مطالب مرتبط با کلیدواژه

AHP


۲۲۱.

مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت زلزله زدگان با رویکرد فازی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه: مخاطرات طبیعی از مهم ترین عوامل تخریب سکونتگاه های انسانی محسوب می شوند. زلزله یکی از خطرناک ترین بلایای طبیعی عصر حاضر می باشد که همواره اهمیت خود را به طور عینی نمایان کرده است. زلزله حادثه ای طبیعی است که بسته به میزان بزرگی خود می تواند در مدت کوتاهی فاجعه ای عظیم بیافریند. در این میان تبریز یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران است که در نقشه پهنه بندی خطر زلزله ایران در جایگاه با خطر بسیار بالا قرار دارد. طرح ریز پهنه بندی خطر زلزله شهر تبریز که توسط شرکت تهران پادیر انجام شده است در شرایط حداکثری 426 هزار نفر تلفات انسانی را پیش بینی کرده است. چنین پتانسیل لرزه ای همراه با وجود بافت های فرسوده و حاشیه ای از یک طرف و وجود سوابق زلزله های تاریخی، یک فاجعه عظیم انسانی را در این شهر قابل پیش بینی می کند. راهبرد اصلی و ابتدایی مدیریت بحران برای کاهش اثرات زیانبار پس از وقوع زلزله، احداث پایگاه های اسکان موقت جهت اسکان زلزله زدگان است. شناخت پتانسیل های لرزه خیزی شهر تبریز همراه با موقعیت استراتژیک آن و حضور بیش از یک میلیون و ششصد هزار نفر جمعیت در آن لزوم ایجاد پایگاه های اسکان موقت و امداد نجات را در شهر تبریز به اثبات می رساند. روش ها: در این تحقیق برای شناسایی اراضی مناسب جهت احداث پایگاه های اسکان موقت 7 معیار طبیعی و انسانی انتخاب شد. با استفاده از مدلFUZZY-TOPSIS و تلفیق لایه ها در محیط ARC GIS نقشه تناسب سازگاری استخراج شده و در نهایت با توجه به معیارهای مساحت، تناسب ابعاد، سازگاری کاربری و مالکیت مکان های بهینه انتخاب گردید. یافته ها: در فرایند تحقیق مشخص شد که 7 هکتار از اراضی، متشکل از 4 پارک در بخش مرکزی و حاشیه ای شهر به عنوان بهترین مکان ها و با سازگاری بسیار بالا،170هکتار با سازگاری بالا و 1339 هکتار با سازگاری متوسط انتخاب شدند که این میزان به هیچ وجه جوابگوی جمعیت شهر تبریز نمی باشد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از عدم توزیع و پراکنش منطقی و اصولی فضاهای باز و مناسب جهت احداث پایگاه های اسکان موقت زلزله زدگان در شرایط پس از وقوع زلزله است و در صورت وقوع زلزله در شهر تبریز مدیریت شهری و قطعاً اراضی شهر جوابگوی اسکان زلزله زدگان نخواهد بود.
۲۲۲.

ارزیابی میزان آسیب پذیری واحد های مسکونی شهر شیراز بر اساس شاخص های کالبدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
مقدمه: شناسایی میزان آسیب پذیری مجموعه های مسکونی نواحی شهر و پهنه بندی و اولویت بندی آسیب پذیری نواحی شهری، می تواند پیشگیری و آماده سازی سیاست هایی برای مقاوم سازی مجموعه های مسکونی باشد. هدف این مقاله، شناخت و اولویت بندی میزان آسیب پذیری واحد های مسکونی مناطق شهری شیراز بر اساس شاخص های کالبدی می باشد و یک مدل چند هدفه را با کاربرد نویددهنده برای برنامه ریزی آسیب پذیری واحد های مسکونی در شهر شیراز ارائه شده است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، آسیب پذیری واحد های مسکونی بر مبنای 7 معیار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به معیارها و به کارگیری GIS برای تلفیق نقشه های مربوط به معیارها انجام گردید. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، طراحی و برنامه ریزی شهری شیراز در راستای شاخص های کالبدی نبوده است، به طوری که بالاترین آسیب پذیری بر اساس شبکه دسترسی راه ها و فضای باز به منطقه 8 و کمترین آسیب پذیری به مناطق 1 و 6 شهری مربوط می باشد. در نتیجه برای کم کردن میزان آسیب پذیری در مناطق شهری شیراز، بر اساس معیار هم جواری با مراکز حساس، مناطق 4 و 1 در اولویت برنامه ریزی می باشند. برنامه ریزی برای معیار تراکم جمعیت، در مناطق 2، 5 ،4 و 8 در اولویت است. معیار ایجاد فضای باز و زیربنای واحد های مسکونی در مناطق 8، 3 و 7، معیار تراکم ساختمانی در مناطق 1 و 6 و 5، معیار عمر بنای واحد های مسکونی و شبکه دسترسی در مناطق 8، 5 و 1 در اولویت برنامه ریزی می باشند. هر چه از حاشیه های شهر به هسته شهر نزدیک تر شویم میزان آسیب پذیری واحد های مسکونی بیشتر می شود که این به دلیل وجود مراکز حساس نظامی، تراکم بالای جمعیت، زیربنای کم واحد های مسکونی در مرکز شهر می باشد.
۲۲۳.

مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: شهرکرمانشاه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
Introduction: With breakdown of the former structures and the acceleration of urbanization process in recent decades, cities need careful planning in order to provide citizens needs including safety city. Thus, one of the major tasks of planners and urban managers is to determine the proper location for the establishment of fire stations. Method: In this descriptive-analytic study, given that most of the criteria have sub-criteria, effective measures were determined in selecting fire stations sites. In the next step, location and descriptive information of each criterion were collected; then by using ArcGIS software, layers needed to shape file format was created after changing urban plans DWG format. However, criteria and sub-criteria weighted based on AHP method and creating layers were reclassified. At the end, by using overlapping indexes the final map site selecting of fire stations in Kermanshah obtained. Conclusion: According to the results, hotel and gas station as the compatible land use have the lowest and highest role in selecting fire stations sites. In addition, intercity terminal and health and care land uses have the lowest and greatest impact in selecting fire stations sites. The results show that the existing stations are not sufficient and some of them have been built in the wrong place. The output plan represents the optimal locations for the establishment of fire stations in Kermanshah
۲۲۴.

ارزیابی عوامل مؤثردر انتخاب مکان های اسکان موقت پس از زلزله با استفاده از GISو تکنیک AHP (مطالعه موردی: منطقه 4 کرمان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
مقدمه: زلزله یکی از بلایای طبیعی است که به عنوان مهم ترین مبحث شهرسازی و مدیریت بحران در ایران شناخته می شود. ایران با میانگین 43/1 زلزله در سال، بعد از چین و اندونزی مقام سوم را در جهان دارد. شهر کرمان به عنوان یکی از شهرهای مهم و استراتژی ایران، با وجود گسل های فعال و لرزه خیز منطقه، همواره در معرض خطر زلزله قرار دارد. منطقه 4 به علت دارا بودن بافت فرسوده، ریزدانه بودن بلوک های شهری و همچنین نبود استحکام لرزه ای ساختمان ها در اکثر محلات آن، لزوم توجه به امر برنامه ریزی برای امداد و نجات و اسکان را در این منطقه دو چندان کرده است yle="text-align: justify;"> تحقیق حاضر با هدف مکان یابی مراکز اسکان، به مطالعه موردی منطقه 4 شهرداری کرمان می پردازد. به همین منظور با استفاده از GISو تدوین معیارهایی که متأثر از شرایط طبیعی و کالبدی محدوده مورد نظر است، نقشه امکانات و عوامل محدودکننده منطقه با یکدیگر ترکیب می شود. در مکان یابی مراکز اسکان از مدل منطق دووجهی بولین استفاده می شود. نتایج تحقیقات نشان می دهد که فقط شش محل برای اسکان مناسب هستند. بنابراین از تحلیل سلسله مراتبی برای انتخاب مناسب ترین سایت استفاده می شود. با توجه به معیارهای مؤثر در اثربخشی و کارایی سایت ها، مصلی کرمان و زمین ورزشی نزدیک آن به عنوان مناسب ترین مکان برای اسکان اضطراری و موقت مشخص شده است.
۲۲۵.

ارائه الگویی برای استقرار منطقی ایستگاه های آتش نشانی (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه: ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها در حین بحران و بعد از بحران هستند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشانی بیش از هر چیز مستلزم استقرار آنها در مکان ها و محدوده های مناسب است تا آتش نشانان بتوانند در کمترین زمان و بدون هیچ مانع و محدودیت محیط شهری و نیز بروز کمترین آثار منفی بر زندگی ساکنان شهر به محل حادثه برسند و اقدامات لازم را انجام دهند روش: در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از روش تحلیل شبکه و مدل AHP در محیط GIS، توزیع فضایی، مکان استقرار و شعاع عملکرد ایستگاه های آتش نشانی موجود شهر تبریز تحلیل و بررسی و ایستگاه های جدید مکان یابی شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر تبریز از نظر تعداد و پراکندگی ایستگاه های آتش نشانی با کمبود روبه روست و الگوی پراکنش این ایستگاه ها با توسعه و تراکم شهر متناسب نیست. این ایستگاه ها حدود 60 درصد از محدوده ساخته شده شهر و 30 درصد محدوده قانونی شهر را تحت پوشش قرار می دهند. نتیجه گیری: با توجه به اولویت بندی های صورت گرفته این نتیجه به دست می آید که مرکز تجاری شهر، بافت فرسوده و حاشیه نشین و محلات پرتراکم شهر جز مناطق با اولویت اول قرار دارند. همچنین می توان نتیجه گیری کرد که استفاده توأمان از مدل AHP و روش تحلیل شبکه در محیط GIS می تواند الگوی مناسبی برای مکان یابی و اولویت بندی احداث ایستگاه های آتش نشانی در شهرهای مختلف باشد.
۲۲۶.

