مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جغرافیای انتخابات
حوزه های تخصصی:
در نظام های سیاسی دموکراتیک، مشارکت شهروندان به عنوان موثرترین بازیگران فضا در فرایندهای سیاسی از عمده ترین دغدغه های سیاستمداران و دولتمردان به شمار می رود. مشارکت شهروندان در امور حکومت شکلهای مختلفی دارد که بارزترین جلوه آن انتخابات است که در برخی کشورها نشان دهنده میزان مشروعیت نظام سیاسی نیز می باشد. انتخابات و رفتار انتخاباتی کنش و نگرشی سیاسی است که با کارکردهای ساختاری زیر سیستم های اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان نظام اجتماعی رابطه دارد.در واقع انتخابات در بسیاری از کشورها یک نظرسنجی فراگیر از شهروندان است و کمیت و کیفیت مشارکت انتخاباتی مردم می تواند میزان مشروعیت، کارآمدی نظام سیاسی، سیاست گذاری ها و مقبولیت کارگزاران سیاسی را نشان دهد. شناخت رفتار انتخاباتی شهروندان و الگوی شرکت در انتخابات برای احزاب، سیاستمداران و دولتها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا مشارکت فعال، گسترده و فراگیر جامعه در انتخابات به منزله پشتوانه ملی در سطح داخلی و اعتبار در سطح بین المللی و منطقه ای می باشد. انتخابات در ایران زمینه مشارکت مدنی شهروندان در امور سیاسی را فراهم کرده و به نظر می رسد مشارکت شهروندان در انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیانگر حضور ایدئولوژیکی و رویکرد قومی- قبیله ای ناشی از حس خاص مکانی شهروندان می باشد.براین اساس تحقیق حاضر تلاش دارد با رویکردی علی- تحلیلی به بررسی علل و عوامل مشارکت شهروندان در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته و به مقایسه این عوامل در فضای سیاسی مناطق مختلف جغرافیای ایران بپردازد و جایگاه جغرافیای انتخابات را در این مشارکت بررسی نماید.
بررسی تاثیر همسایگی بر انتخابات ایران مطالعه موردی: دور نخست نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر همسایگی یکی از جستارهای جغرافیای انتخابات است که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی را در رفتار رای دهندگان بررسی می کند و بر این گمان است که ساکنان یک محدوده سکونتگاهی عموما همانند یکدیگر بر اساس ویژگی و شناسه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شان، به فرد و یا جریانی که با آنان احساس همانندی می نمایند، رای می دهند. این تحقیق به دنبال بررسی این مساله است که آیا جستار همسایگی در فرهنگ سیاسی رای دهندگان ایرانی اثرگذار بوده است؟ بدین منظور مقاله حاضر آمارهای دور نخست نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران را انتخاب نموده و بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از GIS به تحلیل داده و نقشه های تهیه شده پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تاثیر همسایگی نقش مهمی در انتخابات ایران داشته است؛ به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی موثر در رفتار رای دهندگان نواحی مختلف کشور باعث شده که رای گیری در ایران سرشتی محلی گرا و قومی بیابد. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در کامیابی فرایند مردم سالاری بوده است
جغرافیای انتخابات
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات یکی از جستارهای نسبتاً دیرپای دانش جغرافیای سیاسی است که به واکاوی تعامل فضا، مکان، فرایندهای انتخاباتی، تنوع تصمیمات و نتایج آراء رایدهندگان نواحی مختلف، اثرگذاری تفاوتهای فضایی در رفتار سیاسی و شکلگیری حوزههای انتخاباتی میپردازد.پیشنیاز انتخابات و تعیین نمایندگان مردم، تقسیم سرزمین به حوزههای انتخاباتی با مرزهای مشخص و متناسب با ویژگیهای جغرافیایی، پذیرش عمومی و قوانین انتخاباتی است. این محدودههای جغرافیایی در مقام بستری برای انتخاب نمایندگان در سطوح مختلف محلی، ناحیهای و ملی، تاثیر قطعی بر ترکیب و کارکرد نهادهای سیاسی حکومت دارد. از اینرو، ناحیهبندی سرزمین به حوزههای انتخاباتی، بر پایه شماری از شناسههای جمعیتی، فرهنگی، سرزمینی و بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی، کانون توجه جغرافیای انتخابات است.
