: تربیت سیاسی روستائیان، تبیین و تشویق و ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات، برگزاری مناظرات سیاسی میان نمایندگان جناح های سیاسی و شفافیت و آگاهی بخشی به ساکنان. در این مقاله تلاش بر این است که با استفاده از ترکیبی از روش های کتابخانه ای و نیز تحلیل آماری انتخابات گذشته در این بخش به تحلیل و تبیین نقش مساجد روستایی در ساماندهی مشارکت سیاسی در انتخابات در راستای ارائه مدلی برای مشارکت حداکثری و مهندسی جغرافیای انتخابات در سکونتگاه های روستایی بخش شاهیوند لرستان پرداخته شود.
جغرافیای نظام های انتخاباتی و نظام انتخاباتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام انتخاباتی به مجموعه ای از روش های اجرائی انتخابات و سازوکارهایی اطلاق می شود که با اخذ رأی شهروندان، حاکمیت نخبگان منتخب مردم برای اداره امور عمومی را تحقق عینی می بخشد. در کشورهای مختلف، نظام های انتخاباتی متفاوتی وجود دارد که دارای محاسن و معایبی هستند . برخی از کشورها با استفاده از روش های ترکیبی و تلفیقی سعی کرده اند از محاسن دو نوع نظام انتخاباتی استفاده کنند. از آنجا که قوّه مقننه در عموم واحدهای سیاسی از دو مجلس تشکیل شده است، برخی از این واحدها برای مجلس اول از نظام اکثریتی و برای مجلس دوّم از شیوه تناسبی استفاده می کنند. برخی نیز برای یک مجلس از دو روش بطور همزمان بهره می جویند. در کشورهایی که تنها از روش اکثریتی استفاده می کنند تعدیل ساختار اکثریتی (که بی توجه به اقلیت هاست) بعهده احزاب سیاسی گذاشته شده تا در فهرست های انتخاباتی نامزد های اقلیت نیز بگنجانند. در ایران که قوه مقننه از یک مجلس تشکیل شده و انتخابات به شیوه اکثریت یک چهارم است، برای رفع نقیصه موجود، در این مقاله پیشنهاد شده با اصلاح قانون اساسی، نظام تقنینی از دو مجلس اول و دوم تشکیل شود تا ضمن بهره گیری از فلسفه نظام دو مجلسی، نظام انتخاباتی مجلس اول به شیوه اکثریتی و نظام انتخاباتی مجلس دوم به شیوه تناسبی مد نظر قرار گیرد. در صورت حاکمیت نظام تقنینی تک مجلسی، انتخابات مجلس اول به شیوه تلفیقی از دو نظام اکثریتی و تناسبی انجام پذیرد تا کاستی های موجود به حداقل ممکن کاهش یابد و وحدت و همبستگی ملّی در فرایند توسعه پایدار کشور تسریع شود.
تحلیلی بر تأثیر گرایش های محلی/ طایفه ای بر انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: دهمین دوره انتخابات در حوزۀ انتخابیۀ مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
87 - 105
حوزه های تخصصی:
بخش عُمده ای از کُنش و مَنش انسان تابع برداشت و ادراک محیطی آن هاست. اشتراک در برداشت از منافع و مصالح گروه به رفتار اجتماعی و سیاسی آن ها معنا می بخشد. در این میان، طایفه به عنوان یک واحد زیستی/فرهنگی که منافع و مصالح کلان گروه در قالب آن نمود می یابد به کُنش طایفه گرایانه می انجامد به گونه ای که اعضاء ارزش های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محل زیست را بر ارزش های فراتر از محل یا مرتبط با محل های دیگر ترجیح می دهند. در جغرافیای انتخابات وجود طایفه گرایی ناظر بر اثرگذاری عناصر مکانی در مطلوب های مؤثر بر رفتار رأی دهندگانِ ساکن محدوده های خاص به عنوان پایگاه رأی آوری است. پژوهش حاضر که ماهیتی کاربردی دارد بر این فرض استوار است که در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گرایش های محلی/طایفه ای مؤثرترین عامل در خلق پایگاه رأی آوری نامزدهای حوزه انتخابیهِ ممسنی بود به گونه ای که، پایگاه رأی آوری نامزدها در این حوزه بیش از آنکه تابع فرآیند کلان دموکراسی باشد، درون مایه ای خویشاوندی و در قالب بازتولید هماوردی های سنتی طایفه ای نمود یافت. داده ها و یافته های موردنیاز پژوهش حاضر نیز به روش اسنادی (کُتب، نشریات و اینترنت) و میدانی (مشاهده و مصاحبه) گردآوردی شده و با روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی و استفاده از نرم افزار GIS و Excelبه تحلیل و کاوش داده های برگرفته از آمار دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که خاستگاه آراء زادگاهی و طایفه ای نقش مؤثری در رأی آوری نامزدهای انتخاباتی دهمین دوره انتخابات حوزه یادشده داشته است.