مسیریابی امدادرسانی بعد از وقوع زلزله (مطالعه موردی: بخشی از منطقه یک شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: زلزله به عنوان یکی از مهم ترین ناملایمات طبیعی زمین در زمان کوتاهی، خسارات بسیاری بر پیکره سکونتگاه های بشری وارد می کند و بحران های مختلفی ایجاد می شود که یکی از بحران های بعد از زلزله، بحران زنده یابی و امدادرسانی به مناطق آسیب دیده است. در لحظات اولیه بعد از زلزله، بحث مربوط به اختصاص نیروهای امدادی و امکانات به مناطق آسیب دیده اهمیت ویژه ای دارد. با توجه به بررسی ها، زمان، عامل حیاتی در کاهش میزان تلفات و قربانیان حادثه پس از زلزله است، به طوری که 24 ساعت اولیه پس از زلزله، زمان طلایی کمک به حادثه دیدگان است، زیرا در این ساعات بیشترین احتمال زنده ماندن قربانیان وجود دارد. بنابراین تخصیص بهینه گروه های امداد ونجات به مناطق آسیب دیده از اهمیت بالایی برخوردارست. روش: در این پژوهش برای مسیریابی امدادرسانی به منطقه آسیب دیده، ابتدا نزدیک ترین پایگاه امداد به منطقه حادثه دیده مشخص شد و توسط کارشناسان مربوطه، 4 مسیر با بالاترین مطلوبیت انتخاب شد. در مرحله بعد، این مسیرها باید براساس پارامترهای موردنظر اولویت بندی شده و مسیر بهینه شود. بررسی میزان مطلوبیت مسیرها براساس پارامترهای عرض، طول، نوع و ترافیک خیابان ها، کاربری پارسل ها، تعداد طبقات، و نوع اسکلت ساختمان های موجود در هر خیابان بررسی شد. با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و نرم افزارهای موجود به وزن دهی هر یک از معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. در نهایت براساس ارزش پارامترها و زیرمعیارهایشان، وزن نهایی مسیرها مشخص شد و با توجه به این ارزش ها، اولویت بندی مسیرها صورت گرفت. یافته ها: با توجه به نتایج، پارامتر نوع اسکلت ساختمان (مصالح) با وزن 325/0 مهم ترین عامل و پارامترهای تعداد طبقات، ترافیک، عرض مسیر، نوع مسیر، طول مسیر و کاربری های موجود در مسیر با وزن های 320/0، 175/0، 071/ 0، 045/0، 041/0 و 023/0 از نظر اولویت و ارزش به ترتیب بعد از این پارامتر قرار می گیرند. نتیجه گیری: با توجه به ارزش های به دست آمده برای هر یک از پارامترها، این نکته قابل ذکر است که برای جلوگیری از خسارات بیشتر پس از زلزله، باید در ساخت سازه ها و ساختمان ها، از مصالح مقاومی چون بتن و فلز استفاده شود و تمامی نکات ایمنی و استانداردهای ساخت رعایت شود.
۲۲۷.

Investigation of Factors Influencing the Implementation of Smart Fire Management using the Fuzzy Approach in Yazd, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
INTRODUCTION: The development and application of new firefighting technologies are inevitable considering an increase in the number of smart technologies, the widespread use of technologies in various industries and all domains of human societies, utilization of polymeric materials in the tools and infrastructure of societies, as well as the production of new structures with diverse uses, and their aggregation together. The occurrence of massive disasters due to the lack of development and application of safety along with technology is the result of neglecting safety in the development process and social progress. This study aimed to investigate the factors influencing the implementation of smart fire management using the fuzzy approach. METHODS: This descriptive-analytical study was designed based on an applied research method. Initially, all factors influencing the implementation of smart fire management were extracted from the literature. They were then evaluated based on experts and university professors' opinions. Following that, three types of questionnaires were distributed among the experts. The study population included 15 university experts and managers in the Fire Organization in Yazd, Iran. FINDINGS: The results showed that "command and operations", "integration of smart firefighting systems", "clear business plan and vision", "effective change management", "equipment", "cooperation between the business association and information technology" and "management support" obtained positive D-R and were considered causes. CONCLUSION: The "integration of smart firefighting systems" was regarded as the most effective factor, followed by "organizational resource planning", "exchange system", and "communication system" that ensure the success of these systems. This improves information flow and decision-making process, especially in a crisis.
۲۲۸.

Role of Reducing the Vulnerability of Urban Texture in the Capacity of Relief and Rescue Operation after a Possible Earthquake in the District 5 of Isfahan, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
INTRODUCTION: Despite the progress of urbanization, earthquake as one of the most important natural hazards threatens most cities in the world. Accordingly, managing and reducing the vulnerability of cities to this disaster, as well as the planned relief and rescue operation, are of particular importance. The city of Isfahan, Iran, is one of the areas which requires proper attention and planning due to its high population density and vulnerability. In this regard, this study was conducted to identify the physical texture vulnerability of the District 5 of Isfahan to earthquakes and its impact during rescue and relief operations. METHODS: To conduct the research, the indices of access to green space, building density, population density, distance from the fault, distance from relief centers, access to roads and arteries, and width of roads were selected due to their frequency in studies conducted on the vulnerability of cities and scores given by specialists. Finally, the critical areas of the region were determined by weighting each of the indices using the analytic hierarchy process method in Expert Choice software (version 11) and examining the vulnerability of the region in the Geographic Information System. FINDINGS: It was revealed that 68% of the area had a suitable density of green space, and 73% and 88% of the region had low building and population densities, respectively. Moreover, 76% of the area had good access to relief centers and the whole area had proper passages. Finally, it was found that no faults passed through this area, and the impact of adjacent faults caused this area to be in a moderate situation in terms of vulnerability. CONCLUSION: The critical areas were determined by overlaying each of the vulnerability layers of the city and applying their degree of importance. The results showed that 6% and 18% of the areas were in critical and highly vulnerable conditions, respectively. Therefore, rescue and relief operations would be performed with an acceptable capacity after such disasters as earthquakes.
۲۲۹.