تحلیل حوزه های انتخاباتی استان گلستان بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایندگی و تحدید حدود حوزه های انتخاباتی در جغرافیای انتخابات دو تا از بحث های اساسی رشته جغرافیای سیاسی می باشد که با روش های حوزه بندی انتخاباتی و نیز معیارهایی که در حوزه بندی انتخاباتی برای انطباق حوزه ها با معیارهای علمی حوزه بندی انتخاباتی اعمال می شود، ارتباط نزدیکی دارد. پیچیدگی های جغرافیای طبیعی و انسانی استان گلستان که عناصر مختلف جغرافیای طبیعی (کوه، جنگل، جلگه، دشت، صحرا و دریا) و جغرافیای انسانی (قومیت های مختلف - فارس، ترکمن، سیستانی، ترک و بلوچ- شهرها، مرزهای تقسیمات کشوری، مرزهای حوزه های انتخاباتی، راه های ارتباطی و مراکز قدرت سیاسی و اداری) را در یک محیط محدود جغرافیایی گرد هم آورده است، مسایل گوناگونی را از دید جغرافیای انتخابات در مقابل محقق گذاشته است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی در قالب توجه به میزان انطباق شرایط حوزه های انتخاباتی استان گلستان با معیارهای استاندارد حوزه بندی انتخاباتی و موارد اعمال پدیده جری ماندرینگ در حوزه بندی حوزه های انتخاباتی به دنبال پاسخگویی به سوال زیر می باشد که: رابطه نسبت جمعیتی گروه قومی ترکمن در استان گلستان و تعداد نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی چگونه می باشد؟ بر اساس نتایج این تحقیق، بعضی از موارد عدم انطباق حوزه های انتخاباتی و جری ماندرینگ در تحدید حدود حوزه های انتخاباتی استان گلستان مشاهده می شود که تاثیر منفی در درجه نمایندگی گروه قومی ترکمن بر جای گذاشته است. بعد از انقلاب اسلامی پدیده جری ماندرینگ به ضرر گروه قومی ترکمن اعمال شده است. ولی روند تغییرات حوزه های انتخاباتی استان گلستان در راستای انطباق حوزه ها با معیارهای استاندارد حوزه بندی حرکت کرده است
تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات از شاخه های جغرافیای سیاسی است که به مطالعة جنبه های جغرافیاییِ انتخابات مانند سازمان دهی فضایی انتخابات، تنوعات فضایی در الگوهای رأی گیری و تأثیر عوامل محیطی و فضایی در تصمیم های رأی دهندگان می پردازد. عواملی که به لحاظ موقعیتی، جغرافیایی و فضایی نوع تصمیم گیری های انتخاباتی را تحت الشعاع قرار می دهند، بسیار گسترده اند. یکی از این عوامل پدیدة همسایگی است که از عوامل اثرگذار در رفتار سیاسی شهروندان و پیدایش الگوهای فضایی انتخابات به شمار می آید. منظور از مقولة همسایگی این است که ساکنان یک محدودة خاص (محله، روستا، شهر و استان) در قالب رأی دهندگان، با نامزدی که در آن مکان زاده شده است یا زندگی می کند، همزادپنداری بیشتری دارند و تصور می کنند که نامزد محدوده (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کند؛ ازاین رو بیشتر به او رأی می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های انتخاباتی ترسیم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی در الگوی رأی سه کاندیدا از چهار کاندیدا یعنی آقایان محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی تأثیر زیادی داشته است و دربارة آقای میرحسین موسوی این تأثیر مشهود نیست و به عبارت دقیق تر، عوامل دیگر در مرحلة بالاتری قرار دارند.
پراکنش فضایی مشارکت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به مطالعه الگوهای فضایی توزیع قدرت در قالب روابط متقابل جغرافیا (فضا)، انتخابات و قدرت می پردازد. بر این پایه، پژوهش و خوانش عوامل مؤثر بر پراکَنش فضایی مشارکت و انتخابات از دیرباز در حوزه این گرایش قرار داشته است. داده ها و یافته های مرتبط با برگزاری انتخابات نشان می دهند طیف گسترده ای از عوامل در ترجیحات مؤثر بر پراکَنش فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران اثر گذارده اند. برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور نشان داد پیروزی گفتمان اعتدال گرایی در برابر گفتمان اصول گراییِ مستقر، برایند طیف از عوامل محیطی (زمانی و مکانی) و نوعی وحدت رویه در استقبال از گفتمانی است که هر هشت سال یکبار در فرهنگ سیاسی و به تبع، در نظام سیاسی کشور مسلط می شود.
