مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
ویژگی های شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثر توانمند سازی ساختاری بر تعهد حرفه ای داوران لیگ برتر فوتبال مردان و زنان ایران با میانجی گری ویژگی های شغلی بود. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل 185 نفر داور (130 مرد و 55 زن) بود که همه آنها به نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل ترکیب پرسشنامه ی توانمندسازی ساختاری کردنائیج و همکاران (1394) و کانتر (1993)، پرسشنامه ی تعهد حرفه ای آرانیا و همکاران (1999) و ویژگی های شغلی جاکو (2004) بود. سوالات این سه پرسشنامه 46 عدد در مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود. 10 نفر از متخصصین مدیریت ورزشی و کارشناسان داوری، روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها را تایید کردند. روایی همگرا و واگرا از طریق شاخص فورنل و لارکر تایید شد. پایایی ترکیبی هر سه پرسش نامه به ترتیب 92/0، 89/0 و 84/0 و پایایی کل پرسش نامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85 % بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. بر طبق نتایج، فقط اثر توانمند سازی ساختاری بر تعهد حرفه ای 875/1T-Value= و 129/0- = ß منفی و غیر معنی دار بود. اما اثر توانمند سازی ساختاری بر ویژگی های شغلی671/5T-Value=، اثر ویژگی های شغلی بر تعهد حرفه ای 708/6T-Value= و اثر توانمندسازی ساختاری بر تعهد حرفه ای با میانجی گری ویژگی های شغلی 549/4T-Value=) مثبت و معنی دار گزارش شدند. همچنین تسهیم اطلاعات در بین ابعاد توانمندسازی ساختاری، دلبستگی در بین ابعاد تعهد حرفه ای و تنوع مهارت در بین ویژگی-های شغلی، بالاترین میانگین ها را به خود اختصاص داد.
تاثیر سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان با نقش میانجی پنهان کردن دانش و نقش تعدیل گر ویژگی های شغلی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان از طریق پنهان کردن دانش و نقش تعدیل گر ویژگی های شغلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کارکنان وزارت ورزش و جوانان به تعداد 1171 نفر بودند و 350 نفر نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی، سیاست سازمانی نقش بندی و میرانی (1398)، خلاقیت کارکنان جورج و ژو (2001) ، پنهان کردن دانش سرنکو و بونتیس (2016) و ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1979) بود. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط تعدادی از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس.، اس.پی.اس.اس.سمپل پاور و آموس استفاده گردید. نتایج نشان داد که سیاست سازمانی اثر منفی و معناداری بر خلاقیت کارکنان دارد. سیاست سازمانی اثر مثبت و معناداری بر پنهان کردن دانش دارد. پنهان کردن دانش اثر منفی و معناداری بر خلاقیت دارد. سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان از طریق پنهان کردن دانش اثر منفی و معناداری دارد. ویژگی های شغلی می توانند به عنوان تعدیل گر در رابطه بین سیاست سازمانی و پنهان کردن دانش بر خلاقیت کارکنان وزارت ورزش و جوانان عمل کنند. بر اساس نتایج به مدیران پیشنهاد می شود سیاست های سازمانی را تا حد ممکن از بین ببرند و کارکنانی که دانش خود را به اشتراک می گذارند را تشویق کنند تا احساس امنیت و تعهد حرفه ای را افزایش دهند.
ارزیابی پیامدهای توجه به ویژگی های شغلی و نقش آن در کاهش ازخود بیگانگی شغلی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، مطالعه ای توصیفی درباره ویژگی های شغلی، از خودبیگانگی شغلی و ارتباط بین این دو متغیر است. ازخودبیگانگی مفهومی است که بر آثار شمار زیادی از متفکران و اندیشمندان علم مدیریت و سازمان تأثیر گذاشته است. در این میان سه تن از صاحبنظران این حیطه که مفهوم فوق را به صورت جدی تری مورد بحث و بررسی قرار دادند، می توان از کارل مارکس، ماکس و بر و مانهایم یاد نمود که هرکدام از آنها از اندیشه های وزینی در مورد از خود بیگانگی شغلی کارکنان برخوردار بوده و به طور مفصل در مورد عوارض فردی، سازمانی واجتماعی آن بحث نمودند. محققان بر این باورند که ازخودبیگانگی شغلی در سازمان هایی رواج دارد که افراد دارای مشاغلی ساده، تکراری، بی اهمیت و بدون اختیار هستند و به عبارتی فاقد ویژگی های شغلی چون تنوع مهارت ها، ماهیت شغل، اهمیت شغلی، استقلال شغلی، بازخورد شغلی هستند.
