مطالب مرتبط با کلیدواژه

اهمیت شغلی


۱.

بررسی خصوصیات شغلی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان انگیزشی خصوصیات شغل شغل پلیس بازخور شغلی تنوع مهارت هویت شغلی خلاقیت اهمیت شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
زمینه و هدف: خصوصیات شغل، جنبه مهمی از عوامل زمینهای سازمان بوده که بر مسئولیتپذیری، رضایت شغلی، انگیزش درونی، تعهد سازمانی، خودشکوفایی و عملکرد، تأثیر دارند. با توجه به این که خصوصیات شغل، جایگاه انکارناپذیری در موفقیت سازمان دارند، تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود مشاغل پلیس براساس خصوصیات پنجگانه تنوع مهارت، هویت شغلی، اهمیت شغلی، آزادی شغلی و بازخور شغلی، انجام شده است. روش: روش تحقیق از نوع کاربردی است که به روش توصیفی انجام شده است. پرسشنامه سنجش خصوصیات شغل، در میان کارکنان، توزیع، تکمیل و جمعآوری شد و بعد از کنترل و بررسی و حذف نسخههای ناقص، تعداد 765 پرسشنامه مفید و قابل استفاده بهدست آمد. دادههای حاصل از پرسشنامهها به محیط نرمافزار SPSS منتقل و بعد از بررسی روایی و پایایی، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته: یافتههای حاصل از تحلیل دادهها نشان میدهد که توان انگیزشی مشاغل پلیس پایین بوده و در این زمینه بُعد آزادی شغلی بیشترین سهم را دارد. زیرا از میان خصوصیات پنجگانه شغل، میزان آزادی شغلی، کمتر از متوسط مقیاس بوده، حال آنکه آزادی شغلی از نقش کلیدی در شکلگیری و ارتقای توان انگیزشی مشاغل و خلاقیت کارکنان برخوردار است. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای تحقیق، لازم است تا در راستای ارتقای توان انگیزشی مشاغل و خلاقیت کارکنان، معطوف به بُعد آزادی شغلی، مشاغل پلیس، بازطراحی و تجدید سازمان شوند. در این زمینه، مشاغل زنان نسبت به مردان، مجردین نسبت به متأهلین، مرئوسین نسبت به مدیران، درجه داران و افسران جزء نسبت به افسران ارشد، در اولویت قرار گیرند.
۲.

ارزیابی پیامدهای توجه به ویژگی های شغلی و نقش آن در کاهش ازخود بیگانگی شغلی

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شغلی تنوع مهارت ها ماهیت شغل اهمیت شغلی استقلال شغلی بازخورد شغلی از خود بیگانگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
تحقیق حاضر، مطالعه ای توصیفی درباره ویژگی های شغلی، از خودبیگانگی شغلی و ارتباط بین این دو متغیر است. ازخودبیگانگی مفهومی است که بر آثار شمار زیادی از متفکران و اندیشمندان علم مدیریت و سازمان تأثیر گذاشته است. در این میان سه تن از صاحبنظران این حیطه که مفهوم فوق را به صورت جدی تری مورد بحث و بررسی قرار دادند، می توان از کارل مارکس، ماکس و بر و مانهایم یاد نمود که هرکدام از آنها از اندیشه های وزینی در مورد از خود بیگانگی شغلی کارکنان برخوردار بوده و به طور مفصل در مورد عوارض فردی، سازمانی واجتماعی آن بحث نمودند. محققان بر این باورند که ازخودبیگانگی شغلی در سازمان هایی رواج دارد که افراد دارای مشاغلی ساده، تکراری، بی اهمیت و بدون اختیار هستند و به عبارتی فاقد ویژگی های شغلی چون تنوع مهارت ها، ماهیت شغل، اهمیت شغلی، استقلال شغلی، بازخورد شغلی هستند.