تحلیل جغرافیایی نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی ( دور اول تا نهم مجلس، 1358-1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم جدیت ارزنده و تلاش و همبستگی زنان برای حضور قدرتمند درصحنه های مدیریتی، اقتصادی و اداری، حضور زنان در عالی ترین جایگاه قانون گذاری کشور یعنی مجلس شورای اسلامی در طی سال های گذشته در فراز و نشیبی مبهم روند نزولی داشته است. مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به پویش جغرافیای نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که سهم زنان از کرسی های مجلس شورای اسلامی در مناطق شهری بزرگ نسبت به مناطق شهری کوچک و روستاها بیشتر بوده و همچنین در حوزه های چند عضوی نسبت به حوزه های تک عضوی شانس زنان بیشتر است. مقاله حاضر علاوه بر آسیب شناسی این مسئله در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به بعد جغرافیایی مسئله نیز پرداخته و مناطق طرفدار زنان را بر روی نقشه های جغرافیایی به تصویر کشیده است.
بررسی تأثیر طایفه گرایی ب ر الگوی رأی دهی؛ مطالعة موردی: شهرستان نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طایف ه گرای ی، نوعی احساس و انگیزه درونی در افراد ساکن در مکان و فضای جغرافیایی خاص است که ارزش های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محل زیست را بر ارزشهای فراتر از محل یا مرتبط با محل های دیگر ترجیح می دهند و ناظر بر این است که، ساکنان یک محدوده سکونتگاهی عموماً همانند یکدیگر بر بنیاد ویژگی و شناسه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شان، به فرد و یا جریانی که با آنان احساس همانندی می نمایند، رأی می دهند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله است آیا گرایش های طایفه ای مکانی بر الگوی رأی نمایندگان نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی اثرگذار بوده است؟ بدین منظور مقاله حاضر آمارهای نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را انتخاب نموده و بر اساس روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel به تحلیل داده و نقشه های محقق ساخته پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد گرایش های طایفه ای مکانی در الگوی رأی سه نماینده از نه نماینده، یعنی صمدشجاعیان، عبدالرسول موسوی و رضاقلی الهیاری تأثیر کمی داشته است، اما در الگوی رأی نماینده های دور پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم (فریبرز انصاری، سید ابراهیم امینی، علی احمدی، عبدالرضا مرادی، نوذر شفیعی) تأثیر چشمگیری داشته است. به طوری که مقوله طایفه گرایی پایگاه حمایتی اطمینان بخشی برای ایشان به شمار می رود.
بررسی جغرافیای الگوی رأی دهی در ایران (با تأکید بر انتخابات دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که الگوی رأی دهی مشارکت انتخاباتی ایران در قالب گرایش سیاسی (اصلاح طلبی و اصول گرایی) چگونه است و چه استان هایی گرایش به اصلاح طلبی و کدام یک تمایل به اصول گرایی دارند. در این مقاله از روش تحلیل ثانویه استفاده شده و مطالعه ای اکتشافی پیرامون آمارهای مشارکت انتخاباتی بر پایه مشارکت بین دوره ای و درون دوره ای از دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری صورت گرفته تا در پرتو آن چیستی واقعیت سیاسی جامعه ایران از منظر مشارکت انتخاباتی مشخص گردد. یافته های حاصل از کندوکاو های آماری آرا نشان می دهد: در مجموع از بین استان های کشور، استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، گلستان، فارس، یزد، بوشهر و هرمزگان استان های اصلاح طلب و استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سمنان، قم، قزوین، کهگیلویه و بویر احمد، مرکزی، همدان و خراسان استان های اصول گرا هستند و تهران، گیلان و کرمان دارای تمایل بیشتر به اصلاح طلبی و لرستان، خوزستان و مازندران متمایل به اصول گرایی هستند
بررسی و تحلیل الگوی فضایی پراکنش آراء در انتخابات یازدهم ریاست ج مهوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات در حقیقت کاربست جغرافیای سیاسی در نتایج انتخاباتی بر حسب حوزههای اداری است و در آن نقش عوامل و عناصر جغرافیایی در فرایند گزینش سیاسی شهروندان در قالب انتخابات سطوح محلی، ملی و فراملی مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد. مطالعه الگوی آراء کاندیداها و عوامل جغرافیایی مؤثر بر آن یکی از موضوعات مطرح در جغرافیای انتخابات است. به عبارت دیگر، تصمیم سیاسی رأی دهندگان و توزیع جغرافیایی آراء کاندیداها در مناطق مختلف، در قالب الگوهای فضایی آرای کاندیداها قابل مطالعه است. این الگوهای جغرافیای و فضایی در آراء بازتابی از تمایزات و خواست گروه های اجتماعی- اقتصادی یا گروه های قومی و نژادی است و هر چه خواست های مردم در مناطق متنوع تر باشد پیوستگی در الگوی رأی نیز از بین خواهد رفت. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تحلیل الگوهای آراء کاندیداها در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است. این پژوهش از حیث ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است و تلاش شده است با استفاده از مدل نقاط شکست در محیط نرم افزار Arc GIS، تفاوت های فضایی آراء کاندیداها استخراج و در قالب نقشه ها نمایش داده شوند. نتایج پژوهش منطبق بر نقشههای کروپلت نشان می دهد در الگوی رأی کاندیداها به ویژه آقای رضایی، قالیباف و روحانی متغیر همسایگی نقش برجستهای داشته است. علاوه بر این الگوی رأی آقای جلیلی متأثر از متغیر ایدئولوژیک، آقای رضایی متأثر از متغیر قومیت، آقای قالیباف متأثر از عملکرد در کسوت شهردار تهران و آقای روحانی پیروز انتخابات متأثر از متغیر قومیت و مذهب و به عبارت دقیقتر رأی اقلیت های اکولوژیک، اقتصاد سیاسی و الگوی رأی سلسله مراتب نیازها بوده است.
خاستگاه آراء در نهمین دوره انتخابات مجلس در شهرستان کازرون بر پایه دیدگاه های اینگلهارت، پییا نوریس و مکتب شیکاگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از طریق انتخابات، شهروندان ضمن نظارت بر عملکرد منتخبان خود، به حکومتِ حاکمان مشروعیت می بخشند. در حقیقت، انتخابات مناسب ترین ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در انتخاب متصدیان امور کشور مداخله داد. به دلیل چنین اهمیتی، جغرافیدانان سیاسی با بررسی روشمند و علمی رابطه میان انتخابات و محیط جغرافیایی، حرکتی فراسوی شمارش آراء را آغاز کرده اند تا جغرافیای انتخابات را به سوی تشریح الگوهای کلی سیاسی و روندشناسی تشکیل حکومت ها به پیش برند. در این مقاله به بررسی و تبیین الگوهای رفتاری تأثیرگذار در رأی آوری نماینده شهرستان کازرون در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی به شمار می رود که در گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای و کار میدانی (مصاحبه حضوری) استفاده شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که از میان خاستگاه های مختلف رای، ترکیب سه نظریه اینگلهارت، پییانوریس و مکتب شیکاگو، الگویی جغرافیایی برای مطالعه رفتار رای دهی به عنوان یک کنش سیاسی- مکانی فراهم می آورد و در سه چارچوب «جغرافیای سیاسی محلی»، «جغرافیای اقتصادی» و «جغرافیای قدرت»، الگوی رای آوری و رای دهی را مشخص می سازد. بر این اساس، در جغرافیای انتخابات شهرستان کازرون، سه خاستگاه تجربه ی انباشته ی سیاسی گذشته، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و طرح واره نظام سیاسی در چارچوب بسترهای مکانی و بنیادهای زیستی، در رأی آوری نماینده این شهرستان نقش ایفا کرده است.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری (مطالعه موردی: دهمین و یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت ملی افراد جامعه در زمینه های سیاسی، اقتصادی و... ، اساس مشروعیت نظام های سیاسی است. در این میان، نهاد انتخابات، مهم ترین ابزار تحقق مشارکت سیاسی برای شکل گیری مردم سالاری در حکومت های ملی است.انتخابات، یکی از مسائل مطرح در جغرافیای سیاسی است که با عنوان جغرافیای انتخابات بررسی می شود. با پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی کشور بیش ازپیش فراهم شد. انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما، با توجه به نقش دولت در زندگی مردم، جزء مهم ترین انتخابات ها به شمار می آید. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، میزان مشارکت استان خراسان جنوبی در مقایسه با کل کشور، طی یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری بررسی می شود و سپس به تحلیل فضایی انتخابات دوره های دهم و یازدهم، به تفکیک آرای کاندیداها، در سطح شهرستان ها پرداخته می شود. این پژوهش به این سؤال اساسی پاسخ می دهد که روند مشارکت در این استان طی دوره های انتخاباتی (به ویژه از سال 1383 پس از تقسیم خراسان بزرگ به سه استان) با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی آن در نوار مرزی شرق کشور، چگونه بوده است. مطابق نتایج، علی رغم اینکه خراسان جنوبی یک استان مرزنشین است، روند مشارکت بالایی را در دوره های انتخابات ریاست جمهوری داشته است؛ به گونه ای که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با 93 درصد شرکت در انتخابات، بیشترین مشارکت را در سطح کشور به خود اختصاص داده است.