بررسی و تحلیل مخاطرات طبیعی و مسائل انسانی و محیطی شهر سنندج به منظور ارائه راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات طبیعی و انسانی منطق فازی AHP سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
در طی سال های اخیر به موازات افزایش جمعیت نواحی شهری، مخاطرات شهری نیز روند افزایشی داشته است. یکی از شهرهایی که پتانسیل بالایی جهت وقوع مخاطرات دارد، شهر سنندج است. در این پژوهش به بررسی مناطق آسیب پذیر شهر سنندج در برابر مخاطرات حرکات دامنه ای، سیلاب، زمین لرزه، آلودگی و ترافیک پرداخته شده است. با توجه به اهداف موردنظر، از دو مدل تلفیقی منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) استفاده شده و مناطق آسیب پذیر در برابر هرکدام از مخاطرات مذکور شناسایی شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که بخش های زیادی از غرب شهر سنندج و همچنین مناطق شمالی شهر به دلیل شیب و ارتفاع زیاد مستعد وقوع حرکات دامنه ای است. همچنین به دلیل وجود رودخانه قشلاق در نیمه شرقی شهر سنندج و همچنین وجود مناطق کم شیب در مناطق داخلی شهر، بخش های زیادی از این شهر پتانسیل زیادی به منظور ایجاد سیلاب و آب گرفتگی دارد. ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری در برابر زلزله بیانگر این است بخش های غربی و مرکزی شهر سنندج به دلیل نزدیکی به خطوط گسل، شیب زیاد، عدم دسترسی به فضای باز و تراکم جمعیتی بالا، پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارد. از نظر آلودگی و ترافیک نیز بخش های مرکزی شهر سنندج به دلیل تراکم بالای جمعیت و وجود کاربری های مختلفی ازجمله حمل ونقل و ... پتانسیل آلودگی و ترافیک بالایی دارد. با توجه به موارد مذکور، بخش های غربی و شمالی شهر مستعد وقوع حرکات دامنه ای است و همچنین پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. بخش های شرقی شهر پتانسیل بالایی از نظر وقوع سیلاب دارد. بخش های جنوبی نیز مستعد وقوع سیلاب است و پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. همچنین بخش های مرکزی شهر سنندج پتانسیل بالایی از نظر آلودگی و ترافیک دارد.
۲۳۰.

تحلیل مکان مبنا و چندجانبه نوع کشت بهینه در قطعات مزروعی دشت قیقاج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کشت برنامه‌ریزی خطی AHP TOPSIS SWOT فیزیولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
تخصیص بهینه منابع آب به کشاورزی مخصوصاً در مناطق خشکی چون ایران امری ضروری است. یکی از عوامل مهم در تخصیص بهینه منابع آب، تعیین الگوی بهینه کشت در مزرعه است. در پژوهش حاضر، هم خصوصیات فیزیولوژیکی زمین در تناسب کشت مد نظر بوده است و هم جنبه های اقتصادی کشت و هم میزان امکان پذیر بودن کشت هر محصول در هر قطعه زمین از نظر تمایل کشاورزان به آن. به این منظور از تکنیک های مختلف برنامه ریزی خطی و تصمیم گیری چندمعیاره در کنار مدل تحلیلی SWOT استفاده شد. منطقه مورد مطالعه این تحقیق دشت قیقاج در استان آذربایجان غربی می باشد. در ابتدا هشت محصول مناسب کشت در این منطقه شناسایی و تناسب هر یک از زمین ها براساس خصوصیات فیزیولوژیک زمین، برای این محصولات بررسی شد. استفاده تلفیقی از دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره AHP و TOPSIS براساس نُه شاخص مهم تأثیرگذار در محصول، نشان داد که در بین این محصولات، کشت گندم، کلزا و جو در این منطقه ایده آل می باشد. سپس برای بهینه سازی کشت از برنامه ریزی خطی با اعمال محدودیت های موجود تحت چهار سناریوی مختلف با هدف به حداکثر رساندن سود اقتصادی، استفاده شد. نتایج پیاده سازی سناریوها نشان داد که با حذف برخی از محصولات آب بر نظیر سیب زمینی و ذرت دانه ای که رتبه های پایینی را در رده بندی تناسب کشت کسب کرده اند، سود اقتصادی افزایش و مصرف آب کاهش می یابد. مرحله انتهایی کار تعیین کشت مناسب برای هر قطعه زمین است. بنابراین با در اختیار داشتن نتایج روش ها که حاصل تصمیم گیری چندمعیاره، بررسی فیزیولوژیکی و چهارسناریوی برنامه ریزی خطی بود و اولویت های کشت در منطقه و مساحت های مناسب کشت هر محصول را دربرداشت، با اتخاذ رویکردی عمل گرایانه و تحلیلی همه جانبه و بهره گیری از نظر کارشناسان، مدل تحلیلی SWOT به خدمت گرفته شد و محصول مناسب برای کشت به هر یک از قطعات زمین تخصیص یافت، به صورتی که در آن سابقه و اولویت کشت کشاورزان بر اساس دانش کشت هم در نظر گرفته شد. الگوی مناسب به دست آمده نسبت به وضع موجود موجب 2,052,120,000 ریال افزایش سود و 90.770.6 متر مکعب کاهش مصرف آب می شود. از مزایای اصلی روش استفاده شده، بهره گیری هم زمان از نتایج مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، برنامه ریزی خطی و شرایط کشت در منطقه در راستای پیشنهاد یک الگوی کشت عملیاتی و همه جانبه است.
۲۳۱.

ارزیابی تاب آوری بافت فرسوده شهر در برابر زلزله با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه 2 شهرداری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده آسیب پذیری تاب آوری زلزله AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
شهر بندرعباس با ریسک پذیری بالایی در مقابل زلزله مواجه است که شناسایی و مقاوم سازی بافت فرسوده را ضروری می نماید. استقرار نامناسب کاربری ها، شبکه ارتباطی ناکارآمد، بافت فشرده، تراکم های بالا، توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و غیره نقش اساسی در افزایش آسیب های وارده در برابر زلزله دارند. این پژوهش به ارزیابی تاب آوری بافت فرسوده در مقابل زلزله با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره در منطقه 2 شهر بندرعباس می پردازد. بافت فرسوده شامل محلات نایبند، خواجه عطا، چاهستانی ها و کمربندی است. در روش AHP ، بیشترین تاب آوری مساکن مربوط به نایبند شمالی با 6/68 درصد در طبقه تاب آوری زیاد ، نایبند جنوبی با 8/45 درصد و خواجه عطا با 41 درصد مساکن در رده های بعدی قرار دارند. در حالی که چاهستانی ها و کمربندی به ترتیب 6/4 درصد و 7/5 درصد محله از تاب آوری مناسبی برخوردارند . تحلیل آسیب پذیری نیز نشان می دهد که 2/28 درصد ساختمان های کمربندی و 7/10 درصد از چاهستانی ها ، آسیب پذیری بالایی دارند. در روش ANP ، معیارهای شیب و فاصله از گسل، به ترتیب با وزن 003/0 و 007/0 کمترین ارزش را دارند و معیارهای جنس مصالح و تعداد طبقات ساختمانی با وزن 119/0 و 072/0، مهم ترین شاخص ها هستند. در محیط GIS لایه ها هم پوشانی شده و نتایج نشان می دهد که 2/69 درصد از نایبند شمالی و 9/40 درصد خواجه عطا از تاب آوری بالایی برخوردارند. 8/32 درصد کاربری های کمربندی به شدت آسیب پذیر و 1/43 درصد آن نسبتاً آسیب پذیر است که رتبه اول آسیب پذیری و چاهستانی ها نیز رتبه دوم را دارد. مقایسه نتایج حاصل از دو روش تصمیم گیری، نشان دهنده عملکرد بهتر روش ANP می باشد.  
۲۳۲.

اولویت بندی مولفه های ارزش ویژه برند در گردشگری سلامت (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ویژه برند گردشگری سلامت AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۱۲
گردشگری سلامت با توجه به اثرات مثبت اقتصادی و بخصوص نقش اشتغال زایی در ایران موردتوج ه قرارگرفت ه است. کلانشهر تهران با توجه به موقعیت نسبی خود شرایط مناسبی را برای جذب گردشگر سلامت دارا می باش د. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و رونق اقتصاد ملی بسیار تاثیرگذار باشد. با توجه به خصوصیات و ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مقاصد گردشگری ایران و به خصوص کلان شهر تهران، الگویی برای ارزش ویژه برند در گردشگری سلامت برگرفته از مدل آکر با توجه به شرایط ایران و بررسی های انجام شده ارائه گردد. در این تحقیق از روش آمیخته که شامل روش کیفی و کمی می باشد اعمال شده است. ابتدا با نظریه داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA18 و سپس با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار SMArtPLS روی داده ها تحلیل صورت گرفته است. افراد منتخب در این تحقیق در بخش کیفی خبرگان شامل مدرسان رشته بازاریابی و صاحب نظران توریسم سلامت و در بخش کمی استفاده کنندگان خارجی خدمات گردشگری سلامت در تهران می باشند. در نهایت از تحلیل سلسله مراتبی نیز که یکی از فنون نوین تصمیم گیری چند معیاره است جهت ارزیابی و اولویت بندی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ارزش ویژه برند بیمارستان تحت تأثیر مستقیم اطلاع داشتن از نام و نشان تجاری، ذهنیت نام و نشان تجاری، کیفیت احساس شده، وفادار بودن به نام و نشان تجاری، مسوولیت اجتماعی، ارزش شرکت، ارزش مشتری می باشد.
۲۳۳.

تعیین مناطق مستعد سیل خیزی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در منطقه باقران بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل خیزی AHP BWM و منطقه باقران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۱
سیل در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل بارش های رگباری و کمبود پوشش گیاهی بیش تر اتفاق می افتد و باعث خسارت جانی و مالی زیادی در کل جهان می شود؛ بنابراین تعیین مناطق مولد سیل و مناطق پرخطر می تواند کمک زیادی در مدیریت و کنترل سیل داشته باشد. این تحقیق برای تعیین مناطق مستعد سیل خیزی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره در منطقه باقران شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی انجام گرفت. ابتدا 10 پارامتر مؤثر در سیل خیزی بر اساس نظرات کارشناسان انتخاب و با استفاده از روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهترین-بدترین (BWM) اهمیت نسبی آن ها به دست آمد. نتایج نشان داد پارامترهای شاخص رطوبت توپوگرافی و فاصله از آبراهه کم ترین امتیاز را در هر دو روش AHP و BWM داشته اند؛ به طوری که پارامتر بارش با اهمیت نسبی 0.265 و 0.137 در روش های AHP و BWM بیش ترین امتیاز را داشته است و بیش ترین تأثیر را در پهنه بندی دارد. نتایج پهنه بندی به پنج کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شد که در هر دو روش کلاس زیاد بیش ترین مساحت و کلاس خیلی کم کم ترین مساحت داشته است. کلاس زیاد در روش BWM نزدیک به 48 درصد منطقه را شامل می شود که می تواند برای مناطق مسکونی شهر بیرجند در پایین دست خسارات جبران ناپذیری را به وجود آورد.
۲۳۴.