بررسی متغیرهای شخصیّتی، شغلی، سازمانی به عنوان پیش بین های توانمندسازی روان شناختی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی جوّ توانمندسازی، رفتارهای توانمندساز رهبری، تناسب شخص- شغل، تناسب شخص – سازمان، استقلال، تنوّع مهارت و وجدانی بودن با توانمندسازی روان شناختی و ابعاد آن (معناداری، شایستگی، خودمختاری و اثرگذاری) انجام گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 200 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های ژاف و اسکات (1992)؛ رفتارهای توانمندساز رهبری آهن (2005)؛ تناسب شخص- شغل کیبل و درو (2002)؛ تناسب شخص -سازمان پیاسنتین و چیمن(2006)؛ ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1980)؛ پرسشنامه تجدیدنظر شده ی پنج عاملی شخصیّت نئو (1985) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) استفاده شد. نتایج نشان دادند که تمامی متغیّرهای پیش بین با توانمندسازی روان شناختی و ابعاد آن رابطه مثبت معناداری دارند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ترکیب خطی متغیّرهای پیش بین با ترکیب خطی معناداری، شایستگی، خودمختاری و اثرگذاری رابطه ی معناداری دارند. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که متغیّرهای پیش بین 60 درصد از واریانس توانمندسازی روان شناختی به عنوان متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به خروج از حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف: کارکنان مؤسسه های حسابرسی، مهم ترین و اساسی ترین سرمایه آن ها تلقی می شوند. یکی از چالش ها و دغدغه های اساسی در حرفه حسابرسی، این است که حسابرسان بعد از مدت کوتاهی حضور در مؤسسه ها، از حرفه حسابرسی خارج می شوند و از آن به عنوان سکویی برای پرتاب استفاده می کنند، این رویه خروج از حرفه که از آن به عنوان فرار مغزها نیز می توان یاد کرد، اگر تداوم داشته باشد، به تهدیدی بالقوه برای کیفیت و اعتبار حرفه حسابرسی تبدیل خواهد شد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل کلیدی مؤثر بر تمایل به خروج از حرفه حسابرسی در ایران و سنجش آن هاست. روش: این پژوهش در سال ۱۴۰۰ با رویکرد روش شناسی کمی اجرا شد. ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات پژوهش، مؤلفه های اصلی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی استخراج و پالایش شد. در مرحله بعدی، پرسش نامه پژوهش طراحی و با استفاده از آزمون تحلیل عامل اکتشافی، عوامل خروج حسابرسان از حرفه شناسایی شدند. در نهایت با مدل تحلیل مسیر، تأثیر هر عامل بر خروج حسابرسان از حرفه آزمون شد. جامعه آماری پژوهش در سال ۱۴۰۰، برابر با ۳۴۸۱ نفر برآورد شد که تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۴۶ نفر به دست آمد. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل های آماری، نتایج نشان داد که عوامل حق الزحمه حسابرسی، چشم انداز از آینده حرفه، ویژگی های شغلی و حمایت سازمانی، روی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارند و عوامل رعایت اصول اخلاق حرفه ای توسط شرکا و مدیران و تعهد روی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی تأثیری ندارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که مؤسسه های حسابرسی می توانند با واقعی کردن حق الزحمه های حسابرسی مطابق نرخ های مصوب جامعه حسابداران رسمی، جوانگرایی در سطح بالای حرفه، استفاده از فناوری ها و روش های نوین، ایجاد چشم انداز مثبت از آینده حرفه و بهبود محیط کاری و حمایت سازمانی، نیروهای متخصص و متعهد را حفظ کنند و تمایل به خروج از حرفه را کاهش داده و درنتیجه کیفیت گزارش های حسابرسی را افزایش دهند.
تأثیر شخصیت و سبک تصمیم گیری مدیران صنایع دفاعی بر درک آنها از ویژگی های شغلی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: باتوجه به اهمیت درک ارتباط بین ویژگی های شغلی با سبک تصمیم گیری، شخصیت و ویژگی های جمعیت شناختی برای مدیریت منابع انسانی صنایع دفاعی و با استفاده از تحقیقات مشابه در صنایع مورد مطالعه، اطلاعات مدیران سطوح مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
روش: با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره سه راهه (MANOVA) به بررسی تأثیر شخصیت (تیپ شخصیتی (AیاB) و مرکز کنترل درونی/بیرونی) و سبک تصمیم گیری 42 نفر از مدیران سطوح مختلف بر ویژگی های شغلی ایشان، پرداخته شد.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که تعامل تیپ شخصیتی و نوع استخدام، تعامل تیپ شخصیتی و سابقه کاری و نیز تعامل مرکز کنترل و نوع استخدامِ مدیران بر درک آنها از بردار ویژگی های شغلی تأثیرگذار است. همچنین باتوجه به MANOVA یک راهه، می توان گفت هرکدام از متغیرهای تیپ شخصیتی، حوزه کاری، سطح سازمانی و نوع استخدام، بطور جداگانه بر درک مدیران از ویژگی های شغلی تأثیرگذارند، اما سبک تصمیم گیری بر درک آنها از ویژگی های شغلی تأثیری نداشته است.