پویش جغرافیایی انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران با تأکید بر مشارکت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات و مشارکت زنان برای تصدی کرسی های انتخابی کشور با سیری نزولی و صعودی همراه بوده که علل و عوامل متفاوتی در این مسئله نقش داشته است. پژوهش حاضر با روش تلفیقی به پویش جغرافیایی نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای ملی، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا با استفاده از پرسشنامه با جمعیت آماری (۲۰۰) نفر همراه با اولویت بندی موانع مشارکت سیاسی زنان از دیدگاه نخبگان سیاسی پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که سهم زنان از کرسی های مجلس شورای اسلامی شهرهای بزرگ در مقایسه با شهرهای کوچک و روستاها بیشتر است و در حوزه های چند عضوی نسبت به حوزه های تک عضوی هم در انتخابات مجلس شورای اسلامی و هم شوراهای شهر و روستا، سهم زنان به جز دوره پنجم شورای شهر و روستا، به مراتب افزایش یافته است و اولویت بندی موانع مشارکت سیاسی زنان با آزمون فریدمن شامل موانع فرهنگی، اقتصادی-روانی، سیاسی، اجتماعی، فقهی و حقوقی می باشد.
نقش گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در عرصه سیاسی نقش مهمی ایفا می کنند و می توانند مسیر آینده تحولات را به نفع خود سامان دهند. در حوزه انتخابیه ممسنی تأثیر گذاری گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در طیفی از جهت گیری های متغیر در کوتاه مدت و ثابت در بلندمدت در نوسان است. برخی از آن ها در روندهای سیاسی شهرستان ممسنی به طور مُستمر حضور دارند و در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی بر حجم اثرگذاری خود می افزایند و می توانند روند تحولات را در راستای اهداف خود هدایت کنند. بزرگان و موی سپیدان طوایف، گروه های خویشاوندی و متنفذان محلی از جمله گروه های ذی نفوذ و بازاریان، کشاورزان، اقشار مذهبی، زنان، روشنفکران و نخبگان از جمله نیروهای اجتماعی در حوزه انتخابیه ممسنی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی و ارزیابی میزان نقش آفرینی این بازیگران سیاسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در فضای جغرافیایی ممسنی است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و با بهره گیری از اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) به انجام رسیده است. سؤال اصلی این است که گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی چه نقشی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی دارند؟ یافته ها/ نتایج: یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد که گروه های ذی نفوذ به صورت ثابت و پایدار و نیروهای اجتماعی به صورت فعال و منفعل از طریق هویت و تعلق مکانی و ساخت طایفه ای و تماس با کارگزاران در فرایند انتخابات مجلس و جهت دهی به آرای مردم در حوزه انتخابیه ممسنی ایفای نقش می کنند که در این میان نقش گروه های ذی نفوذ پر رنگ تر است (چگونگی). از طرفی میزان نقش آفرینی بازیگران سیاسی متفاوت است. در بین گروه های ذی نفوذ در مناطق شهری و روستایی به ترتیب متنفذان محلی و ریش سفیدان از بیشترین و ریش سفیدان و متنفذان محلی از کمترین میزان تأثیرگذاری برخوردار هستند. در میان نیرو های اجتماعی در مناطق شهری و روستایی به ترتیب بیشترین اثرگذاری مربوط به معلمان و کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به اقشار مذهبی است.
برنامه ریزی و مدیریت مکانی شعب اخذ رأی انتخابات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
257 - 269
حوزه های تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی مکانی انتخابات، از مباحث مهمی است که در دنیای معاصر اهمیت گسترده ای پیدا کرده است. امروزه شیوه های متعددی در حوزه مدیریت انتخابات در کشورهای دنیا مرسوم است و در ایران نیز با گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی، مسئله انتخابات و شیوه های اجرایی آن از مباحث مورد توجه نظام سیاسی کشور است، چراکه از یک سو، انتخابات از مهم ترین رویدادهای سیاسی کشور بوده و از سوی دیگر با حداقل بیش از ۳۰ سال تجربه در برگزاری انتخابات متعدد ملی، منطقه ای (استانی) و محلی، هم اکنون این بحث به یک متون حرفه ای در ادبیات سیاسی کشور تبدیل شده است.امروزه فناوری های اطلاعات نقش مهمی در مدیریت انتخابات دارند. سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان یک فناوری قدرتمند با قابلیت های منحصربه فرد برای ذخیره، تجزیه وتحلیل و تجسم اطلاعات مکانیمی تواند نقش مهمی را در برنامه ریزی و مدیریت انتخابات ایفا کند. با توجه به اینکه فضای سیاسی حاکم در زمان هر انتخاباتی عامل اولیه در تعیین سرنوشت انتخابات است، اما در هر دوره انتخاباتی مدیریت و برنامه ریزی مکانی شعب اخذ رأی به دلایل متعدد امنیتی، سیاسی، اجتماعی، اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو در این مقاله سعی شده است با تلفیق مفاهیم جغرافیای سیاسی انتخابات و سیستم اطلاعات جغرافیایی شیوه ای نو به منظور مدیریت و برنامه ریزی انتخابات ارائه شود.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری پایگاه رأی نامزدها و نمایندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: ادوار هفتم تا دهم انتخابات درحوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیه ای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهان بینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیره ای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشت گرم هستند، می کوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی می شود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطه شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوند های قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطه ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر می سازند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر می رسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکان ها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء می کند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شده اند.
جغرافیای انتخابات و نقش عوامل انگیزشی و منابع اجتماعی بر مشارکت سیاسی شهروندان (مطالعه موردی: انتخابات مجلس شورای اسلامی شهر شاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی پیامدهای دو سویه دارد؛ زیرا در یک معنا فقدان مشارکت و انفعال به این مفهوم است که دولت از منافع بالقوه ای که باید در خدمت آن قرار گیرد بی نصیب می گردد و از سوی دیگر، مشارکت زمانی مؤثر واقع می شود که تغییراتی بنیادی در اندیشه و عمل به وجود آیند. بنابراین، ایده های مطلوب مربوط به مشارکت یک نقطه مشترک دارند و آن بهاء دادن به نقش و نظر مردم در تصمیم گیری های سیاسی و دسترسی آن ها به منافع قدرت است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف نقش عوامل انگیزشی و منابع اجتماعی در مشارکت در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در میان شهروندان شهر شاهو و با استفاده از سطح خرد" الگوی نظری مشارکت سیاسی نوریس" انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است، داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزار Spss و با به کارگیری آزمون های کای اسکوئر، و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی شهروندان شهر تازه تاسیس شاهو بوده که در این میان100 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش سهمیه ای انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل انگیزشی اعلام شده از سوی پاسخ دهندگان برای مشارکت در انتخابات به ترتیب عبارتند از: مخالفت با جناح یا کاندیدای رقیب، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، ادای دین به شهیدان و خانواده آنان و احساس مسئولیت نسبت به کشور است. از میان منابع اجتماعی مورد بررسی رابطه معناداری بین شغل و رأی دادن افراد، شغل و انگیزش، تحصیلات و علاقه به سیاست، میزان اعتماد سیاسی افراد وجود دارد.