ارزیابی و سنجش شاخص های مسکن اسلامی- ایرانی در محلات قدیم و جدید شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن ایرانی - اسلامی AHP TOPSIS شهر ارومیه محله بهداری محله مهدی القدم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
یکی از دغدغه های بشر از نخستین روزهای خلقت تاکنون موضوع مسکن و سرپناه بوده است؛ موضوعی که اندیشمندان غربی و غیراسلامی نگاهی ظاهری و ساکن به آن دارند. دین مبین اسلام شاخصه های اساسی مسکن را به منظور هویّت دهی و کمک به آرامش قلبی انسان و رسیدن او به کمال الهی ارائه می نماید. مسکن ایرانی-اسلامی نیز به سبب تفکر عمیق مبتنی بر حقیقت والای انسانی و به دلیل تغییر در نگرش و سبک زندگی افراد در بعد فرهنگی و سنت های مسکونی قومی و محلی کشورمان امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و اهمیت اصلاح روش مسکن سازی با استفاده از مفاهیم قرآن و سنت اهل بیت(ع) را الزامی نموده است لذا ارزیابی و سنجش شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی به جهت آسیب شناسی و اصلاح روش مسکن سازی امروزی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در محلات شهر ارومیه انجام گرفته است. دراین پژوهش ابتدا شاخص های مسکن ایرانی اسلامی از آیات و احادیث و منابع مرتبط استحصال و دسته بندی گردیده است که از نظرات کارشناسان حوزوی و دانشگاهی نیز بهره گیری شده است. سپس برای ارزیابی و تحلیل از دو رویکرد سنجش و تحلیل محلات بر اساس شاخص ها و سنجش و تحلیل شاخص ها در محلات با به کارگیری مدل های ارزیابی چند معیاره فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس استفاده شده -است. در وهله بعدی با تحلیل نتایج دو رویکرد به آسیب شناسی شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در محلات قدیم و جدید اقدام گردیده است. نتایج نشان می دهد که محله بهداری نسبت به محله مهدی القدم از نظر شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی در وضعیت مطلوب تری می باشد. با توجه به نتایج تحلیل شاخص ها در محلات، شاخص مقاومت و ایمنی در وضعیت نسبتا مطلوب،و شاخص های دسترسی مسکن، اِشرافیت و فضای سبز در محله در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. درنهایت برای رفع ضعف ها،به ارائه راهکارها و پیشنهادات پرداخته شده است.
۲۳۵.

بررسی الگوی توسعه فیزیکی شهر با رویکرد توسعه میان افزا، مورد مطالعه: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه میان افزا توسعه پایدار پراکنده رویی میاندوآب AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۰۹
"شهری شدن جوامع"(به مفهوم سکونت اکثریت جمعیت در شهرها)، جریانی جدید و محصول باز توزیع گسترده جمعیت به نفع سکونتگاه های شهری پس از انقلاب صنعتی بوده است. که موجب رشد پراکنده شهرها شده است. تحقیق حاضر باهدف امکان سنجی توسعه فیزیکی درونی شهر میاندوآب، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از مدل های آنتروپی شان ون و هلدرن برای تحلیل شکل شهر استفاده شده است. همچنین از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای مقایسه دو دویی معیارها استفاده شده و وزن نهایی این معیارها نیز با استفاده از نرم افزار Expert choice11 محاسبه شده است. نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که، حدود 33 درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و 67 درصد توسعه فیزیکی شهر درنتیجه عوامل دیگری همچون (بورس بازی زمین و...) بوده و به عبارتی سهم متغیر جمعیت نسبت به عوامل دیگر کمتر بوده و این نتیجه خود دلیلی بر توسعه افقی و پراکنده شهر می باشد. مقدار آنتروپی (G) شهر میاندوآب برای سال 95 برابر با 933/0 می باشد. که نشان دهنده رشد پراکنده شهر و پدیده اسپرال است که در این سال ها در شهر میاندوآب اتفاق افتاده است. همچنین نزدیک بودن مجموع فراوانی آنتروپی (H) یعنی 672/1 به مقدار حداکثر LN(n) یعنی 792/1 بیانگر رشد پراکنده این شهر می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که، حوزه های 4،10،19،20،21 با قرار گرفتن در اولویت اول توسعه و حوزه های 2،11،17 در اولویت دوم توسعه درونی، حوزه های 1،15 با اولویت سوم توسعه، حوزه 18 با پتانسیل توسعه درونی کم و مابقی حوزه ها که شمال حوزه های 7،8،12،13،16 می باشد، دارای پتانسیل توسعه درونی خیلی پایین قرارگرفته اند.
۲۳۶.