بحث: از آنجا که در حوزه صنایع دفاعی ویژگی های شغلی خاصی حکمفرماست، لذا تیپ شخصیتی و مرکز کنترل مدیران این صنایع، بر درک آنها از این ویژگی های شغلی تأثیرگذار است. اما از آنجا که انعطافی در سبک تصمیم گیری وجود ندارد، تأثیر خاصی بر درک آنها از ویژگی های شغلی شان نداشته است. همچنین حوزه کاری و نوع استخدام مدیران به عنوان عوامل مؤثر بر درک آنها از ویژگی های شغلی شناخته شد.
ارزیابی نقش رضایت شغلی درتاثیر ویژگی های شغلی و اهمال کاری کارکنان یگان های لجستیکی در نیروی دریایی راهبردی ارتش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی رضایت شغلی به منظور بررسی تاثیر ویژگی های شغلی بر اهمال کاری کارکنان آمادی در نیروی دریایی راهبردی ارتش بوده است.
روش شناسی:این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی بوده و به منظور جمع اوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد رضایت شغلی ، ویژگی های شغلی و همال کاری کارکنان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان آمادی در نیروی دریایی راهبردی ارتش بوده و حجم نمونه با استفاده را رابطه کوکران و در نظر گرفتن ضریب از پیش معلوم 242 نفر تعیین و با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند.به منظور تعیین روایی محتوی ابزار جمع آوری اطلاعات از نظر خبرگان استفاده شده و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از ضریب کودر- ریچاردسون مورد تائید قرار گرفته است.
یافته ها:بررسی ها نشان داد که اهمال کاری عوارض نامطلوبی را برای فرد و سازمان به جای میگذارد که افت عملکرد و کاهش بهره وری کلی سیستم لجستیک نداجا ،معطل شدن بخش های عملیاتی ،کاهش انگیزش کارکنان،افزایش غیبت ها و جابجایی و تاخیر در انجام وظایف شغلی فرد،اتلاف وقت و نگرش منفی فرد به نداجا و محیط خدمتی از جمله آن است
نتیجه گیری :نتایج نشان داد که تمامی مولفه های ویژگی های شغلی بر اهمال کاری کارکنان موثر بوده و با توجه به پارامترهای آماری بدست آمده ، این تاثیر معکوس است.به عبارتی دیگر با ارتقای سطح ویژگی های شغلی و نیز رضایت شغلی کارکنان ،اهمال کاری آنها کاهش میابد.
واژگان کلیدی: اهمال کاری، ویژگی های شغلی، رضایت شغلی،نیروی دریایی راهبردی ارتش
بررسی رابطه مشخصه های شغلی با رضایت شغلی کارکنان در مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
144 - 169
حوزه های تخصصی:
مشاغل سازمانی از طریق فرایند طراحی شغل تعریف و حدود وظایف آنها تعیین می شود. طراحی مشاغل با روش منطقی می تواند بر رضایت شغلی متصدیان مؤثر واقع شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی و تبیین رابطه طراحی شغل و رضایت شغلی صورت پذیرفته و طراحی شغل بر اساس مدل هاکمن _ اولدهام مورد مطالعه قرار گرفته است. برای اجرای پژوهش از جامعه آماری پژوهش، 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و نمونه ها به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها و آزمون فرضیه ها از دو پرسش نامه شامل پرسش نامه طراحی شغل و رضایت شغلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی، از جمله همبستگی پیرسون. تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی چندگانه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. طبق آماره های محاسبه شده فرضیه های تحقیق تأیید شد و این نتیجه حاصل شد که بین طراحی شغل و رضایت شغلی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. در پایان نیز، پیشنهادهای مقتضی ارائه گردید.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره مندی از استعداد های جوانان نخبه برای سازمان-های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش، طراحی مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان های دولتی ایران است. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش تحلیل محتوا و رویکرد گلیزری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز با 20 نفر شامل تمامی خبرگان حوزه منابع انسانی در 4 سازمان دولتی اداره کل مالیاتی (سازمان استخراجی)، وزارت کشور (سازمان تنظیمی)، وزارت ارشاد (سازمان نمادین) و ادارات کل بانک ملی (سازمان توزیعی) بودند که بر اساس انتخاب هدفمند تعداد 20 نفر (5 نفر از هر سازمان) به عنوان نمونه آماری مشخص شدند. همه 20 نفر مورد نظر، برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی نمودند. روایی و پایایی کدهای به دست آمده به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه پرو استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که 36 مفهوم و 4 مقوله(کد محوری)، از مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان های دولتی ایران می باشد. این مؤلفه ها شامل ویژگی های فردی (در مرکز مدل)، ویژگی های شغلی، ویژگی های سازمانی و نهایتا در خارجی ترین قسمت مدل، ویژگی های مدیران می باشد. بدین معنی که مدیران سازمان های دولتی در مدیریت منابع انسانی در جهت بهره مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان های دولتی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند.