آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

این مقاله، از سنخ مقالات مروری تحلیلی است و بر پایه روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، تغییر پارادایم ها در اصول طراحی شهری را از مؤلفه های کالبدی و اجتماعی و ادراکی به سمت رهیافت مکان سازی مورد بررسی قرار می دهد. مکان سازی در دهه های اخیر و به ویژه از اوایل دهه 90 میلادی به بعد، به عنوان رهیافتی جدید در طراحی شهری مطرح شد که بیشتر به دنبال ارتقای نقش مکان های عمومی پایدار با هویت خاص، مطابق با نیازها و خواسته های انسانی و در برگیرنده فعالیت های اجتماعی در جوامع محلی است. نوشتار حاضر، در آغاز به مؤلفه های کالبدی بصری و رهیافت های سنتی در اوایل قرن بیستم می پردازد؛ و غالباً رویکردهایی محصول گرا را که جنبه های کالبدی، زیبایی شناسانه و ظاهری فضاهای شهری را دربرمی گیرند، مد نظر قرار می دهد. سپس رهیافت اجتماعی و ادراکی مورد بررسی قرار می گیرد که از اوایل دهه 1960 تا اوایل 1980 میلادی، در مقابل مؤلفه های کالبدی و بصری در پاسخ به افزایش حس تعلق با بحث درباره پیدایش رهیافت مکان سازی در اوایل دهه 90 میلادی پایان می یابد. یافته های این مقاله با استفاده از تبیین اصول و مؤلفه های کیفی در رهیافت های طراحی شهری، حاکی از وجود توجه روزافزون به رهیافت مکان سازی و گرایش بیشتر به سمت توسعه پایدار در طراحی مکان های عمومی است.    

تبلیغات