ارزیابی قابلیت های اکوتوریستی زیر حوزه آبریز چرداول در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اکوتوریسم زیر حوضه چرداول ایلام AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
یکی از سرمایه های مهم طبیعی، قابلیت های اکوتوریستی هر منطقه می باشد. مناظر طبیعی امروزه یکی از مهم ترین کانون های جذب توریسم در دنیا محسوب می شوند. در مطالعه حاضر با رهیافتی آماری – تحلیلی با استفاده از آمار و اطلاعات طبیعی و اقلیمی و تکنیک AHP، توان های محیطی و اکوتوریستی زیر حوزه آبریز چرداول در استان ایلام به عنوان یکی از زیر حوضه های عمده حوضه بزرگ کرخه واکاوی گردید. در این مطالعه معیارهای طبیعی به صورت شرایط جغرافیایی و اقلیمی برای سنجش قابلیت های اکوتوریستی مشخص گردید. نتایج نشان داد که در زیر حوزه آبریز چرداول شرایط اقلیمی نقش موثری در وزن دهی به قابلیت های اکوتوریستی ایفا می نماید. با توجه به ساختار جغرافیایی زیر حوضه چرداول، نیمه شمالی از نظر شرایط رطوبتی به صورت بارش و رطوبت نسبی از شرایط بهتری نسبت به نیمه جنوبی برخودار می باشد. شرایط دمایی در قالب میانگین دمای هوا و دماهای سرد نیز در نیمه شمالی مناسب تر از نیمه جنوبی مشاهده گردید. از شمال به جنوب زیر حوضه نقش معیارهای اقلیمی کم رنگ تر می گردد. عرض جغرافیایی و ارتفاع بالاتر بخش شمالی حوضه، زمینه ساز شرایط اقلیمی متنوع و مناسب تری در منطقه شده است. همپوشانی لایه-ها نشان داد که مناطق نیمه شمالی و غربی زیر حوضه از قابلیت های مناسب تری از نظر اکوتوریستی برخوردار می باشد. نتایج و دستاوردهای این تحقیق در مدیریت محیطی حوضه های آبریز حائز اهمیت می باشد. این دستاوردها می تواند مدیران را در اتخاذ تصمیمات بهتر بر مبنای توان اکولوژیکی راهگشا باشد.
۲۳۷.

امکان سنجی توسعه منطقه ای: مطالعه موردی پهنه استانهای مرزی ایران و ترکیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توسعه منطقه ای اقتصاد پایدار طرح های توسعه و عمران SWOT AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
یکی از مهمترین موضوعاتی که در عصر جهانی شدن دارای اولویت است، نحوه تعامل منطقه ای کشورهای در سطح بین الملل محسوب می شود به طوری که در بسیاری از کشورهای جهان تلاش می نمایند تا از طریق ایجاد بسترهای مناسب همکاری با دیگر کشورها اقتصاد خود را رونق داده و به پایداری آن اقدام کنند. از این نظر در هزاره سوم نه تنها موضوع جهانی شدن اقتصاد در قالب یک شبکه جهانی از اهم مفاهیم محسوب می گردد بلکه از قبل آن تعاملات فی مابین و حتی تاثیرات متقابل فرهنگها نیز نمود بارزی از شاخصه های جهانی شدن است. استان آذربایجان غربی و استانهای واقع در شرق ترکیه که در همسایگی ایران قرار دارند با داشتن توانمندیهای بالای گردشگری، تاریخی، محیطی و... حائز بالاترین اهمیت بوده و با توجه به ویژگیهای تشابهات دینی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و برخورداری از توانمندیهای اقتصادی می توانند در قالب تعامل فی مابین در اقتصاد پایدار منطقه نقش مهمی ایفا نمایند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های ترکیبی SWOT وAHP ، اهمیت و اولویت عوامل موثر در پهنه استان های آذربایجان غربی و استانهای شرق کشور ترکیه شناسایی و با بررسی روابط آنها عوامل رتبه بندی و در قالب مدلها ارائه شده است. براساس نتایج پژوهش، پهنه مربوطه دارای توانمندیهای بالقوه بوده اما ضعف تسهیلات، امکانات و خدمات و زیربنایی، باعث شده است که این منطقه در پویایی اقتصاد و توسعه منطقه ای نتوانند عملکرد چندان موفقی داشته باشند.
۲۳۸.

ارزیابی راهکارهای احیاء و باززنده سازی بافت قدیم شهر یزد با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مورد مطالعه: برزن شش بادگیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیاء باززنده سازی بافت قدیم شهری شهر یزد برزن شش بادگیر AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۸
در پژوهش حاضر، با توجه به مطالعات انجام شده و برداشت های میدانی از برزن شش بادگیر در بافت قدیم شهر یزد به مواردی نظیر توجه به نظرات ساکنین برزن و افزایش ظرفیت های اجتماعی و نهادی آنها، توجه به ابعاد اقتصادی و ارتقاء ظرفیت های اقتصادی برزن، توجه به مؤلفه های عملکردی و تغییر و ایجاد کاربری های لازم جهت رفع کمبود خدمات و در نهایت بهبود شبکه های دسترسی، اشاره گردیده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی، میدانی و پیمایشی است. هدف اصلی تحقیق، بررسی راهکارهای بهبود و ارتقاء مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، عملکردی وکالبدی بافت برزن شش بادگیر شهر یزد از طریق شناسایی و ارزیابی مهم ترین معیارهای تأثیرگذار در امر احیاء و باززنده سازی این برزن و اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به منظور ارتقاء سطح کیفی برزن می باشد. بر مبنای نتایج حاصل شده، وزن شاخص های پنج گانه عملکردی،کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و شبکه ی رفت و آمد به ترتیب 513/0، 261/0، 129/0، 063/0 و 033/0 است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که اثر «عامل عملکردی» در احیاء و باززنده سازی محدوده مورد مطالعه از بقیه عوامل بیش تر بوده و بعد از آن سایر عوامل به ترتیب بر مبنای وزنشان تأثیرگذارند. همچنین، معیار «طول مدت اقامت بیش تر ساکنین» در قالب شاخص اجتماعی با وزن 318/0، معیار «اقتصاد خانوار» در قالب شاخص اقتصادی با یوزن 394/0، معیار «اسکلت ابنیه» در قالب شاخص کالبدی با وزن 328/0، معیار «انواع کاربری ها» در قالب شاخص عملکردی با وزن 637/0 و معیار «تعریض دسترسی های محله» در قالب شاخص شبکه رفت و آمد با وزن 565/0 بیش ترین تأثیر را در این زمینه دارند.
۲۳۹.

