بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر ساسانی و قرون اولیه اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
85-100
حوزه های تخصصی:
ساسانیان با بیش از چهارقرن حکومت به بخش وسیعی از جهان متمدن باستان، تأثیرات قابل توجهی از خود در زمینه هنر و
صنایع بجا گذاشته اند. هنر ساسانی که خود را وارث برحق امپراطوری هخامنشی می دانست ضمن تأثیراتی که از هخامنشیان
پذیرفته است، ترکیبی است از شیوه های اشکانی و حتی رومی، یونانی و دیگر اقوام همسایه که در طول زمان به سبک واحد و
یکپارچه ای تحت عنوان «سبک ساسانی» تبدیل شد. نقوش انسانی در آثار تصویری ساسانیان نقش عمده ای را در انتقال مفاهیم
مورد نظر این سلسله به عهده داشته اند، در بین این نقوش برای اولین بار بطور جدی و در مقیاس گسترده به نقش مایه های
زنان در جلوه های مختلف هنری پرداخته شده است که نشان از قدرت و اهمیت زنان در آن زمان دارد. پس از شکست ساسانیان
بدست اعراب، مسلمان به سرعت بر بخش وسیعی از آسیا و حتی قسمت هایی از اروپا مسلط شدند. سوالی که مطرح است تبین
این مهم است که نقوش اندک زنان بدست آمده از قرون اولیه اسلامی چه تأثیراتی از هنر ساسانی پذیرفته است. به نظر می رسد
با توجه به تسلط کامل مسلمانان بر خاک ساسانی، شیوه های تصویرگری ایران، الگوی مناسبی برای هنر قرون اولیه اسلامی
بوده است. البته تصویرگری موجودات زنده از جمله نقوش زنان در قرون اولیه اسلامی به علت محدودیت های مذهبی با
چالش های جدی روبروست که ارائه یک حکم قطعی را دشوار می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر
ساسانی و قرون اولیه اسلامی و روشن کردن میزان تأثیر پذیری این نقوش در تمدن اسلامی از هنر ساسانی و دیگر اقوام است.
در جریان این پژوهش این نکته مشخص شده است که مسلمانان ضمن تأثیرپذیری از سنت های تصویری ساسانی از روش های
اقوام دیگر مثل امپراطوری بیزانس نیز سود جسته اند. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات
مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.