تحلیل جغرافیایی آراء شهروندان استان فارس در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل جغرافیای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در استان فارس می پردازد. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که جغرافیای انتخابات استان فارس دارای چه ویژگی هایی است؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز مطرح می شود از جمله اینکه: جغرافیای انتخابات چیست؟و اینکه استان فارس دارای چه مختصات سیاسی و جغرافیایی است؟ نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری 3 میلیون و 100 هزار نفر واجد شرایط رأی دادن در استان فارس بودند که از این میزان 2 میلیون و 221 هزار و 83 رأی صحیح در انتخابات ریاست جمهوری به صندوق ریخته شده است. علیرغم اینکه ۱۰ شهرستان استان فارس مشارکت بالای ۹۰ درصد در انتخابات 1392 ریاست جمهوری داشتند میزان مشارکت کلی استان فارس در این دوره از انتخابات 73/36 درصد بوده است. بر اساس شمارش آرا در این استان روحانی با یک میلیون و 292 هزار و 943 رأی و 58 درصد آرا بیشترین رأی را از آن خود کرد. تحقیق حاضر کیفی بوده و در آن سعی خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات پژوهشی و تصاویر و نقشه ها به تحلیل و تبین موضوع مورد مطالعه پرداخته شود
تبیین رویکردهای غالب در جغرافیای انتخابات
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۲
105-116
حوزه های تخصصی:
مقدمه : جغرافیای انتخابات به عنوان یکی از پویاترین و دیرپاترین گرایش های جغرافیای سیاسی، بیش از دیگر گرایش ها با افت وخیز همراه بوده است. هستی شناسی عینی پدیده رای و توزیع فضایی آرا، این گرایش را در پیوند با رویکرد فضایی قرار داده، به گونه ای که درصد بالایی از آثار موجود در گستره جغرافیای انتخابات براساس چنین دیدگاهی نوشته شده اند. با افت دیدگاه اثبات گرایی، آثار جغرافیای انتخابات نیز رو به کاستی نهادند. چیرگی پژوهش های توصیفی، مصداقی و کاربردی فاقد بنیان نظری و فلسفی محکم بر نوشته های بنیادی و نظری، بزرگ ترین کاستی امروزین جغرافیای انتخابات در سطح بین الملل و نیز در ایران است. هدف پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، تبیین رویکردهای غالب نظری در جغرافیای انتخابات بود. نتیجه گیری : جغرافیای انتخابات را می توان در قالب پنج رویکرد نظری واکاوی کرد. رویکرد نخست، رویکرد سنتی است که در قالب مکتب ناحیه ای و روابط انسان- محیط به واکاوی الگوهای فضایی رای دهی می پردازد. رویکرد دوم، رویکرد فضایی- رفتاری است که بر پایه مکتب فضایی به بررسی رفتار رای دهی براساس اندازه گیری و تحلیل متغیرهای فضایی کلیدی می پردازد. رویکرد سوم، رویکرد رادیکال است که براساس مکتب جغرافیای رادیکال به مفصل بندی نظری و آشکارکردن مکانیزم هایی می پردازد که به فرآیندهای انتخاباتی شکل می دهند. رویکرد چهارم، رویکرد مکان محور است که براساس مکتب جغرافیای انسان گرا و نظریه ساختاربندی به بررسی تاثیر متن و زمینه جغرافیایی- تاریخی بر رفتار انتخاباتی می پردازد و رویکرد پنجم، رویکرد انتقادی است که براساس مکاتبی مانند فمینیسم، پساساختارگرایی و پست مدرنیسم به نقد رویکردهای موجود به مطالعه جغرافیای انتخابات و ارایه خوانش های جایگزین از جغرافیای انتخابات می پردازند.
تاثیر هویت مکانی بر الگوی فضایی رای؛ مطالعه موردی انتخابات مجلس شورای اسلامی با تاکید بر بخش میمند، حوزه انتخابیه فیروزآباد
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
159-166
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مکان، کانون علم جغرافیا و هویت، تجلی فرهنگ در مکان است. افراد به فراخور تعلق به مکان های متفاوت کنش، منش و گرایش های گوناگونی دارند. انتخابات پارلمانی به عنوان یک رخداد سیاسی نقش موثری در بازنمایی هویت های مکانی رای دهندگان دارد. ایران نیز برخاسته از موقعیت جغرافیایی اش طی تاریخ، تنوع گسترده ای در هویت های مکانی داشته که در این میان، انتخابات مجلس شورای اسلامی در آشکارسازی این تنوع هویت و به تبع آن تنوع الگوهای فضایی رای نقش داشته است. مقاله حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد بر این فرضیه استوار است که هویت های مکانی ناشی از تنوع گویش و احساس طردشدگی ناشی از بعد مسافت بر الگوهای فضای رای در قالب ناهمگونی آرا، سرشکن شدن آرا و مناسبات تعارض آمیز مکانی در بخش میمند در کلیت حوزه انتخابیه فیروزآباد تاثیر گذارده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای (استفاده از کتب و نشریات) و میدانی (پرسش نامه) بود. نتیجه گیری: تعارض های مکانی و بعد مسافت از هسته مرکزی بخش (میمند) به ناهمگونی آرا، سرشکن شدن آرا و پراکندگی آرا انجامیده که این الگوی فضایی رای کاهش میزان تاثیرگذاری میمند در نتایج کلی حوزه انتخابیه را در پی داشته است.