میزان تحقق اصول عملکردی توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی، مطالعه موردی: مجتمع ایستگاهی شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول عملکردی مترو مجتمع ایستگاهی شهرک اکباتان TOD AHP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۴
امروزه حمل ونقل به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است که در این میان حمل ونقل همگانی به دلیل حجم و ظرفیت کارکردی گسترده خود می تواند در مقیاس وسیع تر عمل نماید. توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی [1] (TOD) با محوریت مترو یکی از رویکردهای ویژه در این زمینه است که در شهر تهران باوجود پتانسیل های فراوان به علت عدم شناخت اصول پیاده سازی و چارچوب عملکردی صحیح، نه تنها نتوانسته است از مزایای چنین توسعه ای بهره مند شود، بلکه مشکلات ترافیکی و اجتماعی فراوانی را نیز بر محدوده های بلافصل مجتمع های ایستگاهی تحمیل کرده است. ایستگاه مترو شهرک اکباتان به عنوان یک مجتمع ایستگاهی، در بخش غربی خط 4 مترو شهر تهران واقع شده است. نظر به اینکه این ایستگاه به عنوان یکی از مجتمع های ایستگاهی تازه احداث به شمار می آید، پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و با بهره مندی از روش تحلیلی AHP در بستر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و برداشت میدانی و نظرات ساکنین به بررسی میزان تحقق اصول عملکردی توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی در این مجتمع ایستگاهی پرداخته و پس از تحلیل امتیازات کسب شده در هر بخش، در پایان به این نتیجه می رسد که اگرچه میزان تحقق پذیری اصول مطرح شده به میزان 84.4 می باشد و به طورکلی این ایستگاه از جنبه انطباق با این اصول در شرایط مناسبی به سر می برد، اما عوامل کاهش امتیازات در این محدوده باهدف رفع کاستی های موجود، نیازمند بررسی، اصلاح و برنامه ریزی مجدد می باشد که در این باره در پایان به ارائه چند راهکار و پیشنهاد پرداخته می شود. <br clear="all" /> [1] TOD:Transit-Oriented Development
۲۴۰.

تحلیل فضایی و مکان یابی شهرک صنعتی شهرستان جلفا با استفاده از مدل های AHP و ELECTRE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی مکان یابی شهرک صنعتی مدل های AHP ELECTRE شهرستان جلفا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
مکان مناسب برای استقرار فعالیت های صنعتی یکی از ضرورت های توسعه صنعتی به شمار می رود، بنابراین پرداختن به موضوع مکان یابی و ارزیابی اینکه تا چه حد مکان گزینی شهرک های صنعتی مناسب است و وضعیت این شهرک ها نسبت به همدیگر و نسبت به مکان گزینی مطلوب چگونه است مهم می باشد. هدف اصلی این تحقیق، تحلیل فضایی و مکان یابی شهرک صنعتی شهرستان جلفا با استفاده از روش های تلفیقیAHP و ELECTRE می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و روش دلفی استفاده شده است. به طوری که بعد از انتخاب معیارهای اولیه، در چهار گروه طبقه بندی شدند. سپس سؤالات و پرسشنامه تدوین گردید. در روش دلفی از 20 نفر از کارشناسان و متخصصان نظرخواهی به عمل آمد. به این ترتیب داده ها جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفتند. برای تلفیق معیارها و زیرمعیارها به منظور شناسایی و تعیین وزن آنها از مدلAHP در محیط نرم افزارExpert choice  استفاده گردید. در مرحله بعد با اعمال وزن های حاصل از مدل AHPدر محیطGIS  به پهنه بندی اراضی شهرستان جلفا اقدام شد. سپس پهنه های کاملاً مناسب بالای 50 هکتار انتخاب و با استفاده از مدل ELECTRE با توجه به 16معیار مهم دخیل در مکان یابی بهینه شهرک های صنعتی، ارزیابی و رتبه بندی شد و مناسب ترین مکان ها در راستای ارزیابی مکان فعلی شهرک صنعتی شهرستان جلفا مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه پهنه های انتخاب شده برای استقرار شهرک صنعتی با مکان فعلی آن، نشان داد که مکان فعلی شهرک صنعتی در شهرستان جلفا با اصول و ضوابط مکان یابی مطابقت ندارد. از ویژگی های مکان پیشنهادی برای احداث شهرک صنعتی در شهرستان جلفا، این منطقه با مساحت 83 هکتار، در ارتفاع 987 متری از سطح دریا های آزاد و در زمین هایی با شیب 2 درصد قرار دارد. لازم به ذکر است که به دلیل وجود میکروگسل های زیاد در منطقه جلفا، مکان پیشنهادی در فاصله37/1897 متری از گسل های موجود، به دور از زمین های کشاورزی، باغات و جنگل و از نظر سنگ شناسی در زمین های مقاوم قرار گرفته است.